سلام . سپاسگزارم .
گاهی دریافت ریشهء وزن خالی از صعوبت نیست .
اگر از بحر وافر باشد پایهء وزن : مفاعلتن است ، و اگر از بحر کامل باشد متفاعلن است که بر اثر زحافات به مفاعلاتن بدل شده .
البته آگاهی بنده در حد آشنایی با عروض است ، نه بیشتر . و شایسته است قول فصل را اساتید گرامی بفرمایند .
اگر آن را از بحر وافر بدانید : معقول مرفل میشود .
موضوع داستان عاشق شدن بلبل بر گل است که متن نسخه ترکیبی از نثر و نظم می باشد و مولف در مابین داستان از خود اشعاری به نظم سروده است.یا مطالبی بیان کرده که ارتباطی زیادی با اصل داستان ندارد
مبارک باد
بخشی از مسمط حکیم صفای اصفهانی (1322 ـ 1269 ق) در نعت حضرت زهرا (س)
ای گوهر یکدانه بریز از خُم لاهوت
در ساغر بلّور صفا سودۀ یاقوت
مرغ ملکوت است زجاجی که دهد قوت
قوت جبروتیست که در خطّۀ ناسوت
نوشم می مدحِ گهرِ نُه یمِ فرتوت
صدّیقۀ کبری صدف یازده لؤلؤ
مشکات چراغ ازلی مهبط تنزیل
خوانندۀ تورات و سرایندۀ انجیل
دانندۀ اسرار قِدَم بی دم جبریل
فیّاض بری از علل و رسته ز تعطیل
مولود نبوّت که به طفلی شده تکمیل
تولید ولایت که به سفلی زده پهلو
انسیّۀ حورا سبب اصل اقامت
اصلی که ببالید بدو نخل امامت
نخلی که ز تولید قدش زاد قیامت
گنجینۀ عرفان، گهر بحر کرامت
در باغ نبی طوبیِ افراخته قامت
در ساحت بستانِ ولی سرو لب جو
سرِّ سند کل، اثر صادر اول
نُه عقل درین یک اثر پاک معطّل
نفس فلک پیر درین مرحله مختل
برتر بودش پایه ز موهوم و مخیّل
بالاتر ازین چار خشیجان بهی، بل
صد مرتبه بالاتر از این گنبد نه تو
این گنبد نه توی بدان پایه نباشد
این عقل و خیالات بدان مایه نباشد
آن را که ز خورشید فلک سایه نباشد
بر عرش به جز نورش، پیرایه نباشد
قطبی که کراماتش اگر دایه نباشد
نَز معجزه پیداست علامت نه ز جادو
مرآت خدا عالمۀ نکتۀ توحید
کش خیمۀ عصمت زده بر عرصۀ تجرید
آن جلوه که بالذّات برون است ز تحدید
مولود محمّد که بدان نادره تابید
@Historylibrary
غیر از سوا مدهوشتر، ز لاّ(منظور ز الا باید باشد که به قافیه حذف الف و تشدید لام کرده) ز لا خاموشتر
این شمایید که هر از گاهی با مطالب ارزنده، کوتاه و گویاتان لطف می کنید و ما را به فیض می رسانید . لطفتان مستدام باد ?
مگر به تحفه صبا نکهت... برد
که از تبسم گل خون... میریزد
مکن تصور شبنم به روی چهره گل
که آبروی گل از انفعال میریزد
چه....... ست ندانم زیان معنی ما
که از لوای سکونش زوال میریزد
ز چین ناصیه روزگار چون باقر
شکفتگی ... گر ملال میریزد
#میراثخوانی
کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی
اصطلاحات و تعابیر
گل کاغذ (و) گل کاغذی
گل ساخته شده از کاغذ که برای آرایش جشنها و در شادمانیها به کار میرفت.
لسانی شیرازی در شهر آشوب میگوید:
سر فتنهٔ دلبران بت کاغذگر / کسی نیست به فتنهٔ تو در دور قمر
تو چون گل باغ جنتی تازه و تر / همچون گل کاغذند خوبان دگر
(شهر آشوب، ص ۱۳۵)
در دیوان سلیم طهرانی این ابیات دیده شد:
ز حسن ساخته نتوان فریب بلبل داد / سريش غنچهٔ گلهای کاغذین عیب است
(دیوان سلیم، ص ۹۹)
بس که بیبرگ و نوا شد ز خزان باغ، سلیم / باغبان را گل کاغذ به سر دستارست
(دیوان سلیم، ص ۶۸)
ای نغمهسرای چمنت بلبل کاغذ / رنگین شده از شبنم لطفت گل کاغذ
(دیوان سليم، ص ۲۷۷)
ملول شد دلت ای همنشین ز گریهٔ ما / که گفته بود گل کاغذین به یاران بر
(دیوان سلیم، ص ۲۸۳)
به افسون محبت دست آتش را به مو بندم / چو غنچه بر گل کاغذ طلسم رنگ و بو بندم
(دیوان سلیم، ص ۳۵۰)
سخن بر من نیفزود آب و تابی / گل کاغذ نمیدارد گُلابی
(دیوان سلیم، ص ۵۶۰)
منم که فیض شراب از کتاب میگیرم / به همت از گل کاغذ گلاب میگیرم
(دیوان صائب، چاپ قهرمان، ج ۵ ص ۲۷۷۵)
شاعری دیگر گفته است:
چون گل کاغذ به رنگ خویش قانع گشتهایم / از طربهای سحاب و ناز شبنم فارغيم
در سفينهٔ خوشگو (ص ۹۶) ذیل سرگذشت سید عبدالله قابل (شاعر) میخوانیم که او «در تراشیدن گل کاغذی ید بیضا داشته».
همچنین نام نوعی از گل بالا رونده است که در نواحی گرمسیری و استوایی میروید. (افشار، 1390: 77)
مأخذ: افشار، ایرج. 1390. کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
@mirasmaktoob
.
مبارک باد
بخشی از مسمط حکیم صفای اصفهانی (1322 ـ 1269 ق) در نعت حضرت زهرا (س)
ای گوهر یکدانه بریز از خُم لاهوت
در ساغر بلّور صفا سودۀ یاقوت
مرغ ملکوت است زجاجی که دهد قوت
قوت جبروتیست که در خطّۀ ناسوت
نوشم می مدحِ گهرِ نُه یمِ فرتوت
صدّیقۀ کبری صدف یازده لؤلؤ
مشکات چراغ ازلی مهبط تنزیل
خوانندۀ تورات و سرایندۀ انجیل
دانندۀ اسرار قِدَم بی دم جبریل
فیّاض بری از علل و رسته ز تعطیل
مولود نبوّت که به طفلی شده تکمیل
تولید ولایت که به سفلی زده پهلو
انسیّۀ حورا سبب اصل اقامت
اصلی که ببالید بدو نخل امامت
نخلی که ز تولید قدش زاد قیامت
گنجینۀ عرفان، گهر بحر کرامت
در باغ نبی طوبیِ افراخته قامت
در ساحت بستانِ ولی سرو لب جو
سرِّ سند کل، اثر صادر اول
نُه عقل درین یک اثر پاک معطّل
نفس فلک پیر درین مرحله مختل
برتر بودش پایه ز موهوم و مخیّل
بالاتر ازین چار خشیجان بهی، بل
صد مرتبه بالاتر از این گنبد نه تو
این گنبد نه توی بدان پایه نباشد
این عقل و خیالات بدان مایه نباشد
آن را که ز خورشید فلک سایه نباشد
بر عرش به جز نورش، پیرایه نباشد
قطبی که کراماتش اگر دایه نباشد
نَز معجزه پیداست علامت نه ز جادو
مرآت خدا عالمۀ نکتۀ توحید
کش خیمۀ عصمت زده بر عرصۀ تجرید
آن جلوه که بالذّات برون است ز تحدید
مولود محمّد که بدان نادره تابید
@Historylibrary
در عشق ز دلبری گذر نیست
وز کوی غمش رهی بدر نیست
در بحر محبت آن که افتاد
موجش بکناره راهبر نیست
عاشق چو شدی به گریه خو کن
کین نخل بخنده بارور نیست
مست می لعل گلرخان را
گر هست خمار، دردسر نیست
شامی که ز وصل می زند دم
در فیض کم از دم سحر نیست
@jafarian1964
روز نوروز و مه فرّخ فروردينست
دور ايّام گل و نسترن و نسرينست
صحن صحرا ز صور چون صحف ارژنگست
چمن لاله چو آذركده برزينست
زاتش لاله ازان آب چمن افزودست
كه هوا مُشك دم و خاك عبير آگينست
حوضه از آب معين كوثر نوشاب چنانست
چون جنان روضه گهر زيور و عنبر طينست
گرنه باغست جنان از چه در انهارش آب
مايه شير و شراب و عسل نوشينست
مي اگر مي نخورد نرگس مخمور بباغ
از چه با ساغر سيم و قدح زرّينست
باغ را همچو ز الوان رياحين ز حلل
داغ را بسته طبايع ز حلي آدينست
گرنه با موكب دي ناميه دلرا بيكار
با سيه خطمي و سوسن ز چه بازوبينست
تا نگاريده صبا نقش بر اطراف چمن
قلم افكنده زكف نقش نگار چينست
باغ چون چين ز نگار و چمنش فرخارست
گل چو ويس است و درو بلبل او رامينست
تا چو عذرا بنمايد ز تتق لاله عذار
ابر گريان صفت وامق بي تسكينست
گلشن از زيور و زيبست چو بزم خسرو
تا جهان تازه و فرّخ چو رخ شيرينست
(لطف الله نیشابوری)
{نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
صید آن شاهد مطبوع شمایل باشد.
اللهم عجل لولیک الفرج
تقدیم به همه شما عزیزان
چون مَه شعبان ز سفر در رسید
مژده ی میلاد مکرّر رسید
سه گُلِ خورشید و دو قرص قمر
پنج گهر از صدفِ یک پدر
و ان صدف، او خود گهر بی مثال
داده به دریای خلایق جمال
سوم شعبان گهری زاده شد
اُسوه و الگوی هر آزاده شد
در حق او گفت گلِ سر سبد
احمدِ مُرسَل که نیایَش بُوِد
او زِ من است و من از اویم وجود
اوست مرا جمله ی بود و نبود
هست حسین آن گل عالی صفات
نور هُدا، کشتی راه نجات
راهبر و هادیِ اهل یقین
سروَر و سالار شهیدان دین
در خَمِ بُحبوحه ی کرب و بلا
کرد چه غوغای فتوّت به پا
مِهر پسر قامت او را شکست!
لیک از آن عرصه نه برداشت دست
بر اثرِ تیر که زد بد نهاد
غنچه ی شش ماهه به خاک او فتاد
ذکر مصیبت نَبُود چون مجال
جای دگر باز کنم این مَقال
ورنه که هرگُل به شهادت رسید!
زخم دلش رو به نهایت رسید
هرقدمی را که به میدان نهاد
لاله گُلی دید که پرپر فُتاد
عاقبت آن سروِ تمنّای دوست
داد سرش را به تماشای دوست!
#مثنوي
#ميلاد_امام_حسين (عليه السلام)
#سيد_مهدي_صدرالحفاظي
@Kelkestan
@Shahrah
شهادت امام حسین (ع)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم عابد تبریزی
.
ناگه حجاب چهرۀ جانان کنار رفت
یارای دل ز جذبۀ دیدار یار رفت
.
او شد بدیدۀ دل و جان هر چه در وجود
او ماند و هر چه بود ز نقش و نگار رفت
.
آهی کشید و ز آتش آن پرده ها بسوخت
اشگی فشاند و ز آئینۀ دل، غبار رفت
.
فیض جمال ، شوق لقا را به دل فزود
آمد قرار خاطر و از دل قرار رفت
.
پای نفس شکست زفرط شتاب و شوق
جان همره خیال به سوی نگار رفت
.
تاب شعاع مهر ز گل ژاله را ربود
ذوق و طراوت از چمن و لاله زار رفت
.
طغیان بحر درد فزون شد ز روی طبع
تا ماه، از کنار افق در کنار رفت
.
گل پاره کرد جامه که فصل خزان رسید
نالید عندلیب که فصل بهار رفت
.
تعطیل شد مدارس آیات محک ...
⬇️⬇️⬇️
👈 متن کامل در سایت ...
#حسینیه #حسینیه_شهادت #زبدةالاشعار #عابد_تبریزی #فارسی #ناگه_حجاب_چهره_جانان_کنار_رفت
⬇️⬇️⬇️
در مدح حضرت علی اکبر علیه السلام
از ناصرالدین شاه قاجار
یم فاطمی، دُر سرمدی،گل احمدی، مه هاشمی
ز سرادقات محمدی طلعت ظهور جلالتی
به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه دُر، به علی گهر
به حسن جگر، به حسین پسر، چه نجابتی، چه اصالتی
به ملک مطاع، به خدا مطیع، به مرض شفا، به جزا شفیع
چه مقام بندگیش منیع، به چه بندگی و اطاعتی
خم زلف او چه شکن شکن، به مثال نقرۀ خام تن
سپری به کتف و کفن به تن، به چه قامتی و قیامتی
ز جلو نظر سوی قبله گه، ز قفا نظر سوی خیمه گه
که نموده شد به قدش نگه به چه حسرتی و چه حالتی
ز قفا دو زن شده نوحه گر، یکی عمه گشت و یکی پسر
که نما به جانب ما نظر به اشارتی و نظارتی
چون مَه شعبان ز سفر در رسید
مژده ی میلاد مکرّر رسید
سه گُلِ خورشید و دو قرص قمر
پنج گهر از صدفِ یک پدر
و ان صدف، او خود گهر بی مثال
داده به دریای خلایق جمال
سوم شعبان گهری زاده شد
اُسوه و الگوی هر آزاده شد
در حق او گفت گلِ سر سبد
احمدِ مُرسَل که نیایَش بُوِد
او زِ من است و من از اویم وجود
اوست مرا جمله ی بود و نبود
هست حسین آن گل عالی صفات
نور هُدا، کشتی راه نجات
راهبر و هادیِ اهل یقین
سروَر و سالار شهیدان دین
در خَمِ بُحبوحه ی کرب و بلا
کرد چه غوغای فتوّت به پا
مِهر پسر قامت او را شکست!
لیک از آن عرصه نه برداشت دست
بر اثرِ تیر که زد بد نهاد
غنچه ی شش ماهه به خاک او فتاد
ذکر مصیبت نَبُود چون مجال
جای دگر باز کنم این مَقال
ورنه که هرگُل به شهادت رسید!
زخم دلش رو به نهایت رسید
هرقدمی را که به میدان نهاد
لاله گُلی دید که پرپر فُتاد
عاقبت آن سروِ تمنّای دوست
داد سرش را به تماشای دوست!
#مثنوي
#ميلاد_امام_حسين (عليه السلام)
#سيد_مهدي_صدرالحفاظي
@Kelkestan
@Shahrah
وظیفه نیست ، لطف شماست . بسیار متشکرم از وقت و حوصلهای که به موضوع اختصاص دادید. فیض بردم. 🙏🙏🙏
سلام
برد ز باد دعا خوف قهر او تاثیر
شاید به این معنی باشد که:
خوف قهر او، اثر غرور و رضایت ناشی از دعا را از بین میبرد.
در همه شهر دلی کو که نه خون کردهٔ تست
یا درونی که نه از زخم غم آزرده تست
شکر فیض تو چمن چون کند ای ابر بهار
که اگر خار و اگر گل همه پرورده تست
ز نسیم گل و مل رفت دل و دین بر باد
آخر ای باد صبا این همه آورده تست🍃
🔸علی ای سحاب رحمت!
🔹شعر زیبای مرحوم سید حسن میرخانی در مدح علی (ع) که پیش از شعر مشهور شهریار سروده شده است:
علی ای سحاب رحمت همه مظهر خدایی
همه خلق ماسوا را به خدای رهنمایی
تو چه ممکن الوجودی که تو درخور سجودی
تو چه بحر لطف و جودی تو چه معدن سخایی
تو همای لامکانی به فراز عرش رحمان
که فکندهای به امکان همه سایه خدایی
تو ولیّ انّمایی، تو وفیّ لافتایی
تو وصیّ مصطفایی، تو ولیّ کبریایی
به خرد ادیب و پیری، به فلک مه منیری
به خودت که بینظیری، به خدا خدانمایی
دل اگر علی شناسی به خدا خداپرستی
که ره خداپرستی به علی است آشنایی
به جز از علی که داند که زند دم از سلونی
به جز از علی که تاند که کند گرهگشایی
تو به دلبری و قامت صنما کنی قیامت
چو به کشتگان نامت ز کرم زنی صلایی
به نسیم تار زلفت گل و سنبلم چه حاجت
که صبا بَرَد ز خاکت همه بوی مشکسایی
همه شاهدان عالم در هندوی تو گردند
چو به مجمع نکویان تو به شاهدی درآیی
علی ای درخت طوبی و بهار باغ توحید (وحدت)
که ثمر برآید از تو چو شهید کربلایی
شه ملک دین حسینم تو ز راه لطف ما را
مس قلب تیره زر کن به نگاه کیمیایی
تو صبا سلام ما را به شهید نینوا بر
که زنند بند بندم ز غمش چو نی نوایی
عجب از دمم نباشد که به سوزد عالمی را
که به سینه سوز دارم ز غمش شب جدایی
نه چنان بدین مصیبت دل بنده مبتلا شد
که تواند از حدیثش همه عمر خود رهایی
@bazmeghodsian
🔸علی ای سحاب رحمت!
🔹شعر زیبای مرحوم سید حسن میرخانی در مدح علی (ع) که پیش از شعر مشهور شهریار سروده شده است:
علی ای سحاب رحمت همه مظهر خدایی
همه خلق ماسوا را به خدای رهنمایی
تو چه ممکن الوجودی که تو درخور سجودی
تو چه بحر لطف و جودی تو چه معدن سخایی
تو همای لامکانی به فراز عرش رحمان
که فکندهای به امکان همه سایه خدایی
تو ولیّ انّمایی، تو وفیّ لافتایی
تو وصیّ مصطفایی، تو ولیّ کبریایی
به خرد ادیب و پیری، به فلک مه منیری
به خودت که بینظیری، به خدا خدانمایی
دل اگر علی شناسی به خدا خداپرستی
که ره خداپرستی به علی است آشنایی
به جز از علی که داند که زند دم از سلونی
به جز از علی که تاند که کند گرهگشایی
تو به دلبری و قامت صنما کنی قیامت
چو به کشتگان نامت ز کرم زنی صلایی
به نسیم تار زلفت گل و سنبلم چه حاجت
که صبا بَرَد ز خاکت همه بوی مشکسایی
همه شاهدان عالم در هندوی تو گردند
چو به مجمع نکویان تو به شاهدی درآیی
علی ای درخت طوبی و بهار باغ توحید (وحدت)
که ثمر برآید از تو چو شهید کربلایی
شه ملک دین حسینم تو ز راه لطف ما را
مس قلب تیره زر کن به نگاه کیمیایی
تو صبا سلام ما را به شهید نینوا بر
که زنند بند بندم ز غمش چو نی نوایی
عجب از دمم نباشد که به سوزد عالمی را
که به سینه سوز دارم ز غمش شب جدایی
نه چنان بدین مصیبت دل بنده مبتلا شد
که تواند از حدیثش همه عمر خود رهایی
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com