الروضة الفردوسیه آقشهری، مفصّلترین تکنگاری درباره بقیع، و اشاره به زیارتنامهای شیعی با رویکرد تقریبی
در میراث مکتوب اسلامی، آثاری چند به تکنگاری درباره قبرستان بقیع و مدفونین در آن اختصاص یافته است که از آن جمله میتوان به کتاب الروضة المستطابة فیمن دُفن بالبقیع من الصحابة از مؤلفی ناشناس (نگاشته شده در 1175ق) اشاره کرد. اما نخستین و در عین حال مفصّلترین تکنگاری در این باره، کتاب الروضة الفردوسیة والحضرة القدسیة اثر جمالالدین محمد بن امین بن احمد آقشهری (درگذشته 739ق) به شمار میآید.
منابع زندگینامه آقشهری، آگاهیهای مفصلی درباره وی به دست نمیدهد؛ اما میدانیم که او در سال 664 یا 665ق در «آقشهر» در نیمه شرقی ترکیه امروزی به دنیا آمده و در کودکی، با خانواده خود به حرمین مهاجرت کرده است. این منابع گزارش دادهاند که او در 674ق، در 9 سالگی، در مکه مکرمه به سماع صحیحین اشتغال داشته؛ و در 683ق، در 18 سالگی، در مدینه منوّره، کتاب اخبار المدینه ابن نجار را قرائت کرده است.
همچنین از گزارشهای قرائت و سماع کتابها و اشعار و احادیثی که آقشهری در کتاب الروضة الفردوسیة خود بیان کرده، برمیآید که او در حدفاصل سالهای 691ق تا 712ق سفرهایی به شام، مصر، شمال آفریقا، مغرب و اندلس داشته و از علمای این مناطق بهره علمی برده است. احتمالاً در پایان 712ق به قصد حج به مکه بازگشته و باقی عمر خود را در حرمین بهسربرده و سرانجام در 739ق در مدینه منوره از دنیا رفته است.
آقشهری افزون بر کتاب الروضة الفردوسیة، دارای چند تألیف دیگر نیز بوده که امروزه به دست ما نرسیده است. از آن جمله کتاب منسک القاصد الزائر است که سمهودی (درگذشته 911ق) نسخه آن را به خط مؤلف، در اختیار داشته و در وفاء الوفای خود از آن نقل قول کرده، اما در آتشسوزی بزرگ مسجدالنبی در اواخر دوره مملوکی از بین رفته است. همچنین برای وی سفرنامهای مفصل و نیز رسالهای در شرح حال برخی علمای مکه گزارش کردهاند.
الروضة الفردوسیة تنها اثر آقشهری است که متن کامل آن امروزه به دست ما رسیده است. تنها نسخه خطی شناخته شده از این اثر، نسخهای است که مؤلف، کتابت آن را در 27 رجب سال 721ق به پایان برده است و در حال حاضر به شماره Or. quart. 2082 در کتابخانه دولتی برلین نگهداری میشود. متن کامل آن نیز به تصحیح قاسم السامرائی، از سوی مؤسسة الفرقان لندن در سال 1431ق / 2010م در دو جلد منتشر شده است.
آقشهری کتاب خود را به پنج باب تقسیم کرده است: باب اول به زیارت رسول خدا (ص) و زیارتنامههای مسجدالنبی و زیارت اهل بیت و صحابه ایشان در بقیع و اُحد و زیارتنامههای آنان؛ و باب دوم به سیره اجمالی پیامبر (ص) و شرح حال فرزندان، همسران، غلامان و نزدیکان ایشان و نیز خلفای راشدین اختصاص یافته است. این باب شرح حال مختصر شماری از شخصیتهای اهل بیت از جمله چهار امام مدفون در بقیع را نیز در بر دارد.
موضوع باب سوم کتاب شرح وقایع شهر مدینه در صدر اسلام، همچون جنگ احد، جنگ احزاب و واقعه حرّه است. باب چهارم آن به شرح حال صحابه مدفون در مدینه و قبرستان بقیع؛ و باب پنجم آن نیز به شرح حال شماری از تابعین و محدّثان و فقهای سدههای نخست هجری که در مدینه از دنیا رفتهاند، اختصاص یافته است. گفتنی است که همه اعلام یاد شده، لزوماً مدفون در بقیع نیستند؛ اما به اعتبار وفات آنها در مدینه، شرح حال آنها در این کتاب آورده شده است.
این کتاب را میتوان به نوعی یک تاریخ محلی مدینه منوّره به شمار آورد؛ با این تفاوت که برخلاف «اخبار المدینه»های نگاشته شده در سدههای نخست هجری، که حاوی گزارشهای تاریخی عمومی درباره این شهر بودهاند، و برخلاف تواریخ دوره ایوبی و مملوکی که یا به تاریخنگاری مسجدالنبی و اماکن مقدس این شهر، و یا به تاریخنگاری اعلام و علمای این شهر پرداختهاند، صرفاً به شرح حال مدفونینِ در این شهر و قبرستان بقیع در چند سده نخست هجری اختصاص یافته است.
ادامه یادداشت در پست بعدی ?
https://t.me/ganjineh_channel
خاوری شیرازی و مرثیه حضرت سید الشهدا (ع) به انضمام رباعیات/ سید رضا صداقت حسینی
فضل الله حسینی شیرازی منشی متخلص به خاوری در حدود سال 1190 در شیراز متولد شد. وی از اجله سادات عالی درجات شیراز است.
از آثار و تالیفات بر جای مانده از خاوری شیرازی به دیوان اشعارش می توان اشاره نمود که به مهر خاوری موسوم و مشتمل بر چند هزار بیت است. همچنین تاریخ ذوالقرنین، مواد التاریخ، تاریخ حیات یا لب التواریخ، احسن القصص یا یوسف و زلیخا و سفرنامه وی از دیگر آثار وی است.
تصحیح این متن که مشتمل بر دو قطعه در مصیبت حضرت سید الشهدا (ع) و نیز رباعیات وی است، براساس چند نسخه خطی معتبر که از دیوان او موجود است، صورت گرفته. این اشعار تاکنون منتشر نشده است. @manuscript
✅ اشعاری نویافته از ملا واعظ فراهی در اخلاق نوری
معینالدین (ملا واعظ) فراهی، نویسنده و شاعر و مفسر و واعظ افغانستانی در قرن دهم است. معین، معینی، معین مسکین، مسکین معین، تخلص شعری اوست. دیوان معین مجموعهای از غزلیات است که کاتب بهاشتباه آن را به معینالدین چشتی نسبت داده و این اثر چند بار نیز به چاپ رسیده است. در مقدمۀ این چاپها سخنی دربارۀ درستی انتساب این اشعار به چشتی ارائه نشده است. پس از آن برخی از پژوهشگران با بررسی این موضوع ثابت کردند اشعار گردآوریشده در دیوان به نام چشتی، از او نیست. برخی از این اشعار به نام ابوسعید ابوالخیر ثبت شده است و بقیة اشعار سرودۀ ملا واعظ فراهی است. چندی پیش دیوان اشعار فراهی بار دیگر به همت سید احمد بهشتی به چاپ رسید. در این چاپ افزونبر اشعار منسوب به چشتی، اشعار ثبتشده به نام فراهی در منابع گوناگون نیز آمده است. نگارندگان این گفتار هنگام تصحیح و بررسی اثری به نام اخلاق نوری به اطلاعات و اشعار تازهای از ملا واعظ فراهی دست یافتند. این متن با بررسیهای انجامشده، درمجموع صد و یازده بیت است. گفتنی است برخی از غزلهای فراهی در این نسخه با ضبط بهشتی اختلاف دارد. نویسندة اخلاق نوری از نسل معینالدین فراهی هروی است؛ اخلاق نوری از آثار برتر ادب فارسی به شمار نمیرود؛ اما ارزش آن ازنظر محتوایی و زبانی درخور توجه است. درواقع وجود اسم کتابهای کهن و نقل قول از آنها، ارزش این اثر را تأیید میکند؛ بهویژه آنکه برخی از این آثار نیز از بین رفتهاند؛ همچنین ذکر اشعاری که در منابع دیگر نیامده است به ارزش این اثر میافزاید. قدمت این نسخه به قبل از قرن یازدهم میرسد.
مریم محمودی و نسرین ایزدی نویسندگان این مقاله در پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی، دوره 2، شماره 4، تابستان 1396 هستند. http://yon.ir/9i8DO
🆔 @manuscript
دیوان رکن الدین دعویدار قمی: شاعر ذواللسانین سدۀ ششم و هفتم
نویسنده: رکن الدین دعویدار قمی
مصحح: علی محدث
رکن الدین در قم به دنیا آمد در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکرهها گفته نشده است. اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی سال تولد و وفات او حدود 540 ـ 607 یا 610 برآورده میشود. او از خاندانهای معروف ایران در سده ششم هجری یعنی خاندان دعویدار قمی میباشد که از خاندانهای بزرگ شیعه به شمار آمده و در قم از اعتبار فراوانی برخوردار بودهاند. این خاندان به دانش، زهد و تقوی مشهور بوده و پیشه قضاوت داشتهاند. شاعر ذواللسانین در دربار ممدوحان به سبب جایگاه والای ادبی شاعر حکیم نام گرفت و مقام امیرالشعرایی یافت. او را نیز به عنوان شاعر مدح نیز میشناسند؛ زیرا بخش اعظم دیوان وی شامل مدح بزرگان دین است. او همانند دیگر شاعران در انتخاب نام شعری اقدام میورزد و داعی به معنی انگیزه را برای خویش برمیگزیند. این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی در بیشتر سرودههایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آنها میتوان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانهاش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش به قصاید عربی وی اختصاص دارد.
سیدی محمد حسین ملقب به جمال الدین در سال 939 ق در شیراز به دنیا آمد و در سال 992 به هندوستان عزیمت کرد. عرفی با اینکه در جوانی از دنیا رفته اما اشعار زیادی به جا مانده است. او در زمان حیات نیز شهرت داشته و اشعار وی بر سر زبانها جاری بوده است. او را یکی از پایه گذاران سبک هندی دانسته اند. از شعر او، این نکته فهمیده می شود که در اواخر عمر دفتر 6000 بیتی او به سرقت رفته و وی پس از چندی خاموشی بار دیگر اشعاری را سروده است. محمد ولی الحق انصاری مصحح این دیوان نیز اشعار غیر معروف و نامه های او را از 60 جنگ و بیاض جمع آوری کرده است. همچنین در تصحیح این کتاب از 38 نسخه معتبر هند،ایران، ترکیه و دیگر نقاط استفاده شده است. این کلیت شامل مراسلات عرفی، رسائل ادبی، دیباچه ناظم تبریزی و سراجا، 880 غزل، 88 قصیده، 69 قطعه، رباعی و سه مثنوی عرفی است.
کتاب فقه الحدیث (با تکیه بر مسائل لفظ)
شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۵۰ ب.ظ
خلاصه ای از فصل ششم: تدوین غریب الحدیث در سده دوم
ابوعبیده معمر بن مثنی
ابوعبیده معمر بن مثنی {د ح 210ق} از راویان و لغتشناسان بنام در اوایل عصر عباسی است، او از آغازگران تدوین در اخبار عرب بوده و به عنوان چهرهای شاخص در روایت اشعار و اخبار عرب شناخته می شده است. وی در بصره می زیسته و از رجال نامداری چون ابوعمبر بن علاء، یونس بن حبیب، قتاده بن دعامه و رؤبه بن حجاج دانش آموخته است، به لحاظ مذهبی ظاهراً متعلق به شاخهی صفریه از خوارج است، تکنگاری هایی از وی در لغت مثل کتاب الزرع، کتاب الحمام و... به ثبت رسیده است، کتاب الخیل نیز از وی باقی مانده است. تحلیلهای فراتر از بحثهای لغوی و نحوی وی را می توان در کتاب مجازالقرآن وی مشاهده کرد، سرانجام باید از کتاب غریب الحدیث وی نام برد که نخستین اثر در حوزه این دانش محسوب می شود، نوشتهاند که این کتاب نوشتهی کوچکی بیش نبوده ولی اقوالی از ابوعبیده در کتب بعدی غریب الحدیث نقل می شود که بسیاری از آنها برگرفته از درسهای شفاهی او بوده است.
- مبانی ابوعبیده در غریب الحدیث
توجه به بافت سخنان در توضیح واژهها و ترکیبهای غریب در احادیث، پیجویی و اهتمام وی به فرهنگ جاهلی به سبب این که وی از بزرگترین راویان اخبار عرب بوده است، از ویژگیها در کار ابوعبیده است. توضیحات او نشان از تجربه زیستن وی با اعراب و آشنایی با فرهنگ عمومی آنهاست. نکتهی دیگر در این رابطه توجه وی به ظرافتهای رسوم در عهد جاهلی بوده است. برخی از نسبتهایی که به ابوعبیده به لحاظ مبانی کار می دهند نیز از نظر مؤلف کتاب مورد تأمل است، از جمله دیدگاه منسوب به وی در باب واژههای قرآن که اساساً نافی وجود واژگان غیر عربی در قرآن بوده است.
- روش ابوعبیده در غریب الحدیث
او برای به دست آوردن معنای لغات، به سماع از بادیه توجه ویژه نشان داده است، اما سماع از لغوی نیز در کنار آن برای وی مطرح بوده است، بنابر این استماع مستقیم سهم مهمی در کار ابوعبیده داشته است. تسلط وی بر اشعار عرب نیز دستی فراز و گشاده در این مسیر برای وی فراهم آورده است. بخشی از اجتهادات وی مبتنی بر اشتقاق صرفی و قیاسی با عرضه کردن مشتقات نامشهور به مشتقات مشهور است. همچنین گاه مباحث وی در این خصوص با نگاهی به زمینه کاربردشناختی صورت گرفته است. تکیه بر اشتقاق کبیر نیز در سطحی محدود نزد ابوعبیده دیده می شود. در نمونههای متعدد کارهای ابوعبیده، می توان روحیه اجتهادی وی را در تبیین معنای غریب الحدیث بازجست، همچنین اشراف وی به مباحث دینی نیز گاه توضیحات وی را درباره احادیث غریب از تحلیل زبانی فراتر برده و به نوعی به تفسیر کشانده است.
- روابط معنایی در فقه الحدیث ابوعبیده
رویکرد مثبت وی به پدیده ترادف و مترادفانگاری واژگان را می توان در خلال مباحث وی مشاهده نمود. البته نباید این طور تصور کرد که حتی در کار گرایندگان به ترادف نیز اصل در لغتشناسی تفاوت میان واژگان است و ظاهراً همین مسأله موضوع کتاب الفرق وی شده است. توجه به واژگان موازی و زیرشمول، قائل شدن به اضداد در لغت (کتاب الاضداد وی)، توجه به تنوع گویشها (کتاب اللغات وی) از مؤلفههای آثار وی است، (نمونههایی در این باره را می توانید در کتاب مشاهده نمایید.)
دیگر پیشتازان در تدوین
از دیگر متقدمین این عرصه باید از نضر بن شمیل مازنی {د 203ق} که از شاگردان خلیل بن احمد بوده و مدتها ملازم فصیحانی از اعرابی از بادیه بوده است، نام برد. کتب متقدم تنها اقوال محدودی از وی در غریب الحدیث آوردهاند که همگی نقل شفاهی از درس و مجلس اویند. او حتی نسبت به بصریان اهل سماع نیز موضعی افراطی نسبت به سماع داشته و آن طور که پیداست به شدت از استنباطی مبتنی بر قاعده در لغت –جز در حد گشتارهای صرفی- پرهیز داشته است. شواهد شعری و گاه عباراتی از اعراب بادیه و عباراتی از علمای مشهور به فصاحت مانند ابن عون، عبارات صحابه و تابعین از جمله مستندات وی در کار او هستند.
پس از نضر بجاست از کسان دیگری چون ابوبکر حسین بن عباش سلمی باجُدّایی {د 204ق} عالم رقّه، محمد بن مستنیر قطرب {د 206ق} از برجستهترین شاگردان سیبویه و همین طور از سعید بن مسعده {د 215ق} ملقب به اخفش اوسط که او نیز از شاگردان برجسته سیبویه بوده است، نام برد.
ابوعمرو شیبانی
ابوعمرو اسحاق بن مرار شیبانی {د 210ق} از چهرههای سرشناس در لغت عرب، نقل حکایات و اشعار عربی است، تعلق او بیشتر به مکتب کوفی بوده. وی در سطح محدودی به روایت حدیث نیز شناخته می شد، ازمیان آثار او تنها کتاب الجیم برجای مانده است، در کتب متقدم غریب الحدیث انبوهی از اقوال در خصوص معنای احادیث از ابوعمرو نقل شده است که بسیاری از آنها صراحتاً استفادات شفاهی از مجالس درس او بوده است.
- روش ابوعمرو در غریب الحدیث
همچنان که در میان لغویان عصر وی معمول بوده، او نیز به عنوان مستند در حد گستردهای به اشعار عرب تمسک کرده است. استناد به عبارت غیر شعری نیز نزد ابوعمرو دیده می شود. مواردی وجود دارد که او حدیث دشواری را با حدیث دیگر که قابل فهمتر است تفسیر کرده است. توجه به دادههای کاربردشناختی در خصوص زمینههای فرهنگی کاربردها نزد او مورد توجه است. او را باید در شمار لغویانی قرار داد که به شدت متکی بر ظاهر و پرهیزنده از تأویلند. حتی فارغ از ملاحظات عقایدی، علمی یا عرفی، او حتی در فضای ادبی گاهاً معنای ظاهری را بر استعاره و مجاز ترجیح داده است. عدم توجه ابوعمرو به مقتضیات معنا در شرح احادیث گاه به صراحت مورد انتقاد ابوعبید قاسم بن سلام قرار گرفته است. (موارد و مثالها را می توانید در کتاب مشاهده نمایید.)
- مسأله اشتقاق در فقه الحدیث ابوعمر
به عنوان یک لغوی کوفی استنباط معنا بر پایه قیاس به طور گسترده نزد ابوعمرو کاملاً انتظار می رود و دیده می شود. گاهی که برقراری ارتباط اشتقاقی کافی نبوده، برای روشن شدن معنا به یک تأویل کاربردی روی آورده است. اشتقاق کبیر نیز در سطح ابدال حروف نزد او دیده می شود. در باب روابط معنایی نیز او در مواردی بر خلاف مشهور به ترادف گراییده است. او آگاهی گستردهای به گویشهای عربی داشته و از آن در بحثهایش بهره برده است.
ابوزید انصاری
ابوزید سعید بن اوس انصاری {د 215ق} از لغویان و راویان اخبار عرب در دوره متقدم است. زندگی مدید او در میان اعراب بادیه در حاشیه بصره موجب استنادات مکرر وی به استعمالات عرب بادیه شده است. در حیطه لغت نویسندهی مجموعهای از تکنگاشتها است که شماری از آنها به چاپ رسیده است. اقوال لغویاش به طور گسترده در جوامع لغوی بعدی مورد استناد قرار گرفته است. مانند دیگر همگنانش استناد به شواهد شعری در مستندات او دیده می شود. موضوع اشتقاق نزد وی ابعاد جالب توجهی دارد، از جمله او به فعلهایی که عرب از اسمها می سازند و تفاوت معنایی این نوع افعال با اصل ریشهی آن دارند، توجهاتی دارد. اشتقاق کبیر نیز از موضوعات مورد توجه وی است، او به خصوص به اشتقاق به ابدال حروف (اشتقاق اکبر) توجه داشته است. نگاه او به اشتقاق کبیر، همواره در راستای برابرانگاری نیست، بلکه در موارد متعددی او در عین قائل بودن به رابطه اشتقاقی دو کلمه برای کاربرد هریک به خصوصیتی قائل شده است؛ رخدادی که در زبانشناسی تاریخی تغییر جداساز (splitter change) نامیده می شود. در رویکرد او به روابط معنایی نیز سخن از خصوصیت تمایزی که صرفاً برآمده از عقل عرفی و نه سماع است میان برخی واژگان که دیگران قائل به برابری آنها شده اند، دیده می شود. او گاه در دامنه شمول یک واژه با لغویان دیگر اختلاف نظر دارد، نمونههای بسیار محدودی در مباحث او نیز از پرداختن به اضداد دیده می شود، او در حد گستردهای از گویشهای مختلف عربی در مباحث لغوی و فقه الحدیثی وی بهره برده است و همین موضوع، مبنای تألیف اثری با عنوان کتاب اللغات نزد وی بوده است. (برای مشاهده نمونهها رک: کتاب)
عبدالملک بن قریب اصمعی
عبدالملک بن قریب اصمعی {د 216 ق} از راویان اخبار و اشعار عرب و از عالمان نامی در ادب عربی در عصر متقدم عباسی است. او از درس کسانی چون خلیل بن احد و ابوعمرو بن علاء بهره برده و از کسانی چون سفیان ثوری، شعبه بن حجاج و... حدیث شنیده بود. او نیز شماری از تکنگاری های لغوی را در زمره آثار خود دارد. با وجود مفقود بودن کتاب غریب الحدیث وی، نقل قولهای فراوانی در شرح احادیث از وی در کتب غریب الحدیث و همچنین کتب جوامع حدیثی بر جای مانده است. اصمعی به نوبه خود به عنوان مرجعی معتبر در غریب الحدیث شناخته می شود، او گاه به نقادی احادیث غریب و خدشه در اصل صدور آنها هم می پرداخت.
- مبانی و روش کار اصمعی
او در مطالعات لغویاش به شدت متکی بر سماع بود، در همین راستا وی مخالفتهای صریحی با قیاس ابراز داشته است، مستندات وی از شواهد شعر عربی در مباحث فقه الحدیثی اصمعی در حد گستردهای دیده می شود. تفسیر احادیث با احادیث مشهورتر و واضحتر نیز روش دیگری در فعالیتهای اوست. شناخت عمیقی از رسوم زندگی عرب داشته و با تکیه بر این شناخت واژگان را توضیح می داده است.
کتاب درمان بدبختی کتابی است در علم اخلاق و روانشناسی با رویکردهای کهن و قدیم. این کتاب در سال 1317 در انتشارات کلاله خاور منتشر شده . مولف کتاب محمد مویلحی مصری است و مترجم آن محمد حسن شریف است. شریف در پیشگفتار کتاب میگوید که ترجمه این کتاب را بدیعالزمان فروزانفر به عنوان تکلیف درسی برایش تعیین کرده و علی اصغر حکمت نیز از وی تقدیر نموده و به او جایزه اعطا کرده است.
@aaadab1397farhang
📚 کلیات عرفی شیرازی
✍ سیدی محمد ملقب به جمال الدین
📋 سیدی محمد حسین ملقب به جمال الدین در سال 939 ق در شیراز به دنیا آمد و در سال 992 به هندوستان عزیمت کرد. عرفی با اینکه در جوانی از دنیا رفته اما اشعار زیادی به جا مانده است. او در زمان حیات نیز شهرت داشته و اشعار وی بر سر زبانها جاری بوده است. او را یکی از پایه گذاران سبک هندی دانسته اند. از شعر او، این نکته فهمیده می شود که در اواخر عمر دفتر 6000 بیتی او به سرقت رفته و وی پس از چندی خاموشی بار دیگر اشعاری را سروده است. محمد ولی الحق انصاری مصحح این دیوان نیز اشعار غیر معروف و نامه های او را از 60 جنگ و بیاض جمع آوری کرده است. همچنین در تصحیح این کتاب از 38 نسخه معتبر هند،ایران، ترکیه و دیگر نقاط استفاده شده است. این کلیت شامل مراسلات عرفی، رسائل ادبی، دیباچه ناظم تبریزی و سراجا، 880 غزل، 88 قصیده، 69 قطعه، رباعی و سه مثنوی عرفی است.
دیوان نجیب کاشانی
نویسنده: نور ابن محمدحسین نجیب کاشانی
به کوشش: احمد کرمی
مولانا نورالدین محمد متخلص به نجیب و مشهور به نورا شاعر غزلسرای قرن 11 هجری است. این شاعر مضمون آفرین و ظریف اندیش در کاشان متولد شد و به شغل بزازی در اصفهان مشغول گشت اما لطافت طبع او را از این کار بازداشت. وی به چند شهر ایران و نیز به هندوستان سفر کرد. سال تولد او معلوم نیست اما وفات او را در سال 1106 ق دانسته اند. وی با صائب تبریزی، کلیم کاشانی، سالک یزدی، رکنای کاشانی و ... همعصر بوده و احیانا با برخی از آنان ملاقات کرده بوده است. از ابیات او بر می آید که اشعار زیادی سروده بوده ولی گویا دیگران آنها را به نام خود کرده و به تاراج برده اند. وی مانند محتشم در سرودن تاریخ مهارت داشته و تاریخ تالیف کتاب من لا یحضره التقویم ملا محسن فیض کاشانی را در ماده ای سروده است.
@litera9
حق تکثیر: تهران، ما، 1373
⬇️⬇️⬇️
دیوان رکن الدین دعویدار قمی: شاعر ذواللسانین سدۀ ششم و هفتم
نویسنده: رکن الدین دعویدار قمی
مصحح: علی محدث
رکن الدین در قم به دنیا آمد در مورد تاریخ تولد و وفات او چندان سخنی در تذکرهها گفته نشده است. اما با توجه به تاریخ زندگی ممدوحان وی سال تولد و وفات او حدود 540 ـ 607 یا 610 برآورده میشود. او از خاندانهای معروف ایران در سده ششم هجری یعنی خاندان دعویدار قمی میباشد که از خاندانهای بزرگ شیعه به شمار آمده و در قم از اعتبار فراوانی برخوردار بودهاند. این خاندان به دانش، زهد و تقوی مشهور بوده و پیشه قضاوت داشتهاند. شاعر ذواللسانین در دربار ممدوحان به سبب جایگاه والای ادبی شاعر حکیم نام گرفت و مقام امیرالشعرایی یافت. او را نیز به عنوان شاعر مدح نیز میشناسند؛ زیرا بخش اعظم دیوان وی شامل مدح بزرگان دین است. او همانند دیگر شاعران در انتخاب نام شعری اقدام میورزد و داعی به معنی انگیزه را برای خویش برمیگزیند. این فقیه و دانشمند فرزانه شیعی در بیشتر سرودههایش، تحت تأثیر فرهنگ و شعر عربی قرار گرفته است. وی را تألیفات ارزشمندی بوده که از میان آنها میتوان به دیوانش اشاره نمود که آن را به فرمان حاکم زمانهاش «عزالدین یحیی» گردآوری کرده است. دیوانش آکنده از اشعار فارسی و عربی است. این شاعر ذواللسانین چنان در سرودن اشعار عربی تواناست که بخش عظیمی از دیوانش به قصاید عربی وی اختصاص دارد.
@litera9
صابر ترمذی فرزند ادیب اسماعیل به سبب احاطه بر علوم و فنون زمانه ادیب نام گرفت. در تذکرهها نام و تخلص وی را صابر و لقب او را شهاب الدین ذکر کرده اند. وی ابتدا مجدالدین ابوالقاسم علی حاکم خراسان را مدح می گفت و به دلیل حسن شهرت به دربار سلطان سنجر راه یافت. خواجه رشید الدین وطواط از معاصرین اوست که وی را ضمن اشعاری ستوده است. همچنین با انوری ابیوردی، امیر معزی، فرخی سیستانی، دقیقی، عنصری و فردوسی همعصر بوده است. مجموعه ابیاتی که از صابر به دست آمده ۶۴۷۲ بیت است. محمد علی ناصح اشعار این کتاب را با استفاده از مقابله ۵ نسخه تصحیح کرده است. (کانال کتابخانه۹) نسخه اساس این تصحیح، متعلق به کتابخانه ملی است و به نظر کامل ترین و صحیح ترین نسخه موجود میباشد. [چاپ دیگری متعلق به علیاکبر قویم است] این کتاب به خط احمد خوشنویس در سال ۱۳۴۳ کتابت شده و توسط موسسه مطبوعاتی علمی افست شده است. مصحح در پایان تعلیقات و حواشی، فهرست اشعار و نامها را نیز بر دیوان افزوده است.
✳️طرز تفکر و عقیده هر شخص را از سه راه زیر می توان بدست آورد :
1⃣بررسی آثار علمی و ادبی که از او به یادگار مانده است .
2⃣طرز رفتار و کردار او در میان جامعه.
3⃣عقیده دوستان و نزدیکان بی غرض او در حق وی.
ما می توانیم عقیده و ایمان ابوطالب را از سه راه یاد شده ،اثبات کنیم .
🔹اشعار و سروده های وی کاملاً گواهی بر ایمان و اخلاص او می دهد.
🔹خدمات ذی قیمت او در ده سال آخر عمر خود، گواه محکمی بر ایمان فوق العاده او است.
🔹عقیده نزدیکان بی غرض وی نیز این است که او یک فرد مسلمان و با ایمان بوده است و هرگز کسی از دوستان و اقوام او در حق وی جز تصدیق اخلاص و ایمان او چیز دیگری نگفته است.
📚منبع:
فروغ ابدیت سبحانی،ص۳۹۶
@TarikhEslam
#دیوان عرفی شیرازی [نسخه خطی]/ جمالالدین محمد بن علی #عرفی #شیرازی
عرفی در هنگام #مرگ #وصيت نمود كه همه پيش نويس هاي اشعار او را به #كتابخانه
خان خانان فرستند كه در آنجا ضبط گردد و اين خان بزرگوار هم بسال ق1024
محمد قاسم #اصفهاني #سراجا تخلص را بجمع و ترتيب اشعار عرفي مامور نمود .
وي در يكسال و نيم اين كار را بانجام رسانيد و ديواني كامل مشتمل بر چهارده
هزار بيت از اشعار عرفي ترتيب داد!
🔹 کلیات عرفی شیرازی
سیدی محمد ملقب به جمال الدین
🔸سیدی محمد حسین ملقب به جمال الدین در سال 939 ق در شیراز به دنیا آمد و در سال 992 به هندوستان عزیمت کرد.
🔹 عرفی با اینکه در جوانی از دنیا رفته اما اشعار زیادی به جا مانده است. او در زمان حیات نیز شهرت داشته و اشعار وی بر سر زبانها جاری بوده است.
🔸 او را یکی از پایه گذاران سبک هندی دانسته اند. از شعر او، این نکته فهمیده می شود که در اواخر عمر دفتر 6000 بیتی او به سرقت رفته و وی پس از چندی خاموشی بار دیگر اشعاری را سروده است. محمد ولی الحق انصاری مصحح این دیوان نیز اشعار غیر معروف و نامه های او را از 60 جنگ و بیاض جمع آوری کرده است. همچنین در تصحیح این کتاب از 38 نسخه معتبر هند،ایران، ترکیه و دیگر نقاط استفاده شده است.
🔹این کلیت شامل مراسلات عرفی، رسائل ادبی، دیباچه ناظم تبریزی و سراجا، 880 غزل، 88 قصیده، 69 قطعه، رباعی و سه مثنوی عرفی است.
#معرفی_کتاب
@yortchi_bosjin_pdf
معرفی_مولف_و_کتاب
الامثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجة
الصاحب ابي القاسم اسماعيل بن عباد
نویسنده مستغنی از تعریف است وی از اعاظم ادب عربی و شخصیتی مذهبی و سیاسی است.
گفته شده وی در اوان جوانی به متنبی نامه نوشته و درخواست ملاقات نمود ولی متنبی به نامه وی وقعی ننهاد از این رو صاحب به نقد اشعار وی اهتمام بیشتری داشت تا مدح او ولی با این حال به درخواست فخرالدولة اشعار نغز او را انتخاب نمود و این نوشته به المثال السائرة نامیده شد.
یکی دیگر از نوشتههای صاحب گزارشهای او از وقائع بغداد از وقت ورودش در آن شهر است که برای استادش ابن عمید نوشته است این نوشته از جهات ادبی و تاریخی دارای اهمیت است.
توضحیات بیشتر در مورد این دو کتاب را در مقدمه عالمانه شیخ محمدحسن آل یاسین "محقق کتاب" مطالعه بفرمایید.
جلال محمدی:
اگر چه برخی خصوصیات اخلاقی مذمومی مانند غرور و تکبر و بلندپروازی و...به خاقانی نسبت داده اند ولی از بسیاری از اشعار خاقانی که مضامین بلندی مانند بی اعتنایی به دنیا و ...دارد و نیز نکاتی که درباره زندگی وی مانند بخشش به شعرا آمده حاکی از آن است که نسبت دادن صفات مذمومی مانند غرور و بلندپروازی به خاقانی بزرگ بی وجه است.
در برخی اشعار، خاقانی خود را ستوده است .این را مفاخره می گویند که در اشعار بسیاری از شاعران بزرگ می توان نظایر انها را یافت.
نیز بر محقق منصف پوشیده نیست که خاقانی از نوادر تاریخ ادبیات فارسی است و اگر خود را ستوده است این ستایش بی وجه نیست.
به نظر حقیر اینکه بنویسند خاقانی منزل خود را طوری ساخته بود که دیگران فروتر از وی بنشینند نمی تواند حاکی از غرور باشد خاصه اینکه خاقانی در روزگار پیری و پختگی و بی اعتنایی به دنیا در تبریز سکونت داشته است.شاید بتوان گفت وی به دلیل بیماری و اینکه پاهایش را در تشت قرار میداده منزل را طوری ساخته بود که دیگران نزدیک وی ننشینند و این منظره ناخوشایند را نبینند.. چرا که خاقانی انسانی مودب بوده است
ادب داشتم دولتم برنداشت
ادب کاشکی کم طلب کردمی
و....
سلام؛ در میان شعرای یکی دو سدۀ اخیر، میر عبدالحسین خازن خیابانی، متخلّص به "خازن" یکی از شاعران ارزنده ی دوران قاجار است که در سال 1290 هجری قمری در محلّه ی قدیمی خیابان تبریز متولّد شد و در سال ۱۳۰۴ شمسی از دنیا رفت و در گورستان قاسم خان به خاک سپرده شد. مرحوم شهریار وی را ستوده و از اشعار ترکی اش اقتباس هم نموده، اما نمی دانم اشعار فارسی نیز دارد یا خیر.
#دوستت_دارم
جعفر امینی شاعر ، ادیب ، محقق و کتابخانه دار معاصر، مشهور به جعفر علی امینی ، متولد دوازده مرداد 1321 (نوزده رجب) در محله پزوه (یکی از محلات خوراسگان )می باشد ، در حالی به دنیا آمدند که پدرشان پیش از تولد دار فانی را وداع گفته بودند.
در دوران کودکی همزمان با کسب علم و دانش در مکتبخانه شیخ مهدی و ملاعلی کردآبادی به کشاورزی و کارگری نیز مشغول بود، مدتی نیز به صورت شبانه در آموزشگاه ها به تحصیل پرداخت.
ایشان از سال 1339 به مدت هجده سال در کارخانه آذر اصفهان اشتغال داشت و پس از آن در سال 1356 به علت فعالیتهای انقلابی از کارخانه بیرون آمده و به عنوان بهداشتیار در وزارت بهداشت و درمان مشغول گردید که در سال 1386 پس از 30 سال فعالیت در مراکز بهداشتی و درمانی بازنشسته گردید.
آقای امینی از سال 1340 به خواندن روزنامه ها و مجلات و مطبوعات پرداخت و اندک اندک به سرودن شعر پرداخت. در سال 1343 با مرحوم صغیر اصفهانی آشنا شد و برای مدتی در محفل انجمن ادبی اصفهان شرکت کرد. قبل از انقلاب اسلامی برخی از اشعار و مقالات تاریخی و ادبی ایشان در سالنانه نور و دانش و مجله وحید منتشر شده و بعد از انقلاب، به سرودن اشعار حماسی و انقلابی ،مذهبی و اجتماعی پرداخت. اشعار و مقالات ایشان در بسیاری از مجلات و روزنامه ها کشور از جمله :
مجله سروش ،روزنامه کیهان ،روزنامه و ویژه نامه های جمهوری اسلامی، مجله پیام انقلاب ،مجله اطلاعات هفتگی ،مجله زائر ،کتاب خورشید جی
،یادنامه استادصغیر اصفهانی ،کتاب تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب حسین عبدالله خوروش ،یادنامه های استاد مهرداد اوستا ،تاریخ فرهنگ معاصر ،تاریخ خوراسگان و محله راران تالیف استاد نادری
و ... منتشر شد. در زمان پیروزی انقلاب و اوایل جنگ تحمیلی بسیاری از اشعار ایشان از صدا و سیما به صورت مکرر پخش گردید. اشعار وی را نیز می توان بر روی سنگ قبور شهدا اصفهان و همچنین مرحومین که به صورت ماده تاریخ گفته شده نیز یافت .از دیگر اشعار وی بر دیوار بارگاه امامزاده اسحاق خوراسگان است . ایشان یکی از سه شاعر ایرانی شرکت کننده در همایش شعر افغان که در خراسان دهه ۷۰ اجرا گردیده بود هستند. نام آقای امینی نیز به عنوان یکی از پیرغلامان حسین (ع) ثبت شده و نشان آن سرودن بیش از سی سال نوحه های دستجات عزاداری است که افتخار آن را داشته و دارند.
در کنار شعر به تاریخ نیز علاقه وافری داشته و در مورد آن نیز مقالاتی نوشته اند .یکی دیگر از علایق ایشان مطالعه انساب و شجره نامه امامزادگان است که مطالبی نیز نگاشته اند.مطالعه و تحقیق در مورد نجوم نیز از دیگر فعالیت های وی بوده و است.
آقای امینی دفاتر زیادی از انواع شعر دارند که متاسفانه به کتاب تبدیل نشده است
وی کتابخانه شخصی نیز دارند که بیش از چند هزار جلد نسخ و کتب است که زحمت بیش از پنجاه سال از عمر ایشان را نشان می دهد.
منابع کتاب خورشید جی به کوشش رسول جعفریان .
تاریخ شهر خوراسگان و روستای راران تالیف استاد نادری
مصاحبه با ایشان اردیبهشت ۹۷
@esfahanhonarsarayeiran
کتاب درمان بدبختی کتابی است در علم اخلاق و روانشناسی با رویکردهای کهن و قدیم. این کتاب در سال 1317 در انتشارات کلاله خاور منتشر شده . مولف کتاب محمد مویلحی مصری است و مترجم آن محمد حسن شریف است. شریف در پیشگفتار کتاب میگوید که ترجمه این کتاب را بدیعالزمان فروزانفر به عنوان تکلیف درسی برایش تعیین کرده و علی اصغر حکمت نیز از وی تقدیر نموده و به او جایزه اعطا کرده است.
@aaadab1397farhang
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com