قانون، فقط یک تبصره داشت. اما معلوم نیست چرا آن را تبصره ۲۲ شماره گذاری کرده بودند.
این یکی از جملات کتاب تبصرهی ۲۲ نوشته جوزف هلر است. کتاب تبصرهی ۲۲ یا Catch-22 در سال ۱۹۶۱ و در نقد جنگ نوشته شده و اکنون یکی از رمانهای مهم تاریخ ادبیات محسوب میشود. میتوانید منتقدان زیادی پیدا کنید که آن را یک داستان ضعیف میدانند و نیز منتقدان دیگری پیدا کنید که آن را جزو آثار برتر ضدجنگ در قرن بیستم میدانند. اما موافق و منتقد در یک نظر مشترک هستند: نمیتوان از ادبیات ضدجنگ در قرن بیستم حرف زد و به این کتاب اشاره نکرد.
در قلب داستان تبصرهی ۲۲ ، شخصیتی بی همتا به نام یوساریان قرار دارد. او که در نیروی ارتش، توپچی است و همیشه از زیر کارها در میرود، قهرمانی زیرک است که برای نجات جانش از خطرات بی پایان جنگ، به هوشمندانه ترین شکل ممکن از خلاقیت خود استفاده میکند. مشکل او، سرهنگی است که مدام، تعداد مأموریتهای مورد نیاز برای تکمیل دورهی خدمت سربازان را افزایش میدهد. یوساریان، حتی اگر هم بتواند به هر طریقی از انجام این مأموریتهای مرگ بار شانه خالی کند، از قانونی همنام با عنوان کتاب، راه گریزی ندارد. این قانون بیان می کند که اگر کسی با تمایل خود به شرکت در مأموریتهای خطرآفرین و مرگبار ادامه دهد، دیوانه و مجنون تلقی خواهد خواهد شد، اما اگر این شخص، درخواست رسمی و مورد نیاز برای معاف شدن از این مأموریت ها را ارائه دهد، دقیقا همین ارائه ی درخواست، ثابت می کند که او دیوانه نیست و بنابراین، شرایط لازم برای معاف شدن از مأموریت ها را ندارد!
رمان تبصرهی ۲۲ را میتوان به همراه «برهنهها و مردهها» (نورمن میلر) و «سلاخخانهی شماره 5» (کورت ونهگات) یکی از سه اثر مهم ادبیات ضدجنگ آمریکا خواند. نویسندگان هر سه رمان به نوعی در رویدادهای جنگ جهانی دوم شرکت داشتهاند و آن را از نزدیک تجربه کردهاند. جوزف هلر فرزند خانوادهای مهاجر از یهودیان روستبار بود.