قناة

محاضرات ادبی

محاضرات ادبی
274
عددالاعضاء
239
Links
402
Files
132
Videos
727
Photo
وصف القناة
✅ کانال محاضرات ادبی: جستاری در ادبیات کلاسیک ایران (با تاکید بر متون کهن)
Forwarded From آدرس جدید litera999@
@litera9
سندباد نامه. محمدبن علی ظهیری سمرقندی. به اهتمام و تصحیح و حواشی احمد آتش. استانبول: وزارت فرهنگ، 1948.
Forwarded From آدرس جدید litera999@
@litera9
سندباد نامه. محمدبن علی ظهیری سمرقندی. تهران: ابن سینا، 1333.
چاپ اول احمد آتش. مقدمه مجتبی مینوی
Forwarded From هیچ
دعایی بسیار زیبا و روح نواز
توسط دکتر #انوشه ..

@Hich6o
Forwarded From هیچ
اگر از ذهن سکوت بشنویم ، هر آواز پرنده و هر زمزمه شاخه‌های کاج در باد با ما صحبت خواهند کرد.
#تیچ_نات_هان

@Hich6o
Forwarded From برداشت‌ها
رضا بابایی!

ای دوست دانا و مهربان!

"رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل"

@zeinoddin43
Forwarded From PDF ™
شخص ساده لوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگيرد.
به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد.
هرچه به انتظار نشست برايش ناهاري نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكی برای شام كرد و چشم به راه ماند.
چند ساعتی از شب گذشته درويشي وارد مسجد شد و در پای ستونی نشست و شمعي روشن كرد و...
از توبره ی خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن.
مردک كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكي و به حسرت به خوراک درويش چشم دوخته بود.
ديد درويش نيمی از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم می خورد بی اختيار سرفه ای كرد. درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت:
«هركه هستی بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگي داشت می لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد.
وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت:
«فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا می دانستم كه تو اينجايی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسي؟
شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يک سرفه ای هم بايد كرد!»

📚 @PDFsCom
Forwarded From عتائق
چگونه خواب بچشم من خراب درآید
مگر خیال تو بیرون رود که خواب درآید
Forwarded From شفیعی کدکنی
@shafiei_kadkani

ـــــــــــــــــــــــ
کسی حق ندارد در آثار ملّی ما
دست ببرد

▪️مجتبی مینوی(در ضمن گفتگو):
من دلم می‌خواهد که بگویم
بنی‌آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند.
چون که سعدی این‌طور گفته و از روی مأخذی این‌طور گفته...
اگر یک پدرسوختهٔ احمقی این شعر را تغییر بدهد و بگوید «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند» این حماقت است.
کسی حق ندارد در آثار ملّی ما دست ببرد، فضولی بکند و آن را به هر شکلی که هست دربیاورد. پس شرط امانت چه معنایی دارد؟ پس اصالت چه معنایی دارد؟

کتاب امروز
گفتگو با استاد دکتر مجتبی مینوی، پاییز ۱۳۵۲ محمدرضا شفیعی کدکنی، نجف دریابندری
#سعدی
#بنی_آدم_اعضای_یکدیگرند
Forwarded From ورجاوند ۲
هشت الهفت
محمد ابراهیم باستانی پاریزی
Forwarded From ورجاوند ۲