قناة

جستاری در مباحث روش‌شناسی

جستاری در مباحث روش‌شناسی
567
عددالاعضاء
802
Links
1,199
Files
143
Videos
681
Photo
وصف القناة
✅ کانالی برای مطالعات و مباحث روش شناختی (با رویکرد تراثی)
Forwarded From یک مشکاتی
#مقاله

«کاربست روش پدیدارشناسی در مطالعات شیعه شناسی غربیان»

دکتر محمدرضا بارانی
دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام

#روش_شناسی
مطالب بیشتر:
🔮https://t.me/joinchat/AAAAAD_rvJDM5LaScuJ7mQ
Forwarded From Hossein Mottaqi
امروز در نوشتاری خواندم: «پروفسور فؤاد سزگین بر 27 زبان خارجی از جمله سریانی، عبری، لاتین، عربی و آلمانى مسلط بود»، حقیقتاً جای این کتابشناسان برجسته و سترگ، همچون استاد سزگین را چه کسانی پر خواهند کرد؟ چقدر باید چرخ دوران بچرخد تا در حوزه «تاریخ علم» (طب، فیزیک، شیمی، نجوم، ریاضیات، مکانیک و...) فردی مانند سزگین تربیت شده و پژوهه های سترگی همچون تاریخ نگارشهای عربی
geschichte des arabischen schrifttums
را پی گرفته و در زبان عربی، فارسی، ترکی و سایر السنه شرقی ادامه دهد؟ حقیقتاً ما در این سالهای اخیر سرمایه های سترگی را در حوزه کتابشناسی از دست دادیم، اساتید برجسته ای نظیر مرحومان عبدالحسین حائری، ایرج افشار، احمد منزوی و.. و اکنون نیز دکتر سزگین، که الحق و الانصاف به خصوص در بازشناسی تاریخ علوم، استادی سترگ و کارستان وی بی نظیر .
کجاست سزگین هایی که همین مسیر را برای زبان فارسی و بازشناسی میراث علمی تولید شده به آن زبان، با همان قالب روش شناسانه اش ادامه دهد؟ آیا کسانی از نسل جوان، خود را برای این عرصه ها آماده کرده اند؟ کجایند صاحب همتان؟ اینبار از کدام سوی درراهند؟
بلاتردید کسانی که میخواهند در مطالعات شرقی، به خصوص تاریخ علم (ساینز) ورودی داشته باشند:
الف) آشنایی و تسلط با حداقل هفت زبان اصلی شرق شناسی (انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، فارسی، ترکی و عبری) یک ضرورت انکار ناپذیر است (در دانشکده شرق شناسی دانشگاه ماینز، دیدم تقریباً همه دانشجویان ارشد هفت زبانه بودند، میگفتند دانشجویان دکتری اینجا، عمدتاً یازده زبانه هستند و این بخشی از سیستم آموزشی آلمان است و جالبه تا یک استاد، یازده - دوازده زبان - عمدتاً شرقی - نداند، نوعاً اجازه ارتقا از دانشیاری به استادی تمام، در دانشکده های شرق‌شناسی آلمان نمیدهند).
ب) آشنایی کامل با منابع اصلی کتابشناسی همچون الفهرست ابن ندیم، کشف الظنون حاجی خلیفه، الذریعه آقابزرگ و فهرست مجدوع و سایر کتابشناسیهای موضوع/شخص/اثر محور و مانند آنها ضرورت دوم این عرصه است.
ج) آشنایی کامل با کتب طبقات و تراجم و شرح احوال بزرگان، به صورت عمومی و تخصصی، همچون طبقات اعلام الشیعه آقا بزرگ، سلم الوصول حاجی خلیفه، اعیان الشیعه علامه امین، ریحانة الادب مدرس تبریزی، وفیات الاعیان صفدی و امثالهم بسیار لازم است.
د) ملاحظه حداقل یک سوم (= ده هزار) فهرستهای نسخ خطی داخلی و خارجی نگارش یافته به زبانهای مختلف یک بایسته اجتناب ناپذیر است و سایر امور تخصصی عرصه های متنوع کودیکولوژی (علم نسخه شناسی)، همچون تصحیح، تجلید، ترمیم، تذهیب و.. که هر یک در جای خود حقیقتاً اقیانوسی ناپیدا کرانه است و عمری دراز می‌خواهد تا کسی بر این حوزه ها اشراف پیدا کند و بتواند نظر دهد،
سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب/ لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن 🙏🌺🙏
Forwarded From Hossein Mottaqi
با توجه به اینکه دکتر بیدکی عزیز فرمودند گویا تک نسخه هست (اگر اشتباه میکنم لطفا اصلاح کنید، هر چند سخن بنده کلی است)، پیش از هر اقدامی در تصحیح، خواندن کامل اثر موضوع تصحیح یک ضرورت اجتناب ناپذیر است، چون حقیقتا کار تصحیح تک نسخه (که نوع منتخَبِ چنین متونی، روش تصحیح قیاسی است) انصافا کار سختی و طاقت فرساست، همانطور که جناب ییلاقی هم اشاره فرمودند، ابتدا ارزش ادبی کار، کارشناسانه بایستی مورد مداقه قرار بگیرد، اساتید فن تصحیح بر این نظرند که در تصحیح قیاسی، مهم بودن یک متن، چه به لحاظ تاریخی، یا ادبی، یا علمی و.. باید احراز و تأیید شود، و شاید به همین دلایل باشد که دانشگاه‌ها به سختی و. ندرت تصحیح متنی تک نسخه را تصویب میکنند، لذا روی این ملاکات ابتدا باید از این امور تایید شود، در هر حال عرض کردم سخنم کلی است، منحصراً ناظر به کار شما نیست و ای بسا کار شما اصلا تک نسخه نباشد، ولی اگر تک نسخه نباشد، نسخ دیگری هم داشته باشد، بحث «تبار شناسی» نسخ پیش میآید که لازم شد ان شاء الله بعداً بیشتر صحبت میکنیم با پوزش🌹🙏
Forwarded From Hossein Mottaqi
با سلام و‌ احترام،
درباره موضوع مطرح شده و‌فهم دقیق مساله و‌محل نزاع، باید اشاره کرد، طبعاً عزیزانی که به صورت فنی و‌علمی و‌ روشمند، دستی در عرصه های متنوع و‌متکثر حوزه نسخ خطی دارند (نه در قالب ورودهای موردی و‌مقطعی)، به‌خوبی‌ مستحضرند، عرصه "تصحیح متون"، آوردگاه دو نگرش کاملا مجزا از یکدیگر است‌و به‌نظر میرسد بدون‌ هیچ تردیدی تا زمانی که جوامع علمی‌ما نگرش‌و‌ رویکرد خود را به صورت دقیقتر و‌فنی‌تر و بلکه شفافتر تبیین، اصلاح‌‌ و‌ تصحیح نکنند، این موضوع تصحیح متون لاینحل، در قالب یک "مساله" باقی خواهد ماند.

الف. در نگرش نخست، نفس محتوا و متن یک اثر، موضوعیت دارد، به این‌معنا که محقق یا مرکزی علمی در صدد احیای یک اثر و‌ نشر محتوای آن است، حال، این متن‌، یا جنبه دینی - مذهبی دارد، یا متنی ادبی - علمی است‌ که به زعم هر دوی آنان، نشر آن‌ متن، میتواند یکی از عرصه های دین یا دانش، یا هر دو را توسعه و‌ بهبود بخشد. روی همین مبنا، عمده ارتکاز و‌ تبادر ذهنی ما مسلمانان و‌ بلکه ایرانیان همین قالب‌ معهود است و‌ قاعدتاً بهره مندی از انواع روشهای علمی تصحیح، صرفاً جنبه طریقیت داشته و بلکه امری کاملاً تشریفاتی دارد، چه، آنچه در نگره این عزیزان، اهمیت بنیادی دارد، "برآیند‌" کار، که احیای یک متن، زنده کردن یک دانشمند و عرضه آن به جامعه دینی و‌ علمی است. لذا از همین باب است که محقق هر نوع تصرفی را در متن بر خود محفوظ میدارد، تا به تعبیر خود حضرات، یک متن "صحیح" و "سالم" به دست خواننده دهد و‌تا جایی‌که مقدور است، مصحح محترم بر خود اجازه میدهد، برداشتها، دریافتها و‌حتی اشتباهات مسلم دینی، مذهبی، یا ضعفهای ادبی و ... پدیدآور را به زعم با تصرفات خود، تصحیح و‌ اصلاح میکنند (پروژه قدیس سازی از پدیدآور اثر که هیچ خطایی نباید داشته باشد)، چون هدف از تصحیح متن در نگاه این گرامیان، "تصحیح متن" (ارائه متنی عاری از هرگونه خطا) است! چه، نگره محقق ما، تماماً از نوع "ارزشی" است.

ب. در نگرش دوم، صرف نظر از موضوع متن (که هر چه میتواند باشد و‌محقق تقریباً نسبت به موضوع بی طرف و‌ خنثی است)، نفسِ عملیات، فرایند علمی تصحیح و‌ تحقیق یک‌متن مطلوبیت و‌ موضوعیت دارد و‌ به دگر تعبیر، چگونگی و‌ چرایی خود این مجموعه "روشها"، عملیات و حرکات علمی، برای محقق یا مرکزی علمی، اساساً موضوعیت دارد و‌ متن اثر (گرچه به نحو‌ اجمال همواره اهمیت دارد) خیلی امری زیربنایی و‌‌ موضوعی بنیادی نیست و در این فرایند، آنچه موضوع داوریهای علمی است، چگونگی، چرایی، سطح بهره مندی و‌ توانمندی محقق در بهره‌گیری از انواع روشهای تصحیح متون است (ثبوتاً و‌ اثباتاً) و‌ در یک کلام، دقیقاً، آنچه در دانشگاههای دنیا،‌ اصل و‌ اساس است در این ساحه، نفس فرایند علمی تصحیح‌ متون است و‌ در ارزیابیها، موضوع آن متن، در درجات نازلتری قرار دارند‌و‌ جالب است، بدانیم، یکی از اساتید دانشکده شرق شناسی دانشگاه زوریخ، در سوئیس، میفرمودند، ما در دوره ای، برای دانشجویان خود، بررسی تطبیقی متون چند تصحیحه از یک اثر را در قالب دو واحد گذاشتیم تا دانشجویان با روشها و قالبها و‌فرایندهای متنوع تصحیح‌متون کهن آشناتر شوند، تا اندکی از دور، با سطح توانایی علمی، میزان توانمندی، و قدرت علمی یک "مصحح"، و چگونگی بهره مندی یک "محقق" از روشهای تصحیح متن، در فرایند تصحیح یک‌متن‌کهن، به نحو تئوریک آشنا شده و‌ قبل از ورود عملی به این ساحه بسیار سنگین و خطیر، از دور مدتی، نقطه نقطه حرکات مهره ها و علمیات فرهیختگان این آوردگاه سترگ شطرنج اندیشه را به نظاره بنشینند! به خصوص با این‌موضوع مهم، به نحو دقیقتری آشنا میشود اینکه "روش تصحیح"، چندان امری "انتخابی" (تعیینی) نیست، بلکه، امری "انتصابی" (تعیّنی) است، یعنی، این کیفیت‌ فیزیکی و چگونگی متن است که "روش تصحیح" را تعیین‌میکند، برای مثال وقتی، نسخه شما تک نسخه (به شرط یأس کامل از وجود نسخه ای دیگر ولو به شکل بازسازی و‌استخراج از متون‌دیگر) باشد، روش تصحیح قیاسی، امری تعیّنی است.

حال برگردیم به ما نحن فیه، سخن دقیقا اینجاست، در دانشگاههای ما، کدامیک مد نظر متولیان امر است؟ نگره نخست یا دوم؟ یا ملغمه ای از هر دو؟! اساتید بزرگواری که درصدد تصویب و‌ تایید، یا حتی رد این پروپوزالها هستند، به طور طبیعی، ارتکاز ذهنیشان از تصحیح متن، طبعاً همین‌نگره التقاطی (قالب و‌ محتوا) است و‌ مطمئنا تا سالیان درازی، نمیتوانیم به این آسانی، ذهنیت اساتید و‌ حتی دانشجویان و‌ در یک‌کلام ارتکاز و ذهنی جامعه مصححان را تغییر داده و تفکیک‌ کنیم، لذا را به‌‌ناچار باید همین‌نگاه التقاطی را اندکی نظم داده و‌ اگر مقدور باشد با مشورت‌ و‌ نظر کارشناسانه بزرگان این ساحه خطیر، روشمند سازیم.
روی این‌ مبنا، این‌کمینه، به عنوان کوچکترین عضو این‌ جامعه پژوهشی، متواضعانه، عرض‌ میکنیم، اگر بناست‌، این تصحیح متن، با تاکید بر محتوا
Forwarded From Hossein Mottaqi
(نگره‌ نخست)، کاری دانشگاهی تلقی‌ گردد (باید توجه داشت در مجامع علمی غربی، تصحیح متن بیشتر با نگره دوم قابل پذیرش است، چه، دانشگاهها بیشتر برای آموزش روشهای علمی بنیانگذاری میشوند لاغیر)، لاجرم، این عرصه و‌سطح‌کار، فقط و‌ فقط، مناسب پایان‌نامه کارشناسی ارشد است و‌ نه بیشتر و به دگر تعبیر، انتظار بیشتر از دانشجو در این‌ مرحله (مانند انتظارات روشیِ مطرح در نگره‌ دوم)، منصفانه نیست، و‌ مباحث روشی، اختصاصاً متعلق به دوره دکتری است. روی این‌مبنا، از آنجا‌که دانشجوی ارشد، برای نخستین بار، با وادی نسخ خطی و‌مشخصاً "تصحیح متن" آشنا میشود، به نظر میرسد، "اصل" در داوریها و‌ ارزیابیها، در پایان‌نامه‌ کارشناسی ارشد، ناگزیر بایستی تاکید بر "متن و‌ محتوای اثر"، باشد و‌ نه "روش"، هر چند به طور ضمنی مانعی ندارد، به اجمال به قالبها و‌ روشها‌ نیز پرداخته شود ولی اصل نیست، اما در دکتری، از آنجا که دانشجو پیشتر در مراحل پایین‌تر با تصحیح متن آشنایی کامل یافته است (تحقیقاً دانشجوی دکتری که کار تصحیح انجام نداده و‌ با آن ابداً آشنا نیست، تصویب این کار علمی تصحیح، چندان منطقی به نطر نمیرسد)، در رساله‌ دکتری، اگر چه‌متن به صورتی روشمند تصحیح‌میشود، ولی طبق تعاریف علمی، در کنار تصحیح متن و نیز تحلیل محتوا (مقدمه رساله دکتری با موضوع تصحیح متن، آوردگاه علمی دانشجوست که شاید ۵۰٪ وزن کار او‌ را شامل شود)، بایستی تمام‌ توان علمی خویش را در "روش" مصروف سازد، چه، به تعبیر و‌ تاکید اساتید معزز، مهمترین درسی که باید در دوره دکتری فراگرفت "روش شناسی" است‌‌ و اساسی ترین رسالت دانشگاهها نیز آموزش و پژوهش (= تثبیت آموزش) با‌محوریت همین روشهاست.
دامن‌سخن را کوتاه کنیم، غرض از این‌تطویلات این بود که هم بدانیم، در دانشگاههای ما، نگاهها به سمت موضوع "تصحیح‌متون" چقدر نادقیق و‌ ناصحیح است‌ و‌ هم‌ اینکه، در کنار آن، هدف از تصحیح متون، چگونگی و‌ حتی چرایی رد و‌ تصویب آن‌ نیز در این‌ مراکز علمی، در هاله ای از ابهام وجود دارد، چه، جملگی، از طیف نگرش‌ متنوع اساتید بر موضوع نسخ خطی و‌تصحیح‌متون ناشی میگردد، و‌ فراوان دیده ایم، در نظرگاه برخی از اساتید، "تصحیح متن"، پایین ترین و‌ راحت ترین موضوع پایان‌نامه، که کاری ندارد، دو‌نسخه از یک اثر، را انتخاب کرده، با پرداخت وجهی از‌ دو کتابخانه میگیرید و‌ یکی که خوش خط است اصل قرار داده و تایپ‌ میکنید و‌ سپس با نسخه‌ دیگر تطبیق داده و‌ اختلافات‌‌ دو نسخه را هم‌، با فرایند آسانی، در پاورقی ذکر میکنید و همراه یک‌مقدمه و‌خلاص و‌ بعدش هم راحت دفاع میکنی و تمام، راحت راحت، و خودتو دیگه ابدا درگیر موضوعات تحلیلی و‌ تطبیقی و این‌ مزخرفات نکن!!!
به‌ نظر میرسد تا زمانیکه انجام کار پژوهشی با‌ فرمت نسخ خطی و‌ نیز امر بسیار سنگین و‌ بسیار خطیر تصحیح‌متن، در اندیشه این بزرگواران، در چنین‌ جایگاه نازلی قرار دارد، بعید به نظر میرسد بتوان سطح‌کار واقعی کار را نشان داد، متواضعانه، عرض کردیم تغییر ذهنیتهای اساتیدمان،‌حقیقتاً کار میبرد و‌ بایستی سالیان طولانی، روشمندانه، در جا انداختن جایگاه‌ خطیر این‌ موضوعات‌ کار فرهنگی شود تا نهادینه شود، در غیر این صورت، همین‌ نگاه ضعیف و‌ پایین به حوزه تصحیح متن در مجامع علمی با قوت و‌ قدرت، تا سالیان درازی، پیش خواهد رفت، با پوزش فراوان💐
Forwarded From مطالعات میان رشته ای: منبع شناسی، روش شناسی، آسیب شناسی
جدیدترین شماره فصلنامه «مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی»
دوره 10، شماره 2 - شماره پیاپی 38، بهار 1397
@interdisciplinarity

1- استعاره و میان‌رشتگی؛ بیان موارد کاربستِ استعاره‌ها در پژوهش میان‌رشته‌ای - قاسم درزی

2- بررسی و تحلیل انگیزه‌ها، میزان، و عوامل تأثیرگذار بر استفادۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی از شبکه‌های اجتماعی علمی در دانشگاه تبریز - رسول زوارقی؛ افشین حمدی‌پور؛ فیروزه قاسمی زاده

3- ضرورت توجه به «بین رشته‌ای‌‌ها» در نظام‌های رده‌بندی علم و منابع کتابخانه‌ای: گذر از منطق کلاسیک به سوی منطق فازی - مظفر چشمه سهرابی؛ فاطمه زرمهر

4- میدان آموزش به‌مثابه وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا: مورد مطالعه، تحلیل جایگاه میدان آموزش ایران در میدان قدرت - فردین محمدی؛ محسن نوغانی؛ مهدی کرمانی؛ کمال خالق‌پناه

5- ارزیابی دوگانه‌های علوم سخت/نرم و رشته/میان‌رشته‌ای براساس عنوان مقالات علمی‌ـ‌پژوهشی فارسی و آی‌اس‌آی انگلیسی - علی رضاقلی‌فامیان

6- مقایسه طرز تلقی استادان دوره های زبان انگلیسی تخصصی و عمومی از دانش و مهارت های خود در دو سیستم آموزشی از راه دور و حضوری - راضیه ربانی یکتا

7- چاررچوب سیاست فرهنگی بین‌المللی‌شدن آموزش عالی در ایران؛ پژوهشی آمیخته - محمد نیک بین؛ غلامرضا ذاکرصالحی؛ رضا ماحوزی

اصل فایل مقالات را میتوانید از لینک زیر دانلود بفرمایید:
http://www.isih.ir/

https://t.me/interdisciplinarity
Forwarded From Hossein Mottaqi
در تایید این نگاه منشوری، باید عرض کنم، شاید سال 75 بود نسخه ای نسبتا کهن از قرن هشتم را در مکتبه مرعشیه، معرفی میکردم، از کل کتاب (جزئیاتش خاطرم نیست)، نیم صفحه ای، منظوم بود، خاطرم هست، یکی از اساتید دانشگاه ماینز، رساله هابیلاتسیون (تز دانشیاری به استادی که در ایران مرسوم نیست) خود را روی این متن قرار داده بود، اینکه ایشان چطور، از نیم صفحه شعر، توانسته بودند 180 صفحه مطلب استخراج کنند و با درجه عالی در دانشگاه اوپسالا دفاع کنند، حیرت این کمینه را بر انگیخته بود، اینکه یکبار این اشعار را از منظر لغت شناسی، یکبار از بعد تحلیل لهجه، بخش دیگری از بعد تطبیقی با لهجه دیگر و بخشی به اصطلاح از منظر لینگوئستیک و یکبار از بعد معنایی و بار دیگر از بعد سبک و عروض و آکسانت و ابعاد دیگر، مورد بررسی قرار داده بود! سخن دقیقا در این است که آنان چه آموزشهای دیده اند، چه اساتیدی داشته اند، که با استفاده از آن روشها و نگاهها، از نیم صفحه یک پایان نامه در چنین سطحی استخراج میکنند، اما امروزه دانشجوی ما با دسترسی به متن کامل نزدیک به دویست هزار نسخه خطی از طریق نت، همچنان سردرگم انتخاب موضوع و روش کار است؟! حقیقتا اگر این نگاه منشوری ابتدا فهم، سپس ابعاد آن آموزش داده میشد و عمیقا در ذهن و جان دانشجو نهادینه میشد، به تحقیق وضعیت علمی امروز ما چنین نبود، آری بدون تردید آنچه ضرورت امروز مجامع علمی ماست تئوریزه کردن همین نگاه منشوری به متون است، بدون شبهه، متون ما مشابه نفت خام، است، اگر تکنولوژی پتروشیمی کشور ما بالا باشد، تنوع مواد مستخرجه بیشتر خواهد بود ولی اگر پایین باشد ناچار تن به خام فروشی خواهیم داد! و از دهها طیف مستخرجات علمی نسخ خطی، از آن منابع غنی و سرشار،
تنها و تنها «تصحیح» را خواهیم فهمید! در صورتی که نسخ خطی، در هیأت و محتوا، با تجزیه و تحلیل گونه شناسانه و روش شناسانه مواد درون متنی یا برون متنی، از ابعاد گوناگون، حرفهای زیادی برای گفتن دارند، ولی همه اینها، مشروط به داشتن نگاه منشوری است! طبعا این متون نیز به سان نفت خام، ظرفیت و قابلیت پتروشیمی علمی فوق العاده متنوع و عمیقی دارند، اما چه میشود کرد، وقتی نمره نگاه منشوری دانش پژوهان ما، ضعیف است، وقتی نفس فناوری علمی ما، لااقل نسبت به متون کهن، در چنین سطح نازلی قرار دارد، میتوان امیدوار به چیزهای دیگر، همچون تبدیل فرمت داده های ناب و غنی نسخ خطی (مانند متون پزشکی) به فرمتهای امروزی و استفاده نو از آن داده های کهن، بود؟ با پوزش از تطویل🙏🌷
پادکست:
روش تدوین پایان نامه و رساله (۱)
اولین جلسه دورهمی علمی کتابداران استان قم
@dorehami_ketabdaran
پادکست:
روش تدوین پایان نامه و رساله (2)
دومین جلسه دورهمی علمی کتابداران استان قم
@dorehami_ketabdaran
پادکست:
روش تدوین پایان نامه و رساله (4)
چهارمین جلسه دورهمی علمی کتابداران استان قم
@dorehami_ketabdaran