همه این مواریث کهن، نظر به جنبهها و ظرفیتهای پژوهشی، عمدتا به سه دسته سرچشمههای اولیه (sources) و ثانویه (reseources) و مطالعات (studies) تقسیم میشوند، همچون یک تکه سنگ فسیل یا یک قطعه سفال. طبعا منابع اولیه بهترین مواد برای پژوهشهای بنیادی، نیز منابع ثانویه برای پژوهشهای سطوح نازلتر و در نهایت منابع مطالعاتی که جنبه تاییدی دارند و منطقا و اصولا نمیتوانند به هیچ روی در مطالعات و پژوهشها مورد استفاده و استناد قرار بگیرند، چون تحصیل حاصل است!
با این توضیحات، از منظر دیگری این مواد تراثی کهن، اگر دارای نوشتهای به یکی از زبانهای باستانی بوده باشند، جزو "میراث مکتوب" خواهند بود، مانند یک نسخه خطی، یک برگ سند، سنگنوشته یا کتیبه و یا هر نوشتهای که روی یک شی سخت مانند سنگ، سفال یا کاسه و مانند آن باشد یا روی شی نرم همچون پوست حیوانی و پاپیروس و مشابه آن و در غیر این صورت جزو مواریث غیر مکتوب (صامت)، همچون یک بت سنگی کوچک یا یک قطعه سنگ فسیل حیوانی یا گیاهی!
بنا بر این توضیحات، روشن میشود، یک قطعه چرم/پوستنوشته، آیا جزو مواریث کهنمکتوب ما محسوب میشود یا خیر؟ موفق و موید💐