قناة

یادداشت های حسن انصاری

یادداشت های حسن انصاری
5.6k
عددالاعضاء
1,963
Links
163
Files
17
Videos
1,277
Photo
وصف القناة
تصحیح اولیه شرح حالی نویافته از قاضی عبد الجبار همدانی (قبلا درباره آن در سایت کاتبان نوشته ام). تصحیح دقیق همراه تحلیل متن آن به زبان انگلیسی در دست آماده سازی نهایی است. اینجا را ببینید:

https://www.academia.edu/34925076/Qāḍī_l-quḍāt_ʿAbd_al-Ǧabbār_al-Hamadānī.pdf
به زودی مطالب و عکس های بیشتری را اینجا در کانال نسخه های خطی قرار خواهم داد، با این آدرس

https://t.me/dastneveshtehayekhatti
تصحیح مجموعه ای از رسائل و اجوبه کلامی معتزلی به قلم حسین بن مسلم تهامی. قرن هفتم یمن

به کوشش حسن انصاری و یان تیله

آقای یان تیله متخصص کلام معتزلی و به ویژه آثار مکتب بهشمی حسن بن محمد الرصاص است. از آن جمله است:

۱- الأجوبة المرتضاة عن المسائل المنتقاة، تألیف ابو عبدالله حسين بن مسلّم التهامي. در پاسخ به ده پرسش از پرسش های احمد فرزند حسن بن محمد الرصاص.

۲- اجوبه مسائل کلامی از ابو عبدالله حسين بن مسلّم التهامي. پرسش ها از أحمد بن محمد المحلي از محضر الشيخ الحسين بن مسلم التهامي
"قدیمین" و کتاب آقای مدرسی

در کتاب های فقهی درست است که از ابن ابی عقیل و ابن جنید به قدیمین تعبیر می شود و در مواردی آرای فقهی آن دو شبیه هم است اما آرای فقهی آنان در بسیاری موارد هم با هم فرق می کند و اصطلاح " قدیمین" تنها یک اشاره قراردادی است به آن دو و نه نشان دهنده قرابت فکری و فقهی آنان. با این وصف آقای مدرسی در مقدمه ای بر فقه شیعه این دو نفر را در کنار هم قرار داده و به نظرم این کار درست نیست. ابن جنید قائل به حجیت خبر واحد و حجیت قیاس و قائل به فقه اجتهادی و اعتبار ظنون است درست برخلاف ابن ابی عقیل که به مکتب متکلمانه فقیهان تعلق دارد و خبر واحد را رد می کند و قیاس و اجتهاد را معتبر نمی داند. درست مانند شیخ مفید و شریف مرتضی.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
تصحیح فضائل علی بن ابی طالب از احمد بن حنبل

کتاب فضائل احمد به تصحیح مرحوم استاد ما محقق طباطبایی اعلی الله مقامه نمونه درجه اول تصحیح یک متن حدیثی سنی است. عمق تخصص ایشان را در تخریج ها و بحث اسنادی روایات نشان می دهد. کاری است در سطح تحقیقات متون حدیثی از سوی دانشمندان طراز اول حدیث در مصر و عراق. آشنایی آن مرحوم با روات و اسانید سنی در جهان تشیع بی نظیر و یا کم نظیر بود. علت آن هم انس با کتاب های حدیثی سنی و خواندن نسخه های کهنسال کتب سنت و حدیث بود. من علاقه به حدیث سنی را از آن مرحوم آموختم. راهش هم خواندن اسانید است. دقت در تحریف ها و ارتباطات اسانید و کتاب های ثبت و مشیخه. آن مرحوم مکرر دوره های کتاب های حدیث و تراجم روات سنی را خوانده بود. کاش این کتاب به عنوان نمونه تخصص یک عالم شیعی در حدیث اهل سنت به نحوی شایسته تر و مؤثرتر معرفی می شد.

https://t.me/dastneveshtehayekhatti
نویسنده مناهل الابرار فی تلخیص بحار الأنوار کیست؟

در شرح احوالی که از مرحوم آقای سید محمد رضا طباطبایی یزدی در سایتها و بعد از مرگ ایشان منتشر شد کتاب مناهل الابرار فی تلخیص بحار الأنوار از تألیفات او قلمداد شده است. این در حالی است که بر روی چاپ این اثر که در ۱۴ جلد چاپ شده و گزیده ای است از بحار الأنوار علامه مجلسی نام آقای حسین درگاهی یکبار بدون هیچ توضیح و یک بار به عنوان محقق کتاب ذکر شده. تا آنجا که من می دانم کتاب تألیف مرحوم آقای طباطبایی است (شاید هم آقای درگاهی همکاری داشته است). من در واقع از خود آن مرحوم چنین شنیدم که این کتاب را تدوین کرده اند. سبب اینکه بر روی جلد تنها نام آقای درگاهی آمده را را متوجه نشدم. احتمالا ایشان در چاپ کتاب سهمی داشته اند.
سخنرانی های مرحوم آقای حلبی

از مرحوم ‌آقای حلبی تعدادی سخنرانی بر روی اینترنت قرار داده شده. تعدادی از آنها را این دو سه هفته می شنیدم. سخنرانی های جالبی است. معمولا هم مطالب به نظرم بالاتر از سطح عموم شنوندگان به نظر می رسد. بحث هایی درباره معارف و رد بر فلسفه و از این قبیل. من فکر می کردم صرفا در طی بحث های فارسی معارف که متن آنها پیاده و منتشر شده شاهد ادعاهای عجیب ایشان درباره ارتباطات با منابع غیبی و ادعای تخصص در علوم غریبه و جفر و کیمیاء و ریاضات و قدرت بر اعاجیب و علم بر اذکار و چله نشینی و حتی استعداد برای ادعای قطبیت و از این قبیل هستیم. در این سخنرانی ها هم این نوع مطالب موج می زند. آن هم برای مخاطب عمومی. جامعه دینی ما امروز آگاه شده است. به این قبیل مطالب حساس است و واکنش منفی نشان می دهد. تشیع مذهب عقلانیت و استدلال است. نیازی به این حرف ها ندارد. ببینید اگر آن قبیل سخنان ادامه پیدا می کرد چه اتفاقی ممکن بود بیافتد. خداوند مرحوم آقای مطهری را غریق رحمت واسعه خود قرار دهد. او نماینده تفکر معتدل شیعی در سنت هزار ساله آن است...
اینجا نشان داده ام که چرا سخنان آقای حلبی درباره ارتباطات مباحث معارف با منابع غیبی ریشه در سنت غلات شیعه دارد و متفاوت با خط مستقیم مکتب عقلانی و پر افتخار تشیع است

http://ansari.kateban.com/post/1927
نکته ای و خاطره ای

متأسفانه اگر ذکر خواب و ارتباطات غیبی و اتصال و از این قبیل مطالب جای استدلال را گرفت و تربیت دینی بر آن اساس بالا آمد خرافه گرایی هیچ حد یقفی نخواهد داشت. از نسلی به نسلی منتقل می شود. نمونه اش می شود این همه نوشته ها و کتاب های بی پایه ای که درباره عرفا و ارتباطات و ملاقات و از این قبیل در سال های گذشته منتشر شده است. من چند سال با مرحوم عارف بزرگوار آقای سید عبد الکریم کشمیری مرتبط و مأنوس بودم. یک وقتی یکی از آقایانی که معتقد به مباحث معارفی مشهدی با قرائت درس های فارسی آن بود و خود آن را برای عده ای هم تدریس می کرد از من خواست ایشان را ببرم قم محضر آقای کشمیری. آن آقا البته اهل علم نیست اما از فضلی خالی نیست. صبح نسبتا زودی شاید حوالی ساعت نه صبح در معیت آن آقا خدمت آقای کشمیری رسیدیم. اتفاقا آن روز از آن روزهایی بود که مرحوم آقای کشمیری کسالت داشت و توان سخن گفتن و یا پاسخ پرسشی را نداشت. دوست ما احترام کرد و در طول ملاقات که شاید پانزده دقیقه هم طول نکشید هیچ نگفت و در واقع جز یک سلام و یک خدا حافظی رد و بدل نشد. وقتی که از منزل آقای کشمیری بیرون آمدیم من از ایشان عذرخواهی کردم و تبریر کردم که آقای کشمیری امروز حال خوشی نداشت و اشتباه از من بود که با خانواده ایشان قبلا هماهنگ نکرده بودم. ایشان ابراز داشت اتفاقا برعکس در همان پانزده دقیقه که شما حواست پرت بود و در و دیوار اتاق را با نگاهت وجب می کردی در عالم معنوی میان من و آقای کشمیری پرسش ها و پاسخ هایی رد و بل شد و من چیزهایی پرسیدم و ایشان هم به من پاسخ هایی داد. بعد از گذشت بیست و اندی سال هنوز نتوانسته ام این همه استعداد را هضم کنم...

پ. ن: مرحوم آقای کشمیری اهل هیچ گونه ادعایی نبود. آدم درس خوانده و ملایی بود و اسیر این حرف ها نمی شد.
از الطاف الهی

در ایام تحصیل در مدرسه علوی در مناسبت های مختلف مذهبی معمولا سخنرانانی فاضل دعوت می شدند و در نمازخانه برای دانش آموزان سخنرانی مذهبی می کردند. یکی از این سخنرانان که بعدها از شهرت زیادی هم برخوردار شد علاقه غریبی داشت که خود را مرتبط با عرفا و علمای ربانی نشان دهد. تا اینجای کار خوب قابل تحمل بود گرچه تعدادی از ما دانش آموزان معمولا سلیقه او را در طرح این مسائل نمی پسندیدیم. اما مشکل از آنجا بیشتر جلوه می کرد که آن آقا که بعدها این رسم و شیوه اش شدت هم گرفت از هر کتابی که می خواست نقل کند و به ویژه کتاب های ادبی و تاریخی و حدیثی اهل سنت پیدا کردن کتاب و آشنایی اش را با آن کتاب و منبع از الطاف خاص الهی به خودش می دانست. البته همه چیز دست خداست و همه چیز مرهون لطف او. در این تردیدی نیست اما به هرحال با همان سن و سال نسبتا کم این قبیل امور برای نوع ما دانش آموزان زیبا جلوه نمی کرد. من آن وقت ها خیلی به اصطلاح کتاب باز بودم و اصلاً یکی از دلمشغولی های من با چند نفر دیگر از دوستان و معلمان جوانتر مدرسه علوی این بود که به سبک مشاعره با یکدیگر درباره نام کتاب ها و نام مؤلفان مسابقه راه می انداختیم. خوب برای مجموعه ما خیلی سخت بود که به طور نمونه آن آقا نمی دانم مثلا از الکشف الحثیث نقل می کرد و بعد می گفت بیست سال است به دنبال نسخه این کتاب بوده و چاپ مصر و از این قبیل. ما با هم شوخی می کردیم می گفتیم در همین کتابفروشی مکتبه النجاح کوچه حاج نایب دست کم بیست نسخه این کتاب سالهاست منتظر فروش است و هکذا.

آن آقای محترم مطالب علمی و ادبی هم در سخنرانی های خود می گفت که معمولا قابل استفاده بود. منتهی به نظر می رسید که برخی مطالب بالاتر از سطح مخاطب است و برخی تنها مناسب مباحثه های مدرسی. به هرحال مخاطب شناسی خودش هنر مهمی است...