قناة

آدرس جدید litera999@

آدرس جدید litera999@
7.3k
عددالاعضاء
1,355
Links
50,731
Files
798
Videos
25,823
Photo
وصف القناة
@litera9
نسخه خطی "قواعد الفرس"
(بیان قواعد زبان فارسی)
تالیف "کمال پاشا"
به زبان عربی
کتابت ترکی
@litera9
رباعی فارسی/ چلیپای نستعلیق
اثر درویش عبدی بخارایی
شاگرد میرعماد الحسنی و منتقل‌کنندۀ شیوۀ میر به عثمانی
@litera9
کتاب نایاب قره العین
(امثال و حکم فارسی و عربی و نوادر حکایات)
از مولفی ناشناخته در سده ششم هجری؛
به تصحیح استاد بازنشسته دانشگاه تبریز آقای دکتر امین پاشا اجلالی...
(بارگذاری فایل کتاب با اجازه مصحح محترم کتاب صورت می‌گیرد).
@litera9
روضه اطهار ملا محمدامین حشری تبریزی
مزارات متبرکه و محلات قدیمی تبریز
@litera9
@litera9
@litera9
آذربایجان در دورة مغولان
یادداشتی کوتاه از
مرحوم دکتر محسن جعفری مذهب
@litera9
دیوان حافظ علاء مرندی
یادداشتی از استاد ایرج افشار
مجلّه آیینه میراث / شماره پیاپی 43
آیا نظامی گنجه ای، فرزند دختری هم داشت؟!
@literature9
محمّد طاهری خسروشاهی

در تاريخ احوال و آثار نظامي گنجه‌اي، اشتباهي از سوي مرحوم شبلي نعماني در كتاب «شعر العجم» رخ داده و موجب بعضي افسانه‌سازي‌ها درباره اين شاعر گرديده است.
ماجرا از اين قرار است كه نظامي پس از تكميل اسكندرنامه، نسخه‌اي از آن را توسط فرزندش محمّد به دربار ملك عزالدين مسعود زنگي اتابكِ فرمانرواي موصل مي‌فرستد (ح 597 ه‍ ).
چو آن ياوري نيست در دست و پاي
كه در مهد نيكو كنم تكيه جاي
فرستادن جان به مينوي پاك
به از زحمت آوردن تيره خاك
دو گوهر درآمد ز درياي من
فروزنده از رويشان رأي من
يكي عصمت مريمي يافته
يكي نور عيسي برو تافته
به خوبي شد اين يك چو بدر منير
چو شمس آن به روشندلي بي‌نظير
به نوبتگه شه، دو هندوي بام
يكي مقبل و ديگر اقبال نام
فرستاده‌ام هر دو را نزد شاه
كه ياقوت را دُرج دارد نگاه
عروسي كه با مُهرِ مادر بود
به ار پرده‌دارش برادر بود
ببايد چو آمد برِ شهريار
چنان پردگي را چنين پرده‌ دار
چو من نُزل خاص تو جان داده‌ام
جگر نيز با جان فرستاده‌ام
چنان بازگردانش از نزد خويش
كز اميد من باشد آن رفق بيش
(اقبال‌نامه/ 276)
ظاهراً برخي از مصراع‌هاي این شعر، همچون: «دو گوهر درآمد ز درياي من»؛ «يكي عصمت مريمي يافته»؛ «يكي مقبل و ديگر اقبال نام» مرحوم شبلي نعماني را برآن داشته كه نظامي افزون بر محمّد، دختري نیز داشته كه «داراي عصمت مريم» بوده است.
باید گفت منظور شاعر از گوهري كه داراي عصمت مريم است، منظومه اسكندرنامه (اقبال‌نام = اقبالنامه) مي‌باشد كه داراي مضامين بكر و سخن‌هاي تازه است؛ مراد شاعر از «مقبل» نيز فرزندش محمّد است. به قول مرحوم وحيد دستگردي كه نخستين بار متوجه اين اشتباه شده، در صورت درستي نظر شبلي نعمانی، «بايد نام دختر نظامي، اقبال بوده باشد!!»
(وحيد دستگردي،گنجینه گنجه ای: 10).
البته شبلي نعماني در اين خصوص به شنيده‌هاي خود از «بعضي اساتيد» اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: «من از بعضي اساتيد شنيده‌ام كه قدر و منزلت نظامي در نزد سلاطين آن عصر تا اين درجه بوده كه يكي از سلاطين، دخترش را به زنيِ پسر نظامي داد. ولي آن را در هيچ كتابي نديده‌ام... در خاتمه‌ اسكندرنامه به خوبي اين مطلب معلوم مي‌شود كه او پسر و دخترش را با هم به خدمت نصرت‌الدين فرستاده بود»
(شبلي،شعر العجم: 222).
نادرستي سخن شبلي به قدري واضح است كه نيازي به تطويل در اين باب نيست.
از ديگر سو براساس قرائن تاريخي، ترديدي در اين نيست كه نظامي، فرزندش محمّد را عهده‌دار عرضه‌ اسكندرنامه به دربار ممدوح كرده بود.
«وقتي اولين نسخه‌ داستان اسكندر را نظامي به دربار ممدوح هديه كرد، محمد را عهده‌دار عرضه‌داشتِ اين هديه كرد. براي عروسي چنين آراسته كه به يك پادشاه عصر تقديم مي‌شد، كدام پرده‌داري بهتر از برادر مي‌توانست همراه باشد؟ محمّد در واقع براي هرچه زاده‌ طبع پدر بود، حكمِ برادر را داشت و شاعر به اين بهانه او را با هديه‌ شعر به دربار ممدوح مي‌فرستاد... با اعزام او به دربار ممدوح، نظامي ظاهراً مي‌خواست وسيله‌اي براي آشنا كردن او با بزرگان عصر به دست آورد اما جز فرزند خويش و الزام ممدوح به رعايت حق خود در مورد او، تقريباً هيچ دستاويزي براي توصيه‌ او نداشت...» (زرين‌كوب؛پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد: 32).

(به نقل از کتاب تازه منتشر شدة: خلوت نشین گنجه / محمّد طاهری خسروشاهی / انتشارات موسسه تاریخ دیار کهن / 1396)
@litera9
بحثی درباره
ترجمه دیوان حافظ به زبان ترکی
یادداشتی از :
مرحوم دکتر منوچهر مرتضوی
* به نقل از:
مجله سفینه تبریز- سال اول- شماره اول- ص211