التفش مجبولة على سوء الأدب و العبد مأمور بملازمة لحسن الأدب و الفش تجرى ليطبعها في ميدان المخالفة و العبد يجهد بردها عن سوء الفطالبة فمتی أطلق عنائها فهو شريك في فسادها و من أعان نفسه في هوى نفسه فقد أشرك
نفسه في قثل نفسه؛
نفس آدمی بر بی ادبی سرشته شده است و بنده فرمان دارد که پایبند ادب نیکو باشد. نفس آدمی با طینت خود در میدان مخالفت می تازد و بنده می کوشد آن
را از خواسته ناروایش برگرداند، پس هرگاه عنان نفس را رها سازد، شريك تبهکاری اوست و هر کس نفس خود را در خواهش هایش یاری رساند، در قتل خود همدستی نفس شده است.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسایل ج۱۱، ص ۱۳۸ -
مشكاه الانوار في غرر الاخبار ص ۲۴۷