قناة

یادداشت های حسن انصاری

یادداشت های حسن انصاری
5.6k
عددالاعضاء
1,963
Links
163
Files
17
Videos
1,277
Photo
وصف القناة
Forwarded From ZEKR, MIT Shia Muslim Association
الهيات اسلامی به مثابه تاريخ_صفات خداوند، دکتر حسن انصاری

جلسه یازدهم: در اين جلسه در دنباله بحث صفات خداوند و تصويری که متکلمان سده دوم قمری از خدا و صفاتش و نحوه تصرف خداوند در عالم طبيعت و عالم انسانی و تشريع داشتند به بحث صفات اراده و همچنين قدرت و علم پرداختيم و به ويژه نظرات متکلمان معتزلی درباره نسبت علم و قدرت خدا و همچنين تأثير نظام اخلاقی معتزله را در بحث از قدرت خداوند مورد توجه قرار داديم و جزئياتی را در اين زمينه مطرح کرديم. (۱۴ فوریه، ۲۰۲۳)

#درسگفتار_الهيات_اسلامی_به_مثابه_تاريخ_صفات_خداوند

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded From ZEKR, MIT Shia Muslim Association
الهيات اسلامی به مثابه تاريخ_صفات خداوند، دکتر حسن انصاری

جلسه دوازدهم: در اين جلسه که جلسه آخر بحث از صفات خداوند بود درباره سه موضوع بحث شد: آيا خداوند قادر به ظلم کردن است و يا فقط به دليل قبح ظلم کردن است که ظلم نمی کند و اين مقتضای حکمت اوست؟ در اينجا بحث از نسبت علم و قدرت خدا از يک سو و نيز بحث از نسبت قدرت و حکمت خداوند و نظام اخلاقی را مورد بحث و بررسی قرار داديم. بحث دوم: موضوع ماهيت خداوند. آيا خدا ماهيت مخصوص به خودش دارد؟ معتزله می گفتند خداوند ماهيت ندارد و نمی توان از چيستی او سخن گفت؟ نظرات فلاسفه اسلامی در دوره ابن سينا را هم اينجا بحث کرديم و نظر ضرار بن عمرو، متکلم معروف سده دوم را مورد توجه قرار داديم. سوم: بحث بداء: آيا خداوند می تواند مقدرات خود را عوض کند؟ يعنی کاری را انجام دهد که قبلا در علمش به نحو دیگری بر آن اراده کرده بود؟ نظر شيعه را در اين زمينه مختصرا به بحث گذاشتيم. (۲۱ فوریه، ۲۰۲۳)

#درسگفتار_الهيات_اسلامی_به_مثابه_تاريخ_صفات_خداوند

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded From پایگاه خبری انتخاب
♦️سیدجواد طباطبایی، فیلسوف ایرانی درگذشت

🔹سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و نویسنده ایرانی، دیشب در سن ۷۷ سالگی در بیمارستانی در لس‌آنجلس درگذشت. طباطبایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست است. او عضو پیشین هیات علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.

جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/0030YG
🆔 @Entekhab_ir
«سياستنامه نويسی و انديشه ايرانشهری: نقد و بررسی پاره ای از برداشت های نادرست از تاريخ انديشه سياسی در ايران و اسلام»، دکتر حسن انصاری

۶ درس گفتار، ۱۶ و ۱۸ اکتبر، ۲۳ و ۲۵ اکتبر، ۳۰ اکتبر و ۱ نوامبر؛ ۲۰۲۲

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
Forwarded From ZEKR, MIT Shia Muslim Association
«سياستنامه نويسی و انديشه ايرانشهری: نقد و بررسی پ
در اين شش درسگفتار که بخش اول سلسله بحث های تاريخ انديشه سياسی در اسلام و ايران را تشکيل می دهد با مروری بر تاريخ انديشه سياسی در اسلام و ايران چند موضوع را مورد مطالعه قرار داديم: ۱) سير شکلگيری نهادهای خلافت و سلطنت در اسلام؛ ۲) سير شکلگيری نهاد علما در اسلام؛ ۳) سير شکلگيری نهادهای وزارت و ديوانسالاری ايرانی؛ ۴) بررسی نسبت تاريخی دين و سياست در تاريخ خلافت و نقش مکاتب مذهبی و کلامی و فقهی در اين زمينه؛ ۵) چگونگی تداوم و پايداری هويت ملی ايران در دوره اسلامی، از عصر خلافت تا دولت ملی صفويه و عناصر اصلی شکل دهنده آن؛ ۶) ادبيات سياستنامه نويسی، سهم خواجه نظام الملک و تبيين ژانرهای مختلف ادب سياسی در اسلام و ايران؛ ۷) نقد بخشی از مباحث دکتر سيد جواد طباطبایی درباره سياستنامه و انديشه سياست ايرانشهری.

دنباله نقدهای حسن انصاری نسبت به ديدگاه آقای سيد جواد طباطبایی در بخش های بعدی اين درسگفتارها ارائه خواهد شد. ان شاء الله.

@azbarresihayetarikhi
@zekrMIT
به اطلاع خوانندگان محترم اين کانال می رسانم که به دليل اينکه بايد چند کتاب در دست تحرير خود را که از سال ها پيش وعده داده ام تکميل کنم برای مدتی کمتر در فضای مجازی خواهم بود. زين پس مقالات و يا يادداشت های کوتاه و بلند که حالت صرف اطلاع رسانی نداشته باشد فقط در سايت حلقه کاتبان (پايگاه قلمی "بررسی های تاريخی". https://ansari.kateban.com/ منتشر خواهد شد و تنها لينک آن در اين کانال منتشر می شود. اين کانال بدین ترتیب بعد از این بيشتر برای اطلاع رسانی های کوتاه و يا ارائه لينک درسگفتارها و همچنین لينک مقالات و يادداشت های وبلاگم در حلقه کاتبان در خدمت دوستان و خوانندگان خواهد بود.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
در اين شش درسگفتار که بخش اول سلسله بحث های تاريخ
در اين شش جلسه بخش اندکی از انتقادات خود را بر انديشه ايرانشهری به نحوی که شادروان دکتر سيد جواد طباطبایی در حدود سی سال طرح و بحث کرد و در اين زمينه نوشت ارائه داده ام. پيشنهاد می کنم آنها را بشنويد (اينجا: [https://t.me/azbarresihayetarikhi. پيشتر هم بخشی از نقدهای من به آثار او در اين زمينه به صورت مقاله و يادداشت منتشر شد. اميدوارم که بخش دوم نقدها به صورت درسگفتارهایی در آينده نزديک ارائه شود. در يادداشتی که به مناسبت درگذشت دکتر طباطبایی نوشته ام و در فرسته بعدی منتشر می شود مهمترين نقاط مثبت و همچنين قابل نقد نوشته های او را خلاصه وار گفته ام👇. روانش شاد.


https://t.me/azbarresihayetarikhi
روايت من از کارنامه شادروان دکتر سيد جواد طباطبایی (در سه فرسته)

دکتر سيد جواد طباطبایی در 77 سالگی خرقه تهی کرد. روانش شاد. نوشتن درباره طباطبایی طبعا برای من ساده نيست. حدود بيست سال است در نوشته های خود جوانبی از آراء و انظار و آثارش را نقد کرده ام و البته گاهی هم به همين دليل دوستدارانش من را مورد الطاف خود قرار داده اند... با اين وصف شايد بسياری از خوانندگان آن نقدهای گاه تند ندانند که سابقه آشنایی و رفاقت من با دکتر طباطبایی از سی سال افزون است؛ اگر خطا نکنم از سال 68 و يا 69 و به دليل همکاری در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی. چند سالی هر دوی ما عضو بخش ويرايش نهایی (بخش چاپ) مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی بوديم. در آن بخش معمول اين بود که هر دو ويراستاری با هم روی يک مقاله کار می کردند و من که خوشه چين محضر پر دانش استادم دکتر مهدی رفيع بودم معمولا با ايشان روی مقالات کار می کردیم. دکتر طباطبایی بيشتر با دکتر شعار و يا آقای شايسته کار ويرايش را انجام می دادند. طبعا در آن چند سال کار در مرکز دائرة المعارف فرصت های بسيار برای گفتگو با دکتر طباطبایی پيش می آمد. آدمی بود خوش محضر و در عين جدی بودن در بحث و اظهار نظر بسيار مهربان و بذله گو. همين آشنایی و رفاقت موجب شد وقتی سال 81 برای ادامه تحصيل به فرانسه رفتم سراغ او را گرفتم و شايد همان ماه اول ورودم به پاريس بود که با او در يکی از کافه های منطقه پانزده پاريس قراری گذاشتیم و دو سه ساعتی در همان مجلس اول با هم گفتگو کرديم. اين ديدارها و گفتگوها دو سالی دست کم بعد از آن هم هر وقت فرصت می شد ادامه يافت و گاهی هم با جمعی ديگر از اهل فکر و قلم که آن سال ها در پاريس زندگی می کردند و يا در سفر میان غرب و شرق چند روزی را در پاریس می گذراندند. بعد از آن تا زمان خاموشی طباطبایی دیگر با او ارتباطی نداشتم و زمینه ای هم برای تجدید دیدار پیش نیامد. بعد از آن سال های پاریس می دانستم به ايران بازگشت و خب در ايران ستاره اقبالش بس درخشيد و آثارش را به تدريج منتشر کرد و با طرح نظرياتی گاه جنجالی و يا چاپ نوشته هایی گاه آتشين شهرتی بيش از پيش برای خود رقم زد. من از همان سال های ايران و از اواخر دهه شصت آثار طباطبایی را دنبال می کردم. نخست از طريق ترجمه ها و يا مقالات کوتاهش در مجله معارف مرکز نشر دانشگاهی و بعد ترجمه تاريخ فلسفه اسلامی کوربن و البته به تدريج آثارش در حوزه تاريخ انديشه سياسی ايران. شايد سال هشتاد بود در مقاله ای مفصل که درباره ساختار انديشه سياسی صفويه منتشر کردم نقدی کوتاه از برخی نظريات طباطبایی ارائه دادم. بعيد می دانم آن را خوانده بود چرا که بعدها در پاريس هيچگاه آن را به روی من نياورد و من هم دليلی برای گفتگوی انتقادی با او نمی ديدم. خاطرم هست سال 80 که برای تدريس درس تاريخ تمدن اسلامی به دانشگاه بیشکک (قرقيزستان) رفته بودم چون تازه چاپ نخست کتاب مقدمه ای بر نظريه انحطاط او منتشر شده بود آن را با خود همراه کردم و شب ها آن را می خواندم. طباطبایی فارسی را فاخر می نوشت و در دراز کردن و دامنه دار کردن سخن در نوشته هایش مهارتی فوق العاده داشت؛ با اين وصف با وجود اينکه گاه صفحات زيادی در کتاب هايش به تکرار می گذشت اما به دليل اينکه فارسی را نيکو می نوشت خواننده را با خود همراه می کرد. اين ويژگی که البته در جای خود هنر نويسندگی او را نشان می داد اما به کار نوشته های پژوهشی و آکادميک نمی خورد و همين موجب می شد که در نوشته هايش ارائه و دسته بندی مطالب چندان نظمی منطقی نمی يافت. مانا چنين بود که قلم که به دست می گيرد افکارش تازه در ذهنش جوشش می گيرد و همزمان که می نويسد فکرش و بالتبع قلمش افت و خيز پيدا می کند. هر چه هست دست کم برای چند کتابش که من خوانده ام می توان توقع داشت که حجم هر کدام را بتوان گاه به یک پنجم تقليل داد. باری طباطبایی در نوشته هايش به ويژه آنچه در حوزه تاريخ انديشه سياسی و موضوع ايرانشهری نوشته چندان به ذکر جزئيات تاريخی، مستندات متنی، سابقه تحقيقات به ويژه تحقيقات فرنگی عنايت نشان نمی داد و اين البته به ويژه در کارهای اولش بيشتر نمود دارد. به تدريج سعی کرد در چاپ های تازه کتاب های نخستينش تا جایی که می تواند برخی نقص ها را برطرف کند و به همين دليل شايد خيلی دير مثلا به اهميت ابن مقفع در تداوم فرهنگی ايران پی برد و يا لزوم توجه به متون پهلوی اصيل و يا منحول درباره انديشه سياسی و اخلاقی ايرانی. کم توجهی اش به پژوهش های ديگران و به ويژه پژوهش های تخصصی موجب می شد که اهميت برخی از متون و يا حتی اطلاع از وجود آنها را که اتفاقا برای تأييد نظرياتش به کار می آمد در افق نظر و تأمل قرار ندهد. مثلا برای طباطبایی موضوع اصالت متون و يا زمينه های تاريخی آنها و شناخت سنت هايشان آنجا که به سنت های فقهی و کلامی مربوط بود چندان اهميت نداشت و يا شايد متذکر به آن نبود.