قناة

جستاری در مباحث روش‌شناسی

جستاری در مباحث روش‌شناسی
567
عددالاعضاء
802
Links
1,199
Files
143
Videos
681
Photo
وصف القناة
✅ کانالی برای مطالعات و مباحث روش شناختی (با رویکرد تراثی)
Forwarded From Hossein Mottaqi
استاد گرامي، بابت حسن توجه و لطف شما سپاسگزارم، بله فرمايش متيني فرموديد دقيقا همينطور است و بنده ذيلا سعي ميکنم با ذکر مثالي و سپس يک نمونه پروژه تحقيقاتي، توجه شما را بيشتر روي اين موضوع متمرکز نمايم. شما يک ماده اي به نام نفت را در نظر بگيريد حالا من نميدانم اين حرف چقدر صحت دارد گويند از اين طلاي سياه ميتوان تا ده هزار مواد استحصال نمود از پليمر و بنزين و نفت سفيد وووو خوب شما بهتر ميدانيد ما تلکنولوژي برخي اشتقاقات را نداريم اي بسا همين را صادر ميکنيم صدها ماده نفتي با هزينه سنگين دوباره به کشور وارد ميکنيم .... دقيقا سخن بنده ناظر به اين بخش است؛ بنده گاهي به دوستان عرض ميکنم ميگويم براي دقايقي شما کلا ذهنيت معهود خود را نسبت به نسخ خطي که بيشتر روي موضوع تصحيح متون و ما يتعلق به است را کلا از ذهن کنار بنهيد ببينيد چه موضوعات ديگري براي بهره مندي از اين ماتريال در ذهن تداعي ميشود؟ بنده با دهها پروژه اي که از نزديک ديدم متوجه شدم در دنياي امروز بخصوص پژوهشهايي که شوراي پژوهش اروپا (ERC) از آنها نسبت به شهروندان اتحاديه اروپا حمايت ميکند، بخصوص در پروژه هاي نسخ خطي، همچون پروژه نسخ خطي معتزله که به مديريت خانم زابينه اشميتکه در دانشگاه آزاد برلين (FU) متمرکز است يا پروژه بزرگ نسخ خطي يوناني ـ عربي، وقتي از نزديک مطالعه ميکنيم ميبينم ده درصد از اين پروژه ها و کار روي نسخ خطي موضوع تصحيح متون نيست؛ به دگر تعبير در کل اروپا از دانشگاه اوپسالا در سوئد تا دانشگاههاي انگلستان و فرانسه و آلمان و حتي امريکا .... ما ميبينيم کمتر به موضوع تصحيح ميپردازند؛ منظورم اين است که از نسخ خطي استفاده هايي دارند که در چرخه پژوهشي ما از مرحله کمتر تا حد تقريبا صفر آن نوع استفاده ها و نگاه ها و تحليلها ديده نميشود .... توجه بنده بيشتر به اين سمت است .... ببينيد نوع پروژه هاي اروپايي براي نمونه همين را ببينيد (http://www.greekintoarabic.eu/index.php?id=186&reset=1 و بعد روي آن محتوا کار شروع ميشود؛ چه کاري؟ کار اصلي تحليل محتواست؛ در واقع پايان نامه اي را در نظر بگيريد که ما فردي کار ميکنيم آنها پايان نامه اي دسته جمعي کار ميکنند و عمدتا هم براي اثبات پيش فرضهايي است که ميخواهند چنين باشد؛ به دگر تعبير در مباحث علوم انساني و نظري دقيقا خلاف علوم تجربي عمل ميکنند؛ چرا که در علوم تجربي نتايج تعيين کننده هستند بر خلاف علوم انساني! الغرض شما درنظر بگيريد پنجاه متن نسخه خطي، هر محققي که در پروژه قرار دارد سالانه يک تا مقاله بايد بدهد معمول پروژه هايي که از گرانت شوراي پژوهش اروپايي و از کمک و پژوهانه آنها بهره ميگيرند نوعا پنج ساله است و طي اين پنج سال اين متنها شاخص و محور کار و بر پايه آنها از دل آنها مقالاتي نوشته ميشود هر سال ده مقاله و کلا پنجاه مقاله که نمونه اش را ميتوانيد ببينيد حالا يک در انتهاي آن يک همايش هم دارند يا نه هر ساله در قالب يک نشريه منتشر ميگردد ... اينکه تفصيل ميدهم بيشتر توجه دادن به اين حوزه کاملا مغفول است؛ يا در پروژه دانشگاه اف يو در برلين، با اينکه اين پروژه نسخ خطي معتزله کلا موضوعش نسخ خطي است اما شما تصحيح متون را خيلي کمتر و کمرنگتر ميبينيد، در حدي که شايد بشود گفت صفر درصد؛ چرا که تصحيح متون براي آنها موضوعيت ندارد اساسا؛ به اصطلاح طرقيت دارد؛ براي نمونه در همين پروژه برلين پيش فرض اين است که انديشه و مکتب اعتزال از يهوديت وارد جهان اسلام شده است؛ خب هر چه که اين موضوع را تثبيت نمايد يا به آن نزديک نمايد براي اينها موضوعيت دارد؛ اينها مطلقا کاري به اشاعره ندارند؛ ببينيد چرا از دير باز متون شيعي کلامي ما همچون کتاب الذخيره سيد مرتضي علم الهدي در ميان يهوديان جايگاه داشته؟ چرا شيعه امامي اين همه مورد علاقه يهوديان است؟ چرا از بزرگترين مراکز شيعه پژوهي در جهان در دانشگاه عبري اورشليم زير نظر اتان کولبرگ قرار دارد؟ خب پاسخ اين چراها بلند است؛ غرضم اينکه اينها دنبال متوني هستند که به نوعي فرضيه ها را به اثبات برسانند در ضمن پژوهشهاي آنان رويکرد کاربردي دارد که الان جاي طرح آن نيست ....
Forwarded From Hossein Mottaqi
مراد اين است که نسخ خطي منابع غني و لايزالي براي بهره مندي از محتواي علمي آنهاست؛ بنده خداي ناکرده نميخواهم جايگاه موضوع تصحيح متون را پايين آورم نه هرگز، بلکه نکته کلامم اين است ما پژوهشهاي برتر از نوع برند اروپايي (سخنم بيشتر ناظر به مباحث روش شناسي است) را کمتر توجه ميکنيم؛ يک نسخه خطي (بخصوص آنجا که هيچ چاپي از آن در دست نيست) مهمترين کارکردش استفاده از محتوا براي پيشبرد مطالعات متناسب با محتواي آن نسخ است؛ البته ميدانم زيره به کرمن بردن است پيش اساتيد عزيز، عرضم صرفا از باب مثال و تقريب به ذهن است، براي مثال يک نسخه خطي ادبي، مانند ديوان مهري عرب را در نظر بگيريد (که به نظرم چاپ نشده باشد هنوز)؛ اين ديوان وقتي به دست يک استاد يا دانشجو ميرسد؛ چون پس از فهرستنگاري و احيانا مرمت و تجليد و رده بندي ووو کارکردي فراتر از تصحيح متون براي آن متصور نيست، اينها ابتدا به مقوله تصحيح متن ميانديشند در صورتي که خود اين متون را ميتوان با رويکردهاي مختلفي از سوي دانشجويان ادبي، اقتصادي، سياسي، جامعه شناسي ووو حتي فلسفي مورد بررسي و مراجعه مکرر قرار داد؛ اين متن به لحاظ سبک ادبي، ادبيات آن روز؛ اصطلاحات جاري ووو خوراک يک دانشجوي ادبيات است و اصولا در ايران ما مراجعه به نسخ خطي براي نت برداري و رفرنس مطلقا جايي ندارد و جالب است که رفرنسهاي رساله ها و پايان نامه همگي مقالات و کتابهاي چاپي است؛ در حالي که منابع نفيس و اصيل و بکر و دست اولي در کنار ماست و ما سخت از اين مواد ناب غافليم يا دانشجويي که ميخواهد وضعيت اقتصاد يا سياسي يا حتي جامعه شناسي را مورد بررسي قرار دهد اين ديوانها مشحون از مواد علمي غني هستند؛ در يک کلام اگر ما پس از اينکه آرشيوي از مواد اوليه پژوهش ساختيم (حجم و قدمت و ... نسخ مهم نيست با هزار نسخه خطي قاجاري و صفوي چاپ نشده هم ميتوان کار را راه انداخت) اولين اقدام پس از آرشيو سازي علمي آثار ديجيتالي نسخ خطي، آناليز آنهاست تا آنجايي که مقدور باشد بايستي هر نسخه خطي بيش از يکصد آيتم از درون آن استخراج گردد، حداقل پنجاه آيتم مربوط به اطلاعات کتابشناختي و پنجاه آيتم هم مربوط به اطلاعات نسخه شناختي (که در صورت لزوم ميتوان درباره آنها موقعي صحبت کرد) اين مواد خام و درهمکرد اين داده ها بالقوه زمينه صدها کار تاپ و ناب پژوهشي را در قالب پروژه بزرگ، رساله، پايان نامه، کتاب و مقاله فراهم سازد که اگر فرد لطيف و دقيق تربيت يافته اي بوده باشد با نگاه منشوري ميتواند به اين موارد دست يابد ... براي نمونه عرض ميکنم؛ فرض بگيريد در همين حوزه ادبي عرض کنم از هر قرني (ترجيحا قرون 5 تا 13ق) مربوط به شاعران سه شهر اصفهان و تبريز و شيراز دو ديوان (ولو کار و چاپ شده باشند) در نظر بگيريد و که هر شهري 16 ديوان بشود. براي مثال اگر نوع مديحه سرايي، ادبيات جاري در اين ديوانها، سبک ادبي بکار رفته ووو يا مباحث روش شناسي شاعر و انواع گونه شناسي وووو اينها مورد بررسي قرار گيرد به اصطلاح آناليز شود (در بخش کتابشناسي) و سپس داده هاي نسخ خطي اينها هم تجزيه شوند (با فرايندي علمي) به نتايج بسياري منجر خواهد شد؛ هيچ خاطرم نميرود استاد کراچي (که خداوند عافيت کامل عطا فرمايد) موقعي شايد هفت هشت سال پيش ميگفتند فلاني من در عجبم وقتي جنگها را و ديوانهاي شاعران زن را بررسي ميکنم ميبينم براي نمونه تبريز اين همه شاعر زن در طول تاريخ داشته است ولي شيراز ما چندان شاعر زن، يا در آن حد نداشته است .... خب اين موضوع (گونه شناسي جغرافياي شاعران زن) را مورد بررسي قرار ميدهيم ميبينيم برخي مناطق اندک است؛ خب آيا اين مسأله به نظر نميرسد ريشه در مبحث جامعه شناختي و جايگاه تاريخي زن در مناطق مختلف دارد؟ اينکه در طول تاريخ زن در شمال و شمال غربي کشور در ميان مردمان همواره جايگاه اجتماعي برابر و بلکه فراتر داشته است و فرصت برابري به وي آزادي نسبي داده براي شکفتن احساسات شاعري ووو ولي هر چقدر به سمت جنوب ميرويم تا برسيم به زاهدان زن هنوز که هنوز است از جايگاه فرودسي برخوردار است جايگاهي که گرفتاريها و تحقيرات اجازه شکفتن احساسات به او هرگز نداده است؟ خب ميبينيد آناليز اطلاعات ديوانهاي شاعران زن، به ما يک چنين فضاهاي مطالعاتي جديدي را به ارمغان ميآورد که نمونه هاي آن فراوان است.
Forwarded From Hossein Mottaqi
ضمن عذرخواهي از تطويل معمول دامنه عرضم را جمع نمايم، من به نظرم ميرسد؛ اگر حقيقتا طرحي و برنامه اي براي حل اين معضل نسخ خطي در کشور در نظر است؛ ناگزير بايستي به موضوع نسخ خطي کلانتر نگاه کرد و انديشيد و طبعا وزن تصحيح متون فراتر از بيست در صد در اين حوزه گرانسنگ نيست؛ بله بنده نيز موافقم اين بخش تصحيح متون را به دلائلي ما بيشتر نياز داريم (مانند بنزين از ميان اشتقاقات نفتي برايمان حياتي تر است) و بخشهاي ديگر شايد طبعا نيازمند فهم و تفهيم و تفهّم و تفاهم بيشتري است و قاعدتا نيازمند زيرساختهاي نظري و علمي و علمي و اجرايي است که شايد به اين زوديها حاصل نشود؛ تنها حقير فقط خواستم روي اين مسأله تأکيد بيشتري بکنم که توجه داشته باشيم 80% کارکرد نسخ خطي محتواي علمي و هنري وووو آنهاست چه به لحاظ تجزيه عميق مواد کتابشناختي و چه به لحاظ آناليز داده هاي نسخه شناختي است و تصحيح متون امري فرعي است هر چند که برخي بر اين باورند که تصحيح متون دقيقا با نيت آسان سازي و عمومي سازي استفاده روان از متن اين آثار است و طبعا همه کس نميتوانند از ميان اين خطوط خرچنگ قورباغه، به مطلوب خود به سهولت دسترسي يابند ولي مخالفان اين ديدگاه معتقدند، بله درست است که تصحيح متن آسان سازي بهره برداري از متن را در پي دارد، اما نميتوان پژوهشهاي تحليلي جاري را متوقف نمود و صبر نمود تا اين متن منتشر گردد ... ضمن اينکه خود اين روند تصحيح پروژه زمانبر و هزينه بري است متأسفانه با چاپ يک اثر، بسياري از داده هايي که ميتوانست زمينه پيشرفت علوم ديگر (مبتني بر مباحث و مواد نسخه شناختي) را نيز از بين ميبرد .... با پوزش از عزيزان بابت تطويل ممل؛ با آرزوي شبي خوش براي سرورانم در پناه حق باشيد🙏🏻🌺🌹🌻🌷💐
✅ تصحیح متون سهلی ممتنع!

این کمترین، که نزدیک به سه دهه است، حوزه‌های مختلف نسخ خطی را از نزدیک رصد میکند و در برخی از عرصه های متکثر و خطیر نسخ، از دور دستی بر آتش دارد، عرض میکند، مشکل بنیادی در مقوله «تصحیح متون»، نه استاد است و نه دانشجو، بلکه نگاه «سطحی»، «فرودستانه» و «ساده انگارانه» به امر تصحیح متون است، عرصه ای که در دنیای امروز، یکی از پیچیده ترین عرصه های مرتبط با نسخ خطی است. بارها این سخن از اساتید محترم شنیده شده است، به دانشجویی که مطلقا با دنیای نسخ خطی، نه آشنایی داشته و نه دوره ای گذرانده و نه ذهنیتی از آن دارد، پیشنهاد می‌کنند: «شما برای تحقیق دانشگاهیت یک نسخه کار نشده پیدا کن، بی دردسر و راحت کار کن»! در حالی که توجهی ندارند با این پیشنهاد بسیار خطرناک (سهل ممتنع)، هم استاد هم دانشجو و هم بسیاری از کسان را بی جهت گرفتار میکند، کاری که دانشجو باید 70 تا 80% امور را خود پیش ببرد، امورش در اثر این بی اطلاعی، بر دوش دیگران میافتد! به عنوان نمونه دانشجوی دکتری داشتیم، در یکی از شهرها،که زبان عربی نمیدانست، نسخه ای مهم به زبان عربی برای تصحیح برداشته بود، به صراحت عرض کنم، دقیقا یکصد نفر درگیر اتمام رساله این دانشجو بودند، 50 نفر پیوسته در طول دکتری ایشان، هر دو روز دو سه بار، ببخشید چطور مقابله کنم، این کلمه چیست، اینجا را چطور کنم.. مشکلات البته به اینها محدود نبود، ورد نمیدانست ووو خلاصه در طول مدت دو سال پیر این صد نفر درآمد تا این دانشجوی عزیز دفاع کند😊، یعنی موضوع تصحیحی که از مهمترین امور است اگر از ابتدا، «پیش نیاز»ها و «نیاز»های این عرصه تعریف شود، و دانشجو این امور را بگذارند سپس وارد این عرصه شود. البته اشتباه نشود، مراد این نیست دانشجو سؤال نکند، این سؤالها مهم است و امری طبیعی، ولی وقتی 90% امور تصحیح برای دانشجو سؤال باشد این به لحاظ «روش شناسی» دارای اشکال بنیادی است، در این مقوله از سال 82 در وبسایت بساتین بارها و بارها تذکر دادیم از اساتید خواهش کردیم، مقوله تصحیح را اینقدر ساده تلقی نکنند، لطفا لطفا لطفا برای یکصدمین بار از اساتید‌ معزز استدعا داریم، دانشجویی که دوره های آشنایی با نسخ خطی و روشهای تصحیح متون را نگذارنده است، بی جهت وارد دالان پیچیده متلاطم تصحیح متون نکنند، موضوع تصحیح متون، حقیقتاً پیش نیازها و‌ نیازهای متعددی میطلبد و‌ اگر به توصیه شما بزرگواران، چنین‌ دانشجویی با "آزمون‌خطا" وارد این عرصه بشوند‌ که در روند‌ کار، به تدریج با این فرایند آشنا شوند، از آنجا‌که‌ متاسفانه در ایران اساتید فرصت چندانی برای راهنمایی دانشجو ندارند (شاید هم خود‌ این عزیزان، چندان‌ اشرافی به جوانب تصحیح متون ندارند)، دانشجو ناگزیر بایستی نیازهای اطلاعاتی را از طرق مختلف اخذ نماید، عملا با این کار، ضمن اینکه کار دانشجو در نهایت با استانداردهای تصحیح فاصله زیادی‌خواهد داشت، اثرش‌ نیز به‌جهت همین نقائص روشی، بعد از دفاع، به بایگانی کتابخانه دانشگاه سپرده خواهد شد و اگر هم‌چاپ شود ضمن اینکه مورد نقد علمی دیگر‌ محققان قرار خواهد گرفت، جامعه علمی را نسبت به تصحیح این متن، اقناع نخواهد کرد و به همین دلایل، متاسفانه زمینه‌های باز تصحیح و‌ بالمآل هدر رفتِ سرمایه‌های مادی و‌ معنوی را شاهد‌ خواهیم بود. نتیجه سخن اینکه، تا جایی‌که‌ مقدور است، محققان یا دانشجویان (ارشد یا دکتری)، پیش از آشنایی (ولو اجمالی) با نسخ خطی و‌ تصحیح متون و روش‌های آن، از ورود به حوزه تصحیح متون، پرهیز نمایند با سپاس🌹🍃🙏
Forwarded From Hossein Mottaqi
✅ با سلام و احترام و سپاس از همراهی دوستان به خصوص استاد صادقی بابت تشکیل این گروه‌ مفید و‌ ارزنده (شیخ الطائفه الطوسی).
اینجا اشاره به چند نکته درباره "بایسته‌ها و شایسته‌های پژوهشی" متناسب با شیخ الطائفه ابوجعفر طوسی، شاید خالی از لطف نباشد.

الف. کتابشناسی آثار شیخ طوسی. شامل گزارشی روشمند (ترجیحا بر پایه ترتیب تاریخ تالیف) در فرمت کتابشناسی، چه آثار موجود و چه مفقوده مانند ریاضة العقول (با ذکر محالّ نقل قولها برای بازسازی هر مقدار که میسور شود) همراه ذکر دقیق داده‌های نسخ آن اثر در گنجینه‌های تراثی جهان بر پایه ترتیب تاریخ کتابت آنها، با درج تمامی آثار وابسته مخطوطاً کان او مطبوعاً (شروح، حواشی، ترجمه‌ها، نظمها، ترتیب‌ها، تکمله‌ها و ...) به صورت روشمند در ذیل هر یک از آثار مذکور و همچنین اگر این آثار سنگی یا به صورت تحقیقی، چاپ شده‌اند نیز به ترتیب تاریخ نشر آنها در ذیل خود آثار اشاره شود و‌ نیز چنین است اگر رساله‌ای، پایان‌نامه‌ای، مقاله‌ای درباره هر یک از آن آثار (اصلی یا وابسته) به هر زبانی نوشته شده باشد، در محل مربوط، بدان، دقیقاً اشاره شود.

ب. کتابشناسی شیخ طوسی. گزارشی جامعی از تمامی آثار کتابی نوشته شده درباره خود شیخ (۱. شخصیت، ۲. اندیشه، ۳. نوآوری، ۴. آثار، ۵. مکتب، ۶. اساتید، ۷. شاگردان، ۸. حوزه کرخ، ۹. حوزه نجف، ۱۰. کتابخانه، ۱۱. ...) به همه زبانها.

ج. مقاله‌شناسی شیخ طوسی. گزارشی کاملی در چند فصل (۱. آثار، ۲. شیخ، ۳. اسلوب، ۴. مکتب، ۵. ...) مقاله‌های نگارش یافته با محوریت شیخ طوسی و آثار وی، به زبان‌های مختلف در ازمنه و‌ امکنه مختلف، به صورتی روشمند و دقیق معرفی شوند (همراه چکیده).

د. پایان نامه شناسی شیخ طوسی. ارائه گزارشی جامع از تمامی رساله‌های دکتری و پایان‌نامه‌های دانشگاهی نوشته شده درباره شیخ طوسی، در داخل و‌خارج از کشور، به همه زبانها (حتما همراه چکیده باشد).
برای این‌کار مراجعه گسترده به تمامی بانک‌های داده (مانند ایران داک یا یوک در ترکیه و ...)، تمامی فهارس اطروحات و رسائل نوشته شده و نیز دانشگاه‌ها و کتابخانه‌هایی که نسخه‌ای از رسائل و پایان‌نامه‌ها را نگهداری می‌کنند، امری ضروری است.

ه. ماخذشناسی شیخ طوسی. ارائه گزارشی جامع از تمامی مدخل‌های کتب مرجع عمومی (مانند: دایرة المعارف‌ها‌ و‌ موسوعات، کتب تراجم، کتابشناسی‌ها و فهرستهای کتب خطی و‌ چاپی) و کتب مرجع اختصاصی (مانند: کتب مرجع در علوم‌حدیث، رجال، فقه، کلام و ...) در قالب چندین فصل (۱. شخصیت، ۲. اندیشه، ۳. نوآوری، ۴. آثار، ۵. مکتب، ۶. اساتید، ۷. شاگردان، ۸. حوزه کرخ، ۹. حوزه نجف، ۱۰. کتابخانه و ...) در فرمتی کاملا روشمند. برای مثال، بایستی تمامی دایرة المعارف‌های نوشته شده به زبانهای مختلف در داخل و خارج از کشور (قدیما و‌جدیدا) که در آن مدخلی مرتبط با شیخ طوسی آمده است (با حداقل داده‌ها شامل عنوان مدخل، نویسنده، منبع، جلد و صفحه) و اگر معرفی یا نقدی یا تکمله‌ای بر آن مدخلها در قالب مقاله و امثال آن نوشته شده نیز در ذیل آن میآید. در این کار بسیار بسیار ضروری (که خلا آن در حوزه پژوهش‌های حوزوی و دانشگاهی بشدت محسوس است)، هر مطلبی درباره شیخ طوسی، شامل آثار، اسلوب، مکتب، شخصیت، اندیشه، نوآوری، اساتید، شاگردان، حوزه کرخ تحت نظر وی، حوزه نجف تاسیسی وی، کتابخانه او و دهها ریز مدخل دیگر، در هر منبع دست اول و‌ دومی آمده است (مخطوطا کان او مطبوعاً، مقالة كان او رسالة و ...) گردآوری شود. برای نمونه اگر کسی میخواهد ببیند درباره ترتیب و سیر تحول و‌ تطور اندیشه فقهی یا کلامی شیخ از زمان حیات شیخ تاکنون (هزار سال) در چه مصادر و منابعی (در حد درج آدرس، جلد و صفحه و تیتر مطلب)، چه مطلبی نوشته شده است، وی به سهولت بتواند به یک سری از منابع مذکور دلالت پیدا کند.

🔹 نکته نهایی، آنچه که در موارد فوق بسیار بسیار ضروری به نظر می‌رسد، "ماخذ شناسی شیخ طوسی" است، چه اینکه ام التحقیق همه موارد یاد شده است و فایده عظیم ماخذشناسی‌ها "اختصار" داده‌های این نوع آثار است که به سهولت می‌تواند گره از کارهای پژوهشی یک‌ محقق باز نماید.
وفقکم الله با پوزش از تطویل🌹

🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
✅ نمونه‌ای از کار علمی برای یک شخصیت علمی👆
Forwarded From Deleted Account
Bibliography of Textual Criticism
Consolidated Chronological Index


1516 Erasmus. Greek and Latin text from available manuscripts.
1518 Aldus. Greek text from Erasmus 1516.
1519 Erasmus. Greek and Latin text from Erasmus 1516.
1521 Gerbel. Greek text from Erasmus 1519.
1522 Stunica. Greek and Latin text from available manuscripts.
1522 Erasmus. Greek and Latin text from Erasmus 1519.
1524 Cephalaeus. Greek text from Gerbel 1521.
1526 Tyndale. English version of Erasmus' text.
1527 Erasmus. Greek and Latin text from Erasmus 1522 and Stunica.
1534 Tyndale. English version of Erasmus' text.
1534 Colines. Greek text from Erasmus 1527 and Stunica.
1535 Tyndale. English version of Erasmus' text.
1535 Erasmus. Greek and Latin text from Erasmus 1527.
1535 Coverdale. Revision of Tyndale.
1537 Rogers. Revision of Tyndale.
1539 Coverdale. Revision of Rogers.
1546 Estienne. Greek text from Erasmus 1527 and Stunica.
1549 Estienne. Greek text from Erasmus 1527 and Stunica.
1550 Estienne. Greek text from Erasmus 1527 with MS notes.
1551 Estienne. Greek text from Erasmus 1527 with verse numbering.
1557 Whittingham et al. English version of Estienne's text.
1560 Whittingham et al. English version of Estienne's text.
1565 Beza. Greek text from Estienne 1551 and Latin text.
1568 Parker et al. Revision of Coverdale.
1582 Beza. Greek text from Estienne 1551 and Latin text.
1589 Beza. Greek text from Estienne 1551 and Latin text.
1592 Clement. Latin Vulgate text from available manuscripts.
1598 Beza. Greek text from Estienne 1551 and Latin text.
1611 Smith et al. English version of Beza's text.
1624 Elzevir. Greek text from Beza 1565.
1633 Elzevir. Greek text from Beza 1565.
1657 Walton. Polyglot text (Greek from Estienne 1551) with apparatus.
1658 Courcelles. Greek text from Elzevir 1633 with MS notes.
1675 Fell. Greek text from Estienne 1551 with apparatus.
1689 Simon. Treatise on textual criticism.
1707 Mill. Greek text from Estienne and Elzevir with apparatus.
1709 Long. Bibliography of critical literature.
1711 von Maestricht. Greek text from Fell with apparatus.
1718 Wells. Critically revised Greek text with MS notes.
1720 Bentley. Prospectus for critical Greek text.
1725 Bengel. Prospectus for critical Greek text.
1729 Mace. Critically revised Greek text with MS notes.
1730 Wettstein. Treatise on textual criticism.
1734 Bengel. Critically revised Greek text with apparatus.
1742 Bengel. Textual commentary.
1745 Whiston. English version of Codices Cantabrigiensis, Claromontanus, Alexandrinus.
1750 Michaelis. Introduction to textual criticism.
1751 Wettstein. Greek text from Elzevir with apparatus.
1755 Wesley. English version of Bengel's text.
1757 Walch. Bibliography of critical literature.
1763 Burk. Essays on textual criticism.
1764 Semler. Treatise on textual criticism.
1767 Harwood. Introduction to textual criticism.
1767 Semler. Treatise on textual criticism.
1774 Griesbach. Critically revised Greek text with apparatus.
1774 Masch. Bibliography of critical literature.
1776 Harwood. Critically revised Greek text with MS notes.
1786 Woide. Greek text of Codex Alexandrinus in typographical facsimile.
1788 Birch. Collations of several MSS, including Codex Vaticanus.
1793 Kipling. Greek text of Codex Bezae Cantabrigiensis.
1796 Griesbach. Critically revised Greek text with critical apparatus.
1798 Birch. Collations of several MSS, including Codex Vaticanus.
1798 Griesbach. Textual commentary.
1799 Ford. Collation of Codex Vaticanus.
1804 Clarke. Bibliography of critical literature.
1805 Griesbach. Critically revised Greek text.
1808 Hug. Introduction to textual criticism.
1810 Marsh. Introduction to textual criticism.
1814 Laurence. Treatise on textual criticism.
1815 Nolan. Treatise on textual criticism.
1821 Townley. Bibliography of critical literature.
1824 Orme. Bibliography of critical literature.
1827 Pettigrew. Bibliography of critical literature.
1828 Lloyd. Greek text from Mill 1707.
1828 Marsh. Introduction to textual criticism.
1828 Townley. History of English versions.
Forwarded From Deleted Account
1830 Scholz. Critically revised Greek text with apparatus.
1830 Rinck. Textual commentary.
1830 Palfrey. English version of Griesbach's text.
1831 Lachmann. Critically revised Greek text.
1831 Clarke. Bibliography of critical literature.
1836 Hug. Introduction to textual criticism.
1839 Horne. Bibliography of critical literature.
1840 Sharpe. English version of Griesbach's text.
1841 Bagster. Multiple English versions of Received text.
1841 Tischendorf. Critically revised Greek text with apparatus.
1842 Lachmann. Critically revised Greek text with apparatus.
1842 Bruder. Greek concordance of various readings.
1843 Tischendorf. Greek text of Codex Ephraemi Rescriptus.
1845 Scrivener. Textual commentary.
1848 Porter. Introduction to textual criticism.
1849 Tischendorf. Critically revised Greek text with apparatus.
1849 Alford. Critically revised Greek text with apparatus.
1852 Tischendorf. Greek text of Codex Claromontanus.
1852 Davidson. Introduction to textual criticism.
1853 Reiche. Textual commentary.
1854 Tregelles. Introduction to textual criticism.
1854 Darling. Bibliography of critical literature.
1856 Tregelles. Introduction to textual criticism.
1856 Wordsworth. Critically revised Greek text with MS notes.
1856 Tischendorf. Critically revised Greek text with apparatus.
1856 Green. Textual commentary.
1857 Tregelles. Critically revised Greek and Latin text with apparatus.
1857 Mai. Greek text of Codex Vaticanus in ordinary type.
1859 Vercellone. Greek text of Codex Vaticanus in ordinary type.
1860 Cowper. Greek text of Codex Alexandrinus in ordinary type.
1861 Scrivener. Introduction to textual criticism.
1861 Stuart. Critical annotations to the KJV text.
1862 Tischendorf. Greek text of Codex Sinaiticus in typographical facsimile.
1863 Tischendorf. Greek text of Codex Sinaiticus in ordinary type.
1863 Parker. English version of the Codex Vaticanus.
1864 Hansell. Greek text of Codices Vat., Alex., Eph., Cant., Clar., Laud., Dub.
1864 Scrivener. Collation of Codex Sinaiticus.
1864 Scrivener. Greek text of Codex Bezae Cantabrigiensis.
1865 Tischendorf. Greek text of Codex Sinaiticus in ordinary type.
1866 Orme. Treatise on the history of textual criticism.
1867 Tischendorf. Greek text of Codex Vaticanus in ordinary type.
1868 Vercellone. Greek text of Codex Vaticanus in typographical facsimile.
1868 Lange. Critically annotated KJV text.
1869 Tischendorf. Critically revised Greek text with apparatus.
1869 Tischendorf. Critically annotated KJV text.
1869 Folsom. Critically annotated translation of Tischendorf's text.
1869 Noyes. English version of Tischendorf's text.
1870 Bagster. Greek text from Mill with MS notes.
1870 Wiley. Critical annotations to the KJV text.
1870 Westcott. Introduction to textual criticism.
1872 Alford. Critically annotated KJV text.
1872 Hammond. Introduction to textual criticism.
1872 Reuss. Bibliography of critical literature.
1873 Milligan. Critical annotations to the KJV text.
1875 Scrivener. Popular introduction to textual criticism.
1877 Newberry. Critically annotated interlinear translation of Estienne's text.
1877 Bullinger. Critically annotated KJV concordance.
1878 Rotherham. English version of Tregelles' text.
1878 Stephens. Bibliography of critical literature.
1879 Thompson. Greek text of Codex Alexandrinus in photographic facsimile.
1879 Schaff. Critically annotated KJV text.
1880 Sanday. Critically annotated KJV text.
1880 Young. Critical annotations to the KJV text.
1880 Mitchell. Introduction to textual criticism.
1881 Westcott and Hort. Critically revised Greek text with MS notes.
1881 Scrivener. Greek text from Beza with edition notes.
1881 Hort. Textual commentary.
1881 Ellicott et al. English version of Palmer's text.
1881 Young. Critical annotations to the KJV text.
1881 Palmer. Critically revised Greek text with edition notes.
1882 Wilson. Interlinear translation of Griesbach's text.
1883 Burgon. Essays on textual criticism.
1883 Meyer. Textual commentary.
1883 Wigram. Concordance of various critical texts in English.
1884 Reuss. Bibliography of critical literature.
Forwarded From Deleted Account
1885 Wigram. Concordance of various critical texts in English.
1885 Chambers. Philological criticism of the Old Testament text.
1886 Warfield. Introduction to textual criticism.
1886 Miller. Introduction to textual criticism.
1886 Newberry. Critically annotated KJV text.
1887 Vincent. Critical annotations to the KJV text.
1888 Abbot. Essays on textual criticism.
1889 Sanday. Greek text from Lloyd with MS notes.
1889 Cozza. Greek text of Codex Vaticanus in photographic facsimile.
1890 Hoskier. Collation of Estienne and Elzevir.
1890 Darby. English version of critical text.
1891 Schaff. Introduction to textual criticism.
1892 Weymouth. Resultant Greek text with edition notes.
1892 Whitney. Textual commentary.
1893 Stuart. Critically annotated KJV text.
1893 Newberry. Critically annotated KJV text.
1893 Thayer. Bibliography of critical literature.
1894 Scrivener and Miller. Introduction to textual criticism.
1894 Weiss. Critically revised Greek text.
1896 Burgon. Treatise on textual criticism.
1896 Burgon. Treatise on textual criticism.
1897 Nestle. Introduction to textual criticism.
1897 Berry. Critically annotated interlinear translation of Estienne's text.
1897 Rotherham. English version of Westcott & Hort text.
1897 Copinger. Bibliography of critical literature.
1897 Miller. Essays on textual criticism.
1898 Nestle. Resultant Greek text with edition notes.
1898 Grenfell and Hunt. Greek text of Oxyrhynchus Papyri.
1899 Cambridge. Greek text of Codex Bezae Cantabrigiensis in photographic facsimile.
1899 Vincent. Popular introduction to textual criticism.
1900 Lake. Introduction to textual criticism.
1900 Young. English version of Estienne's text.
1900 Gregory. Introduction to textual criticism.
1901 Schaff et al. English version of Palmer's text.
1903 Darlow. Bibliography of critical literature.
1904 Vatican. Greek text of Codex Vaticanus in photographic facsimile.
1904 Nestle. Resultant Greek text with edition notes.
1906 Scrivener and Nestle. Collation of editions of Lachmann, Tischendorf, Tregelles, Westcott & Hort.
1908 Gregory. List of manuscripts.
1909 Kenyon. Greek text of Codex Alexandrinus in photographic facsimile.
1910 Souter. Greek text from Palmer with MS notes.
1910 Monser. Critically annotated ASV text.
1911 Lake. Greek text of Codex Sinaiticus in photographic facsimile.
1913 von Soden. Critically revised Greek text with apparatus.
1914 Hoskier. Treatise on Codex Vaticanus.
1918 Anderson. English version of Codex Sinaiticus.
1924 Turner. Bibliography of critical literature.
1925 Robertson. Introduction to textual criticism.
1926 Cunnington. Critical annotations to an English text.
1926 Robertson. Essays on textual criticism.
1927 Nestle. Resultant Greek text with apparatus.
1932 Kenyon. Essays on textual criticism.
1933 Kenyon. Greek text of Chester Beatty Papyri.
1933 Merk. Critically revised Greek and Latin text.
1935 Legg. Collation of many manuscripts for Mark.
1935 Souter. Introduction to textual criticism.
1939 Hatch. Treatise on manuscripts.
1940 Legg. Collation of many manuscripts for Matthew.
1946 Weigle et al. English version of Nestle text.
1951 Hatch. Treatise on manuscripts.
1952 Colwell. Popular introduction to textual criticism.
1955 Metzger. Bibliography of critical literature.
1956 Martin. Greek text of Bodmer Papyri.
1958 Nestle and Kilpatrick. Greek text from Nestle with MS notes.
1958 Marshall. Interlinear translation of Nestle text.
1958 Kilpatrick. Critically revised Greek and English text.
1960 Hurst. Philological criticism of the Old Testament text.
1961 Taylor. Introduction to textual criticism.
1962 Weigle. Multiple English versions of various texts.
1963 Aland. Synoptic Greek text from Nestle with apparatus.
1963 Aland. List of manuscripts.
1963 Olson et al. English version of Nestle text.
1964 Tasker. Critically revised Greek text with MS notes.
1964 Metzger. Introduction to textual criticism.
1964 Greenlee. Introduction to textual criticism.
1964 Burrows. Philological criticism of the Old Testament text.
Forwarded From Deleted Account
1966 Aland, Black, Metzger, Wikren. Critically revised Greek text with apparatus.
1967 Moulton. Popular introduction to textual criticism.
1968 Martini. Greek text of Codex Vaticanus in photographic facsimile.
1968 Herbert. Bibliography of critical literature.
1968 MacGregor. History of English versions.
1968 Aland, Black, Metzger, Wikren, Martini. Critically revised Greek text with apparatus.
1968 Turner. Introduction to the papyrus manuscripts.
1969 Colwell. Essays on textual criticism.
1973 Palmer et al. English version of UBS first edition.
1974 Comfort. Multiple English versions of various texts.
1974 Finegan. Introduction to textual criticism.
1975 Metzger. Textual commentary.
1975 Aland, Black, Metzger, Wikren, Martini. Critically revised Greek text with apparatus.
1977 Pickering. Treatise on textual criticism.
1977 Metzger. Treatise on the early versions.
1979 Wurthwein. Introduction to textual criticism of the Old Testament.
1979 Aland et al. Greek text from Aland...1975 with apparatus.
1979 Throckmorton. Critically annotated version of Nestle text in synoptic form.
1979 Green. Interlinear translation of Beza's text.
1979 Farstad et al. Revision of KJV without revision of Greek.
1981 Aland and Aland. Introduction to textual criticism.
1981 Fowler. Collations of critical texts in English.
1981 Metzger. Treatise on manuscripts.
1981 Lewis. History of English versions.
1981 Epp and Fee. Essays on the exegetical significance of various readings.
1982 Hodges and Farstad. Majority Greek text with MS and edition notes.
1984 Elliott et al. Collation of many manuscripts for Luke.
1984 Sturz. Treatise on textual criticism.
1986 Earle. Critical annotations to the KJV text.
1988 Scanlin. Historical essay on marginal readings of English versions.
1989 Elliott. Bibliography of critical literature.
1989 Epp. Bibliography of critical literature.
1990 Metzger et al. English version of UBS third edition.
1990 Comfort. Critical annotations to the English text.
1990 Douglas. Interlinear translation of UBS third edition.
1991 Pierpont. Critical annotations to the KJV text.
1991 Pierpont and Robinson. Majority Greek text.
1991 Chamberlin. Bibliography of English versions.
1992 Anderson and Anderson. Select collation of Nestle text in English.
1992 Comfort. Treatise on textual criticism.
1993 Epp and Fee. Treatises on textual criticism.
1993 Farstad. Interlinear translation of Hodges & Farstad text.
1993 Ehrman. Treatise on textual criticism.
1993 Aland, Aland, Karavidopoulos, Metzger, Martini. Greek text from Aland...1975 with apparatus.
1994 Swanson. Collation of several manuscripts for Matthew.
1995 Ehrman and Holmes. Treatises on textual criticism.