قناة

جستاری در مباحث روش‌شناسی

جستاری در مباحث روش‌شناسی
567
عددالاعضاء
802
Links
1,199
Files
143
Videos
681
Photo
وصف القناة
✅ کانالی برای مطالعات و مباحث روش شناختی (با رویکرد تراثی)
Forwarded From کتابخانه ایران شناسی
چکیده نویسی، مفاهیم و روشها. ترجمه و نگارش محمدنقی مهدوی. تهران: مرکز اسناد و مدارک علمی ایران، 1367.
Forwarded From کتابخانه ایران شناسی
Forwarded From كتب
Forwarded From مخزن کتاب های pdf ادبی
🔴 چند اصطلاح رایج در مجلات علمی که باید بدانید!

🔵 ضریب تأثیر (Impact Factor):
شاخص ضریب تأثیر نشان می دهد که مقالات یک مجله به صورت متوسط چه میزان در شکل گیری مقالات علمی دیگر موثر هستند. به صورت تقریبی، اگر ضریب تاثیر یک مجله عدد ۲ باشد، یعنی اینکه هر مقاله این مجله، در شکل گیری ۲ مقاله علمی دیگر موثر است.

🔵 مردود شدن (Desk Rejection):
اول از همه یک مقاله توسط سردبیر مجله مورد بررسی قرار می گیرد. سردبیر دو مسأله مهم را چک می کند: ۱) آیا مقاله به موضوعات مورد توجه مجله مرتبط است؟ ۲) آیا مقاله از حداقل های کیفیتی لازم برای بررسی شدن توسط داورها برخوردار است؟ اگر پاسخ هر کدام از این سوالات منفی باشد، مقاله ی ما توسط سردبیر مردود یا اصطلاحا Desk Reject می شود.

🔵 کاور لتر (Cover Letter):
نامه ایست که به مقاله پیوست می شود و هدف از آن دادن یک توضیح مختصر اما جامع راجع به کار انجام شده است.

🔵 جلد (Volume):
مثلا اگر عدد ۱۸ بود، نشان دهنده ی ولیوم یا دوره یا جلد است. در بیشتر مجلات هر ساله فقط یک جلد چاپ می کنند، ولی برخی مجلات چندین جلد در یک سال چاپ می کنند که چندان مرسوم نیست و در مورد مجلات کمی دیده می شود.

🔵 شماره مجله (Issue):
معمولا مجلات در هر سال چندین شماره را چاپ می کنند که بسته به مجله این شماره ها از ۲ تا حتی در برخی مجلات ۳۴ ایشو است. البته تعداد مرسوم ایشو در مجلات ۴ ایشو یا ۶ ایشو است که به ترتیب فصلنامه یا دوماه نامه نامیده می شوند.

🔵 شماره سریال (ISSN):
سریال نامبر ISSN مخفف عبارت International Standard Serial Number است. ISSN شامل هشت حرف است و برای هر مجله مختص آن مجله است. برخی مجلات دارای دو ISSN هستند که یک ISSN مربوط به نسخه الکترونیکی آن و ISSN دیگر مربوط به نسخه هارد کپی آن است که البته نسخه هارد کپی معتبرتر است و در منابع علمی اگر بنا باشد که یک ISSN ذکر شود، ISSN هارد کپی ذکر می شود.

🔵 سند دیجیتالی (DOI):
سند دیجیتالی DOI مخفف عبارت digital object identifier است که این عدد نشان دهنده ی یک سند دیجیتالی است که به صورت آنلاین در اینترنت قرار گرفته است. معمولا مجلات معتبر قبل از چاپ رسمی مقاله در قالب جلد و شماره، مقاله را به صورت آنلاین بدون شماره جلد و شماره صفحه قرار می دهند.

🔵 دست نویس (manuscript):
دست نویس همان مقاله شما است که هنوز در جایی مورد چاپ قرار نگرفته است. وقتی مقاله یا دست نویس شما مورد داوری قرار گرفته و چاپ شد می توان به آن paper یا article گفت.

🔵 شماره دست نویس ارسالی (manuscript NO):
وقتی شما مقاله خود را به ژورنال سابمیت می کنید، کدی به مقاله ی شما اختصاص می یابد و جهت پیگیری های بعدی قبل از هر چیز باید این کد یا شناسنامه مقاله را گزارش کنید.

🔵 داوری کردن (Refereeing):
در این مرحله مقاله شما توسط داور (referee) یا داوران مورد داوری قرار می گیرد. این اصطلاح در برخی از ژورنال ها معادل همان Review یا بررسی کردن است.

🔵 ایراد گرفتن (Revise):
این اصطلاح بر دونوع است! مینور ریوایز (Minor Revise) و ماژور ریوایز (Major Revise). مینور یعنی زیاد ایراد نگرفتن از مقاله‌ و ماژور یعنی زیاد ایراد گرفتن! در ماژور ریوایز یا اصلاحات اساسی ممکن است مقاله شما بعد از اصلاحات مجددا به داور جهت تایید اصلاحات صورت گرفته ارسال گردد. ولی در مینور ریوایز معمولا اصلاحات توسط مدیر یا کارشناس اجرایی مورد بررسی قرار می گیرد.

🔵 رسابمیت (Resubmit):
این اصطلاح در واقع همان ریواز است، وقتی مقاله ی شما بسیار ایراد داشته باشد! با این تفاوت که وقتی شما مقاله تان ریواز می خورد (حالا چه مینور و چه ماژور) بعد از اینکه ایرادات را رفع کردید، دیگر مقاله شما برای داوری مجدد ارسال نمی شود اما وقتی که مقاله شما رسابمیت می خورد، باید ایرادات را رفع کنید و مقاله را دوباره بفرستید و این یعنی اینکه مقاله شما بار دیگر باید کاملا و دقیق داوری بشود.

🔵 پذیرش (Accept):
به این معنی است که مقاله تان پذیرفته شده، البته کار شما اینجا تمام نمی شود. ممکن است ژورنال پاراف (proof) مقاله را از شما بخواهد، یعنی بعد از قالب بندی و قبل از چاپ جهت تایید نهایی مشخصات، مقاله به شما مجددا توسط ژورنال ارسال می گردد.

.@pdf_kotob_e_adabi
Forwarded From unknown
Forwarded From Hossein Mottaqi
با سلام و احترام، شاید ارائهء گزارشی از روند طریقت علویت در آناتولی خالی از لطف نباشد، با این توضیح که این آگاهی مبتنی بر یافته‌های راقم بر پایهء اسناد کهن و نسخ خطی است و طبعاً برخی مطالبی که مطرح می‌شود، نیازمند مطالعات و تحقیقات بیشتر است، ان شاء الله دوستان عزیز در گروه منتدی از نقطه نظرات صائب خود، بی‌نصیب نگذارند، با سپاس🙏🌺🙏
عرض شود، علویان آناتولی در میانهء قرن هفتم هجری، یعنی اواخر دورهء سلجوقیان آناتولی و آسیای صغیر، همزمان با تشکیل امپراتوری عثمانی با ریشهء تصوف سکریونِ خراسان بزرگ (در امتداد مشرب تسنن صوفیانهء متسامحانهء کسانی همچون خواجه یوسف همدانی و خواجه احمد یسوی)، تحت رهبری حاجی بکتاش ولی (= سید محمد نیشابوری خراسانی گویا از سادات رضوی)، به تدریج با دو مشربِ نه چندان دور از یکدیگر، یعنی قزلباشی (= اکثریت لایه‌های زیرین اجتماعیِ تحت ظلم عثمانیِ وابسته به درگاه شیخ صفی اردبیلی، که بخش عظیمی از آنها بعدها با کوچ تاریخی به ایران، شاه اسماعیل را، تمام قامت، در تشکیل دولت علوی - شیعی صفوی همراهی کردند) و بکتاشی (= اقلیت متنفذ در حاکمیت عثمانی، بخش قابل توجهی هم از آنان با عنوان ینی‌چری/گارد شاهنشاهی، که بعدها در جنگ چالدران، تحت زعامت یاووز سلیم، به مصاف شاه اسماعیل رفتند) متاثر از باورها و سنت‌های نهادینه شده در میان ترکان آسیای مرکزی (پیش از مهاجرت)، همچون شَمَنیزم (با ریشه‌های بودایی و مانوی) و نیز تاثیر پذیری تدریجی از اندیشه‌های باطنی‌گری متشیعانهء اشراب شده در باورهای مردمانِ آناتولی (پس از مهاجرت ترکان)، همچون علویت نصیری در جنوب آناتولی (سوریهء امروزی) و اسماعیلیه و دروزیه در بطن آناتولی (همچون شهر سیواس) و بالمآل تحت تاثیر شدید باورها و سنت‌های مسیحیان ارتودکسی (بیشتر شاخهء نسطوریه) به تدریج در آناتولی شکل گرفت و علی رغم باور و اندیشهء علویتِ متسنّانه و متصوفانهء اولیه، شرایط و عوامل متعددی، به آرامی، بسیاری از باورها و آموزه‌های شیعی (بیشتر غالیانه) وارد علویت آناتولی گردید.
از طرف دیگر در ایران، در میانهء قرن هشتم هجری، اندیشهء حروفی، به رهبری فضل الله نعیمی استرآبادی، متاثر از باورهای شیعی غالیانه متصوفانه و احتمالا با ریشهء اسماعیلیه نزاریه هفت امامی (که ابتدا با هدف مبارزهء سیاسی با اشغالگرانِ تیموری، شکل گرفته بود، ولی به تدریج صبغهء مذهبی و تشکیلاتی پیدا کرد)، حروفیان به شدت و بدون هیچ مسامحه‌ای توسط تیمور و پس از مرگ وی در حدود ۸۰۷ق توسط فرزندش شاهرخ سرکوب می‌شد، چنانکه تا سال ۸۲۰ق بسیاری از حروفیان همچون فضل الله نعیمی و نسیمی و .. به طرز فجیعی به قتل رسیدند، اما تشکیلات حروفیه توسط کسانی مانند دختر فضل الله همچنان به صورت زیرزمینی فعال بود. البته این وضعیت سرکوب تا زمان ترور نافرجام شاهرخ (گویا ۸۴۰ق) توسط احمد لُر حروفی ادامه داشت، تا اینکه پس از آن واقعه، قلع و قمع حروفیان، شدت گرفت و حروفیان به جهت امنیت، ناچار به مهاجرت مخفیانه به آناتولی شدند و به جهت مشترکات زیادی که حروفیان با علویان آناتولی در باورها و اندیشه داشتند و نیز در اثر تبلیغ کسانی همچون سید اعلی اصفهانی حروفی (در خفا و به دور از چشم عثمانیان)، به سرعت آثار فارسی حروفیان، همچون جاودان نامه، جهت استفادهء علویان آناتولی از محتوای آن متون نسبتاً غامض، به همت ابن ملک (فرشته‌ اوغلی) و دیگران به ترکی عثمانی ترجمه شد.
نیمهء قرن نهم هجری را باید قرن آشنایی و تاثیرات عمیق حروفیه بر علویت آناتولی دانست و شاید به جرات بتوان گفت، بیشترین ورود عناصر شیعی در اندیشهء علویان (بیشتر با کارکرد سیاسی، همچون مفاهیم مرتبط با حادثهء جانسوز کربلا، با هدف مبارزه با دستگاه عثمانی که علویان را به جهت باورهای آنان رسما به سان برده گرفته بودند) متعلق به همین دوره است و شاید فردی توانا، بتواند در یک پژوههء ارزنده‌ای، "ریشه‌های عمیق تاثیرات باورهای مبارزاتی حروفیه را در علویان، در ایجاد تحرک و تشکیل هسته‌های مبارزاتی علویان آناتولی در همراهی شاه اسماعیل و شکل گیری دولت صفویه" به تصویر بکشد.
به هر تقدیر، در اسناد و متون کهن علویان، پیش از حضور حروفیه در آناتولی، مفاهیم و عناصر سیاسی، همچون موضوع کربلا (نماد و عنصر برجستهء شیعی) تقریباً بسیار کمرنگ است. البته ناگفته نماند، در اواخر قرن ۹ و اوایل قرن ۱۰ هجری، همزمان با تشکیل دولت علوی - شیعی صفوی، در اندیشهء علویتِ بکتاشی، ما با دومین تزریق گستردهء اندیشه، عناصر و مفاهیم شیعی (به انضمام مجموعه‌ای از عناصر نصرانیت) مواجهیم که بسیار هوشمندانه، در مقطعی بسیار حساس، توسط دومین شخصیت برجسته‌ء علویان پس از حاجی بکتاش ولی، یعنی پیرثانی، بالیم سلطانِ پرورش یافته در دامنِ مادری نصرانی صورت گرفت که به گمان راقم، با هدفی کاملاً سیاسی و گویا با هدفِ گرفتن حربه از دست دشمن (صفویه) بوده است، مانند همین حربه که
Forwarded From Hossein Mottaqi
امروزه در برخی امور از سوی اردوغان دنبال می‌شود (به عنوان نمونه، برگزاری مراسم عاشورا، که همواره ابزار و مشخصه و مانور شیعه در ترکیه بود، از حدود سال ۲۰۱۰م، به دستور وی و حمایت سازمان دیانت، رسما در مساجد و جامعات سراسر کشور برگزار می‌شود)!
به هر تقدیر، علویان آناتولی (= قزلباشان) با هزار آرزو و امید، همزمان یا پس از روی کار آمدنِ صفویان در ایران و تشکیلِ دولت علوی - شیعی (۹۰۶ق)، به تدریج، به صورت مهاجرت گروهی یا فردی، به ایران آمدند و دولتِ نوپای شاه اسماعیل علوی قزلباش (نماد و شخصیت شاخص بارگاه شیخ صفی) را در تمامی ابعاد، جانانه یاری رساندند، هر چند پس از مرگ نابهنگام او در سال ۹۳۰ق، و با حضور تدریجی عالمانی همچون محقق کرکی و چرخش تدریجی صفویه از "علویت قزلباشی شاه اسماعیلی" به "تشیع فقاهتی شاه طهماسبی"، به تدریج، خودِ قزلباشان هم، از نقاط کلیدی قدرت، کنار نهاده شدند و همانها که برای تشکیل یک دولتِ علوی محض، در کنار شاه اسماعیل جوان، سال‌ها، رشادت‌ها و جانفشانی‌ها کرده بودند، اینک به تدریج، با حذف تدریجی آنان از قدرت، به اپوزیسیون مخالف حاکمیت رانده شدند. البته در این دوره، اقداماتی نیز علیه تشیع به آنان نسبت داده شده که محل تامل، تحقیق و بررسی عمیق‌تر است، چنانچه در برخی مصادر آمده که در سال ۹۳۹ یا ۹۴۰ق محقق کرکی (روند تغییرات راهبردی در حاکمیت با اقدامات وی شروع شد) را قزلباشان به شهادت رساندند!
این وضع ناپایدار در ساختار حکومت دوام داشت تا سال ۹۶۵ق با قرارداد صلح آماسیه بین ایران و عثمانی، تقریباً تمام امیدهای علویان بر باد رفت و قزلباشان علویِ وفادار به آرمان‌های علوی‌گریِ شاه اسماعیل صفوی، - که حاضر به پذیرش این چرخش بزرگ و تغییر بنیادی، یعنی جایگزینی تشیع فقاهتی به جای علویت قزلباشی نشده بودند -، رسماً به جبههء رادیکالیسم گرائیدند و عملاً همسو با دشمنان صفویه (= خط سوم)، به صف مبارزان مخفی با دولت صفوی شیعی پیوستند و این وضع دوام داشت تا زمان شاه عباس اول، پس از انتقال مرکز قدرت از قزوین به اصفهان (حدود ۱۰۰۶ق) از سوی وی، او در کنار محو نقطویان، همچنین بازماندهء قزلباشان علوی را هم قلع و قمع نموده و برای همیشه به حضور صد سالهء آنان در دربار و دستگاه صفویه خاتمه داد و تمامی قبایلی را هم که برای یاری شاه اسماعیل، از آناتولی به ایران آمده بودند، همچون قبایل بزرگ شاملو، افشار، استاجلو و .. را با هدف عدم‌تبانی احتمالی و .. قطعه قطعه کرده و هر یک را در گوشه‌ای از کشور جای داد و سایر قزلباشان نیز به ناچار به تدریج دوران دست از علوی‌گری شسته و یا به ناچار، به تدریج به پذیرش تشیع فقاهتی گردن نهادند. با این حال برخی باورها، سنت‌ها، مفاهیم و واژگان جاری در اندیشه‌ء علوی‌گری در تشیع برجای ماند و شاید محققی توانمند بتواند روزی، برخی از آنها در پژوهه‌ای نشان دهد.
ناگفته نماند، در آن طرف نیز، در عثمانی، سلطان سلیم، در سال ۹۲۱ق پس از پیروزی در چالدران بر شاه اسماعیل صفوی، با بهره‌گیری هوشمندانه از شاخهء دیگر علویان، یعنی گارد شاهنشاهی (ینی‌چری علوی بکتاشی)، بازمانده علویان قزلباشی در آناتولی را که ۱۵ سال قبل شاه اسماعیل جوان را در به قدرت رساندن و تشکیل دولت صفوی، یاری رسانده بودند، به طرز دهشتناکی، قلع و قمع نموده و گفته شده (بدلیسی در هشت بهشت) بیش از ۴۰ هزار نفر را کشت و ده‌ها هزار نفر را هم به مناطق دور دست، همچون حوزهء بالکان تبعید نمود و سپس به جهت ملاحظات سیاسی، هوشمندانه، به تعدیل ینی‌چریان علوی بکتاشی حاضر در دربار عثمانی پرداخت و بخش قابل توجهی از آنان را از حضور در عالی باب، تصفیه نمود و سپس عازم فتح مصر شد. از این تاریخ به بعد، پس از نابودی و محو جریان تودهء قزلباش (یعنی اکثریت روستایی ناراضی مورد ظلم همیشگیِ حاکمیت سنی عثمانی) در آناتولی، تقریباً علویت در عثمانی تنها با بکتاشیه (جریان علوی کاملاً محافظه‌کار و همراه حاکمیت) شناخته می‌شد. البته باید افزود که علویان بکتاشی و خانقاه‌هایشان نیز، کجدار و مریز به جهت تعامل سازنده و محافظه‌کارانه با حاکمیت، تا زمان سلطان محمودخان ثانی در سال ۱۲۳۵ق برقرار بود، تا اینکه در زمان وی کلهم اجمعین همان حداقل‌ها نیز برچیده شدند و خانقاه‌های آنان نیز به نقشبندیه داده شد!
این وضع دوام داشت تا ظهور کمال پاشا آتاتورک (گفته شده وی از اهالی تسالونیک و علوی بکتاشی بود) که در سال ۱۹۲۳ به امپراتوری عثمانی خاتمه داد!
نکته‌ای که بسیار حائز اهمیت است و شایسته است بیشتر کار شود، اینکه، علویان در اثر دوری از مراکز و منابع اصیل شیعی، به تدریج از اصل خویش (امامیه) دور مانده‌اند، بررسی‌های عمیق در میان اسناد کهن و نسخ خطی، تقریباً خلاف این ادعا را ثابت می‌کند (حداقل اسناد موجود چنین پیامی دارند)، بلکه اتفاقاً، آنان به تدریج از اصل خویش (تسنن حنفی ماتریدی صوفیانه مبتنی بر یسویه) دور شده و با
Forwarded From Hossein Mottaqi
آشنایی تدریجی با عناصر و مفاهیم شیعی (برخی غالیانه) همراه عناصری از باطنی‌گری (اسماعیلیه و حروفیه) و نصرانیتِ نسطوری نهادینه شده در باورها و سنت‌های مردمان آناتولی، طی حدود سیصد سال (قرون ۸ تا ۱۰ هجری) تاثیر پذیرفته‌اند و اتفاقاً دولت کنونی ترکیه و سازمان دیانت نیز، به شدت در حال اقناع علویان و برگرداندن آنان به اصل خویش‌اند!
با پوزش از تطویل ارادتمند💐
Forwarded From کتابخانه ایران شناسی
روش های پژوهش در تاریخ. زیر نظر شارل ساماران. ترجمه ابوالقاسم بیگناه [و دیگران]. مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت فرهنگی ،1371- 1370، 4 جلد.
Forwarded From کتابخانه ایران شناسی