(عرفان زرتشتی)
پژوهش و برگردان : شیوا کاویانی
?زادروز #مهدی_آذریزدی?
@golmorgh
?در تقویم ایران روز درگذشت مهدی آذریزدی به عنوان روز #ادبیات_کودکان و نوجوانان نامگذاری شده است.
مهدی آذریزدی در سال ۱۳۰۱و به روایتی ۱۳۰۰ در محلهی خرمشاه ِ شهر یزد دیده به جهان گشود. اجداد او زرتشتی بودند.
مهدی آذریزدی هیچگاه ازدواج نکرد و به هیچ کار دولتی نیز مشغول نشد. تنها لذت زندگی او کتابخواندن بود.
آذریزدی جایزهی یونسکو را از آن خود کرد. او پیش از انقلاب اسلامی نیز جایزهی سلطنتی کتاب سال را به دست آورد.
سازمان جهانی #یونسکو این جایزه را به خاطر کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» به او اهدا کرد.
آذریزدی پس از انقلاب برای آشنایی کودکان با مسائل مذهبی نیز کتاب نوشت. او همچنین تلاش کرد که ادبیات فارسی و متون آن را به نظم و نثر و زبان ساده به کودکان و نوجوانان معرفی کند. قصههای کلیله و دمنه، قصههای مرزباننامه و سندبادنامه و قابوسنامه، قصههای مثنوی مولوی، قصههای قرآن، قصههای عطار نیشابوری، قصههای گلستان و ملستان از جملهی این کارها برای کودکان و نوجوانان است.
مهدی آذریزدی در سال ۱۳۸۸ و در سن ۸۷ سالگی در تهران درگذشت.❄️
#مشاهير
@golmorgh
📕باکره و کولی
✍🏻دیوید هربرت لارنس
💫
داستان "باکره و کولی" پس از مرگ دی. اچ. لارنس پیدا شده و گفته می شود کار نویسنده- که گویا نوشته هایش را بارها بازنویسی می کرده- با آن هنوز تمام نشده بوده است. به زبان اصلی این داستان کمی بیش از سی هزار کلمه است بنابراین نمی توان گفت رمان است. شاید بشود گفت نوول است.
لارنس در داستان باکره و کولی که در نوع خود شاهکار کوچکی به حساب می آید نیز تفکر بنیادین و اندیشه مجادله برانگیزش را تجسم می بخشد.عشق فیزیکی و تمایل و کشش بدن از هر نوع ارزشی بالاتر است.تقابل دختری که در حصار یک کشیش،یک پیرزن کور،و یک پیردختر قرار گرفته با کولی(Gipsy)که نمود تمام نمای بدن و غریزهء طبیعی انسان است.در این داستان لارنس با جزئیات و تیزبینی خاصی شخصیت کولی را نه با وصف ذهنیاتش بلکه تنها با حرکات بدن و جسمش،نوع نگاهش و آرامشش پرداخت می کند و دختر یا ایوت را به عنوان شخصیت محوری داستان با قرار گرفتن در موقعیت هایی متفاوتی نشان می دهد مثل دیدار او با زنی(ایستوود)که بچه هایش را رها کرده و با پسری جوان در ویلایی زندگی می کند،تضاد رویا ها و رفتارش با پیرزن و عمهء پیرش و دوستان جوان و سر به راهی که با او همسفر می شوند.این ها همراه با پیشینهء ابتدایی رمان دربارهء مادر ایوت(زن کشیش)که خانواده اش و کشیش را رها کرده و با پسری فرار کرده همه ترفند و موقعیت هایی است که با وجود کوتاهی کار از ایوت شخصیت ماندگاری در ادبیات می سازد.شخصیتی که به مادام بواری وجودش بها می دهد.
#باکره_و_کولی
#دیوید_هربرت_لارنس
💫
عشق زن خوب
پنج داستان بلند
از آلیس مانرو
برنده جایزه نوبل ادبیات
ترجمه : شقایق قندهاری
@litera9
داستان روایت عشق نافرجام یک جوان (آرمان دوودال) به یک زن روسپی (مارگاریت گوتیه) است. دختر از طریق ارتباط مداوم با مردان پولدار شهرت و ثروت بهم زده اما مهربانی های بدون چشمداشت آرمان در هنگام بیماریش، او را اسیر می کند. خانوادهی پسر که متوجه این وصلت شرمگینانه می شوند باعث جدایی آرمان و مارگاریت می شوند و دختر فداکارانه به کسوت شغل سلف در میآید! آرمان هم برای کم نیاوردن به زندگی بی بندباری تن می دهد و . . .
علی رغم اینکه داستان بر اساس زندگی فاسد یک زن روسپی و هرزه می گذرد ولی هیچ صحنه آرایی اروتیکی در داستان وجود ندارد ولی با این وجود کل داستان قربان گاه "غیرت" و تعصب" است. مرد داستان، بارها به خاطر داشتن غیرت و تعصب روی مارگاریت تخطئه و محکوم می شود.
الکساندر دوما (پسر) مدعی است نه تنها این داستان واقعی است که استثنایی هم نیست! او در پایان داستانش می نویسد: "نمی خواهم از این داستان نتیجه بگیرم که هر زن روسپی اگر جای مارگاریت بود، به همین فداکاری تن می داد . . . نه!
اما در این تردیدی ندارم که یکی از همین زنان روسپی ثابت کرده است که می تواند دنیای آلوده ی خود را به خاطر معبودش همه ی رنج و درد را تحمل کند و همه وجودش را به حقیقت عشق بسپارد.
@litera9
یکی از بهترین کتابهایی است که دربارهی جنگ ویتنام نوشته شده است. اهمیت آن نه تنها بخاطر این است که وقایع جنگی را بازنمایی میکند و یا میخواهد تاریخ یک جنگ را بگوید، بلکه در این است که همهشان را با زبانی داستانی بیان کرده و داستانهایی که تعریف میکند تا حد زیادی دلخراش هستند. ترکیب این فضای داستان با وقایع مستند بسیار شیرین است و خاص. مسلماً او اولین نفری نیست که داستان/مستند را ترکیب کرده و ادعایی هم برای ابداع شیوهای نوین در داستانسرایی ندارد ولی کار او در این زمینه جزو بهترینهاست.
La Vita Nuova
Verse by Dante Alighieri
این کتاب نثر و نظم به زبان ایتالیایی سروده شده است. دانته در این کتاب تحت تاثیر یک دوشیزه ایتالیایی به نام بئاتریس اشعار خود را سروده است دانته کتاب زندگانی نو را قبل از کمدی الهی سروده است.
دانته در نه سالگی دلباخته دختری به نام «بئاتریس» شد که نسبت خویشاوندی هم با او داشت. آشنایی آن دو در یک محفل
صورت گرفت. عشق دانته به بئاتریس سال ها ادامه یافت و دانته در ۱۹ سالگی، نخستین اشعار خود را در وصف عشق آسمانی خود سرود و محبوبش بئاتریس را بسان فرشتگان و به پاکی و صفای آنها می دانست. با وجود آنکه بئاتریس از علاقه و محبت دانته نسبت به خود آگاه بود، با شخص دیگری ازدواج کرد.
وی با این کار، آمال و آرزوهای دانته را بر باد داد و روح و قلبش را جریحه دار کرد. دانته حتی در لحظات پایان زندگی نیز این خاطره دردناک را بر زبان می آورد. اما ازدواج بئاتریس چندان دوام نیافت و او در سال 1290 در سن ۲۴ سالگی درگذشت. دانته که هنوز در آتش بی مهری و سست عهدی محبوب می سوخت و اشعاری شورانگیز در این زمینه می سرود، ناگهان با غم مرگ بئاتریس مواجه شد. او که شاعری تازه کار بود، با غم و اندوه تازه اش به دامان شعر و شاعری پناه برد و شاعری شوریده و توانا گشت و اشعار بسیاری درباره بئاتریس زیبا سرود. کتاب زندگانی نو نوشته شده در سال ۱۲۹۵ است.کتاب بیانگر داستان یک عشق با وقار قرن وسطی و محدودیت های یک عشق با وقار است.برای بسیاری از منتقدین این زندگانی نو می تواند به عنوان یک زندگانی نو یا جدید باشد. در این کتاب بئاتریس تجسمی از عشق دانته است.و دانته این کتاب را در سن بیست سالگی با اشتیاف به میل دانته سروده است.
@litera9
دیو در تن رمان سادهای است. موضوع سادهای دارد. اما پرداختن به چیزهای ساده همیشه آسان نیست. عشق ممنوعه به قدمت خود عشق است. انسانهایی که در موقعیتهایی که نباید، عاشق هم میشوند. صداقت یا بیصداقتی این عشقها مهم نیست. مهم نابهنگام بودن آنهاست. و همین مسئلهای است که این نوع عشق را به سوی تراژدی میبرد. عشاق در عشق ممنوعه اغلب از هم کام میگیرند، اما انگار نگرفتهاند. چیزی که دیو در تن را باارزش میکند همین است؛ داشتن چنین کیفیتی. نشان دادن مرز باریک کامیابی و ناکامی. روایت خیلی ساده پیش میرود. انگار قرار نیست اتفاقی بیفتد، اما اتفاق در همان صفحات آغازین افتاده است و ما تنها با دیدن عواقب اتفاق است که به وقوعش پی میبریم. روایت کردن سادگی سخت است و رادیگه توانسته این کار را بکند. بدون اینکه قدرت قضاوت را از خواننده بگیرد، او را از قضاوت بر حذر میدارد.
دیگر شرکت کنندگان در جلسه دربارۀ اهمیت رمان در شناخت انسان و سؤالاتی که یک رمان خوب میتواند در آدمی برانگیزد سخن گفتد. «دیو در تن» داستان عشق ورزیدن پسری نوجوان به نوعروسی است که همسرش در جنگ به سر میبرد. رادیگه توانسته است در این رمان، و در قالب این داستان، بهخوبی ظرایف روح آدمی را بهخصوص هنگامی که در موقعیتی دشوار، چون موقعیت شخصیت این رمان قرار میگیرد، نشان دهد. او گویی با ذرهبینی در دست، اعماق روح انسان را میشکافد و با بیان ساده وسرراست اما بسیار عمیق، روح انسانی را واشکافی میکند و ضعفها، تردیدها، نیازها و ترسهای او را برملا میکند.
@litera9
«"بنگر فرات خون است" آخرین رمان یاشار کمال نویسنده شهیر ترکیه است. این کتاب نخستین کتاب از سهگانه جدید این نویسنده ترک تحت عنوان "قصه جزیره" است که میتوان هر جلد آن را مستقل از دو جلد دیگر خواند. داستان این کتاب فضایی روستایی دارد که وقایع آن در قرن گذشته و زمان جنگهای ترکها و یونانیها میگذرد. یاشار کمال نویسندهای است که فضای داستانهایش اکثراً در روستاهای کشورش رخ میدهد اما دهاتینویسی او برای خواننده کتاب از هر ملیتی که باشد قابل درک است. او در این داستان نگاهی رئالیستی به قصه دارد اما دلیلی نشده که به سراغ مکتبهای دیگر نرود. در بخشی از کتاب آمده است: برگشت به قایقش که روی سنگریزهها بود. قایقش رنگ آبی به خود گرفته بود. خم شد تا تشک داخل قایقش را بردارد، چند بار زور زد، نمیتوانست بلندش کند. بالاخره، طنابی را که دور تشک پیچیده بود دو دستی گرفت و کشید و تشک را بلند کرد و گذاشت روی سنگریزهها و کشانکشان به خانه برد. نمیتوانست بازش کند، ناچار لباسهایش را درآورد و روی تشک، که یکبری افتاده بود، غلتید...
این کتاب قبل از جنگ جهانی اول نگارش شده است. داستان رمان، روایت کننده سرگذشت ادوارد شبرهام، سربازی است که داستان ازدواج او و دو دوست امریکاییاش را بیان میکند. رمان توسط شخصیتی به نام جان داول روایت میشود؛ یکی از شخصیتهای اصلی که خراب شدن روابط میان او و همسرش، موضوع اصلی داستان میباشد.
همچنین، رمان با استفاده از تعدادی فلاش بک به گذشته و بدون ترتیب زمانی روایت میشود؛ تکنیکی ادبی که بخشی از نگاه پیشگامانه فورد به مکتب ادبیات امپرسیونیسم را نشان میدهد. درواقع فورد برای روایت داستان از ابزار راوی نامعتبر، به منظور تاثیر بیشتر استفاده کرده است. راوی نامعتبر در واقع در انتهای داستان حوادثی را بیان میکند که با حوادثی که شخصیتهای اصلی داستان تعریف کردهاند، متفاوت میباشد؛ و واقعیت وجودی احساسات و شخصیت افراد رمان را بازگو میکند. رمان به طور کلی، مبتنی بر حوادثی از فساد و زندگی شخصی خود فورد میباشد. نام اصلی رمان “غم انگیزترین داستان” بوده است، اما بعد از شروع جنگ اول جهانی، ناشر تقاضای عنوان جدیدی برای کتاب مینماید. تضاد میان ظاهر و واقعیت، از مضامین مهم رمان میباشد. هیچ کس در سرباز خوب، واقعاً کسی که ادعا میکند، و یا فردی که خواننده تصور میکند، نیست. برای مثال، ادوارد، یک سرباز خوب، قابل اعتماد و راستگو نیست؛ فلورانس، همسر متین و وفاداری نیست؛ لئونورا یک زن عادی، درستکار و عاری از هر عشق یا احساس نیست. رمان واقعیت بخشیدن دوال به تصوراتش را به تصویر میکشد، در این جهت که ظاهر افراد، واقعیت وجودشان نیست. در سال ۱۹۹۸، کتابخانه مدرن، در لیست ۱۰۰ رمان برتر انگلیسی زبان قرن بیستم، رمان سرباز خوب را در رتبه ۳۰ قرار داد. در سال ۲۰۱۵ نیز این کتاب مجددا در لیست حضور داشت و در رتبه ۱۵ قرار گرفت.
@litera9
علی خوارزمی که از زندگی وی اطلاعات زیادی نداریم، صاحب نخستین منظومه ترکی دربارهی داستان قرآنی حضرت یوسف در زبان و ادبیات ترکی است که به "کتاب یوسف" مشهور است. علی خوارزمی سُرایش این اثر را در سال 630 هجری و در خوارزم به پایان رسانده است.
@litera9
نویسنده در این کتاب داستان زنی زیرک و باهوش را روایت میکند که در ماجرای پروندهای عجیب و خطرناک وارد میشود. داستان اولین آژانس کارآگاهی زنان (The No.1 ladies detective agency)، پیرامون زندگی زنی باهوش و جذاب به نام پرشس رموتسوی میگذرد که در دامنۀ کوه کگله در آفریقا با فروختن گلۀ گاو میراث پدرش، یک دفتر کارآگاهی تأسیس کرده است. کل دارایی او یک کامیون کوچک سفید رنگ، دو میز، دو صندلی، یک تلفن و یک ماشین تحریر قدیمی محسوب میشود و البته یک قوری که با آن چای دم میکند و سه لیوان، یکی برای خودش، یکی برای منشی و دیگری برای مشتری.
خانم رموتسوی تنها کارآگاه زن منطقه به حساب میآید. او یک انسان خوب و کارآگاهی کار بلد است و به کشورش با تمام مشکلاتش علاقه دارد. او پس از تأسیس دفترش مشتریان زیادی جذب میکند. بعد از یک شروع سریع، او با خوشحالی میفهمد که خدماتش با استقبال زیادی مواجه شده است. او دربارۀ شوهران گمشده، ارزش شریکهای تجاری و کلاهبرداری شرکاء به مشتریانش مشورت میدهد. معمولاً در اغلب موارد، او اطلاعاتی برای مشتریاش به دست میآورد و در مواردی که هیچ اطلاعاتی نمیتوانست بیابد، از دستمزدش صرف نظر میکرد و به این ترتیب تمام کسانی که از او مشورت میگرفتند، راضی میشدند. او کشف کرده بود که مردم بوتسوانا دوست دارند گفتگو کنند و این موضوع که او یک کارآگاه خصوصی است، باعث میشد که اطلاعات مختلفی به سمت او سرازیر شود. در میان پروندههای مختلفی که به دست خانم رموتسوی میرسید، پروندهای بیش از همه نظر او را به خود جلب کرد و او را به خطر میاندازد، پروندهی گم شدن پسر یازده سالهای که احتمالاً بهدست طبیبانی جادوگر دزدیده شده است.
الکساندر مک کال اسمیت (Alexander McCall Smith)، در این کتاب تصویر زیبا و جذاب از دنیای بیرحم ترسیم میکند. قهرمان این داستان پلیسی او شاید مانند خانم مارپل رفتار نکند و روشهایش خیلی متعارف نباشد اما او گرم، باهوش و زیرک است.
@litera9
تم غالب این داستان تبعیض نژادی و معضلات جامعهی آمریکا با این پدیده است. داستان، روایت زندگی پسر یکی از سیاهان ثروتمند در آمریکای شمالی است. در خانوادهای که مدام میان پدر و مادر مشاجره هست و خواهرانش، توسط والدین از معاشرت با سایر پسرهای سیاه طبقه متوسط منع شدهاند. دوستش در گروهی عضویت دارد که دست به قتل سفیدپوستان میزنند. قهرمان داستان در این بحبوحه به دنبال هویت و زندگی خود به عنوان یک سیاه آمریکایی است.» در توضیح پشت جلد آمده است: «تونی موریسون در لورن اوهایو به دنیا آمده؛ او اکنون گاه در شهرستان راکلند، ایالت نیویورک و گاه در پرینستن است. برخی از دیگر رمانهای او عبارتند از: سولا، کودک قیرگون، دلبند (برندهی جایزهی ادبیات داستانی پولیتزر در سال 1988)، جاز، آبیترین چشم و بهشت. تونی موریسون در سال 1993 برندهی جایزهی ادبی نوبل شد. سرود سلیمان، برندهی جایزهی ادبیات داستانی حلقهی ملی منتقدان کتاب در سال 1978 بوده است. باراک اوباما نیز از این کتاب بعنوان کتاب محبوب خود یاد کرده است. روحش شاد
@litera9
این داستان دربارهی احساسات پاک و لطیف دختری است نوجوان با نام "آریانا" که بند بند دلش در گرو عشق میتپد و در پیچ و خم جادهی زندگی به دنبال مفهوم عشق چون شاپرکی، به هر گلی سرک میکشد تا بتواند با همهی ناهمواریها طعم واقعی عشق ناب را تجربه کند و سهم خود را از آسمان طلب کند. او در این راه با سپری که تندیسوار راز گلی سرخ را در دست دارد همراه میشود و ...
@litera9
منظر این کتاب شاید اندیشهی هگلی باشد. سیمون دوبوار در این اثر میكوشد با دورنمایی كه از قهرمان داستان ارائه میدهد، در ذهن و خیال خود وانمود نماید كه چه اموری از بیرون به زن تحمیل میشود و وابستگی و انفعال او در برابر مرد تا چه حد است. عشق، روابط جنسی، انفعالات زنانه، چیرگیخواهی مردان و... هر كدام مفهومی روانشناسانه در این داستان دارند.
کتاب در مورد زن و شوهری است که در تئاتر کار میکنند و روابط همدیگر را آزاد گذاشتهاند و با دختر جوانی آشنا میشوند و سعی میکنند او را هم وارد رابطه خودشان بکنند و یک مثلث داشته باشند. در ابتدا این رابطه ظاهراً خوب پیش میرود ولی به مرور مشخص میگردد که برخلاف جهت آب حرکت کردن سخت است و حسادت و مالکیت (دو حس جاودانه) پا پیش میگذارند.
ظاهراً این یک خودنوشتی است از زندگی دوبوار با سارتر. ...
@litera9
این کتاب دربارهی زنی است که در آستانه چهل سالگی قرار دارد و برهههای مختلف زندگیش را براساس درگیریهای هویتی جنسیتی، زندگی روزمره، عشق و هستی به نمایش میگذارد.
در ذهن انسان چهلسالگی یک عدد نیست بلکه شروع دورهی میانسالی است که این مسئله در زنان با توجه به دیدگاه فرهنگی و اجتماعی اختلالاتی دارد که باعث دغدغه و نگرانیهای ذهنیشان میشود. این اثر زندگی زنی را روایت میکند که خلا درونی او را آزار میهد و باعث نآرامیاش میشود زنی که من درونیاش را گم کرده و کل زندگی خود را به تظاهر کردن پرداخته است.
او در ۲۹ سالگی تصور میکند همیشه در معرض قضاوت دیگران است. پس همیشه جوری رفتار میکند که عالی به نظر بیاید، در قسمت دیگر زندگیاش فکر میکند اگر عشق حال او را خوب نمیکند، میتواند با بچهدار شدن احساس خوبی داشته باشد، ولی زندگی به او میآموزد که نجات عشق در تکرار نیست، در نرسیدن است و در آغاز ۴۰ سالگی، بعد از سالها زندگی مشترک درمییابد که در طلب آزادی و استقلال است.
زن داستان، شوهری به اسم سینا و پسری به اسم آبان دارد. او سالها پیش از شهر کوچک خود به بهانه دانشجو شدن فرار کرده و به تهران آمده است و حالا نمیداند با پسرش که همراه با بزرگ شدنش مشکلاتش هم بیشتر شده و شوهرش که او را در میان مشغلههای کاریاش فراموش کرده و شک و نگرانیهای بیامانش چه کند؟
جای جای داستان به خواننده نشان میدهد که زن قصد جدا شدن از شوهرش را دارد. چرا که سینا دیگر آن صداقت و عشق قبلی را نسبت به او ندارد و دیگر مثل قبل برای او و بچهاش وقت نمیگذارد. سینا شبها دیر به خانه بازمیگردد. و زن در میان این سردرگمیها معتاد میشود و بعد از یک سال اعتیاد زن، سینا متوجه این موضوع نمیشود و مدام تکرار میکند که بیرون برو، آرایشگاه برو، ورزش کن و... در این میان زن هنوز بین بودن یا نبودن با سینا در شک و تردید است و تنها برای رفع مشکل فعلی و برحسب روحیه متظاهرانه همیشگی مقابل خود و دیگران در حال تظاهر است . . .
@litera9
این کتاب را میتوان از دیگر شاهکارهای مسلم نویسندهی خوشنام و صاحب سبک آمریکای لاتین «گابریل گارسیا مارکز» به حساب آورد. سبک خاص مارکز در روایت داستان و قدرت خلاقیت این نویسنده موجب شده که به عنوان چهره ای تأثیرگذار سبک رئالیسم جادویی را به مرحلهای جدید وارد کند. داستان زنی كه هر روز راس ساعت ۶ صبح میآمد، داستان زنی است که یک روز صبح طبق عادت هر روزهاش به رستوران خوزه میرود ولی در این روز خاص چیزی در رفتار زن تغییر کرده است:
«تجربه عجیبی بود.احساس میکرد که در آینه، آرایشگر ریش او را میتراشید و هیچ نیازی به حضور جسمانی او نیست. بر این باور بود که اگر آینه را در دست بگیرد، نشانی از خود در آن نمییابد. از دید او، این حقیقت، دلالتی بر دو نیمه شدن او بود و جسد را نیمه دوم خود وی پنداشت. تلاش عاجزانه و ناموفقی کرد تا واکنشی از خود بروز دهد. دستهایش را به دیوار تکیه داد. کار آرایشگر تمام شده بود و با نوک قیچی، پلکهای جنازه را بسته و از آن جا خارج شد. او ناچارا تمام شب را با جنازهای سپری کرد که هردو، به یک شکل و رنگ پریده بودند.»
درباره نویسنده:
https://bit.ly/2Y1PFJq
📚 عشق زن خوب
✍ آلیس مانرو
🔍 شقایق قندهاری
عشق زن خوب
پنج داستان بلند
از آلیس مانرو
برنده جایزه نوبل ادبیات
ترجمه : شقایق قندهاری
🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳
#حاج_اسماعیل_دولابی
🔻کمال انسان در این است که خانواده اش از او خشنود باشد. کمال مرد در آن است که خانواده اش از او راضی باشد.
🔻هر زنی که مردش از او راضی باشد آن عزیز خداست . هر مردی هم که زنش از او راضی باشد آن مرد عزیز خداست. کمال زن و مرد در این است و بقیهاش سخنی دیگر است. چنین زن و مردی را خدا از همه اعمالشان راضی است. خوب رفتار کردن با زن هنر دین است. مردی که با زنش خوب رفتا کند همه جا آقاست. زن هم وقتی مردش از او راضی باشد میتواند همه کارهایش را به خوبی انجام دهد. نمونه کامل یک زن و شوهر مؤمن حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) میباشند که یک روح و یک جان بودند در دو پیکر.
🔻بهترین راه، محبت کردن به همسر و فرزندان است. پیامبر (ص) فرمود : «خَیرُکم، خیرُکم لأَهْلِهِ وَ أَنَا خَیرُکم لأَهْلَی» ؛ بهترین شما کسی است که بهترین شما در رابطهاش با خانوادهاش باشد، و من بهترین شما در رابطه با خانوادهام هستم.
🔻هر کاری که میتوانی بکن، پول خرج همسرت کن، به او محبت کن، تا با هم یگانه شوید.
🔻زن و مرد باید به همدیگر خوشبین باشند و هر کدام عیب را از خود بدانند، و به دیگری نسبت ندهند. اصلاً عیب دیدن کار خوبی نیست!
🔻وقتی میخواهید از منزل خارج شوید اهل خانه را خشنود کنید و بیرون بیایید ، وقتی هم خواستید وارد خانه شوید بیرون در استغفار کنید و صلوات بفرستید و هر ناراحتی که داری بیرون بگذارید و با روی خوش داخل شوید تا اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. کمال زن و مرد در این است.
🔻اگر زن و بچهات زشت و بد به نظرت آمدند، به خودت بگو: درست نگاه کن، خدا آنها را درست کرده، مصنوع خدا مگر زشت و بد میشود!؟
🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳🌲🌳
نود و هشتمین شماره هفتهنامه «کتاب هفته خبر» با مروری بر داستانهای عاشقانه ایرانی منتشر شد.
«کتاب هفته خبر» مجلهای درباره ادبیات، فرهنگ، هنر و جامعه با پروندهای درباره ادبیات عاشقانه ایرانی به دکهها بازگشت. حسین واحدیپور مدیرمسئول این هفتهنامه در یادداشت آغازین مجله از تغییراتی در اساس کار نشریه سخن گفته و سردبیری آن را به شورای نویسندگان محول کرده است. او درباره خط مشی نشریه میگوید: «خط مشی کلی نشریه همان موضوع ادبیات، فرهنگ و هنر، جامعه و... است اما قصد داریم در شمارههایی هم موضوع خاصی را در ادبیات مورد بررسی قرار دهیم و عقاید متفاوت نویسندگان آن موضوع را بدون هیچ موضعی از نظرتان بگذرانیم».
کنجکاویهایی درباره گفتمان عشق در ادبیات داستانی ایران موضوع سرمقاله شماره جدید کتاب هفته است. در بخشهایی از این سرمقاله میخوانیم: «اغلب کسانی کـه در زمره اهالی دور و نزدیـک ادبیـات امـروز ایـران قـرار دارنـد (خاصـه نسـل) احتمـالا درگیـر شدنشـان بـا ایـن مقولـه از دوران ۶۰ و اوایـل تـا اواسـط دهـه ۵۰متولدیـن دهـه نوجوانـی آغـاز شـده و بـاز احتمـالا بـا خوانـدن رمانهای جـواد فاضـل و بعـد لابـد نوبـت رسـیده بـه «دزیره»، «بـر بادرفتـه»، «پر»، «قصـه عشـق»، «پیمـان عشـق»، «غـرور و تعصـب»، «عشـق هرگـز نمیمیـردهایـی آغـاز کردهانـد کـه روزگاری در میـان خانواده هـا دست به دسـت میشـدند: رمان هـای جیبـی ر. اعتمـادی، نوولت هـای حسـینقلی مسـتعان، داسـتان» و امثالهـم. چیـزی کـه خیلی هـا را عاشـق ادبیـات کـرده، خـود عشـق بـوده».
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com