? نت فیلیکس یکی از بزرگترین شرکتهای جهانی رسانهای جهان و تولید کننده مجموعههای تلوزیونی انتشارات Millarworld که ناشر کتب کمیک هست را خریداری میکند.
? به گفته وال استریت ژورنال این طی بیست سال گذشته اولین معاملهای است که ارزشی بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار را دارد. این شرکت جریان ساز وعده داده است که شخصیت های کتابهای کمیک این انتشارات را به صورت فیلم و انیمیشن تولید نماید.
جهت اطلاع بیشتر بر روی لینک زیر کلیک کنید:?
yon.ir/9P8U7
@majidjaliseh
تصنیف بهار دلکش از تصنیف های دوره ی قاجاریه است، گروهی تصنیف را از درویشخان , شعر ملکالشعرای بهار میدانند و گروهی آن را به عارف نسبت می دهند. (نگاه کنید به توضیحات آلبوم عشق داند). همچنین ممکن است این تصنیف با همکاری این سه تن ساخته شده باشد.
در کتاب ردیف آوازی دوامی آورده شده: آهنگ از درویشخان و شعر از ملک الشعرا بهار است که در جشن مجلس شواری ملی به نفع حریق زدگان شهر آمل تخصیص داده شده در سال ۱۲۹۴ خورشیدی خوانده و اجرا گردیده.
در مجموع به لحاظ زبان شعر بهار دلکش به تصنیف های ملک الشعراء بهار شباهت بیشتری دارد.
۶ اجرا از تصنیف بهار دلکش
۱- تصنیف با صدای محمدرضا شجریان با تار محمدرضا لطفی، آلبوم عشق داند
۲. بهار دلکش با صدای رشید بهبودف
۳. بهار دلکش، پیانو تنها از جواد معروفی
۴. بهار دلکش با صدای عبداللهخان دوامی از مجموعه تصنیفهای دوامی
۵. بهار دلکش با ساز و صدای سیدخلیل عالینژاد
۶. آواز علیرضا قربانی با تار داریوش طلایی، آلبوم خوشنویسی صدا
از این تصنیف اجراهای دیگری از محمدرضا شجریان، ارشد طهماسبی، جلال ذوالفنون، دریا دادور، محسن کرامتی، وحید تاج و... موجود است.
🖋 از سلسله یادداشت های دکتر رضا منصوری درباره ماهیت علم:
📃 یادداشت دوم: واژگان و مفاهيم
به منظور کمينه کردن سوءتفاهم در انتقال مطلب واژههاي کليدي را تعريف ميکنم. ابتدا از خود واژه علم شروع ميکنم. علم را برابر science ميگيرم. مجموعه دانستههاي علمی بشر را در هر زمان دانش مينامم و آن را برابر knowledge می گیرم که از علم متمایز است. واژۀ معرفت را فراتر از دانش علمی می دانم. توليد دانش يک فرايند است. فرايند توليد دانش را، که يک پديدة اجتماعي است علم مينامم. کسي را که در اين فرايند شرکت ميکند، دانشگر مينامم، که معادل scientist است. پژوهشگر و فناور هم که حرفة آنها به بخشي از فرايند توليد دانش مربوط ميشود معمولاً دانشگر تلقي ميشوند. معلم دانشگاه، که انتقال دانش ميدهد، دانشگر نيست، گرچه معلمي حرفهاي است از مجموعة حرفههاي درگير در علم. به اين ترتيب، علم را، که يک پديدة اجتماعي است، از دانش، که برش زماني فرايند توليد دانش ومجموعة دانستههاي علمی بشري در يک زمان است، متفاوت می بینم. به همين ترتيب مجموعة دانشگران و دانش آنها به معني علم نيست. علم، به عنوان يک پديده اجتماعي، مجموعه پيچيدهاي است از دانشگران، دانش صريح و دانش ضمني آنها، نهادهاي علمي، نهادهاي سياستگذار، قواعد و روال ها و هنجارها، اجتماع علمي، و گفتمان علم. فعاليت های شناختي در زمینه علم به science studies مشهور است که برابر فارسي آن را مطالعات علم مينامم. ترکيبهايي مانند مدلهاي علم يا نظريههاي علم را به همین قیاس به کار می برم و آن دو را از مدلهاي علمي يا نظريههاي علمي متمايز می دانم. به این ترتیب، ترکیب "تولید علم" که متاسفانه در ایران رایج شده است بی معنی است؛ همان طور که ترکیب "تولید صنعت" بی معنی است. همان طور که تولیدات صنعتی معنی دارد، تولیدات علمی هم معنی دارد. دانش یکی از تولیدات علمی است و تولید مقاله هم بخشی از تولید دانش است.
(این یادداشت ها هر هفته، روزهای جمعه در این کانال منتشر خواهد شد)
@UT_Central_Library
http://yon.ir/dqWHw
توضیحات : قانون اساسی ایالات متحده آمریکا که در تاریخ ۱۷۸۹ به تصویب رسید، یکی از قدیمیترین قانونهای اساسی موجود جهان است و در طول بیش از ۲۲۰ سال هنوز به قوت خود باقی است. در حقیقت هیچگاه قانون اساسی ایالات متحده تغییر نکرده و صرفاْ اصلاحیههایی به آن افزوده شدهاست. به همین جهت، قانون اساسی این کشور از ثبات و انسجام فراوانی برخوردار است و به عنوان یک میراث ملی در میان مردم آمریکا شناخته میشود. اصول این قانون از ۷ فصل تشکیل شده که هر یک از فصول چندین بخش را در بر میگیرد. روح کلی حاکم بر قانون اساسی بر ۳ محور اصلی قرار دارد که به عنوان محورهای غیرقابل تغییر در نظر گرفته شدهاند.
@ketabkhaneh2015
@litera9
ویکتور ارافیف نویسنده معاصر روس است. او در رمان استالین خوب، به شرح زندگی پدرش که دیپلماتی روس بوده و در واقع مترجم نزدیک استالین بوده می پردازد و در پشت این زندگی نامه، شرحی از تاریخ کشورش را بازگو میکند.
ارافیف که در رونمایی از چاپ کتابش در تهران حضور داشته، گفته است:«در رمانم نشان دادهام انسان ذاتا میل به خشونت، تجاوز، حسادت و… دارد و باید شرایطی را برای خودش فراهم کند که این احساسات بد فرصت ظهور پیدا نکنند.»
یکی از ویژگیهای این رمان طنز آن است. نویسنده دربارهی آن گفته است «طنز سلاح خوبی است در مقابل دیکتاتوری ای که همیشه این ترس از آن هست که به افراطی گری کشیده شود.»
کتاب استالین خوب، بر پایه سبک ادبی است که در غرب، بیشتر به آن «رپرتاژ» میگویند تا یک نثر ادبی؛ هر چند خود نویسنده، سبکش را «رمان اتوبیوگرافی» یا شرح حال خود معرفی میکند.
ارافیف درمقدمه این کتاب، به خواننده از قبل آگاهی میدهد که تمام شخصیتهای کتاب او، از جمله مردم واقعی، شخصیتهای خیالی هستند. جالب اینجاست که در میان این شخصیتها، که به گفته ارافیف، خیالی هستند، از سیاستمداران، هنرمندان و نویسندگان بزرگ و مشهوری که کاملا واقعی هستند نام می برد. این عبارت ارافیف، بیشتر یک شوخی با خواننده است، نوعی از شوخی که به شکلهای مختلف در قسمتهای زیادی از کتاب ارافیف به چشم میخورد.
مختصر حقوق تجارت
محمد مهدی توکلی
توضیحات:
در این کتاب تلاش شده است تا تفسیر و توضیحی از مواد قانون تجارت ارائه شود که هم از اختصار و هم از جامعیت برخوردار باشد. از سویی شرح مواد قانون تجارت برطبق همان ابواب و فصول قانون تجارت بیان شده است و از سوی دیگر مواد مرتبط به صورت یکپارچه و تؤامان مورد بررسی واقع شده اند. در موارد اختلاف نظر، نظرات مختلف شده است و نظر اقوی برگزیده شده است. قوانین جانبی مرتبط با قانون تجارت مانند قانون صدور چک یا قانون بخش تعاون اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به فراخور موضوعات کتاب مورد مطالعه واقع شده اند. در مجموع تلاش شده است که اثری فراهم شود که هم برای دانشجویان رشته حقوق جهت آموزش سریع و ساختارمند حقوق تجارت و آمادگی جهت شرکت در آزمونهای حقوقی کافی باشد و هم برای وکلاء و مشاوران حقوقی و سایر شاغلین حقوقی، جهت بازآموزی حقوق تجارت راه گشا باشد.
@litera9
کتاب "جستجو در قانون از دست رفته"، پژوهشی است مفید و مختصر از دکتر محمدرضا خوبروی پاک، پژوهشگر صاحبنظر حقوق و علوم سیاسی، که به صورت پی دی اف در اینترنت منتشر شده است. مؤلف در این کتاب قانون اساسی مشروطه و ریشههای آن را مورد بررسی قرار داده است.
🖋 از سلسله یادداشت های دکتر رضا منصوری درباره ماهیت علم:
📃 یادداشت دوم: واژگان و مفاهيم
به منظور کمينه کردن سوءتفاهم در انتقال مطلب واژههاي کليدي را تعريف ميکنم. ابتدا از خود واژه علم شروع ميکنم. علم را برابر science ميگيرم. مجموعه دانستههاي علمی بشر را در هر زمان دانش مينامم و آن را برابر knowledge می گیرم که از علم متمایز است. واژۀ معرفت را فراتر از دانش علمی می دانم. توليد دانش يک فرايند است. فرايند توليد دانش را، که يک پديدة اجتماعي است علم مينامم. کسي را که در اين فرايند شرکت ميکند، دانشگر مينامم، که معادل scientist است. پژوهشگر و فناور هم که حرفة آنها به بخشي از فرايند توليد دانش مربوط ميشود معمولاً دانشگر تلقي ميشوند. معلم دانشگاه، که انتقال دانش ميدهد، دانشگر نيست، گرچه معلمي حرفهاي است از مجموعة حرفههاي درگير در علم. به اين ترتيب، علم را، که يک پديدة اجتماعي است، از دانش، که برش زماني فرايند توليد دانش ومجموعة دانستههاي علمی بشري در يک زمان است، متفاوت می بینم. به همين ترتيب مجموعة دانشگران و دانش آنها به معني علم نيست. علم، به عنوان يک پديده اجتماعي، مجموعه پيچيدهاي است از دانشگران، دانش صريح و دانش ضمني آنها، نهادهاي علمي، نهادهاي سياستگذار، قواعد و روال ها و هنجارها، اجتماع علمي، و گفتمان علم. فعاليت های شناختي در زمینه علم به science studies مشهور است که برابر فارسي آن را مطالعات علم مينامم. ترکيبهايي مانند مدلهاي علم يا نظريههاي علم را به همین قیاس به کار می برم و آن دو را از مدلهاي علمي يا نظريههاي علمي متمايز می دانم. به این ترتیب، ترکیب "تولید علم" که متاسفانه در ایران رایج شده است بی معنی است؛ همان طور که ترکیب "تولید صنعت" بی معنی است. همان طور که تولیدات صنعتی معنی دارد، تولیدات علمی هم معنی دارد. دانش یکی از تولیدات علمی است و تولید مقاله هم بخشی از تولید دانش است.
(این یادداشت ها هر هفته، روزهای جمعه در این کانال منتشر خواهد شد)
@UT_Central_Library
http://yon.ir/dqWHw
تقویم_فرهنگی امروز، ۱۱ شهریور ۱۳۹۷
۴ سال پیش درچنین روزی در سال ۱۳۹۳، امیرناصر کاتوزیان ـ استاد ممتاز حقوق ـ درگذشت.
امیرناصر کاتوزیان در سال ۱۳۱۰ درتهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۹ به عنوان اولین نفر در ایران، مدرک دکتری حقوق خود را از دانشگاه تهران با پایاننامهای دربارهی «وصیت» گرفت. در سال ۱۳۴۳ به علت مخالفت جدی با انقلاب سفید پهلوی دوم و اعلام اینکه این اصلاحات بر خلاف قانون اساسی است، کار در دادگستری را رها کرد و به کارهای علمی روی آورد. دکتر امیرناصر کاتوزیان سالها در دانشگاه تهران به تدریس حقوق اشتغال داشت. وی را «پدر علم حقوق ایران» میدانند. دکتر کاتوزیان همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، استاد حقوق و رئیس گروه حقوق مدنی دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران بود که از سوی دکتر حسن حبیبی به عنوان عضو هیأت تدوین اولین قانون اساسی پس از انقلاب، مشخص شد و در تنظیم نخستین پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همکاری داشت. استاد دکتر امیرناصر کاتوزیان، بیش از ۴۰ عنوان کتاب در زمینهی حقوق تألیف کرده که اکنون کتاب مرجع و یا کتاب درسی دانشگاهی هستند. «فلسفهی حقوق» در سه مجلد، از آثار برجستهی این حقوقدان معاصر است. انجمن آثار و مفاخر ملی، در سال ۱۳۸۴، به پاس سالها خدمات علمی و فرهنگی، وی را به عنوان یکی از مفاخر فرهنگی ایرانزمین معرفی کرده است.
استاد دکتر امیرناصر کاتوزیان ـ پدر علم حقوق ایران و از مفاخر فرهنگی ایران ـ در ۱۱ شهریور ۱۳۹۳ در ۸۳ سالگی درگذشت.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
🎙بخش دوم مصاحبه
🔺علم موسیقی نزد حکما خصوصا بزرگانی مثل ابن سینا موجه و مقبول بوده یا خیر؟؟
👥شیخ الرییس بو علی سینا (کتاب بهجت الروح) فرموده علم موسیقی اجزایی است از بدن انسان که در بدن دور میکند یا میچرخد از دل و سینه تا ناف بالا میرود و پایین میاید
و از اول هر ماه تا سلخ.
هر روزی در یک عضو خاصی میباشد از اعضای رییسه و همواره سیار و با ستاره ارقنوع . و این ستاره ارقنوع سیاره ای است در وجود آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشند پس از آنها نبض خبر میدهد. روز اول ماه عیش کمتر کند و نبضش در سر قحف باشد.روز دوم در دماغ سوم در کام چهارم در حنجره و پنجم در کیلوس ششم درکیموس هفتم در سینه و هشتم بر سر. نهم در امعا . دهم در احشا و یازدهم در ناف و دوازدهم بر دست ها و سیزدهم بر دست چپ چهاردهم در دماغ میرود و قرار میگیردتا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه به قلب باز میگردد و در هیچ مکان تقلیل نمیکند تا به عروق صافن و باز در اول ماه به قدرت خالق به دماغ و سر باز میگردد. پس چند نکته میتوان استخراج کرد جراح در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست از علاج امراض چشم و سر و دندان و تنقیه دماغ و جگر باز کشد که محل خطر است . همینطور از علم موسیقی و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه می کرده اند مانند بیماری دق سل قولنج و حمیات صفراوی.
هر نغمه ای مانند مفردات دارویی به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد.
پس ابن سینا علم موسیقی را جزیی از تراکیب بدن انسان میداند و درمان نیز با همان اجزا امکان میابد.
بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند.
و درمان بیماریهارا با موسیقی تایید میکند و برخی از این نواها را غریبه میداند.علم مو سیقی پنداره ای فلکی دارد و در اعضای رییسه بدن پی در پی موثر است. و این را از ستاره ارقنوع حاکم بر بدن میداند
موسیقی درمانی را بی خطر میداند.
موسیقی مانند ارتباط کلامی بر فعالیت های مغز اثر میگذارد و در طرف چپ مغز یعنی جایی که محل پردازش زبان است درک میشود ودر فرد شنونده که به آن درمان غیر فعال میگویند باعث تحریک واکنشهای عاطفی و ذهنی فرد میشود و همینطور در نوازنده که به آن درمان فعال میگویند علاوه بر تحریک عواطف ارتباط جسم و ذهن او تقویت یافته و به هماهنگی این ارتباط در بدن وی کمک میکند.
موسیقی بر جنین . اعضای رییسه خصوصا قلب و دماغ. بر ماهیچه ها بر ضرب آهنگ طبیعی بدن. بر تمام اندامها و بر رشد انسان وبر عواطف و بیماریهای مادر زادی و خلق و خوی انسان و افعال طبیعی صادر شده از طبیعت اثرمیگذارد. این تاثیر قابل اثبات است. یک نباض میتواند کسی را که در معرض شنیدن نغمه است را مورد کنکاش قرار دهد و تغیییرات موسیقی را در حرکت انبساطی نبض که جزء اول نبض میباشد و بقیه اجزاء نبض به جزء اول باز میگردد را بررسی کند و بر این کلام صحه بگذارد. در این باره یکی از دوستان کلاس آموزش نبض و تاثیر موسیقی بر نبض را تشکیل داده است.
یک بخش دیگری در درمان با موسیقی وجود دارد که مربوط به بخش غریبه این فن میباشد که با موسیقی نواحی و مقامی در ارتباط است . در این مقال باید عرض شود که هنوز برخی از معالجات با موسیقی مقامی و نواحی ارتباط با مسایل مطرح شده ندارد و اگر مرتبط باشد بخش کوچکی از آن را شامل میشود و آن فقط در رضای خالق و خداوند متعال قرار دارد و شفای عاجل را در نوای یک ساز قرار میدهد و جز این نیست که ارتباط نوازنده با خالق متعال شرط لازم و کافی برای این امر شریف میباشد وگرنه این که خداوند قادر متعال این بار شفا را در نوای ساز قرار داده بار دیگر در امر شریف دیگری قرار میدهد.
از سازهای مقامی که رهروان طریقت و سیر و سلوک به آن میپردازند ساز دف و نی و دیوان و بربط و عود و قانون و تنبور میباشد. و بودند اساتید نوازنده ای که کرامات خداوندی را در علاج یک بیمار در نوای ساز قرار دادند . خداوند متعال شفا را در ساز داوود و صدای خوش او به منعصه بروز رساند و دم عیسی را قرار داد که بی صدا و با یک کن فیکون مقصود را برساند. باشد که مورد تعقل قرار گیرد
🔺آیا قبل از شش هزار سال قبل ابزار موسیقی مثل طبل و بوق وجود داشته؟
👥نه به شکل کامل هارمونی موسیقی اما ابزارهایی که به جهت هماهنگی در جنگ و ایجاد صداهای بلند از ابزارهایی مانند طبل و غیره استفاده میشده
قانون ادب : ابوالفضل حبیش بن ابراهیم بن محمد تفلیسی از دانشمندان قرن ششم هجری است که در علم صرف و نحو و لغت و نجوم و طب تبحر و استادی داشته و آثار گرانبهایی در این علوم از او بر جای مانده است. «قانون ادب» در ضبط کلمات عربی و بیان معانی آن لغات به فارسی است.مؤلف در مقدمه گفته که این کتاب را پس از بیانالتصریف نوشته است. به استناد سه بیتی که در پشت نسخهای از مجلد دوم قانون ادب، متعلق به کتابخانه اسعد افندی ترکیه مضبوط است، قانون ادب را در ۵۴۵ تألیف کرده است. این کتاب چه از نظر زبان عربی و چه از لحاظ زبان فارسی کتابی باارزش است؛ زیرا این کتاب که حدود شصت هزار لغت عربی دارد، یکی از قوامیس مفصل و مفید عربی به فارسی است و از نظر احتوای بر لغات و ترکیبات زبان فارسی نیز دارای قدر و اعتبار خاص است.
#قانون_ادب
#اخلاق
#طب
#نجوم
#صرف
#نحو
و...
⬇️⬇️
🎙بخش دوم مصاحبه
🔺علم موسیقی نزد حکما خصوصا بزرگانی مثل ابن سینا موجه و مقبول بوده یا خیر؟؟
👥شیخ الرییس بو علی سینا در دانشنامه علایی و شفا فرموده علم موسیقی اجزایی است از بدن انسان که در بدن دور میکند یا میچرخد از دل و سینه تا ناف بالا میرود و پایین میاید
و از اول هر ماه تا سلخ.
هر روزی در یک عضو خاصی میباشد از اعضای رییسه و همواره سیار و با ستاره ارقنوع . و این ستاره ارقنوع سیاره ای است در وجود آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشند پس از آنها نبض خبر میدهد. روز اول ماه عیش کمتر کند و نبضش در سر قحف باشد.روز دوم در دماغ سوم در کام چهارم در حنجره و پنجم در کیلوس ششم درکیموس هفتم در سینه و هشتم بر سر. نهم در امعا . دهم در احشا و یازدهم در ناف و دوازدهم بر دست ها و سیزدهم بر دست چپ چهاردهم در دماغ میرود و قرار میگیردتا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه به قلب باز میگردد و در هیچ مکان تقلیل نمیکند تا به عروق صافن و باز در اول ماه به قدرت خالق به دماغ و سر باز میگردد. پس چند نکته میتوان استخراج کرد جراح در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست از علاج امراض چشم و سر و دندان و تنقیه دماغ و جگر باز کشد که محل خطر است . همینطور از علم موسیقی و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه می کرده اند مانند بیماری دق سل قولنج و حمیات صفراوی.
هر نغمه ای مانند مفردات دارویی به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد.
پس ابن سینا علم موسیقی را جزیی از تراکیب بدن انسان میداند و درمان نیز با همان اجزا امکان میابد.
بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند.
و درمان بیماریهارا با موسیقی تایید میکند و برخی از این نواها را غریبه میداند.علم مو سیقی پنداره ای فلکی دارد و در اعضای رییسه بدن پی در پی موثر است. و این را از ستاره ارقنوع حاکم بر بدن میداند
موسیقی درمانی را بی خطر میداند.
موسیقی مانند ارتباط کلامی بر فعالیت های مغز اثر میگذارد و در طرف چپ مغز یعنی جایی که محل پردازش زبان است درک میشود ودر فرد شنونده که به آن درمان غیر فعال میگویند باعث تحریک واکنشهای عاطفی و ذهنی فرد میشود و همینطور در نوازنده که به آن درمان فعال میگویند علاوه بر تحریک عواطف ارتباط جسم و ذهن او تقویت یافته و به هماهنگی این ارتباط در بدن وی کمک میکند.
موسیقی بر جنین . اعضای رییسه خصوصا قلب و دماغ. بر ماهیچه ها بر ضرب آهنگ طبیعی بدن. بر تمام اندامها و بر رشد انسان وبر عواطف و بیماریهای مادر زادی و خلق و خوی انسان و افعال طبیعی صادر شده از طبیعت اثرمیگذارد. این تاثیر قابل اثبات است. یک نباض میتواند کسی را که در معرض شنیدن نغمه است را مورد کنکاش قرار دهد و تغیییرات موسیقی را در حرکت انبساطی نبض که جزء اول نبض میباشد و بقیه اجزاء نبض به جزء اول باز میگردد را بررسی کند و بر این کلام صحه بگذارد. در این باره یکی از دوستان کلاس آموزش نبض و تاثیر موسیقی بر نبض را تشکیل داده است.
یک بخش دیگری در درمان با موسیقی وجود دارد که مربوط به بخش غریبه این فن میباشد که با موسیقی نواحی و مقامی در ارتباط است . در این مقال باید عرض شود که هنوز برخی از معالجات با موسیقی مقامی و نواحی ارتباط با مسایل مطرح شده ندارد و اگر مرتبط باشد بخش کوچکی از آن را شامل میشود و آن فقط در رضای خالق و خداوند متعال قرار دارد و شفای عاجل را در نوای یک ساز قرار میدهد و جز این نیست که ارتباط نوازنده با خالق متعال شرط لازم و کافی برای این امر شریف میباشد وگرنه این که خداوند قادر متعال این بار شفا را در نوای ساز قرار داده بار دیگر در امر شریف دیگری قرار میدهد.
از سازهای مقامی که رهروان طریقت و سیر و سلوک به آن میپردازند ساز دف و نی و دیوان و بربط و عود و قانون و تنبور میباشد. و بودند اساتید نوازنده ای که کرامات خداوندی را در علاج یک بیمار در نوای ساز قرار دادند . خداوند متعال شفا را در ساز داوود و صدای خوش او به منعصه بروز رساند و دم عیسی را قرار داد که بی صدا و با یک کن فیکون مقصود را برساند. باشد که مورد تعقل قرار گیرد
🔺آیا قبل از شش هزار سال قبل ابزار موسیقی مثل طبل و بوق وجود داشته؟
👥نه به شکل کامل هارمونی موسیقی اما ابزارهایی که به جهت هماهنگی در جنگ و ایجاد صداهای بلند از ابزارهایی مانند طبل و غیره استفاده میشده
🎙بخش دوم مصاحبه
🔺علم موسیقی نزد حکما خصوصا بزرگانی مثل ابن سینا موجه و مقبول بوده یا خیر؟؟
👥شیخ الرییس بو علی سینا (کتاب بهجت الروح) فرموده علم موسیقی اجزایی است از بدن انسان که در بدن دور میکند یا میچرخد از دل و سینه تا ناف بالا میرود و پایین میاید
و از اول هر ماه تا سلخ.
هر روزی در یک عضو خاصی میباشد از اعضای رییسه و همواره سیار و با ستاره ارقنوع . و این ستاره ارقنوع سیاره ای است در وجود آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشند پس از آنها نبض خبر میدهد. روز اول ماه عیش کمتر کند و نبضش در سر قحف باشد.روز دوم در دماغ سوم در کام چهارم در حنجره و پنجم در کیلوس ششم درکیموس هفتم در سینه و هشتم بر سر. نهم در امعا . دهم در احشا و یازدهم در ناف و دوازدهم بر دست ها و سیزدهم بر دست چپ چهاردهم در دماغ میرود و قرار میگیردتا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه به قلب باز میگردد و در هیچ مکان تقلیل نمیکند تا به عروق صافن و باز در اول ماه به قدرت خالق به دماغ و سر باز میگردد. پس چند نکته میتوان استخراج کرد جراح در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست از علاج امراض چشم و سر و دندان و تنقیه دماغ و جگر باز کشد که محل خطر است . همینطور از علم موسیقی و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه می کرده اند مانند بیماری دق سل قولنج و حمیات صفراوی.
هر نغمه ای مانند مفردات دارویی به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد.
پس ابن سینا علم موسیقی را جزیی از تراکیب بدن انسان میداند و درمان نیز با همان اجزا امکان میابد.
بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند.
و درمان بیماریهارا با موسیقی تایید میکند و برخی از این نواها را غریبه میداند.علم مو سیقی پنداره ای فلکی دارد و در اعضای رییسه بدن پی در پی موثر است. و این را از ستاره ارقنوع حاکم بر بدن میداند
موسیقی درمانی را بی خطر میداند.
موسیقی مانند ارتباط کلامی بر فعالیت های مغز اثر میگذارد و در طرف چپ مغز یعنی جایی که محل پردازش زبان است درک میشود ودر فرد شنونده که به آن درمان غیر فعال میگویند باعث تحریک واکنشهای عاطفی و ذهنی فرد میشود و همینطور در نوازنده که به آن درمان فعال میگویند علاوه بر تحریک عواطف ارتباط جسم و ذهن او تقویت یافته و به هماهنگی این ارتباط در بدن وی کمک میکند.
موسیقی بر جنین . اعضای رییسه خصوصا قلب و دماغ. بر ماهیچه ها بر ضرب آهنگ طبیعی بدن. بر تمام اندامها و بر رشد انسان وبر عواطف و بیماریهای مادر زادی و خلق و خوی انسان و افعال طبیعی صادر شده از طبیعت اثرمیگذارد. این تاثیر قابل اثبات است. یک نباض میتواند کسی را که در معرض شنیدن نغمه است را مورد کنکاش قرار دهد و تغیییرات موسیقی را در حرکت انبساطی نبض که جزء اول نبض میباشد و بقیه اجزاء نبض به جزء اول باز میگردد را بررسی کند و بر این کلام صحه بگذارد. در این باره یکی از دوستان کلاس آموزش نبض و تاثیر موسیقی بر نبض را تشکیل داده است.
یک بخش دیگری در درمان با موسیقی وجود دارد که مربوط به بخش غریبه این فن میباشد که با موسیقی نواحی و مقامی در ارتباط است . در این مقال باید عرض شود که هنوز برخی از معالجات با موسیقی مقامی و نواحی ارتباط با مسایل مطرح شده ندارد و اگر مرتبط باشد بخش کوچکی از آن را شامل میشود و آن فقط در رضای خالق و خداوند متعال قرار دارد و شفای عاجل را در نوای یک ساز قرار میدهد و جز این نیست که ارتباط نوازنده با خالق متعال شرط لازم و کافی برای این امر شریف میباشد وگرنه این که خداوند قادر متعال این بار شفا را در نوای ساز قرار داده بار دیگر در امر شریف دیگری قرار میدهد.
از سازهای مقامی که رهروان طریقت و سیر و سلوک به آن میپردازند ساز دف و نی و دیوان و بربط و عود و قانون و تنبور میباشد. و بودند اساتید نوازنده ای که کرامات خداوندی را در علاج یک بیمار در نوای ساز قرار دادند . خداوند متعال شفا را در ساز داوود و صدای خوش او به منعصه بروز رساند و دم عیسی را قرار داد که بی صدا و با یک کن فیکون مقصود را برساند. باشد که مورد تعقل قرار گیرد
🔺آیا قبل از شش هزار سال قبل ابزار موسیقی مثل طبل و بوق وجود داشته؟
👥نه به شکل کامل هارمونی موسیقی اما ابزارهایی که به جهت هماهنگی در جنگ و ایجاد صداهای بلند از ابزارهایی مانند طبل و غیره استفاده میشده
✅ انواع اختلالات تولیدی
چهار نوع اختلال تولیدی وجود دارد :
✔️ جانشینی : زمانی رخ میدهد که یک صدا جایگزین صدای دیگر شود.
🔺 برای مثال کودک کلمه سیب را دیب تلفظ کند یعنی صدای (د) جانشین صدای (س) شده است .
✔️ حذف :زمانی رخ می دهد که یک صدا حذف می شود و اصلا تولید نمی شود .
🔺برای مثال کودک کلمه ( خانه ) را ( آنه ) تلفظ میکند یعنی در این کلمه صدای ( خ ) تلفظ نشده است .
✔️ خرابگویی :زمانی رخ می دهد که یک صدا به صورت نادرست تلفظ شود یا به جای آن صدای دیگری تلفظ شود، اما آن صدا درست نباشد .
🔺برای مثال کودکانی که صدای ( س ) را به صورت نوک زبانی تولید می کنند .
✔️ اضافه گویی : زمانی رخ میدهد که یک صدا به صورت اضافی به کلمه اضافه میگردد .
🔺برای مثال کلمه ( چید ) را ( چیند ) تلفظ میکنند که صدای ( ن ) در این کلمه اضافه تولید شده است.
🍁میزان تولید دم در پاییز کاهش مییابد. زیرا پاییز با برودتی که دارد مخالف کیف فاعلۀ دم (یعنی حرارت) و با یبوست خود مخالف کیف منفعلۀ آن (یعنی رطوبت) است. بههمین دلیل کمکی به تولید آن نمیکند و با آن در تضاد است.
(برگرفته از قانون فی الطب)
#خریف #قانون
⚜تبریک موسسه گفتگوی ادیان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر⚜
🔸69 سال پیش، روز دهم دسامبر، در سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم، با آن ابعاد وسیع ویرانگری و تخریب و پایمال کردن زندگی و حیات انسانی، اعلامیه جهانی حقوق بشر به تصویب رسید تا معیاری جهانی باشد برای احترام به حقوق بنیادین تمام انسانها فارغ از ملیت، نژاد، رنگ، زبان، قوم و مذهب.
مجمع عمومی سازمان ملل در پی تصویب این اعلامیه، احترام به حقوق بشر و کرامت انسان را «شالوده آزادی، دادگری و صلح در جهان» نامید و البته که طنین این جملات یادآور طنین کلام پیامبران و رسالت آنها در دعوت مردم به پیروی از دستورات خداوند است. آنچه در اعلامیه حقوق بشر آمده است تاکید بر حقوقی است که پیش از این نیز ادیان بر لزوم و تحقق آنها پای فشردند. به هر روی در جهانی که پر از جنگ و نزاع است تاکید بر حقوق طبیعی و ذاتی و تکوینی انسان ها از سوی انسانها اهمیت بسیار دارد و از آنجا که بسیاری از کشورها مفاد این اعلامیه را به قوانین لازم الاجرا در قانون اساسی خود تبدیل کردهاند میتوان آن را به فال نیک گرفت . موسسه گفتگوی ادیان این روز را به همه مردم جهان تبریک میگوید و امیدوار است سرانجام روزی فرا رسد که انسانها در امنیت و آزادی و با حقوق برابر در کنار یکدیگر زندگی کنند🔸
🔺موسسه گفتگوی ادیان🔻
ایران، تهران
🔺سیدمرتضی صوف باف طلبه حوزه علمیه عکسی از خود در حال نواختن پیانو منتشر کرده است او می گوید چه بسا بتوانيم در این عرصه هم ورود كنيم و جهت دهي كار رو به دست بگيريم و الگو سازي كنيم.
@namehayehawzavi
بسم الله الرحمن الرحیم
نویسنده محترم بحث از مفاهیم را با بحث ادراک پیوند زده و عنوان نموده چون تمدن غرب دارای چند میلیون مفهوم در زمینه های مختلف است و مفهوم سازی نموده دانشمندان اسلامی در درک این مفاهیم عاجز هستند؟!
نخست باید به ایشان فرمود این لازمه را اثبات بفرمایید که چه تلازمی بین ادراک و ساخت مفاهیم وجود دارد؟ یعنی به چه دلیل میزان ادراک متناسب است با توانایی ذهن در ساخت مفاهیم؟ و این تلازم نخست نیاز به اثبات دارد.
و بر فرض محال اگر وجود این تلازم را بپذیریم
باید به نویسنده یاد اور شد چه دلیلی بر انحصار این قانون دارید؟ به این معنی که به چه دلیل تنها راه ادراک برتر ذهن مفهوم ساز است؟ در هر صورت مبانی نویسنده نیاز به اثبات دارد به علاوه بین مفهوم حق و باطل تناقض وجود دارد و این دو مفهوم کلی بر هر شی قابل تطبیق است و اصولا معنای مفهوم کلی این است که
قابل صدق بر مصادیق بسیار است پس میلیاردها مفهوم اگر ساخته شود از ذیل این دو مفهوم خارج نیست و این نگاه الحادی و مادیگرایانه به هستی که نویسنده برخوردار است نمیتواند ردی بر این شیوه باشد زیرا هر چیز در هستی یا حق است یا باطل و این در صورتی قابل پذیرش است که مبنای معرفتی فرد بر این مهم استوار باشد که هر چیز در هستی یا مورد رضایت خداست یا خیر و اگر چنین دیدی لحاظ نشود نتیجه همان است که نویسنده با یک نگاه خود کمتر بینانه بر تحلیل های حق و باطل میتازد
🎼 این خانم اولين زن پيانيست ايراني است
با ورود پیانو به ایران در سال ۱۲۸۱، فاطمه خانم عصمت الدوله دومين دختر ناصرالدين شاه، اولین زن ایرانی بود که نواختن پیانو را فرا گرفت!
📚 @Iranvajahanlibrary
📝📝📝گفتگوهایی با شاه
✍مهدی تدینی
✅در سال ۱۳۵۵، زمانی که شاه خود را در اوج قدرت حس میکرد، خبرنگاری فرانسوی به نام اولیویه وارن به ایران آمد و مجموعه گفتگوهای مفصلی با شاه انجام داد. او پس از بازگشت به فرانسه این مصاحبهها را منتشر کرد و یک سال بعد این مجموعه گفتگوها به قلم عبدالمحمد روحبخشان به فارسی ترجمه و در انتشارات امیرکبیر منتشر شد. نمیدانم این کتاب آیا سانسور شده است یا نه، اما گفتگوهای دقیقی را میتوان در آن خواند.
✅پیش از هر چیز صراحت گزارشگر در پرسشگریاش جلب توجه میکند. البته اولیویه وارن در ابتدا توضیح میدهد که برای انجام این مصاحبهها دلهره داشت و مشخص است قدری از مرد طرف گفتگوی خود هراس داشت. به قول خودش، او کسی بود که تا پیش از این عکسش را فقط روی اسکناسها دیده بود... اما این باعث نمیشود او پرسشهای پرریسک را که ممکن است باعث خشم شاه شود، کنار بگذارد. برای مثال، قدری در لفافه اصرار دارد که به شاه بگوید پدرش، یعنی رضاشاه، پیش از به قدرت رسیدن و نظامی شدن، چوپان بوده یا دستکم چوپانی هم میکرده است. یا به صراحت به زمینخواری رضاشاه اشاره میکند و از شاه میپرسد آیا واگذاری زمینها به دهقانان جبران آن نبود که رضاشاه زمینهای زیادی را تصاحب کرده بود؟ یا در جایی دیگر از فساد اطرافیان شاه میپرسد. در نهایت نکتۀ درخور توجه نخست همین صراحت اولیویه وارن است.
✅اما در این گفتگوها با پرسشهای دقیقی که وارن میپرسد، فضایی ایجاد میشود تا بتوان نظر شاه را دربارۀ بسیاری از مسائل دانست. بعید است در جای دیگری بتوان همۀ نظرات او را اینچنین یکجا یافت. در این تردیدی نیست که شخص شاه میکوشد که دربارۀ عملکرد خود و پدرش تصویری بسیار ایدئال ترسیم کند، اما اگر خوانندۀ موشکاف بلد باشد این پردۀ ایدئالسازی را کنار بزند، میتواند از زاویۀ متفاوتی به مسائل تاریخ ایران بنگرد. در مصاحبه هم نکات شخصی پیدا میشود و هم مواضع شاه را دربارۀ انبوهی از مسائل سیاست داخلی و خارجی میتوان یافت. در اینجا به اندازهای که در یک پست میگنجد، به چند نکته اشاره میکنم و بقیه را پیشنهاد میکنم در کتاب که به این نوشتار پیوست شده است، بخوانید.
✅یکی از نکات شخصی که در این کتاب بحث میشود، خلقیات رضاشاه است. شاه میگوید دلیل اینکه رضاشاه نام همۀ فرزندانش را «رضا» گذاشت، این بود که زمانی در مأموریتی نظامی در مرز افغانستان دچار تب مالاریا میشود و برای شفای خود متوسل به امام رضا (ع) میشود و چون از مهلکۀ بیماری به سلامت عبور میکند، نام همۀ پسرانش را «رضا» میگذارد.
✅شاه دربارۀ خود نیز بسیار تأکید میکند که «فردی عرفانی» است و از کودکیاش میگوید که امام علی (ع) را در خواب میدید یا وقتی از اسب افتاد حضرت عباس جانش را نجات داد و حتی تصور میکند وقتی کودک بود امام زمان را هم دیده است! و البته اینکه این حرفها را به خبرنگاری فرانسوی میزند، قدری عجیب و نامنتظره است!
✅از نکات جالب دیگر کتاب، این است که شاه از استالین کموبیش به نیکی یاد میکند و به نظر میآید این حس خوش برای این است که وقتی سه رهبر بزرگ جهان ــ استالین، چرچیل و روزولت ــ در تهران به سر میبردند، فقط استالین به دیدار شاه جوان و تازهبرتختنشسته رفته بود و شیرینی این کار استالین از یاد او نرفته بود. البته در ادامه اشاره میکند که استالین و وزیر خارجهاش مولوتوف قصد داشتند با خودمختاری آذربایجان، کل ایران را بولشویستی کنند. اما شاه هیچ اشارهای به وجه تیرۀ استالین نمیکند.
✅از نکات روشنکنندۀ دیگر کتاب این است که شاه الگوی اقتصادی خود را شرح میدهد و پیداست که در پی ترکیبی از کاپیتالیسم و سوسیالیسم است، همان «راه سومی» که رؤیای بسیاری از دولتمران بود، به ویژه در جهان سوم. اما مثل همیشه تأکید بسیار زیادی بر واژۀ «انقلاب» دارد که منظورش انقلابی است که خودش از بالا انجام داده بود: «انقلاب شاه و ملت». پرسش اولیویه وارن هم دقیقاً این است که انقلاب معمولاً از پایین است، اما شاه تأکید دارد آنچه او کرده انقلابی تمامعیار بوده است.
✅مباحثی که در کتاب مطرح میشود بسیار خواندنی و مفید است و فرصت بسیار خوبی به دست میدهد تا در یک منبع بتوان به بسیاری از تصورات شاه پی برد. کتاب را در پیوست میتوانید بخوانید.
@tarikhandishi
✅ @MostafaTajzadeh
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com