مرکز کتاب پژوهی ایران

‍ در این باب صحبت کردم، گفت: اینکه کاری ندارد، از وزارت امور خارجۀ خودمان خواهش میکنم آن نسخ را برایت امانت بگیرند و به این کتابخانه بیاورند تا از آن استفاده کنی. همین کار را هم کردند، با کمال محبت چندین نسخۀ خطی فارسی و عربی را از اقطار عالم برای بنده به لندن آوردند، خرج پست و بیمۀ آن را هم دولت انگلیس و آن مملکتی که صاحب کتاب بود می دادند، و کتاب دو ماه، چهار ماه، شش ماه در لندن می ماند، من آن را می خواندم، یا اگر می خواستم از اول تا آخرش را استنساخ می کردم، بعد پس می فرستادند.
منبع: یغما، سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1327، ص57
@Ketabpazhohi

‍ ????? کتابخانه در پذیرایی خانه
سقف این کتابخانۀ استودیو مانند، با ظرافت خاصی فضای این اتاق را به یک گالری شبیه کرده است. قسمت بالکن مانند بالایی اتاق، طوری طراحی شده که بتواند میز و صندلی پذیرایی را نیز در خود جای دهد.
این اتاق، نوعی اتاق پذیرایی است که مبلمان راحتی و تابلووهای موجود در آن، فضای بسیار آرامی را برای استراحت فراهم کرده‌اند. مهم‌تر از همه اینکه نور طبیعی خورشید، از طریق سقف شیشه‌ای، به راحتی به داخل اتاق می‌تابد و به این واسطه، نور اتاق بسیار طبیعی و گیراست.
منبع: زندگی با کتاب: چگونه خانه‌هایمان را با کتاب تزئین کنیم. ص12
@Ketabpazhohi

‍ ? موشی که از کتاب خواری به کتاب خوانی رسید

«فرمین موش کتاب خوان: ماجراهای یک شهرنشین غربتی» اثر سم سوج و ترجمه پوپه میثاقی می باشد.
اول کتابها را براساس طعمشان می خوردم؛ خوشحال گاز می زدم و می جویدم. اما خیلی زود شروع کردم به پراکنده خواندن دور و بر لبه های کاغذهایم. با گذشت زبان، بیشتر خواندم و کمتر جویدم، تا این که در نهایت کمابیش تمام ساعت های بیداری‏ام را صرف خواندن کردم و فقط حاشیه ها را می جویدم. این کتاب داستان تخیلی به زبان موش در بارۀ کتابخوانی است.
سَم سَوِج در مقدمه کتاب نوشته است: در پایان می خواهم دین خود را به مرحوم جورج گلاس، صاحب کتابفروشی برتل در میدان اسکالی، ابراز می کنم، که کتابهایی را که امروز هنوز دارم به قیمت بسیار ناچیز به من می فروخت، کسی که احتمالا هرگز گاوصندوقی پر از ادبیات ممنوعه نداشت، و کسی که در مواجهه با تخریب مغازه اش، تمام کتابهایی را که می توانستید در عرض پنج دقیقه با خود ببرید بخشید.
«فرمین موش کتاب خوان: ماجراهای یک شهرنشین غربتی» اثر سم سوج و ترجمه پوپه میثاقی را نشر مرکز در سال 1396 منتشر کرده است.
@Ketabpazhohi

‍ بعضی از زنان روستایی در کلبۀ خود، تنها کتاب مقدس را دارند و در میان همۀ کتابها نیز فقط همین یک کتاب را می شناسند. اما این کتاب را بارها و بارها خوانده اند و با آن دانشی برای خود ساخته اند. از آن تسکین یافته و با آن شاد شده اند. به هر جهت، اُنس آنها با همین یک کتاب بیش از اُنسی است که ثروتمند نازپرورده به کتابخانۀ گرانبها و مجلل خود دارد.
نقل از: هرمان هسه، نامۀ انجمن کتابداران ایران، دورۀ 1، ش1، بهار 1356.
@Ketabpazhohi

‍ ✏️نشانۀ انتشارات امیرکبیر
عبدالرحیم جعفری نشانۀ انتشارات امیرکبیر را در اواخر دهۀ 1320 به محمد بهرامی سفارش می دهد و بهرامی این نشانه را براساس یک نقش تاریخی (مُهر استوانه ای داریوش) طراحی می کند.
@Ketabpazhohi

‍ ? فهرست دستنویس کتبی که در خانۀ لسان‌الدوله کشف و به کتابخانۀ سلطنتی بازگردانده شد

کتبی که در زمان تشکیل هیئت م دیره در خانه لسان‌الدوله (کتابدار باشی سابق) کشف و معلوم شد متعلق به کتابخانۀ دولتی است و به حکم هیئت مزبور جناب میرزاصالح خان آصف الدوله حاکم طهران کتب مرقومه ذیل را از خانه لسان الدوله حمل و در میان دو صندوق ضبط و تا تاریخ ذیل صندوقها به کتابخانه سپرده شده بود، لهذا حسب الامر وزارت جلیلۀ دربار اعظم کتب مزبور با حضور آقای بیان‌السلطنه از صندوقها خارج و تحویل جناب آقای آقا شیخ اسمعیل کتابدارباشی می‌شود به تاریخ پنجشنبه هشتم ذی‌قعده اودئیل سنه 1331.

منبع: حکیم، سیدمحمدحسین، فهرست کتابخانۀ سلطنتی تألیف شده در 1328-1338، ص137
@Ketabpazhohi

‍ زادگاه صنعت کاغذسازی و چاپ

کاغذ، در حوالی قرن اول پیش از میلاد در چین از میلاد در چین اختراع شد. تابلوهای بالا که متعلق به کتابی درباره روش چینی است و در 1637 به چاپ رسیده است، مراحل پنجگانه کاغذسازی را نشان می دهد. از چپ به راست: نی ها را قطع می کنند و در آب می اندازند، نرم ترین رشته های گیاهی را می جوشانند، خمیر بدست آمده را به «قالب» می ریزند، کاغذ را که هنوز به صورت برگ نمداری است؛ زیر یک صفحه چوبی می گذارند و فشار می دهند، و بالاخره برگ های کاغذ را روی سطح گرمی پهن و خشک می کنند.

منبع: پیام، دی ماه 1351، ص 4
@Ketabpazhohi

‍ ?صفحه اول کتاب الماس سوترا، قدیمی ترین کتاب چاپی دنیا، این متن چینی ترجمه شده از متن سانسکریت بودائی است که در سال 1907 در یک کتابخانه زیرزمینی در دان هانگ واقع در استان گنسو کشف شد. این کتاب حاوی موعظه های بودا به مرید کهنسالش سابهوتی می باشد.
@Ketabpazhohi

‍ ?لیست کتاب دزدی های لسان الدوله کتابدار کتابخانه سلطنتی

[متن این سند حاوی دوازده برگ بزرگ و صورت مشروح اشیایی است که از خانه لسان الدوله کشف شده که بخشی از آن ارائه می شود.]:
صورت مشروح اشیاء و اثاثیه: سلطنتی که به توسط شعبه هفتم پلیس تأمینات از خانۀ میرزا علی خان لسان الدوله کشف و به دائرۀ پلیس تأمینات جلب گردیده و به توسط آقایان- آقای حاجی محمد اسماعیل - آقای کاشف – مسیو لئون مسیحی – ملا اسحاق کلیمی که هر سه خبره و... قیمت وتقویم گردیده، به تفصیل [ذیل] است.
تاریخ شنبه ششم جمادی الثانی – مطابق12 برج ثور بارس ئیل 1332

1.کتاب تاریخ- جامع التواریخ، خط نستعلیق، کاغذ خانبالغ، جلد سوخته درختی مُرغ دار، پشت جلد مُشبک بوم قرمز با محفظه تیماج سبز.
2.کتاب دیوان شاه خطائی، جلد نقاشی ، بوم مشکی ، خط اصفهانی ، حاشیه اوراق یک سو ... افشان و نیز مطالع غزل نیم تذهیب و نقاشی.
3.کتاب خمسه نظامی، خط شکسته ، کاغذ ترمه و ما بین هر ورقی یک ورق پوست آهو برای حفظ تذهیبات الصاق است جلد مقوای نقاشی ، بوم مشکی، گُل بُته ای
4.کتاب انوار سهیلی، خطی، جلد مقوای نقاشی ،بوم قرمز اعلا.
5.کتاب دیوان حافظ، خط میر ، صفحۀ اوّل تذهیب زیبا اعلا و یک تصویرکه صورتش محو شده و جلد طرح سوخته ، بوم پشت پارچه قرمزیعنی... روی پارچه قرمز است.
و...

منبع: قاضیها، فاطمه، اسنادی از تاراج کتابخانه سلطنتی (۱۲۸۸-۱۳۱۵ شمسی)، تهران:سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران،۱۳۹۰.
@Ketabpazhohi

‍ در این باب صحبت کردم، گفت: اینکه کاری ندارد، از وزارت امور خارجۀ خودمان خواهش میکنم آن نسخ را برایت امانت بگیرند و به این کتابخانه بیاورند تا از آن استفاده کنی. همین کار را هم کردند، با کمال محبت چندین نسخۀ خطی فارسی و عربی را از اقطار عالم برای بنده به لندن آوردند، خرج پست و بیمۀ آن را هم دولت انگلیس و آن مملکتی که صاحب کتاب بود می دادند، و کتاب دو ماه، چهار ماه، شش ماه در لندن می ماند، من آن را می خواندم، یا اگر می خواستم از اول تا آخرش را استنساخ می کردم، بعد پس می فرستادند.
منبع: یغما، سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1327، ص57
@Ketabpazhohi

‍ 📖 فهرست دستنویس کتبی که در خانۀ لسان‌الدوله کشف و به کتابخانۀ سلطنتی بازگردانده شد

کتبی که در زمان تشکیل هیئت م دیره در خانه لسان‌الدوله (کتابدار باشی سابق) کشف و معلوم شد متعلق به کتابخانۀ دولتی است و به حکم هیئت مزبور جناب میرزاصالح خان آصف الدوله حاکم طهران کتب مرقومه ذیل را از خانه لسان الدوله حمل و در میان دو صندوق ضبط و تا تاریخ ذیل صندوقها به کتابخانه سپرده شده بود، لهذا حسب الامر وزارت جلیلۀ دربار اعظم کتب مزبور با حضور آقای بیان‌السلطنه از صندوقها خارج و تحویل جناب آقای آقا شیخ اسمعیل کتابدارباشی می‌شود به تاریخ پنجشنبه هشتم ذی‌قعده اودئیل سنه 1331.

منبع: حکیم، سیدمحمدحسین، فهرست کتابخانۀ سلطنتی تألیف شده در 1328-1338، ص137
@Ketabpazhohi

‍ در این باب صحبت کردم، گفت: اینکه کاری ندارد، از وزارت امور خارجۀ خودمان خواهش میکنم آن نسخ را برایت امانت بگیرند و به این کتابخانه بیاورند تا از آن استفاده کنی. همین کار را هم کردند، با کمال محبت چندین نسخۀ خطی فارسی و عربی را از اقطار عالم برای بنده به لندن آوردند، خرج پست و بیمۀ آن را هم دولت انگلیس و آن مملکتی که صاحب کتاب بود می دادند، و کتاب دو ماه، چهار ماه، شش ماه در لندن می ماند، من آن را می خواندم، یا اگر می خواستم از اول تا آخرش را استنساخ می کردم، بعد پس می فرستادند.
منبع: یغما، سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1327، ص57
@Ketabpazhohi

‍ 🏁پایان فعالیت هنری میرزا علیقلی خویی

سندی وجود دارد که می تواند زمان پایان یافتن فعالیت هنری میرزا علیقلی خویی را مشخص کند. صفحه اول روزنامۀ «وقایع اتفاقیه» که شمارۀ نخست آن در 5 ربیع الثانی 1267 (برابر با 7 فوریه 1851) منتشر شد، با نشان دورۀ قاجار یعنی یک شیرنر که در پنجۀ راستش شمشیری قرار دارد و همچنین خورشیدی که از پشت او می درخشد، تزیین یافته است. بیشتر تصاویری که در نخستین روزنامه های دورۀ قاجار دیده می شود، توسط میرزا علیقلی خویی اجرا شده است. دو دلیل این فرضیه را ثابت می کند. به لحاظ سبک اجرا، شیرهای صفحۀ نخست روزنامه بسیار به شیرهایی که میرزا علیقلی خویی در ده جلد از کتاب روضة الصفا کشیده است.

منبع: مارزلف، اولریش، ترجمۀ شهروز مهاجر، تصویرسازی داستانی در کتاب های چاپ سنگی فارسی، ص50.
@Ketabpazhohi

‍ در این باب صحبت کردم، گفت: اینکه کاری ندارد، از وزارت امور خارجۀ خودمان خواهش میکنم آن نسخ را برایت امانت بگیرند و به این کتابخانه بیاورند تا از آن استفاده کنی. همین کار را هم کردند، با کمال محبت چندین نسخۀ خطی فارسی و عربی را از اقطار عالم برای بنده به لندن آوردند، خرج پست و بیمۀ آن را هم دولت انگلیس و آن مملکتی که صاحب کتاب بود می دادند، و کتاب دو ماه، چهار ماه، شش ماه در لندن می ماند، من آن را می خواندم، یا اگر می خواستم از اول تا آخرش را استنساخ می کردم، بعد پس می فرستادند.
منبع: یغما، سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1327، ص57
@Ketabpazhohi

‍ در این باب صحبت کردم، گفت: اینکه کاری ندارد، از وزارت امور خارجۀ خودمان خواهش میکنم آن نسخ را برایت امانت بگیرند و به این کتابخانه بیاورند تا از آن استفاده کنی. همین کار را هم کردند، با کمال محبت چندین نسخۀ خطی فارسی و عربی را از اقطار عالم برای بنده به لندن آوردند، خرج پست و بیمۀ آن را هم دولت انگلیس و آن مملکتی که صاحب کتاب بود می دادند، و کتاب دو ماه، چهار ماه، شش ماه در لندن می ماند، من آن را می خواندم، یا اگر می خواستم از اول تا آخرش را استنساخ می کردم، بعد پس می فرستادند.
منبع: یغما، سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1327، ص57
@Ketabpazhohi