??موسوعه احادیث اهل بیت علیه السلام ??
این کتاب دارای 15802 حدیث می باشد که از 210 کتاب روایی استخراج شده است.
مهمترین خصوصیت این کتاب موضوعی بودن آن است و براساس الفبا طراحی شده است و موضوعات از الف تا یا در این کتاب آمده است برای مثال احادیث درباره دروغ را باید در بخش کذب دید علاوه بر روایتها و آدرس آنها که در کتاب موجود است آدرس احادیثی که دیگر کتابهای روایی در موضوع مورد نظر دارند هم ارائه می شود.
کسانی که تحقیقات موضوعی انجام می دهند و موضوعی را در قرآن و حدیث و یا حدیث می خواهند بررسی کنند رجوع به این کتاب توصیه می شود
این کتاب 12 جلدی است که هم تک تک و هم به صورت کلی ارسال می شود
t.me/yekmeshkati
? معرفی سایتهای بزرگ دانلود کتاب.
?قصد داریم 7 سایت بزرگ را به شما معرفی کنیم که از طریق این سایت ها می توانید به هزاران کتاب، در علوم ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، عرفان، منطق، حدیث، تفسیر، ریاضی، نجوم، طب و... دسترسی پیدا کنید و به راحتی آنها را دانلود نمایید.
?1. سایت "جامع المخطوطات الاسلامیه":
سایت بسیار بزرگی است که از کتابخانه های مختلف جهان، کتب خطی را جمع آوری کرده است و شما با یک جستجوی ساده به کتاب مورد نظر خود دسترسی پیدا می کنید و به راحتی آن را دانلود خواهید کرد.
?آدرس:
http://wqf.me
?2. سایت "جامع الکتب المصوره":
این سایت همانطور که از نامش پیداست، مخصوص دانلود کتب با فرمت pdf است و هم کتب تایپ شده و هم کتب مخطوط را داراست و عدد کتب موجود در این سایت، بسیار زیاد است.
?آدرس:
http://kt-b.com/
?3. سایت "مکتبه وقفیه":
این سایت دارای کتب فراوان در علوم مختلف است و بیشتر دارای کتب چاپی است.
?آدرس:
http://waqfeya.com/
?4. سایت "شیعه بوک":
مزیت این سایت این است که فقط کتب شیعی را قرار داده است و با یک جستجوی ساده به کتاب و لینک دانلود آن دسترسی خواهید داشت.
?آدرس:
shiabooks.net/
?5- سایت مکتبه نرجس:
اکثر کتب شیعی در علوم مختلف در این سایت عظیم با چاپهای نفیس موجود است.
?آدرس :
http://www.narjes-library.com
?6. موتور جستجوی کتاب "کتاب لینک":
این سایت موتور جستجوی مخصوص کتاب است که با نوشتن نام کتاب، در تمام اینترنت جستجو نموده و سایت هایی که کتاب مورد نظر شما در آن است را به شما ارائه می دهد.
?آدرس:
ketablink.com/
?7. سایت "مکتبه کتاب پدیا":
کتب این سایت توسط کاربران قرار داده شده است، لذا کتب متنوعی در آن موجود است.
?آدرس:
http://www.ketabpedia.com/
#معرفی_سایت
@yekmeshkati
t.me/yekmeshkati
? معرفی سایتهای بزرگ دانلود کتاب.
?قصد داریم 7 سایت بزرگ را به شما معرفی کنیم که از طریق این سایت ها می توانید به هزاران کتاب، در علوم ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، عرفان، منطق، حدیث، تفسیر، ریاضی، نجوم، طب و... دسترسی پیدا کنید و به راحتی آنها را دانلود نمایید.
?1. سایت "جامع المخطوطات الاسلامیه":
سایت بسیار بزرگی است که از کتابخانه های مختلف جهان، کتب خطی را جمع آوری کرده است و شما با یک جستجوی ساده به کتاب مورد نظر خود دسترسی پیدا می کنید و به راحتی آن را دانلود خواهید کرد.
?آدرس:
http://wqf.me
?2. سایت "جامع الکتب المصوره":
این سایت همانطور که از نامش پیداست، مخصوص دانلود کتب با فرمت pdf است و هم کتب تایپ شده و هم کتب مخطوط را داراست و عدد کتب موجود در این سایت، بسیار زیاد است.
?آدرس:
http://kt-b.com/
?3. سایت "مکتبه وقفیه":
این سایت دارای کتب فراوان در علوم مختلف است و بیشتر دارای کتب چاپی است.
?آدرس:
http://waqfeya.com/
?4. سایت "شیعه بوک":
مزیت این سایت این است که فقط کتب شیعی را قرار داده است و با یک جستجوی ساده به کتاب و لینک دانلود آن دسترسی خواهید داشت.
?آدرس:
shiabooks.net/
?5- سایت مکتبه نرجس:
اکثر کتب شیعی در علوم مختلف در این سایت عظیم با چاپهای نفیس موجود است.
?آدرس :
http://www.narjes-library.com
?6. موتور جستجوی کتاب "کتاب لینک":
این سایت موتور جستجوی مخصوص کتاب است که با نوشتن نام کتاب، در تمام اینترنت جستجو نموده و سایت هایی که کتاب مورد نظر شما در آن است را به شما ارائه می دهد.
?آدرس:
ketablink.com/
?7. سایت "مکتبه کتاب پدیا":
کتب این سایت توسط کاربران قرار داده شده است، لذا کتب متنوعی در آن موجود است.
?آدرس:
http://www.ketabpedia.com/
#معرفی_سایت
@yekmeshkati
✅ کلیات سعدی قدیمی ترین نسخه کتابخانه ملی
دیر کل نسخ خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران می گوید قدیمی ترین نسخه ای که در این کتابخانه نگهداری می شود، کلیات سعدی است که 80 سال پس از مرگ وی کتابت شده است.
احسان شکراللهی اظهار داشت: حدود 850 نسخه در کتابخانه بخش خطی سازمان حفاظت می شود که به نوعی با «مصلح الدین سعدی شیرازی» شاعر بلند آوازه قرن هفتم در ارتباط است، این آثار به چند دسته تقسیم می شوند، دسته نخست نسخه های کامل کلیات سعدی هستند که شامل تمام آثار وی در یک مجلد است.
وی افزود: بوستان، گلستان، غزلیات، قصاید، تک بیت ها و همه آنچه به عنوان شعر و نثر سعدی از قلم این شاعر پرآوازه تراوش کرده در این کلیات جمع آوری شده و تعداد نسبتا قابل ملاحظه ای را شامل می شود. http://yon.ir/29tG
@manuscript
💠 معرفی سایتهای بزرگ دانلود کتاب.
🔅 7 سایت بزرگ که از طریق این سایت ها می توانید به هزاران کتاب، در علوم ادبیات، فقه، اصول، فلسفه، عرفان، منطق، حدیث، تفسیر، ریاضی، نجوم، طب و... دسترسی پیدا کنید و به راحتی آنها را دانلود نمایید.
🔸1. سایت "جامع المخطوطات الاسلامیه":
سایت بسیار بزرگی است که از کتابخانه های مختلف جهان، کتب خطی را جمع آوری کرده است و شما با یک جستجوی ساده به کتاب مورد نظر خود دسترسی پیدا می کنید و به راحتی آن را دانلود خواهید کرد.
🔹آدرس:
http://wqf.me
🔸2. سایت "جامع الکتب المصوره":
این سایت همانطور که از نامش پیداست، مخصوص دانلود کتب با فرمت pdf است و هم کتب تایپ شده و هم کتب مخطوط را داراست و عدد کتب موجود در این سایت، بسیار زیاد است.
🔹آدرس:
http://kt-b.com/
🔸3. سایت "مکتبه وقفیه":
این سایت دارای کتب فراوان در علوم مختلف است و بیشتر دارای کتب چاپی است.
🔹آدرس:
http://waqfeya.com/
🔸4. سایت "شیعه بوک":
مزیت این سایت این است که فقط کتب شیعی را قرار داده است و با یک جستجوی ساده به کتاب و لینک دانلود آن دسترسی خواهید داشت.
🔹آدرس:
shiabooks.net/
🔸5- سایت مکتبه نرجس:
اکثر کتب شیعی در علوم مختلف در این سایت عظیم با چاپهای نفیس موجود است.
🔹آدرس :
http://www.narjes-library.com
🔸6. موتور جستجوی کتاب "کتاب لینک":
این سایت موتور جستجوی مخصوص کتاب است که با نوشتن نام کتاب، در تمام اینترنت جستجو نموده و سایت هایی که کتاب مورد نظر شما در آن است را به شما ارائه می دهد.
🔹آدرس:
ketablink.com/
🔸7. سایت "مکتبه کتاب پدیا":
کتب این سایت توسط کاربران قرار داده شده است، لذا کتب متنوعی در آن موجود است.
🔹آدرس:
http://www.ketabpedia.com/
📚 کتابخانه جامع 📚
🆔 https://t.me/joinchat/AAAAAElquCHOojwnI6-8yQ
سنت اجازه در زمان های قبل دال بر این بود که یک فرد برای اینکه در علم حدیث خبره شود و برای نقل مستند یک حدیث باید نزد استاد می رفت و کتاب های روایی را می خواند و به نوعی خود را با سند استادش به مشایخش و همینطور به اهل بیت متصل می کرد و تا کسی اجازه نقل حدیث نداشت خب از درجه اعتبار ساقط بود اما در دوران حاضر دیگر این سنت تشریفاتی شده است و تیمنا و تبرکا انجام می شود معمولا
سلام،
مباحث دو بخش است:
الف) علوم حدیث
ب) معارف حدیث
«معارف حدیث» از مراجعه به منابع روایی و مطالعه روشمند آنها حاصل میشود. اما پیش نیاز شناخت منابع روایی اصیل و اعتبار سنجی احادیث و آشنایی با مطالعه روشمند احادیث، آشنایی با «علوم حدیث» است.
برای آشنایی اجمالی و گذرا با علوم حدیث، کتاب «دانش حدیث» تألیف جمعی از استادان دانشکده علوم حدیث مفید است. برای اطلاع تفصیلی و تخصصی، مطالعه کامل هر یک از آن مباحث همچون تاریخ حدیث، درایة الحدیث، رجال و فقه الحدیث ضروری است.
ترتیب مباحث به همان شکل که در کتاب «دانش حدیث» ارائه شده مطالعه شود.
نکته دیگری درباره روضه کافی
از نکات قابل توجه در روضه نقل احادیثی به غایت غریب و با اسنادی ناشناخته است که با شیوه کلی کلینی در بخش های اصول و فروع کافی تفاوت دارد. تعدادی احادیث مطولات هم در این کتاب نقل شده که خود همین ویژگی احتمال جعلی بودن آنها را بالا می برد. اصولا یکی از راه های تشخیص جعلی بودن حدیث مطول بودن آن است. به هرحال شماری از علمای شیعه بر این قول بوده اند که روضه از کتاب کافی نیست و تألیف ابن ادریس حلی بوده است. به نظر من مناسب است در چاپ های آینده کتاب کافی این بخش همراه با اصل کافی منتشر نشود. این بخش از قدر کتاب کافی می کاهد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
دنباله بحث از بالا👆👇
نگارش های دوره صفوی، در تمام زمینه هایی که به صورت سنتی شیعه به آنها می پرداخت ادامه داشت. اما اکنون نوبت این بود که ببینیم در حوزه رفتاری، جامعه تألیفی شیعه چه مسیری را طی می کند. به تازگی اثری با عنوان حلیه الموحدین از زواره ای نویسنده و مترجم معروف شیعه در دوره طهماسب را دیدم. نسلی از آثاری که می کوشد تا تصویری از زندگی دینی جامعه بر اساس آموزه های حدیثی ارائه دهد. اما در واقع، این حرکت، در نیمه اول دوره صفوی، کمتر رخ می دهد. مفتاح الفلاح شیخ بهایی که بارها ترجمه شد، یکی از آثاری است که درآمد بر توسعه در این قبیل نگارشهاست. اندکی بعد آثاری مانند ابواب الجنان به میدان آمد. به عبارت دیگر، در نیمه دوم، به تدریج، مسیر تازه ای برای نگارش آثاری که بتواند صورت جامعه جدید اسلامی را بر اساس آموزه های شیعی شکل دهد ایجاد می شود. به نظر می رسد، این نیاز، نقش مهمی در دامن زدن به اخباری گری دارد. به عبارت دیگر، اینکه که از حوالی 1050 به تدریج به حدیث توجه بیشتری می شود، ارتباط با این مسأله دارد که هم از لحاظ الگوسازی و هم آموزه های جامعه سازانه، بتوانند از اخبار استفاده کنند. می شود عکس این مطلب را هم گفت که پرداختن به احادیث، این تصور را ایجاد کرد که بر اساس اینها، نوع خاصی از تربیت اخلاقی شکل بگیرد. اساسا توسعه ای که در قرن دوم و سوم در حدیث داده شد، برای همین هدف بود که بشود برای همه رفتارها، نمونه ای از حدیث یافت.
در اواخر دوره صفوی، دو خاندان مجلسی و خاتون آبادی، نقش مهمی در تولید آثاری داشتند که می کوشید آثاری حدیثی اما این بار مدون، با ترکیبی از فقه و اخلاق، تولید کند. در این فعالیت، وجوهی از زندگی جامعه صفوی مورد توجه قرار گرفت و کوشش شد تا با استفاده از منابع حدیثی، و بیشتر در قالب خبر ـ تاریخ، به الگو سازی برای جامعه جدید پرداخته شود. نگارش آثاری در باره غلامان و کنیزان، آثاری در باره زنان، نیز آثاری در باره بخش هایی از زندگی مانند پرداختن به اسب ها، همین طور آثاری در باره عبادات شبانه روزی، آثاری در باره تقویم زندگی و زمینه های مشابه، از خروجی های این گرایش است. در این قالب، احادیث گردآوری شده، موضوع بندی شده، با توضیحاتی به هم متصل می شود. کمتر کسی موفقیت مجلسی را در تولید این آثار داشت، اما در آوردن فهرستی از آثار خاتون آبادی ها در این زمینه، نشان می دهد که چه مقدار در این زمینه فعالیت شده است.
باید توجه داشت، سبکی که مجلسی آثارش را بر اساس آن نوشت، شکل پیشرفته و توسعه یافته آثاری است که صدوق در قرن چهارم می نوشت. این توسعه، ضمن آن که همچنان بر پایه حدیث بود، از لحاظ مواد، غنی تر، همراه با مختصری توضیحات، و بکار گیری همه آنچه صرف نظر از حدیث، درمیراث مکتوب شیعه بود، دنبال می شد.
تنوعی که از این زاویه در تألیفات شیعی دوره اخیر صفوی دیده می شود، به شکل فراگیری، شامل ابعاد مختلفی از مظاهر زندگی و باز تعریف آنها بر اساس روایات و اخبار است. نگاهی به رساله وصف الخیل فیض کاشانی که به دسته بندی احادیث مربوط به اسب، آداب برخورد با آنها، سوار شدن و مسائل دیگر است، حکایت از همین گرایش دارد. رساله عقد الکساء در باره فقه زنان، گرچه از نظر موضوع بی سابقه نیست، اما برای این دوره پدیده جالبی است. مفصل تر از آن، کتاب تحفه سلیمانی که به صورت گسترده به مسائل زنان پرداخته و از دید روایی ـ تاریخی به همه ابعاد آن توجه کرده، نمونه ای دیگر از این دست است. در جای دیگری، فهرستی بلند از آثار تقویمی که آنها نیز برنامه های جاری برای همه ابعاد زندگی از دید حدیث است، بدست داده ام. در اینجا، ما نوعی ادبیات رفتاری برای شیعه داریم که می کوشد از دانش حدیث ـ تاریخ، مواد آن را فراهم کرده، به تعریف سبک دینی زندگی بپردازد. بسیاری از این حکایات، البته عرفیات عرب صدر اسلام است که در قالب تاریخ ارائه می شود و این افراد آنها را در کنار احادیث گذشته، نوعی رنگ قدسی به آنها داده و صورت بندی نیمه شرعی اخلاقی به آنها می دهند. این ادبیات تازه ای است که در دوره اخیر صفوی تولید شد و به عنوان بخشی از میراث شیعه باقی ماند.
@jafarian1964
علم تولید کردنی نیست، کشف کردنی است.
این روزها مرتب از تولید علوم انسانی سخن گفته می شود. واقعیت این است که علم طبیعی باشد یا انسانی، علم است، امر کشفی است، نه امر تولیدی؛ چرا این کلمه را تا این اندازه با تسامح بکار می بریم؟ این صنعت است که تولید می شود، علم بر اساس هر تعریفی که باشد، نوعی کشف است، کشف واقع. اگر چیزی کشف واقع است، آن را تولید نمی کنند. آنچه تا اندازه ای و در ترکیب با علم تولید کردنی است، صنعت است، صعنتی که تازه بخش مهمی از آن هم دانش و علم است که باید کشفش کرد، و آنگاه که فرضا در معماری تبدیل به شهرسازی و خانه سازی می شود، می تواند با علائق و آرمانها و باورهای مردم ترکیب شده و این طور تولید شود. اگر این تعبیر درست باشد، در تکنولوژی آن هم از زاویه ای خاص درست است. ما در مورد قوانین نور، تابش خورشید، پدید آمدن گرما و سرما و آثار و حرکت آنها، و صدها مساله دیگر، علم تولید نمی کنیم، علم کشف می کنیم، در علوم انسانی هم هرچند نه به آن دقت، اما از نظر ماهیت علم بودن، کار کشف می کنیم. آن وقت بر اساس آن نظریات، وقتی می خواهیم معماری خانه مان را درست کنیم، به گونه ای طراحی می کنیم که بهترین تناسب را داشته باشد. همان وقت، بر اساس برخی از باورهای مذهبی یا اخلاقی، پنجره و محل نور را مشخص می کنیم. چطور ممکن است کسی این دو مقام را به راحتی با هم خلط کند و مرتب دم از تولید علوم انسانی بزند. اگر چیزی علم است، باید درس خواند، باید تحصیل کرد تا مناسبات واقعی موجود در عالم را فهمید. این فریب است که کسی تصور کند ما می توانیم علوم انسانی را خلق کنیم و آن وقت دنیای مطابق میلمان را بسازیم. یکی از نتایج این ماجرا آن است که حالا در قم موسساتی درست شده که به مغزشان فشار می آورند علوم انسانی بسازند و علم را مطابق خواهش نفس خویش کنند.
سلام
یکی از دوستان عزیز و همراه کانال، به ترجمه پایانی این حدیث اشکال فرمودند که در ذیل هر دو پیامشان را نقل می کنیم
البته قابل ذکر هست که با رجوع به منبع حدیث یعنی کتاب الاحتجاج، معلوم می شود که موضوع غیبت و تهمت (گناهان کبیره) می باشد که ظاهرا این بخش پایانی قصد پاسخ به مرتکبان آن گناهان را دارد!
👇👇
۱۱- حقیقت کتاب انقاذ البشر منسوب به شریف مرتضی
قبلا هم نوشته ام که این کتاب در کلیت آن نمی تواند تألیف شریف مرتضی باشد (در این باره چند سال پیش در کاتبان مقاله ای از این قلم منتشر شد). حال می خواهم نکته ای را اینجا اضافه کنم که تقریبا تکلیف کتاب را روشن می کند.
این کتاب در واقع یک کتاب نیست. این کتاب در واقع سه متن است:
متن اول که در چاپ رسائل از آغاز کتاب از صفحه ۱۷۷ شروع می شود و تا ص ۲۲۴ پایان می گیرد در واقع تألیف دانشمندی است معتزلی و غیر شیعی که کتاب دیگری هم داشته با عنوان صفوه النظر. از هویت او اطلاعی نداریم. در ص ۲۲۴ عبارت نویسنده به گونه ای است که خبر از پایان کتاب می دهد.
بخش دوم این کتاب از ص ۲۲۴ شروع می شود و به کلی نوع تقریر مطالب و موضوعاتش با مباحث بخش قبلی متفاوت است. در این قسمت نوع مطالب بسیار نزدیک به طرح مباحث از سوی شریف مرتضی است و به نظر من دلیل انتساب کل این اثر به او هم همین تکه بوده است. در واقع این قسمت که تا صفحه ۲۳۹ ادامه دارد بسیار محتمل است که از خود مرتضی باشد و به دلیل از میان رفتن برگ صفحه عنوان میان بخش اول و دوم در نسخه خطی مادر کتاب دوم دنباله کتاب اول فرض شده است (حتی ممکن است بخشی از آغاز کتاب دوم هم در این میان افتاده باشد).
اما بخش سوم این متن که از ص ۲۳۹ شروع می شود و تا صفحه ۲۴۷ و پایان کتاب ادامه می یابد باز با بخش دوم ارتباطی ندارد. بخش دوم در صفحه ۲۳۹ پایان می گیرد و درست همانجا عبارت نویسنده به گونه ای است که گویی متن کتاب دوم پایان گرفته است. متن سومی تکه ای است از یک کتاب که گویا نویسنده اش امامی مذهب نباشد. این بخش استناداتی است به احادیث نبوی و طبعا توقع این نیست که از احادیث امامان در آن سخنی رود اما نوع تقریر مطالب تألیف آن را از سوی عالمی امامی و به ویژه شریف مرتضی دور می نماید. البته در ص ۲۴۱ تعبیر "رواه العامه" دارد که طبعا نمی تواند به قلم یک سنی مذهب باشد اما بعید نیست که این بخش سوم از یک نوشته معتزلی غیر شیعی اقتباس شده باشد. بعید هم نیست که این قسمت آخر دنباله بخش اول است اما چنانکه گفتم تقریبا می توان مطمئن بود که متن دومی ارتباطی با متن نویسنده صفوه النظر ندارد و ساختار و سبک قلم به کلی متفاوت است. بدین ترتیب تنها بخشی کوتاه از این متن از شریف مرتضی است.
احادیث اهل سنت در کتاب های امامیه
یکی از طرح های پژوهشی که از خیلی سال پیش عده ای از محققان به دنبال آن بودند گردآوری احادیث اهل بیت (ع) بود در آثار روایی اهل سنت. حال چه احادیثی که اهل سنت در کتاب های معتبر خود نقل کرده اند و چه آنچه در آثار درجه دوم و یا حتی آثاری که در اصل برای گردآوری احادیث موضوعات نوشته شده (مانند موضوعات ابن جوزی و یا اللئالی سیوطی). به طور نمونه احادیثی که حاکم نیشابوری و یا ابوبکر بیهقی از امامان شیعه نقل کرده اند کم نیست، به ویژه روایاتی که با سندهای سنی و یا زیدی و یا کوفی از حضرت امیر نقل کرده اند. اما تاکنون کمتر به این نکته توجه شده که شمار زیادی از احادیث اهل سنت از پیامبر و یا به روایت علمای آنان از مسانید اهل بیت در آثار امامیه نقل شده که نشان از اعتماد و یا دست کم توجه علمای امامیه به احادیث اهل سنت دارد. بخشی از دفاتری که علمای امامیه قدیم در حدیث نقل می کرده اند اساسا روایاتی بود که روات سنی مذهب و به تعبیر شیعه روات عامه از مسانید امامان نقل می کرده اند و این بخش اتفاقا در کتاب کلینی کم نیست و برخی از آنها در فتاوی فقهی مورد توجه و عمل سنت های مختلف امامی بوده (مانند روایات سکونی). اما علاوه بر اینها روایاتی هست که امامیه از اهل سنت در آثار متقدم خود حال یا به جهت تأیید عقیده امامت شیعی و یا در مباحث فقهی و یا اخلاقی و تفسیری نقل کرده اند که گرچه در سنت های اصلی امامیه نقل نمی شده و در فهارس قدیم هم ذکر نمی شده اما به هرحال بخشی از میراث روایی اهل سنت را بدین ترتیب حفظ کرده اند. این روایات هم شامل احادیث اهل بیت می شود و هم در بسیاری از مواقع شامل روایات نبوی است که در کتاب های امامیه با سندهایی غیر شیعی نقل شده. شیخ صدوق از این جهت خیلی مهم است. او در آثار روایی خود به این نوع از احادیث توجه خاص داشته. سبب آن هم این بود که شیخ صدوق سفرهای زیادی به شهرهای غیر شیعی داشت و از محدثان زیادی از اهل سنت حدیث شنیده بود. دوره او دوره تنوع نگاری در دانش حدیث بود و به همین دلیل او به تقلید از محدثان سنی مذهب کتاب های زیادی با محوریت حدیث در موضوعات متنوع اخلاقی و آداب تألیف کرد که بیشتر آنها باقی نمانده. شیخ صدوق با این کار در واقع در جهت مشروعیت بخشی به امامیه به عنوان یک مذهب در کنار سایر مذاهب اهل سنت بود. روایت از اهل سنت در این نوع از آثارش هم یکی به همین دلیل بود. محدثان شیعی معمولا در امالی ها این کار را بیشتر انجام می داده اند. صدها روایت در آثار شیخ صدوق هست که در واقع ریشه در متون روایی اهل سنت دارد و شیخ صدوق آنها را از محدثان اهل سنت با و یا بدون واسطه شنیده بود. محدثان دیگری هم در شیعه چنین کرده اند. گردآوری همه احادیث شیعی با طرق اهل سنت کار پسندیده و قابل مطالعه ای است و مناسبات حدیثی شیعه و اهل سنت را می تواند روشن کند.
منابع احاديث کتاب معارف القرآن کدامند؟
ميرزا مهدی اصفهانی (قدس سره) در معارف القرآن احاديث زيادی نقل می کند. شايد حدود شصت درصد کتاب فقط نقل احاديث است و البته در بسياری موارد احاديثی تکراری. جز به ندرت از سوی او تلاشی صورت نمی گيرد که تطابق باورهای دینی و معارفی اش را با الفاظ و منطوق و مفهوم احادیث تبیین کند. معمولا نخست باور خود را در چند صفحه مطرح می کند و بعد چند ده حدیث را پشت سر هم نقل می کند. حال اگر مضامین این احادیث با هم اختلافاتی هم داشته باشند چندان در کتاب به این اختلافات پرداخته نشده و به سادگی نسبت به آن اختلافات سکوت شده است. بنابراين دلالت احاديث بر معارفی که ميرزا آنها را علوم آل محمد (ص) می خواند تک به تک مورد بحث قرار نگرفته. بسياری از احاديثی که به طور نمونه ميرزا در بحث توحيد و اسماء و صفات باری تعالی نقل می کند عينا می تواند مورد استناد فلاسفه و حکماء و يا عرفای مکتب ابن عربی هم قرار گيرد؛ کما اينکه تاکنون قرار گرفته است. در واقع هم ميرزا و هم فلاسفه و حکمای ما هر يک برداشت و تأويل خود را از احاديث عرضه کرده اند. بنابراين بهتر است هيچ کدام دانش و معارف خود را معارف خاص اهل بيت قلمداد نکنند و مدعی خلوص گرایی تفکر خود نباشند. وانگهی بسياری از احاديث باب توحيد مضامينی عام دارند و تطبيق معانی الفاظ آنها بر آنچه ميرزا و يا در مقابل فلاسفه می گويند تنها تحکمی بيش نيست.
يکی از علل تعارض اخباری که ميرزا در طول کتاب معارف القرآن نقل می کند اين است که منبع همه آنها يکی نيست: همه آنها متعلق به امامان شيعه نيستند؛ همه را تنها يک سنت هماهنگ از سنت های شيعی نقل نکرده است و محصول سنت های مختلف است و دست آخر اينکه بسياری از آنها در جعلی بودنشان ترديد نيست. طبيعی است در چنين حالتی کمی توقع زيادی است که مضمون همه احاديثی با چنين اختلاف منابع را همواره يکسان و بی تعارض بدانيم و يا مدعی تواتر معنوی ميان مضامين آن احاديث باشيم.
بخش قابل توجهی از احاديث ميرزا در معارف القرآن را او از کتاب بحار و يا دار السلام حاجی نوری اقتباس کرده. متأسفانه در خيلی از موارد توجه نشده که منبع بحار چندان اصيل نيست و حتی علامه مجلسي خود به این مطلب در مقدمه بحار و گاهی در مطاوی بحار اشاره کرده. از اين نمونه است کتاب هایی با عناوين رياض الجنان و همچنين صفوة الاخبار که تأليفاتی مشکوک با ريشه نصيری اند(در اين باره قبلا نوشته ام). ميرزا به وفور به ويژه در بحث های عالم ذر و طبيعيات و خلقت عوالم به اين دو متن مجعول استناد می کند. در بسياری موارد ميرزا به کتاب مشکوک فيه مشارق أنوار اليقين استناد می کند از رجب برسي که در مجعول بودن روايات آن کمتر عالمی ترديد دارد. بسياری از استنادات ميرزا به کتاب تفسير منسوب به امام حسن عسکري بر می گردد که علما و محققان اماميه در جعلی بودن آن ترديد ندارند. ميرزا در بحث طبيعيات به احاديث کتاب الأنوار ابوالحسن بکري که از قصه گويان و جعالان و دروغپردازان شهره عالم است استناد می کند و به اشتباه او را استاد شهيد دوم می پندارد در حالی که روشن است اين بکري که اتفاقا شيعه هم نبوده غير از بکری، استاد شهيد دوم است. بخش زيادی از استنادات ميرزا به واسطه بحار به کتاب هایی مانند عيون المعجزات، دلائل الامامة، نوادر المعجزات و از اين قبيل می رسد که در اعتبار روايات و اصالت آن متن ها سخن ها هست. متأسفانه نقل با واسطه موجب شده نه دقتی در منبع نقل از سوی ميرزا صورت گيرد و نه سند احادیث کامل نقل شود و مورد بررسی سندی قرار گيرد. معارف اهل بيت را بايد از کتاب های اصيل و صحيح النسب گرفت. مهمترين کتاب قابل استناد کتاب کافي کليني است. در غير کتاب کافي خيلی بايد احتياط به خرج داد. تواتر معنوی اخبار آحاد و مضامين احاديث تا مادامی که سند و حجيت تک تک احاديث مورد بررسی قرار نگيرد نه تنها علم يقينی بلکه ظن غالب و اطمينان متعارف را هم برای ما ايجاد نمی کند.
آيا ابن قولويه بر صحت همه احاديث کتاب کامل الزيارات شهادت داده؟ (در دو فرسته)
چنانکه می دانيم ميان علمای علم رجال و فقيهان رجالی درباره تفسير گفته ای از ابن قولويه در مقدمه کتاب کامل الزيارات اختلاف نظر وجود دارد؛ آنجا که درباره احاديث منقول در کتابش می نويسد:
« ... أنا مبيّن لک -أطال الله بقائک- ما أثاب الله به الزائر لنبيه و أهل بيته صلوات الله عليهم أجمعين، بالآثار الواردة عنهم علیهم السلام ... و إنّما دعانی إلى تصنيف كتابي هذا مسألتک و تردادک القول علیّ مرة بعد أخرى تسألنی ذلک، و لعلمی بما فيه لی من المثوبة ... فأشغلت الفكر فيه و صرفت الهمّ إليه، و سألت الله تبارک و تعالى العون عليه حتى أخرجته و جمعته عن الأئمة صلوات الله عليهم أجمعين من أحاديثهم، و لم أخرج فيه حديثاً روی عن غيرهم إذا كان فيما روينا عنهم من حديثهم صلوات الله علیهم كفاية عن حديث غيرهم. و قد علمنا أنّا لا نحيط بجميع ما روی عنهم في هذا المعنى و لا فی غيره، لكن ما وقع لنا من جهة الثقات من أصحابنا رحمهم الله برحمته، و لا أخرجت فيه حديثاً روی عن الشذاذ من الرجال يؤثر ذلک عنهم عن المذكورين غير المعروفين بالرواية المشهورين بالحديث و العلم ... ».
برخی از فقهای برجسته اين عبارت را گواهی ابن قولويه بر وثاقت تمامی راويان کتاب و برخی صرفا بر وثاقت مشايخ ابن قولويه و برخی ديگر بر حصول اطمينان در صحت احاديث کتاب تفسير کرده اند. به نظر اين بنده ناچيز می آيد که اگر کل عبارت ابن قولويه را با دقت بخوانيم از اين گواهی هيچ کدام از آنچه گفته شد قابل استنباط نيست. ابن قولويه در اينجا چند نکته را متذکر می شود که اگر آنها را با هم ببينيم می توان مقصود از اين عبارات را فهميد: ابن قولويه نخست متذکر می شود که در اين کتاب در خصوص موضوع زيارات به احاديث غير ائمه معصومين عنايتی ندارد و بنایی بر نقل آنها ندارد. بعد اين نکته را متذکر می شود که در عين حال ادعای استيعاب و گردآوری همه احاديث اين باب را ندارد چرا که احاديث امامان در همه موضوعات (چه زيارات و چه غير آن) بسيار است و او از همه آنها مطلع نيست و دانشش محدود است. آنچه او می شناسد آنهایی است که از اصحاب ثقات به دست او رسيده است. يعنی منبع او کتاب ها و روايات مشايخی از اماميه است که او آنها و کتاب هايشان را می شناسد و نه هر منبعی اگر حديثی از ائمه در اين موضوعات نقل کرده. اينجا اگر تعبير " الثقات من أصحابنا" دارد ناظر به احاديث اين کتاب نيست بلکه ناظر به منابع اوست در حديث و اينکه او التفاتش به نقل از منابع ثقات اماميه است که او آنها را می شناسد. يعنی در مقام تعيين حدود معرفت خود نسبت به احاديث (ونه لزوما احاديث باب زيارات که او در اين کتاب گردآورده) ابن قولويه می گويد معرفت و شناخت من از احاديث ائمه محدود می شود به آنچه ثقات اصحاب برای ما نقل کرده اند و آنها منابع من در نقل احاديثند. بدين ترتيب اينجا ابن قولويه درصدد تبریر سبب محدودیت منابع نقل خود است، فارغ از احاديثی که در کتاب های آن مشايخ و روات از ميان اصحاب نقل شده است. بدين ترتيب ابن قولويه در مقام بیان اعتذار از اين است که چرا معرفت او نسبت به احاديث امامان در اين زمينه محدود است. او در مقام پاسخ متذکر می شود که معرفت من از احاديث ائمه محدود است به آنچه من از ثقات اصحاب در اختيارم هست و با اين حال ممکن است احاديث بسيار ديگری هم باشد که من به دليل اينکه آن منابع در اختيار من نبوده بدانها دسترسی ندارم.
در مرحله بعد ابن قولويه در عين حال اين نکته را هم متذکر می شود که خودم را محدود به نقل احادیث از مشایخ معروف به روایت و علم حدیث می کنم و از کسانی که شهرتی در این امر ندارند به صرف اینکه حدیثی از آنها در منابع در موضوع زیارات نقل شده در این کتاب نقلی نمی کنم. به تعبير ديگر برای ابن قولويه مهم بوده که حديثی را نقل کند که بتوان شناسنامه و هويت آن حديث و راوی و روات آن را دانست و صرف نقل يک روايت در کتابی مجهول و يا توسط يک راوی که اصلا به علم حديث و معرفت حديث شناخته نيست سبب نشده که آن را به جهت ارتباط با موضوع کتاب در کامل الزيارات نقل کند. اين تذکر دوم را از آن جهت ابن قولويه مورد تأکيد قرار داده که کسانی در ميان محدثان شيعه و سنی بوده اند که از هر نوشته و پاره کتاب و يا هر سند مجهولی حديثی را در آثارشان نقل می کرده اند. ابن قولويه اين کار را در کامل الزيارات نکرده بلکه توجه داشته که از کتاب های شناخته شده و شناسنامه دار استفاده کند؛ کتاب ها و احاديثی که راويان آنها در ميان اهل حديث شناخته اند.
💠68_دانلود
ترجمه کلیات،" فی علم الرجال"
ترجمه بخش هایی از کلیات علم الرجال آیت الله سبحانی
#رجال
درخواستی اعضا ی.محترم کانال کتاب
@yortchi_bosjin_pdf
کتاب نفیس و گرانسنگ بحارالانوار آشنا سازد.
در کتاب بحارالانوار جنبههای مختلفی گرد هم آمده است. گردآوری آیات و روایات به شکل موضوعی نگارش تفاسیر آیات از کتب مختلف تفسیری از علمای تشیع و نیز دانشمندان عامه چون فخر رازی یکی از این بخشها است. توضیح و شرح روایات و تبیین اخبار مستند و معتبر و جمع بین آنها و رفع تعارضاتی که پیش از او در موضوعات گوناگون علمی مطرح بوده است، جنبهی دیگری از این کتاب است.
علامه مجلسی برای ذکر روایات در کتاب خود در گام نخست به بررسی کتب موجود در نقاط مختلف جهان اسلام پرداخته، آنها را از حیث صحت انتساب به نویسنده و کیفیت نقل حدیث در آنها و مشی فکری و مذهب نگارنده بررسی کرده است. او دربارهی مؤلفان برخی کتابها مانند «فقهالرضا علیهالسلام»، «مصباحالشریعه»، «روضهالواعظین» و «دعائمالاسلام» و ... بحث کرده است.
نگارنده کتاب که خود اهل علم و تحقیق است، بر این باور است که علامه مجلسی در فهم و تبیین احادیث، هیچ مخالفتی با بهرهگیری از دادههای علمی و مبانی عقلی نداشت و فقط تأویلهای تکّلفآمیز را نمیپسندید؛ بلکه سعی می کرد با غور در کتب مختلف و احادیث گوناگون، به فهم و جمع صحیح احادیث متعارض دست یابد.
وقتی می شود گفت بین سوال و جواب ناهماهنگی وجود دارد که ما مطمئن باشیم همه حدیث همان چیزی است که کشی گزارش کرده است، یعنی در حدیث، تقطیعی صورت نگرفته است. در حالی که نگاهی به سرتاسر کتاب کشی نشان می دهد که کشی، احادیث بسیاری را تقطیع کرده است و تنها به نقل بخشی از حدیث اکتفا کرده است. در این حدیث هم، چون کشی در صدد نقل احادیث مرتبط با زراره است، تنها آن تکه ای که مرتبط با زراره است را نقل کرده است، و به احتمال زیاد، بخش های دیگر حدیث را (که پاسخ سوال ابو بصیر است) نیاورده است.
ابان بن تغلب هم در این سند درست نیست، چرا که جعفر بن بشیر از ابان بن تغلب نمی تواند روایت نقل کند. علاوه بر این که روایت ابان بن تغلب از ابو بصیر (که از ابان کوچکتر است) خیلی بعید است و شاهدی هم ندارد
سلام و ادب
احتمال اینکه ترجمه یکی از منابع حدیثی باشد بعید به نظر می رسد ، زیرا که احادیث موجود در این چند صفحه در منابع مختلف و متفاوت آمده است ، مثلا حدیثی از آن در امالی شیخ طوسی آمده و حدیثی دیگر که کمتر در منابع یافت می شود در «العدد القویه» نقل شده است .
با این حال آیا در اوراق موجود عناوین فقط فصل است؟ و یا عنوان بزرگتری هم در این اوراق موجود دیده می شود؟
منابع احاديث کتاب معارف القرآن کدامند؟
ميرزا مهدی اصفهانی (قدس سره) در معارف القرآن احاديث زيادی نقل می کند. شايد حدود شصت درصد کتاب فقط نقل احاديث است و البته در بسياری موارد احاديثی تکراری.
جز به ندرت از سوی او تلاشی صورت نمی گيرد که تطابق باورهای دینی و معارفی اش را با الفاظ و منطوق و مفهوم احادیث تبیین کند. معمولا نخست باور خود را در چند صفحه مطرح می کند و بعد چند ده حدیث را پشت سر هم نقل می کند.
حال اگر مضامین این احادیث با هم اختلافاتی هم داشته باشند چندان در کتاب به این اختلافات پرداخته نشده و به سادگی نسبت به آن اختلافات سکوت شده است. بنابراين دلالت احاديث بر معارفی که ميرزا آنها را علوم آل محمد (ص) می خواند تک به تک مورد بحث قرار نگرفته.
بسياری از احاديثی که به طور نمونه ميرزا در بحث توحيد و اسماء و صفات باری تعالی نقل می کند عينا می تواند مورد استناد فلاسفه و حکماء و يا عرفای مکتب ابن عربی هم قرار گيرد؛ کما اينکه تاکنون قرار گرفته است. در واقع هم ميرزا و هم فلاسفه و حکمای ما هر يک برداشت و تأويل خود را از احاديث عرضه کرده اند.
بنابراين بهتر است هيچ کدام دانش و معارف خود را معارف خاص اهل بيت قلمداد نکنند و مدعی خلوص گرایی تفکر خود نباشند. وانگهی بسياری از احاديث باب توحيد مضامينی عام دارند و تطبيق معانی الفاظ آنها بر آنچه ميرزا و يا در مقابل فلاسفه می گويند تنها تحکمی بيش نيست.
يکی از علل تعارض اخباری که ميرزا در طول کتاب معارف القرآن نقل می کند اين است که منبع همه آنها يکی نيست: همه آنها متعلق به امامان شيعه نيستند؛ همه را تنها يک سنت هماهنگ از سنت های شيعی نقل نکرده است و محصول سنت های مختلف است و دست آخر اينکه بسياری از آنها در جعلی بودنشان ترديد نيست.
طبيعی است در چنين حالتی کمی توقع زيادی است که مضمون همه احاديثی با چنين اختلاف منابع را همواره يکسان و بی تعارض بدانيم و يا مدعی تواتر معنوی ميان مضامين آن احاديث باشيم.
بخش قابل توجهی از احاديث ميرزا در معارف القرآن را او از کتاب بحار و يا دار السلام حاجی نوری اقتباس کرده.
متأسفانه در خيلی از موارد توجه نشده که منبع بحار چندان اصيل نيست و حتی علامه مجلسي خود به این مطلب در مقدمه بحار و گاهی در مطاوی بحار اشاره کرده. از اين نمونه است کتاب هایی با عناوين رياض الجنان و همچنين صفوة الاخبار که تأليفاتی مشکوک با ريشه نصيری اند (در اين باره قبلا نوشته ام).
ميرزا به وفور به ويژه در بحث های عالم ذر و طبيعيات و خلقت عوالم به اين دو متن مجعول استناد می کند.
در بسياری موارد ميرزا به کتاب مشکوک فيه مشارق أنوار اليقين استناد می کند از رجب برسي که در مجعول بودن روايات آن کمتر عالمی ترديد دارد.
بسياری از استنادات ميرزا به کتاب تفسير منسوب به امام حسن عسکري بر می گردد که علما و محققان اماميه در جعلی بودن آن ترديد ندارند.
ميرزا در بحث طبيعيات به احاديث کتاب الأنوار ابوالحسن بکري که از قصه گويان و جعالان و دروغپردازان شهره عالم است استناد می کند و به اشتباه او را استاد شهيد دوم می پندارد در حالی که روشن است اين بکري که اتفاقا شيعه هم نبوده غير از بکری، استاد شهيد دوم است.
بخش زيادی از استنادات ميرزا به واسطه بحار به کتاب هایی مانند عيون المعجزات، دلائل الامامة، نوادر المعجزات و از اين قبيل می رسد که در اعتبار روايات و اصالت آن متن ها سخن ها هست.
متأسفانه نقل با واسطه موجب شده نه دقتی در منبع نقل از سوی ميرزا صورت گيرد و نه سند احادیث کامل نقل شود و مورد بررسی سندی قرار گيرد.
معارف اهل بيت را بايد از کتاب های اصيل و صحيح النسب گرفت. مهمترين کتاب قابل استناد کتاب کافي کليني است. در غير کتاب کافي خيلی بايد احتياط به خرج داد. تواتر معنوی اخبار آحاد و مضامين احاديث تا مادامی که سند و حجيت تک تک احاديث مورد بررسی قرار نگيرد نه تنها علم يقينی بلکه ظن غالب و اطمينان متعارف را هم برای ما ايجاد نمی کند.
@azbarresihayetarikhi
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com