قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From الاجتهاد
📚ترجمة الإمام الحسين (عليه السلام) ومقتله من القسم غير المطبوع من كتاب الطبقات الكبير

🌐الاجتهاد: ما بين أيديكم كتاب “ترجمة الإمام الحسين (عليه السلام) ومقتله من القسم غير المطبوع من كتاب الطبقات الكبير” تحقيق المحقق القدير آية الله السيد عبد العزيز الطباطبائي“ره” والذي نشره العدد العاشر من مجلة “تراثنا”.

يقول المحقق الطباطبائي “ره” عن الكتاب: وجدت في رحلتي إلى تركيا عام ١٣٩٧ أجزاء من الكتاب من مخطوطات القرن السابع وهي عشرة أجزاء في خزانة السلطان أحمد الثالث في مكتبة طوپ قپوسراي في إسلامبول.

يبدأ المجلد الثامن من الكتاب بترجمة الإمامين الحسن والحسين “عليهما‌ السلام” ما يستوعب ٧٤ ورقة، فصورت عليه ثم نسخته بيدي، ثم قمت بتحقيقه لينشر هذا القسم بمفرده، ثم شاء الله أن يتأخر هذه الفترة وكان المقدر أن يرى النور من خلال نشرة «تراثنا» وحيث كنا على أبواب عاشوراء الحسين رأينا أن نقدم ترجمته عليه‌ السلام.

◀️قراءة كاملة: https://bit.ly/3b5BwzE

🆔 @ijtihadnet_net
🔸مقتل امام حسین(ع)
بر اساس متون کهن
نهم محرم - شب عاشورا

🎙دکتر مرضیه محمدزاده
@dr_marziehmohammadzadeh
Forwarded From راديوعصرجديد
🌹🌹 سمفونی عاشورا،اثر لوئیس چکنواریان آهنگساز ارمنی🌹🌹
🌹 پست شده توسط یک هموطن عزیز🌹

🌹 به تلگرام رادیو عصر جدید بپیوندید :

https://t.me/RadioAsrjadid
Forwarded From تحولات منطقه
🏴 #شب_عاشورا | اشعار امام حسین (ع) در شب عاشورا:

یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ
کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ
مِن طالب وَ صاحِب قَتیل
وَ الدَّهرُ لا یَقنَــــعُ بِالبَـــدیلِ
و کُلُّ حَیٍّ سالِکٍ سَبیل
ما اَقربَ الوَعدُ اِلَی الرَّحیــلِ
 وَ اِنَّما الاَمرُ اِلَی الجَلیـــــــلِ

🏴ای دنیا! اف بر دوستی تو که بسیار از دوستان و خواستارانت را سپیده دمان و شامگاهان به کشتن می‌دهی و هرگز به بدیل آنان قناعت نمی‌ورزی. همانا کارها به خدای بزرگ واگذارده و هر زنده‌ای رهروی ناگزیر این راه است.

🏴 تسلیت یا صاحب الزمان

•| رصد تحولات جهان و منطقه |•
•| http://t.me/joinchat/AAAAADuvB6KMIK8-DzfFOw |•
Forwarded From H.a. Rousta
*تاریخچه عزاداری محرم*
( آل بویه تا تیموریان )


سرکوب شیعه در طول تاریخ، سبب شد که عزاداری به مثابه یک گفتمان حاشیه‌ای در دین‌داری مردم تکوین یابد که بیش‌تر در حیطه خواص بود. مهم‌ترین شعار مذهبی شیعه که خلفای عباسی به‌ ویژه متوکل شدیداً با آن مخالفت می‌کرد، مراسم سوگواری در روز عاشورا بود. (ابن‌جوزی،1412، ص237)

معزالدوله دیلمی در سال 352‌ هجری دستور‌ داد شیعیان جمع شوند و مراسم‌ عزاداری‌ عاشورا را آشکار سازند. در آن روز ، بازارها تعطیل می‌شد و شیعیان به صورت دسته‌جمعی به عزاداری می‌پرداختند، خرید و فروش متوقف‌ می‌‌گردید، قصابان ذبح نمی‌‌کردند‌، آشپزها از پختن طعام دست می‌کشیدند، سقاها از انجام دادن کار منع می‌شدند، در بازار خیمه‌ها می‌افراشتند، مردم به نوحه و عزاداری می‌پرداختند و زنان موی پریشان و چهره سیاه‌ نموده‌، در شهر حرکت می‌کردند و همه به یاد امام حسین تپانچه می‌زدند. (ابن‌اثیر،1382، ص5091)

به طور کلی، ظهور سلسله‌های شیعی و به‌ویژه آل بویه، سبب شد آن‌ها فرصت سیاسی - اجتماعی بیش‌تری برای ابراز هویت شیعی در صور مناسک عزاداری فراهم کنند. اسناد و مدارک، گویای این است که آل‌بویه اولین کسانی بودند که به عزاداری به ‌عنوان یک سنت عمومی مشروعیت بخشیدند. (نوری، 1384، ص189)

با‌ توجه‌ به این‌که قرن چهارم، اوج گسترش تشیع بود و حکومت‌های شیعی در اکثر مناطق‌ جهان‌ اسلام‌ از جمله ایران، عراق، یمن، شام، مصر و طبرستان گسترده بودند، مناطق شیعه‌نشین به خصوص بغداد، از این‌ دستور‌ معزالدوله به طور گسترده استقبال کردند. از جمله سیف‌الدوله حمدانی - از حاکمان سلسله شیعی حمدانیان ‌- در قلمرو حکومت خویش در شمال عراق،‌ دستور عزاداری عمومی برای امام حسین را در‌ این‌ سال صادر کرد. (ابن‌اثیر،1412 ج11، ص243)

حاکمان فاطمی مصر، با این‌که با آل‌بویه رقیب‌ بودند، از روش آنان پیروی‌ کردند‌ و در‌ روز‌ عاشورا،‌ عزاداری عمومی را برای امام حسین مرسوم نمودند. بنابه گفته تقی‌الدین مقریزی، بعد از سقوط فاطمیان،‌ عزاداری امام حسین‌‌‌ در مصر ادامه یافت و ایوبیان نتوانستند آن را متوقف سازند. (مقریزی، بی‌تا، ص314ـ318)

بعد از این زمان، برپایی عزاداری در روز عاشورا، به سرعت‌ در‌ میان شیعیان گسترش یافت و از جمله مهم‌ترین شعائر شیعی گشت.
با وجود تمام مشکلات، عزاداری تا سقوط آل‌بویه در بغداد ادامه یافت.

با روی کار آمدن دولت متعصب سنی غزنوی و سلجوقی ، ابراز و اظهار تمام شعائر شیعی و از جمله عزاداری ممنوع شد. در دوره سلطنت غزنویان و سلجوقیان و از دوره پادشاهی سلطان محمود غزنوی به بعد، سیاست ضدشیعی بسیار شدیدی در مشرق ایران اتخاذ شد که شیعیان اجازه و توان تظاهر به مذهب و برگزاری آیین‌های مذهبی خود را نداشتند و خود را مخفی و یا سنی وانمود می‌کردند. (حجازی،1382، ص32)

در نتیجه، درگیری شدیدی بین شیعیان و اهل‌سنت وجود داشت و حکومت وقت، اهل سنت را بر کشتار شیعیان تحریک و از برگزاری مراسم عزاداری منع می‌کرد.

در این دوره، یکی از عوامل مهم زمینه‌ساز این درگیری‌ها، مخالفت علمای اهل سنت با اقدامات معزالدوله دیلمی در رسمیت بخشیدن به شعائر شیعی و خصوصاً مراسم سوگواری امام حسین بود؛ زیرا آن را بدعتی بزرگ می‌دانستند. در عهد حکم‌رانی آل‌بویه و به دلیل غلبه آنان، اهل‌سنت چندان یارای مقابله نداشتند، اما با روی کار آمدن دولت جدید سلجوقیان، فرصتی بزرگ و استثنایی برای اهل‌سنت فراهم آمد تا به اقداماتی تلافی‌جویانه دست یازند. از جمله: ترویج عقاید مجعول عید و مبارک دانستن روز عاشورا و استحباب روزه‌داری، برگزاری مراسم جشن و پای‌کوبی و برگزاری آیین سوگواری مصعب‌بن‌عمیر (از صحابه پیامبر ) در آن روز؛

با وجود این درگیری‌ها، در قرن‌های پنجم و ششم هجری، به دلایل مختلف، دیدگاه اهل‌سنت بسیاری از شهرهای ایران به نفع شیعه تغییر یافت. عبدالجلیل قزوینی رازی در کتاب‌ النقض، با تکیه بر اسناد تاریخی، گزارش می‌دهد که مناقب‌خوانی، فضایل‌خوانی و نیز مقتل‌نویسی در این دوران بسیار رایج بوده است. هم‌چنین مقاطع پایانی این دوران، مصادف با رونق ‌یافتن جریان مرثیه‌سرایی در بین شاعران شیعه ایرانی بود. (مظاهری،1390، ص48-51)

در زمان مغول، تشیع نخست در سایه دادن آزادی‌ به کیش‌ها و پشتیبانی برخی پادشاهان مغول، خصوصاً غازان‌خان و خدابنده، در ایران پیشرفت بسیار کرد. (کسروی، 1379، ص76)

غازان‌خان در سال 702 هجری، مذهب تشیع را برگزید ولی باز هم جانب اهل‌سنت را نگه می‌داشت. به‌طور کلی، در دوران وی، شیعیان فرصت یافتند تا مراکز شیعی را گسترش دهند و آیین‌های مذهبی خود را در فضایی سالم و بدون تنش برگزار کنند. (میراحمدی، 1364، ص17)

از این رو، مراسم عزاداری، یکی از پدیده‌هایی بود که در این دوره رواج بیش‌تری یافت و خود را نشان داد. با توجه به این‌که استفاده از شعر به عنوان یکی از راه‌کارهای اساسی انتقال احساس
Forwarded From H.a. Rousta
و اندیشه، سابقه‌ای طولانی دارد و همواره از آن استفاده شده است، شاعران شیعه ایرانی به سرودن اشعار در رثای امامان خود و ساختن نوحه برای سینه‌زنی اهتمام ورزیدند. (امین‌فروغی، 1380، ص8)

هم‌زمان با حمله مغول و رشد تصوف، گرایش‌های صوفیانه و تفاسیر زهدگرایانه و جبری از زندگی، روزبه‌روز بر تعداد خانقاه‌ها افزوده می‌شد، شعرا و عرفا، جانشین مبارزان می‌شدند و برداشت‌های انقلابی از دین و تفاسیر حماسی و مبارزاتی از واقعه عاشورا، جای خود را به برداشت‌های عرفانی، جبری، دنیاگریز و آخرت‌گرا می‌داد که ردپای این تغییرات را در متون ادبی و اشعار آیینی آن روزگار می‌توان مشاهده کرد. در نتیجه تحریفات زیادی در نقل و تفسیر وقایع عاشورا در این دوره، ایجاد گردید. مجالس دینی هم از مساجد بیرون آمد و به خانقاه‌ها و حسینیه‌ها منتقل شد. (مظاهری،1390، ص53)

در این د‌وران، مذهب تشیع و آیین‌های شیعی، خصوصاً در نواحی شرقی ایران، رواج یافت. هرچند نگرش ایدئولوژیک خاصی در این دوران قابل تشخیص نیست، غلبه وجود نگاهی کاملاً انتزاعی به موضوع عاشورا و مناسک عاشورا را می‌توان آشکارا در آن مشاهده نمود که به شدت تحت استیلای مضمون غم و سوگ و متأثر از احساس و عاطفه است و کم‌تر بر تفکر و اندیشه دینی ایدئولوژیک نظارت دارد و‌تا حدی تقویت کننده نوعی دین داری صوفیانه و محدود به فضای خصوصی فردی است.

در این دوره بیان مصائب عاشورا از زبان حساس‌ترین انسان‌های هر دوران (شاعران) صورت می‌گیرد و ادبیات شیعه همواره حول اندوه و سوگ شکل گرفته است. البته در این دوران نگاه شاعران به کربلا از زاویه سوگ است و ادبیات آیینی همواره حزن‌انگیز است.

این زمان در مواردی وقایع عاشورا و بیان مصائب امام حسین و یارانش در توصیف، با نوعی هم‌ذات‌پنداری همراه می‌شود، به طوری که در بسیاری از موارد، تحت تأثیر اوضاع غالب اجتماعی و فرهنگی گویندگان، معانی و مفاهیم و تفسیرهای نادرستی نیز از محتوای عاشورا عرضه می‌گردد.

در قرن نهم، با آن‌که امرای تیموری اغلب حنفی بودند، با سایر مذاهب، از جمله تشیع، با مدارا رفتار می‌کردند. این مسأله، فرصت مناسبی را برای شیعیان فراهم آورد تا به تبلیغ مذهب خود و برگزاری آیین‌های مذهبی‌شان مبادرت ورزند. (صفا، 1366، ص52-54)

براساس منابع تاریخی پایان سده نهم و آغاز سده دهم، در سراسر قلمرو ترکمانان و تیموریان، به ویژه در مناطق اصلی و پایتخت‌ها، گرایش به سوی تشیع وجود داشت. از جمله در خطه خراسان، مراسم عزاداری امام حسین‌ برپا بود. (جعفریان،1381، ص291؛ مظاهری،1390، ص54)


"دکتر زهرا سادات کشاورز
دکتر اصغر منتظرالقائم"
Forwarded From H.a. Rousta
*عزاداری محرم در دوره صفویه*


تأسیس دولت صفوی، باعث پیدا شدن الگوی جدیدی در مناسبات میان دین و دولت شد که به عنوان نقطه عطف تاریخی در اندیشه سیاسی شیعه به‌ شمار‌ می‌آید. مراسم عزاداری امام حسین در این عصر وارد مرحله جدیدی شد.

شاهان صفوی نه‌تنها شیعه بودند بلکه‌ خود‌ را به ترویج و اشاعه مذهب تشیع ملزم می‌دانستند.

سوگواری امام حسین در این دوره گسترش چشم‌گیری یافت و تقریباً به مرحله تکامل رسید. شاهان صفوی، توجه ویژه‌ای به مقوله عزاداری شیعیان مبذول داشتند. باید دوران حکومت شاه‌اسماعیل را دوران تکوین بعضی آداب شیعی نظیر مداحی، شمایل‌گردانی و اقامه سوگواری در ماه‌های محرم و رمضان دانست. (آژند، 1385، ص39)


نقش دولت صفوی‌ در‌این زمان موجب شد ابعاد و آموزش‌های سیاسی و اجتماعی تشیع به فراموشی سپرده شود و به جای آن، به قشری‌گری‌ و تأسی‌ به‌ مناسک، بدون ‌توجه به روح‌ و پیام‌ واقعی‌ آن‌ها و نیز تشدید تعارضات فرقه‌ای توجه گردید. بدین‌ترتیب، کیفیت رادیکال و انقلابی مذهب تشیع تحت‌‌الشعاع‌ قرار‌ گرفت.


رونق گرفتن مطالعه کتاب‌هایی مانند روضة‌الشهداء‌ نوشته ملاحسین واعظ کاشفی سبزواری ـ معاصر شاه‌اسماعیل اول ـ که نگاهی غیرسیاسی و غم‌انگیز به حادثه کربلا دارد، شاهد این‌ مدعاست‌. (میراحمدی‌، 1364، ص80)


 شاه‌عباس اول، در میدان نقش جهان اصفهان، مجالس سوگواری برگزار می‌کرد و خود نیز در آن شرکت می‌نمود. سفرای دربار، اعم از مسیحی و مسلمان هم اجازه شرکت و تماشای این مجالس را داشتند. شاه‌صفی نیز هم‌چون اسلاف خود، به برگزاری باشکوه مراسم عزاداری عنایتی ویژه داشت. در زمان وی، آیین‌های جدید سوگواری چون سنگ‌زنی، تیغ‌زنی و قفل‌زنی تثبیت شد و رواج یافت. (الثاریوس،1363، ص112-118)


شاه‌عباس دوم، شاه‌سلیمان و شاه‌سلطان‌ حسین هم رفتارهای دینی بسیاری داشتند که توجه به برگزاری باشکوه آیین‌های عزاداری از آن جمله است.
در این دوران مناسک عاشورا، عامل قوی و مهمی در بالا بردن هم‌بستگی اجتماعی است.

در‌ این دوران، پرداختن به جنبه‌های عاطفی و غیرسیاسی عاشورا برجستگی بیش‌تری یافت و عاشورا از روح‌ سیاسی و حماسی خود خالی شد.

به ‌طور کلی، دو تحول مهمی که در عهد صفویان در آیین عزاداری به وجود آمد، یکی رسمی و حکومتی شدن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند شدن و نیز تعریف آیین‌ها و رسوم جدید عزاداری بود.
از این دوره به بعد، دسته‌‌های معمول عزاداری با ابزارها و آلات خاصی همانند «عَلَم»، «کُتَل»، «توغ» و «بیرق» زینت داده می‌شود.‌ علاوه بر ابزار‌آلات جدید، از این دوره، آداب و رسومی جدید در سلک آیین‌های عزاداری همانند «تیغ‌زنی»، «قفل‌زنی»، «سنگ‌زنی» و «قمه‌زنی» رواج یافت.

به نظر می‌رسد عموم علما و روحانیان عصر صفوی هم با نوآوری‌هایی که آن زمان در امر عزاداری شیعیان رخ داده است، موافق بوده و یا حداقل سکوت می‌کرده‌اند؛ اگر هم موضع مخالف داشتند و حتی آن را بیان می‌کردند، این موضع غالب نبوده است. (مظاهری،1390، ص 65-75)


عصر صفوی با توجه‌ به‌ شکل‌گیری حکومت شیعی در ایران، وارث آداب و رسوم و میراث‌ فرهنگی‌ پیشین‌ تشیع بود؛ مانند اشکال گوناگون سوگواری امام حسین.

از سوی دیگر‌، این‌ عصر‌ را مرحله اوج‌گیری و دوران طلایی حیات مجالس عزاداری امام حسین می‌توان دانست. مراسم عزاداری نزد صفویان چنان اهمیت داشت که حتی هنگام نبرد نیز تعطیل نمی‌شد. (میراحمدی، 1364، ص57)


هرچند سیر‌ تکامل آن در این دوره کامل نشد، می‌توان گفت از همین دوران عزاداری امام حسین علاوه بر بُعد مذهبی، وجهه ملی یافت و به یکی از آیین‌های ملی و ایرانی مبدل شد و توانست نقشی بی‌بدیل در ثبات‌بخشی و ایجاد یک‌پارچگی در ایران آن زمان ایفا کند.

" دکتر زهرا سادات کشاورز
دکتر اصغر منتظرالقائم "
Forwarded From H.a. Rousta
*عزاداری محرم در دوره زندیه ،قاجار وپهلوی*

پس از صفویان در دوره‌های زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه عاشورا هم‌چنان پررونق باقی ماند؛ برای نمونه، چون کریم‌خان زند به آداب و مراسم مذهبی مقید بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم هیأت‌های عزاداری را برپا می‌کرد، شاخصه مهم این مقطع از تاریخ، شکل‌گیری اولین نمونه‌های مجالس شبیه‌خوانی است. درباره ریشه اصلی تعزیه، دو قول مشهور است که اولی آن را بازتولید اسلامی آیین سیاوشان می‌داند؛ آیینی که در بین ایرانیان پیش از اسلام رواج داشت. قول دوم، تعزیه را بر نمایش مذهبی قرون وسطایی مغرب‌زمین مبتنی می‌پندارد و آن را نوعی بازآفرینی ایرانی - اسلامی مراسم مصائب مسیح قلمداد می‌کند. (مظاهری،1390، ص77-78)



ساختار قدرت در عهد قاجاری نیز‌ هم‌چون گذشته استبدادی و مطلقه بود. قاجاریان به لحاظ مبنای مشروعیت سیاسی، اگرچه‌ ابتدا‌ تلاش‌ کردند خود را از تبار صفویه قلمداد کنند و بدین سان خود را از مشروعیت‌ دینی‌ مورد ادعای آنان برخودار کنند، به زودی این داعیه را رها ساختند و به‌ سمت‌ جایگزین کردن مشروعیت حاصل از حمایت روحانیان شیعه از دولت قاجار به جای مشروعیت نسبی‌ پادشاه‌ حرکت کردند. (شجاعی زند،1376، ص82)


شاهان قاجار دلبستگی و توجه ویژه‌ای به رعایت آداب و برگزاری مناسک و شعائر دینی از خود نشان می‌دادند. در دوران فتحعلی‌شاه، بر شکوه عزادرای و تعزیه افزوده شد، اولین تکیه‌های ثابت برپا گردید و کارگردانی تعزیه با ریاست شاه و برخی شاه‌زادگان تکامل یافت. در دوران محمدشاه قاجار، مراسم عزاداری به ویژه اجرای تعزیه رونق گرفت و ساختن تکایا نیز گسترش یافت. تدوین متون تعزیه، تکامل دسته‌ها و مواعظ پیش‌درآمد تعزیه و رقابت شاه‌زادگان و اعیان و اشراف در بنای تکیه و اجرای تعزیه را از ویژگی‌های این دوران دانسته‌اند. (کالمار،1374، ص49-50)


در بین شاهان قاجار، ناصرالدین‌شاه در پرداختن به شعائر مذهبی و شیعه‌گری گوی سبقت را از همه ربود. با گذشت زمان و اثرگذاری نظام‌های مقتدر، زمینه‌ای فراهم شد تا عاشورا صرفاً صورتی تسلی‌بخش به خود بگیرد که عمدتاً در تقابل با شکل و هدف اصیل و اولی آن بود. بدین ترتیب ابعاد مختلف عاشورا، در مصیبت و عزا منحصر شد و از هرگونه حماسه و پیام و فداکاری خالی گردید. این مسأله بر فرهنگ سیاسی اثر گذاشت و آن را از حالت سیاسی فعال و ستیزه‌گر با نظام‌های قدرت نامشروع - در عرصه عمل - خارج ساخت. این تغییر جهت، با شکل‌گیری دولت صفویه و بعد از آن در دوران قاجار نمود بیش‌تری یافت.


ویژگی شاخص دوران ناصری، رونق بی‌سابقه مجالس عزاداری و خصوصاً آیین تعزیه بود. مهم‌ترین اقدام در این زمینه، ساخت «تکیه دولت» به دستور وی است که نقشی بسزا در رواج روزافزون مجالس تعزیه در ایران آن زمان ایفا کرد. از آن پس، رقابت درباریان و شاه‌زادگان در برگزاری مجالس و ساخت تکایای هرچه باشکوه‌تر، به تدریج این آیین را به‌وسیله فخرفروشی و شهرت‌طلبی بزرگان مبدل ساخت و حتی گاهی برای شاه و درباریان بیش‌تر امری سرگرمی‌ساز محسوب می‌شد.



رونق آیین تعزیه، در مقابل، رکود مجالس روضه‌خوانی را به دنبال داشت؛ زیرا علاوه بر جذابیت و عوام‌پسندتر بودن ماهیت نمایشی تعزیه، رواج بُعد محتوایی تعزیه، ارکان روضه‌خوانی را متزلزل کرد. دیگر نکته مهم، ظهور مجالس تعزیه زنانه در این مقطع تاریخی است.
اگرچه برگزاری این نوع مجالس عمومیت و توسعه چندانی نیافت و این مجالس، نهایتاً تا اواسط دوران حکم‌رانی احمدشاه بود و پس از آن، رو به افول نهاد.


در این عصر، رونق‌یابی شبیه‌خوانی، منبر رفتن، وعظ‌ کردن و روضه ‌خواندن زنان، بحث غنا در مرثیه‌‌خوانی اهل‌بیت‌ ، به‌کاربردن تعابیر نادرست و دور از شأن اهل‌بیت‌‌ در اشعار و نوحه‌ها به بهانه زبان حال خواندن، اجرای پاره‌ای حرکات عوامانه (نظیر فریاد کشیدن) نیز به فهرست اعتراضات و انتقادات علما نسبت به مجالس روضه می‌افزود.


عمومیت‌یافتن رسم تیغ‌زنی و قمه‌زنی، از دیگر شاخصه‌های عزاداری در این دوره است که در این مقطع گسترش و رواجی بی‌سابقه یافت. در عهد ناصرالدین‌شاه، علاوه بر قمه‌زنی، رسوم دیگری نیز در زمره آداب عزاداری و مظاهر دین‌داری عامه وارد شد. «شمایل‌کشی»، «زنجیرزنی» و «چهل و یک منبر» را می‌توان از جمله رایج‌ترین این رسوم نام برد.

شمایل‌کشی و شمایل‌گردانی، از دوران صفویه سابقه داشت و ابزار کار نقالان و مداحان بود، اما گسترش آن به منازل شخصی مردم، از شاخصه‌های دین‌داری در عهد ناصری است.


در عهد ناصری، به تبع رونق مجالس تعزیه و سوگواری، جریان وعظ و خطابه هم رونق فراوانی یافت و تعداد بسیاری از واعظان در سراسر کشور، به وعظ و خطابه اشتغال داشتند. شاخصه مهم و بی‌بدیل جریان وعظ و خطابه در عصر قاجار، تدوین کتاب‌ها و رساله‌هایی است که متون وعظ و خطابه را شامل می‌شدند. با وجود آن که در دوران ناصرالدین‌شاه، مجالس سوگواری
Forwarded From H.a. Rousta
گسترش بسیار یافتند، در عین حال از مقطع پایانی همین عصر هم مجالس مذکور به افول گراییدند.


 افول مجالس روضه پس از چندی، گریبان‌گیر مجالس تعزیه هم شد. این روند نزولی از اواخر سلطنت مظفرالدین‌شاه، با ورود نهضت‌های جدید فکری از غرب به ایران، و خصوصاً با آغاز نهضت مشروطه، شکل جدیدتری به خود گرفت. از نهضت مشروطه به بعد، ورود موضوعات سیاسی و ضدحکومتی به مجالس عزاداری امام حسین مشاهده می‌گردد. دلیل این امر آن بود که تا قبل از مشروطیت، واعظان معروف بر اثر نداشتن آگاهی سیاسی و بُعد مردمی، با دولت قاجار چندان احساس تضاد نمی‌کردند. اما هرچه از مشروطه می‌گذرد، رسانه منبر به طور فزاینده‌ای ضددولتی می‌شود. (امین،1374، ص145)


این روند سیاسی شدن را عمدتاً دین‌داران موافق و مبلغ مشروطیت و علمای مرتبط با آن‌ها صورت می‌دادند؛ کسانی که در ضمن اعتقاد به دین، مجذوب جنبه‌های آزادی‌بخشی و ضداستبدادی تمدن غربی شده بودند و سعی در تلفیق این جنبه‌ها با اعتقادات دینی خود داشتند. پس از استقرار مشروطه، پاره‌ای تغییرات در مجالس عزا اعمال شد؛ از جمله از محرم سال 1325قمری، ساز و طبل را به ‌علت آن‌که خلاف شرع است، موقوف کردند. در یک جمع‌بندی کلی، مجالس عزاداری در عهد قاجار، به رغم نشیب و فرازهای زیاد، هیچ‌گاه به‌طور کامل نفوذ خود را در میان توده مردم از دست نداد و در مقاطع مختلف سیاسی و اجتماعی، هم‌چنان اثرگذار بود. به‌طور کلی، از دوران قاجار، عزاداری امام حسین علاوه بر محرم، به ماه صفر نیز تعمیم یافت. (مظاهری،1390، ص 84-143)



روی کار آمدن دولت پهلوی، نقطه عطفی تاریخی در تحولات و تغییرات اجتماعی مراسم و مناسک عزاداری عاشورا در ایران است.
در دوران پهلوی و به ویژه در نیمه دوم سلطنت رضاشاه، مذهب و شعائر مذهبی با سخت‌گیری‌های شدیدی مواجه شد و تحت‌الشعاع برنامه‌های تجددگرایانه رژیم قرار گرفت. از جمله این برنامه‌ها، هجمه‌ حکومت رضاشاه علیه آداب و سنت‌هایی بود که با عنوان مبارزه با خرافات همانند «قربانی کردن در اعیاد»، «قمه و زنجیرزنی» و «تعزیه و شبیه‌خوانی» ممنوع اعلام شد. (بصیرت‌منش، 1376، ص137)


در ادامه این سیاست‌ها و با عنوان «مبارزه با فرهنگ غم و گریه»، هرسال اوضاع برای برگزاری مجالس عزاداری شیعیان سخت‌تر شد.

ممنوعیت برگزاری مجالس عزاداری به‌صورت رسمی از سال 1314 تا 1320شمسی برقرار بود. (گلی‌زواره، 1375، ص29)


از دیگر اقدامات رضاخان برای محدود کردن مجالس عزاداری، تأسیس مؤسسه وعظ و خطابه، تخریب بنای تکیه دولت، رواج دادن عزاداری ایام فاطمیه در ایران، فرستادن طلاب برای تبلیغ و منبر رفتن در ایام سوگواری بود. هم‌چنین به‌منظور اصلاح این مجالس، شبیه‌خوانی را در قم ممنوع نمود و یکی از مجالس بزرگ تعزیه را به مجلس روضه‌خوانی تبدیل کرد.


با سقوط رضاخان در شهریورماه 1320شمسی و قدرت ‌گرفتن محمدرضا و استقرار سلطنتش، سیاست‌های دین‌ستیزانه رضاشاه، کمابیش از سر گرفته شد، منتها آشکارا از شدت آن کاسته گردید.


سال‌های‌ پیش از انقلاب و با شروع تحرکات اجتماعی و مبازراتی پیرامون آن، موقعیت وعظ و منبر در این‌ مجالس‌ پررونق شد‌.



اساس عزاداری عاشورا، لزوم آگاهی به اهداف قیام امام حسین، تأکید بر درستی روایات مورد استفاده در مجالس عزاداری، لزوم اقتباس الگوهای عزاداری عاشورا از علما و مراجع، جعل و تحریفات تاریخی حادثه عاشورا، عزاداری صوری و عوامانه، رواج عزاداری ریاکارانه، عزاداری دور از شأن امام حسین و وهن، و توجه و یا بی‌توجهی به عقل به عنوان معیار اساسی در دین را در این زمینه، می‌توان متأثر از فرهنگ و تحولات اجتماعی ایران در دوره‌های مختلف تاریخی به شمار آورد.



" دکتر زهراسادات کشاورز
دکتر اصغر منتظرالقائم "
 
Forwarded From H.a. Rousta
1. آژند، یعقوب، قیام شیعی سربداران، تهران: گستره، 1385.

2. ابن‌اثیر، ابوالحسن علی بن محمد شیبانی جرزی، تاریخ کامل، ترجمه حمیدرضا آژیر، ج12، تهران: اساطیر، 1382.

3. ابن‌جوزی، عبدالرحمان‌بن‌علی، المنتظم فی التاریخ الامم و الملوک، تحقیق عبدالقادر عطا، بیروت: دار الکتب العلمیه، 1412ق.

4. ابن‌طاووس، سیدعلی، لهوف، ترجمه عباس عزیزی، قم: صلاة، 1381.

5. ابن‌قولویه، جعفربن‌محمد، کامل‌الزیارات، ترجمه سیدمحمدجواد ذهنی تهرانی، تهران: پیام حق، 1377.

6. الئاریوس، آدام، سفرنامه (بخش ایران)، ترجمه احمد به‌پور، تهران: سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، 1363.

7. امین، سیدحسن، «وعظ و خطابه در عصر قاجار»، میراث جاویدان، شماره 11-12، سال 1374.

8. امین‌فروغی، مهدی، هنر مرثیه‌خوانی، تهران: نیستان، 1380.

9. الیوت، تی اس، درباره فرهنگ، ترجمه حمید شاهرخ، تهران: نشر مرکز، 1369.

10. باقی، عمادالدین، جامعه‌شناسی قیام امام‌ حسین7 و‌ مردم‌ کوفه، تهران: نشر‌ نی، 1379.

11. بصیرت‌منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه؛ نظری بر عملکرد سیاسی - فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰، تهران: م‍ؤس‍س‍ه‌ چ‍اپ‌ و ن‍ش‍ر ع‍روج‌، 1376.

12. بلاذری، احمدبن‌یحیی‌بن‌جابر، انساب‌الاشراف، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1397ق.

13. بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران: روشن‌گران و مطالعات زنان، 1385.

14. پوراحمدی، حسین، «عزاداری امام حسین7 در محضر امامان شیعه:»، فصل‌نامه شیعه‌شناسی، شماره 8، سال 1388.

15. تقی‌زاده داوری، محمود، سنت عزاداری و منقبت‌خوانی در تاریخ شیعه امامیه، قم: شیعه‌شناسی، 1384.

16. توسلی، غلامعباس، نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران: انتشارات‌ سمت، 1382.

17. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری، قم: انصاریان، 1380.

18. ـــــــــــــــــ، تأملی در نهضت عاشورا، قم: انصاریان، 1381.

19. جوینی، محمدصالح، سیر تاریخی عزاداری تا دوره قاجاریه، بی‌جا، بی‌نا، 1385.

20. حجاریان، سعید، از شاهد قدسی تا شاهد بازاری؛عرفی شدن دین در سپهر سیاست، تهران: طرح نو، 1380.

21. حجازی، سیدعلیرضا، حسین‌‌بن‌علی7 در آیینه شعر فارسی، قم: فارس الحجاز، 1382.

22. حسینی ‌شهرستانی، هبة‌الدین، نهضة الحسین، قم: منشورات الرضی، 1363.

23. دورکیم، امیل، صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، تهران: نشر مرکز، 1383.

24. ذهبی، شمس‌الدین محمد، سِیرُ أعلامِ النُّبَلاء، تحقیق صلاح‌الدین منجد، ج3، مصر: دارالمعارف، بی‌تا.

25. روشه، گی، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران: نشر نی، 1366.

26. ساده، مهدی، روش‌های تحقیق با تأکید بر جنبه‌های کاربردی، تهران: ناشران مؤلف، 1375.

27. ساروخانی، باقر، دائرة المعارف علوم اجتماعی، چاپ اول، تهران: انتشارات کیهان، 1370.

28. شجاعی زند، علیرضا، مشروعیت دینی‌ دولت‌ و اقتدار سـیاسی دین، تهران: مؤسسه فرهنگی تبیان، 1376.

29. شوایتزر، گرهارد، سیاست و دین‌گرایی در ایران، ترجمه محمدجواد شیخ‌الاسلامی، تهران: علمی، 1380.

30. شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیه: ویژگی‌های امام حسین7، ترجمه علی کرمی، قم: حاذق. 1380،

31. شهیدی، عنایت‌الله، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی: از آغاز تا پایان دوره قاجار در تهران، با هم‌کاری، ویرایش و نظارت علمی علی بلوکباشی، تهران: دفتر پژوهش‌های فرهنگی با هم‌کاری کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1380.

32. صدوق، محمد‌بن‌علی‌بن‌بابویه قمی، امالی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، تهران: انتشارات کتابخانه اسلامی، 1980.

33. صفا، ذبیح‌ا...، تاریخ ادبیات ایران، تهران: فردوس، 1366.

34. صفت‌گل، منصور، ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایران عصر صفوی، تهران: رسا، 1381.

35. ضیایی، سیدعبدالمجید، عاشورا جامعه‌شناسی تحریفات، تهران: نشر هزاره ققنوس، 1384.

36. طبری، ابوجعفر محمدبن‌جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، بیروت: دارالتراث، 1387ق.

37. کالمار، ژان، «بانیان تعزیه‌خوانی»، ترجمه جلال ستاری، درباره تعزیه و تئاتر در ایران، لاله تقیان، تهران: مرکز، 1374.

38. کسروی، احمد، شیخ صفی و تبارش، تهران: فردوس، 1379.

39. کورز، لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه‌ محسن ثلاثی، تهران: نشر علمی، 1382.

40. کیوی، ریمون؛ لوک وان کامپنهود، روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه عبدالحسین نیک‌گهر، تهران: توتیا، 1384.

41. گلی‌زواره، غلام‌رضا، ارزیابی سوگواری‌های نمایشی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1375.

42. گیدنز، آنتونی، جامعه‌شناسی، ترجمه حسن ثلاثی، تهران: نشر نی، 1382.

43. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، بیروت: مؤسسه الوفاء، 1983.

44. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم: معروف، 1381.

45. مدرس ‌تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفینبالکنیة و اللقب یاکنی و القاب، تبریز: کتاب‌فروشی خیام، بی‌تا.

46. م