قناة

یادداشت های حسن انصاری

یادداشت های حسن انصاری
5.6k
عددالاعضاء
1,963
Links
163
Files
17
Videos
1,277
Photo
وصف القناة
رحمه الله من الکشاف؟؟) // ۳۴۳ الف قال الحفصي (؟؟) قراءة عليه کله والباقون أجازوني قال أخبرنا (؟) مشايخي الإمام فخر المشايخ علي بن محمد العمراني ونجم الإسلام عمرو بن عثمان الأکهني وشيخي ووالدي أبو الفتح نصير بن محمد الخياطي قالوا جميعاً أخبرنا المصنّف رحمه الله عليه وعليهم أجمعين وقال الشيخ الإمام تاج (؟) الدين الطالبي النحوي هذا رحمه الله وأخبرنا به عالياً مشايخي منهم الصدر الکبير (؟) الزاهد العالم شرف الدين أحمد بن المؤيد بن الموفق رحمة الله عليه وعليهم إجازة قال اخبرنا جدي صدر الأئمة الموفق بن أحمد المکي ومنهم الامام بحر الأئمة (؟) الحفصي أخبرنا به إجازة قال أخبرنا به شيخي الإمام شرف الدين أبو سعد بن الواعظ الشيعي (؟؟) إجازة قال أخبرنا المصنّف رحمة الله عليه وعليهم إجازة ومنهم الإمام (؟) شيخ الاسلام نجم الملة والدين أبو محمد الحسين بن سعد المعروف بالبارع بعضه قراءة عليه وکله إجازة في ثلاث وثلاثين وستمائة قال أخبرنا الإمام الزاهد حسام (؟) الزاهدين قال أخبرنا المصنف رحمه الله عليه وعليهم ومنهم الإمام الفاضل الکامل نجم الدين محمد بن ؟ السراوي (؟) ؟ مع آخرين من المشايخ قالوا أخبرنا الشيخة الحرّة زينب بنت عبد الرحمان ؟ النيسابوري بها إجازة قالت أخبرنا المصنّف رحمه الله عليه وعليهم إجازة و قال (؟) الإمام نجم الإسلام الخياطي قال أخبرنا الإمام صفي الدين عبد العزيز بن محمد الکتاني ؟؟ قال أخبرنا المصنّف رحمه الله عليه وعليهم وقال شيخي المذکور قدس الله روحه ؟؟؟؟؟ الأجل الاستاذ الفقيه بقية العلماء الربانيين حافظ (احتمالاً؟) علوم الاسلام والمسلمين محمد بن محمد بن نصر البخاري برد الله مضجعه ؟؟ / ۳۴۳ ب عن الشيخ الإمام علامة علماء الإسلام شمس الحقّ والدين استاذ الأئمة في العالمين أبي الوحدة (؟) محمد بن عبد الستار (؟) بن محمد العمادي الکردري سعی الله ثراه وأعلی في الجنان مأواه عن الشيخ الکبير العلامة برهان الملة والدين أبي المظفر (؟) ناصر بن أبي المکارم عبد السيد المطرزي عن الصدر الخطير المعظم أخطب خطباء العرب والعجم صدر الأئمة الموفق بن أحمد المکي عن المصنّف رحمة الله عليه وعليهم وقال شيخي المذکور سلام الله عليه لي رواية أخری عن الشيخ الإمام الأجل الأستاذ قوام الدين نظام الإسلام والمسلمين أبو اسحاق اسماعيل بن يعقوب السالاري سقی الله ترابه وأکرم مآبه عن السيد السند العالي الحالي (؟) بالمعالي نقيب نقباء العالم المشهور فيما بين الجمهور بجامع العجم شمس الملة والدين صدر الإسلام والمسلمين قدوة المحدثين أبي جعفر طاهر بن محمد بن أبي جعفر الحسيني الأصغري عن الشيخة المعمرّة أم عبد الله زينب بنت الشيخ عبد الرحمن بن الحسن الجرجاني الشعري من ساکنات نيسابور تغمد الله برضوانه وأسکنها فراديس جنانه قراءة عليها بشاذياخ نيسابور عمرها الله عام خمسة عشر وستمائة قالت أخبرنا العلامة جار الله ابو القاسم محمود بن عمر الزمخشري بجميع الکتاب إجازة وکتابة في شهور عشرين (؟) ؟ قال الإمام السالاري رحمه الله کان السيد شمس الدين هذا ؟؟// ب هذا استاذ لا يوجد له في الدنيا مجاري (؟) وأجزت له أن يروي سائر مرواتي (کذا؟) ؟؟ ومنه (؟) وعالي من الأحاديث وغيرها علی الشرائط المعتبرة في باب الرواية ... أبو البصير بسطام بن نور المحرري نصره الله في اليوم السابع والعشرين من ذي الحجة حجة أربع وأربعين وسبعمائة بجرجانية خوارزم صانها الله عن الآفات وخصّها بالبرکات والسعادات حامداً لله تعالی ومصليّاً علی خير خلقه محمد صلّی الله عليه وعلی آله أجمعين.
تصحيح چند برگی از نسخه Firk. Arab. 533
http://ansari.kateban.com/post/3514
خطبه فدک و تلاش برای حذف آن

در کتاب الفاضل فی صفه الادب الکامل از ابو الطیب محمد بن احمد بن اسحاق بن یحیی الوشاء (د. ۳۲۵ ق) و از شاگردان و راویان عالم شیعی محمد بن زکریا الغلابی خطبه فدک با سند نقل شده. او ادیب و نویسنده ای است پر اثر که تمایلات شیعی روشن داشته است. کتاب دیگر او الموشی است که آن هم چاپ شده. جالب است که در دو نسخه خطی از کتاب الفاضل درست تمام خطبه فدک را ناسخان حذف کرده اند (درست نقص نسخه با آغاز متن خطبه فدک شروع می شود و با پایان آن تمام می شود، به همین سادگی). خوشبختانه محقق فاضل امانت به خرج داده و این سند ارزشمند و تاریخی را بر اساس نسخ دیگر کتاب در طبع خود ماندگار کرده است (ص ۲۱۰ تا ۲۱۳). به بسیاری از نسخه ها نمی توان اعتماد کامل داشت و البته دیده ام که به بسیاری از چاپها نیز.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
تصحیح کتاب کلامی معتزلی با عنوان: الکامل في الاستقصاء فيما بلغنا من کلام القدماء از تقي الدين/الأئمة ابو المعالي صاعد بن أحمد العجالي الأصولي با تصحیح حسن انصاری و زابینه اشمیتکه. به زودی

برای این کتاب نک: http://ansari.kateban.com/post/1624
ترجمه تعلیقات مرحوم آقای جعفری بر کتاب کافی

دیدم همتی شده و تعلیقات مرحوم آقای علامه محقق جعفری بر ترجمه کتاب کافی به فارسی ترجمه شده. افسوس که کار ترجمه کافی بعد از انتشار حدود ده دوازه جزء ادامه نیافت و ناتمام ماند. ترجمه کتاب کافی با ارشاد و راهنمایی مرحوم آقای جعفری توسط مرحوم جان (یحی) کوپر صورت می گرفت و همان زمان آقای جعفری تعلیقاتی را به عربی می نوشت که توسط مرحوم کوپر به انگلیسی ترجمه می شد و به متن اضافه می شد. امیدوارم در چاپ ترجمه تعلیقات به سهم مرحوم کوپر در کار کتاب کافی اشاره شده باشد. من نخستین بار مرحوم کوپر را سال ها قبل از مرگش شاید سال ۹۰ میلادی در دفتر مرحوم آقای جعفری در تهران دیدم و از همانجا دوستی ما شکل گرفت. آن روز هر دو مشغول کار ترجمه کافی بودند. بعدها کوپر به مرکز دائره المعارف آمد و دوستی ما قوی تر شد. در آنجا او چند سالی متصدی ترجمه انگلیسی دائره المعارف بود. بنا بود با هم رجال ابن غضائری را تصحیح و ترجمه کنیم که البته پی گرفته نشد. امسال بیستمین سال درگذشت اوست. کارهای نیمه تمام زیاد داشت و از جمله ترجمه کتاب کفایه آخوند که نمی دانم به کجا انجامید. روحش شاد.
Forwarded From رسول جعفریان
ما نباید به تعداد کتابهایی که در تمدن اسلامی مانده، دل خوش کنیم، هزاران کتاب نجومی حاوی افکاری است که نه تنها سبب رشد علم نجوم نشده، بلکه بر کل جریان علم در دنیای اسلام، قفل زده است. آثاری که در پزشکی نوشته شده، به جز اندک آثار که همانها هم مبانی درستی، نتایج صحیحی، و راه و رسم مستقیمی ندارد، بیشترش حدسیات و احکام پزشکی و نسخه پیچی‌های بی ربط است که فقط برای دور کردن مردم از علم واقع پزشکی سودمند بوده است.
این که چند کتاب و رساله در جراحی داریم، کاری که بشر از هزاران سال انجام می‌داده، افتخاری برای ما نیست، افتخار برای لویی پاستور فرانسوی است که باکتریها را که اساس نگاه را در پزشکی عوض کرد شناخت و روی آنها کار کرد و حالا ما باید هر خوراکی بدون میکرب را به عنوان «پاستورریزه» یعنی به نام او بخوانیم. ما نباید تعصب بر متن‌های بیهوده داشته باشیم. البته این متن‌ها، آثاری مانند قانون و شفا، چراغی را در تمدن کور گذشته بشر که اروپا هم گرفتارش بوده روشن نگاه داشته و غربی‌ها هم برخی از آن آثار را چاپ می‌کردند. اما عبور از آنها مهم است نه ماندن در آنها. ما ماندیم و سوال نکردیم و چتر منظومه غلط دانش را پاره نکردیم و مرتب زیر همان ماندیم و جلو نرفتیم. حالا عوامل اقتصادی است یا سیاسی یا اجتماعی، کدام یک موثر است، البته که همه موثر است و هر کسی از بخشی از آنها بحث کرده است.
@jafarian1964
این مطلبی است که در کانال دوست قدیم آقای رسول جعفریان آمده. شاید از خود ایشان باشد و شاید هم از جایی نقل کرده اند. به هرحال مطلبی که سابق بر این در پاسخ به این نوع مطالب نوشته بودم را اینجا باز نشر می کنم
Forwarded From یادداشت های حسن انصاری
اهتمام به تاریخ علم و اهمیت علم در تمدن اسلامی: آقای رسول جعفریان لطفاً بخوانند

دوست قدیم ما جناب آقای رسول جعفریان دو سه سالی است تلاش پیگیری دارد برای تأکید بر اهمیت علم و ضرورت توجه به علمی اندیشی که قابل تحسین است به ویژه در این زمان که متأسفانه قشری گری و اخباری گری و خلوص باوری موج تازه خود را در اوساط شیعی تجربه می کند. با این وصف من یک انتقاد اساسی به برخی نوشته های ایشان دارم که لازم دیدم اینجا مختصراً توضیح دهم: درست است که در تمدن اسلامی متکلمان و فقیهان و محدثان اعتنایی به دستاوردهای علمی عالمان علوم دقیقه نداشته اند یا کمتر دلمشغولی نسبت به تفکر علمی از خود بروز داده اند اما این به معنای این نیست که تفکر علمی رشد قابل توجهی در بیشتر ادوار تاریخی تمدن اسلامی نداشته است. باری متکلمان از دانش نجوم و البته به طور خاص احکام نجوم انتقاد می کرده اند یا آن را قبول نداشته اند اما اولا باید به خاطر داشت که فلاسفه هم از احکام نجوم عموما انتقاد می کرده اند. دانش هیئت بی توجه به انتقاد متکلمان و یا بی اعتنایی آنان رشد خود را در طول تاریخ تمدن اسلامی داشته (تازه شریف مرتضی از دانش هیئت استقبال می کند و تنها انتقادش به احکام نجومی است). باری متکلمان نظام فلسفه طبیعی خود را داشته اند و فلاسفه نیز، اما از یاد یاد نبریم که متکلمان از فلسفه طبیعی خود به عنوان مقدمه ای برای توضیح نظام حدوث بهره می برده اند و این همه مانعی نبود تا علمای علوم دقیقه و فلاسفه تأملات علمی و نظری خود را در زمینه طبیعیات و فیزیک داشته باشند. تاریخ علم که البته تخصص ویژه ای است به خوبی نشان می دهد که در تمدن اسلامی رشد فزاینده ای برای تحقیقات در حوزه های فیزیک، ریاضیات، مکانیک، هیئت، طب و داروسازی و بسیاری علوم و شاخه های علمی دیگر وجود داشته است. مؤرخان علوم مانند استاد ما آقای رشدی راشد که من خوشبختانه سالها از محضر سخنرانی های علمی او و شماری از همکارانش در پاریس بهره مند بودم و در ایران صدیق گرامی دکتر حسین معصومی همدانی و ده ها استاد و محقق دیگر در دنیا تاکنون به اشکال مختلف اهمیت علم و مساهمت مسلمانان را در علوم دقیقه در طول تاریخ تمدن اسلامی نشان داده اند. این مخصوص عصر طلایی تمدن اسلامی هم نیست. آقای صلیبا به طور نمونه در تحقیقات خود نشان داده است که تا چه اندازه حتی عصور صفوی و عثمانی در زمینه پیشرفت علوم اهمیت داشته اند.

نکته دیگری که آقای جعفریان ظاهراَ بدان توجه نمی کند این است : ایشان وجود علوم غریبه و شاخه های خرافی و رشد خرافی اندیشی را نشانه ای از بی توجهی به فکر علمی در تمدن اسلامی می دانند. این دیدگاه کاملاً نادرست است. اولاً این نوع باورها و گرایشات به علوم غریبه و خرافی اندیشی مخصوص تمدن اسلامی نیست و در همه تمدن ها و ادیان دیگر نمونه های بسیار بیشتر و گاهی عمیقتری دارد. وانگهی اصلاً خود این نوع گرایشات و دانش های خرافی و رشد اهتمام به کیمیا و احکام نجوم و سعد و نحس ایام و امثال این قبیل امور در هر تمدن خود بروز اشتیاق به دانش های علمی واقعی را در میان طبقات مختلف و به ویژه شاهان و صاحب منصبان که حامیان اصلی علوم دقیقه در طول تاریخ بوده اند موجب می شده است. به طور نمونه شاهان با توجه به اشتیاقشان به احکام نجوم عملاً زمینه حمایت از دانش هیئت را فراهم می کردند. از دیگر سو فراموش نکنیم که در هر تمدنی وجود این قبیل باورها و عادات خرافی و عوام اندیشانه همانند پوسته ای قوی و محکم بوده است برای حفظ هسته اصلی علم و دانش های نظری که مخصوص خواص بوده. در واقع به شکل متناقض نمایی وجود این قبیل افکار و باورها و عادات خرافی و خرافی اندیشی در میان عوام هسته های اصلی را از دستبرد دخالت های غیر مسئولانه و مخرب عامیانه در مقام تئوری و عمل دور می داشته. بنابراین چه فایده دارد دائما بگوییم ما چیزی نداشته ایم و یا بیشتر ادبیات مکتوب ما در این حوزه های خرافی بوده است؟...

https://t.me/azbarresihayetarikhi
چرا نقد حدیث شیعی لازم است؟

برخی اهمیت نقد حدیث را به خوبی متوجه نیستند. نقد حدیث از دو نقطه نظر در سنت ما سابقه دارد: یکی از نقطه نظر بحثی اصولی که بیشتر ناظر است به بحث حجیت اخبار آحاد و همچنین بحث تعارض ادله و دیگری بحث سندی و رجالی حدیث. دومی در میان فقیهان و عالمان بیشتر جدی تلقی شده اما مشکل این بوده که به تدریج راه هایی اندیشیده شده که تا حد ممکن دایره احادیث موثوق را بیشتر کنند و با ارائه معیارهای جدیدی اثر نقدهای رجالی قدمایی را کم کنند. خوب. این ضربه سنگینی است به نقد رجالی حدیث. اما از آن مهمتر نقد حدیث از نقطه نظر بحث حجیت اخبار آحاد است. متکلمان قدیم شیعه نه تنها در علمیات بل در فقهیات و شرعیات هم حجیت اخبار آحاد را رد می کردند. اساساَ دیدگاه شیعه رد اخبار آحاد بود و قبول آن را ویژگی مکتب اهل سنت می دید که به امامت معصوم معتقد نیست. با شیخ طوسی این بحث در تشیع ضعیف شد و راه و چاره ای تازه یافت. من کاری به نقد دیدگاه شیخ ندارم اما هر چه هست این بحث و بعداَ گسترش تفکر اخباری موجب شد که تفکر حدیثی و قبول احادیث به عنوان منبع اعتقادات در شیعه غلبه پیدا کند. این خود مشکلاتی را به همراه دارد. ببینید عمده و بل همه احادیث علائم آخر الزمان و علائم الظهور علاوه بر اینکه اخبار آحادند و مبنای اعتقاد نمی توانند باشند مشکل اصالت و سند دارند. همین احادیث و اعتقاد به آنها در طول تاریخ تشیع و تا به همین امروز (و حتی الآن در عراق) موجب تشتت و ظهور فرقه های جدید و عقاید موهوم شده است. بیشتر احادیث رجعت هم همین وضع را دارد و تفسیر غلطی از معارف شیعی درباره امامت و غیبت را سبب ساز شده است. احادیث معجزات و کرامات هم بسیاریشان مبانی حدیثی درستی ندارد و از ساخته های تبلیغی و یا غالیانه شیعی است. در عقاید، احادیث مربوط به عالم ذر و طینت و اظله و اشباح هم همین وضعیت را دارد. تجدید بنای استوار کلام نظری شیعی آنطور که کسانی مانند شیخ مفید و شریف مرتضی و محقق طوسی نمایندگان آنند می تواند نظر ورزی و خردگرایی شیعی را جانشین قشری گری و خرافه باوری کند.


https://t.me/azbarresihayetarikhi
اهل البیت فی المکتبه العربیه

مرحوم محقق طباطبایی اعلی الله مقامه الشریف قریب شصت سال در کار نسخه های خطی بود. مرحومه والده ما نقل می کرد که آقا عزیز از همان سن و سال شانزده هفده سالگیش که او البته به خاطر می آورد هر بار که به منزل می آمد کلی کتاب کهنه همراهش بود. او عاشق کتاب بود. معمولا هفته ای یک یا دوبار تلفونی صحبت می کردیم. از اول تا آخر فقط صحبت کتاب و نسخه خطی بود. بسیاری از کتابخانه های کشور را یکی یکی رفته بود و تک تک نسخه ها را در خیلی از آنها بررسی کرده بود. بعد از قریب شصت سال مجموعه مقالات اهل البیت فی المکتبه العربیه را نوشت. متأسفانه مرگ زودهنگام او کار را نیمه تمام کرد. قصد آن مرحوم این بود که پس از انتشار تحریر اول آن مجموعه مقالات، یکبار دیگر سراغ یادداشت های پراکنده و حاشیه های کتابی خود و آثار تازه برود و کتاب را تکمیل کند. خود باور داشت که فهرست آثار مربوط به اهل بیت که سنیان به زبان عربی نوشته اند به دو برابر بالغ می شود. من بعد از رحلت جانسوز آن محقق یگانه و آگاه تا سال ها هر چه اینجا و آنجا به عنوان آثار اهل سنت در فضائل اهل بیت می یافتم که می تواند مستدرک آن کار تلقی شود گرد می آوردم. متأسفانه آن یادداشت ها را اینجا در اختیار ندارم و افسوس می خورم چرا همان زمان ها آنها را منتشر نکردم. امیدوارم وقتی آن یادداشت ها به دستم برسد و گرچه ناقص منتشرشان کنم. من مطمئنم که در میان یادداشتهای مرحوم محقق طباطبایی مواد بسیاری یافت می شود که برای تکمیل کتاب به کار می آید. رحمه الله علیه رحمه واسعه.