سلام. یکی از دوستان رسالۀ دکتری اش مربوط به منظومه های مذهبی عصر قاجار است. به فایل 13 نسخه نیاز دارد که عمدتا در قم هستند. از دوستان حاضر در گروه، کسی به کتابخانه مرعشی و ... دسترسی دارد؟ این دانشجو، خانم است و ساکن شهرستان؛ لذا دسترسی به قم برایش کمی دشوار است. با سپاس
با عرض سلام خدمت همگی سروران گرامی و با اجازه از مدیر محترم
مطمئنا بسیاری از عزیزان فایلهایی از نسخ خطی دارند که به سادگی به دستشان نیامده و در راه رسیدن به آن زحماتی را متحمل شده اند، بنا براین در انتشار بلاعوض آنها متضرر میشوند. مدتیست در فکر ایجاد طرحی هستم که عزیزان فهرست نسخ موجودی نزد خود را به همراه هزینه ی پیشنهادی خودشان - البته به گونه ای که هیچ واسطه ای میان ایشان و متقاضی نباشد- منتشر سازند؛ سروران عزیزی که با کلیت این طرح موافق بوده و مایل به عضویت در آن هستند یا رهنمودی در این زمینه دارند، میتوانند به بنده پیام بدهند.
با سلام۔ وقت بخیر۔ سروران لطفا کتاب دربارہ: "چاپخانہ ہای قدیمی عثمانی" و "فہرست کتاب ہای چاپی قدیمی در عثمانی" معرفی کنید۔ با سپاس
با سلام و آرزوی توفیق، احتراماً درباره «ماست مالیدن» در برخی متون کهن حقیر متونی دیده است، از جمله صورت برخی مجرمان ماست میمالیدند و وارونه سوار خر کرده در شهر میچرخاندند، از قضا داستانی طنزی هم به خاطر آمد، ولی اکنون هر چه فکر کردم حافظه یاری نکرد کجا دیدم (دوستان مدد رسانند)، داستان از این قرار بود (نقل به مضمون)، کوزه گری بود و در زمستان کوزه های ساخته شده را از روستا سوار خرها کرد و عازم شهر شد آنها را ببرد بفروشد، از قضا نزدیک ورودی شهر به جهت سرازیری و لیزی زمین، خرها سر خوردند و همه کوزه ها شکستند! کوزه گر دست از پا درازتر به روستا برگشت، دید زنش گریه میکند، خبر داد که گربه رفته بالای تاقچه و تمام کوزه هایی که گذاشته بودیم خشک شود، همه افتاد و شکست!
در این هنگام، کوزه گر، که بشدت عصبانی بود، سرش را رو به آسمان کرد و گفت، اسمت را گذاشتی خدا، خدایی بلد نیستی، به خر که باید چنگول دهی، سم دادی و گربه که باید سم دهی چنگول دادی، اگر من این کارها را کرده بودم، صورتم "ماست میمالیدند" و در چهار سوق میگرداندنم... ? شب خوش??
با عرض سلام و احترام. تشکر از شما که در مورد تصحیح ایشان مطلع فرمودید. از ایشان تقاضامندیم که در مورد تصحیح شان کمی توضیح دهند. با سپاس.?
با عرض سلام و احترام.
الحمدلله. ممنون که مطلع فرمودید. دیروز یکی از هم تراثیان ارجمند گروهمان برای شما در گروه پیام درج نمودند که به احتمال زیاد نسخه را دارند، امروز شما به ایشان یادآوری فرمایید. با سپاس???
📹 مستند زیبایِ قُدرتِ قَلب
دوبله فارسی
💟 آیا قلب شهود را درک می کند؟!
❤️ قلب پنج ثانیه زودتر از اتفاق خبردار میشود
به الهامات قلبتان اعتماد کنید و به حرف دیگران توجه نکنید
با حضور اکهارت تله. جان گودال. الیزابت آلنده. پائلو کوئیلو. جان گری
با دقت و تمرکز تماشا کنید
و همزمان در صورت امکان از قسمتهایی که به توجه تون میاد نت برداری کنید
حتما با هندزفری گوش کنید
به منظور رشد آگاهی و گسترش انرژی مثبت با عشق منتشر کنید...
#رشد_قلب
💠 وجه تسمیه
مشهور است که وجه تسمیه نیاز نیست جامع افراد و مانع اغیار باشد؛ مثلا کلمه ی «ضریر» با این که از ریشه ی ضرر است اما به معنای نابینا است و مثلا بر ناشنوا اطلاق نمی شود.
اما گذشته از این، وجه تسمیه، در موارد فراوانی اساسا به کلی فراموش می شود و اصلا مد نظر عرف قرار نمی گیرد.
گاهی منشأ وضع واژه ها برای معنایشان ریشه یابی می شود و سعی می شود که آن منشأ در معنای فعلی مورد لحاظ قرار بگیرد. این مطلب به نحو کلی صحیح نیست و نباید وجه تسمیه های فراموش شده را در استظهار از ادله دخالت داد.
مثلا در مورد وضع کلمه ی شیر برای شیر آب، گفته شده که وجه آن این بوده است که در اوائل، شیر آب شبیه سر شیر بوده و به این مناسبت، نام آن را شیر گذاشتند. چنانکه در زبان دیگری، نامی که برای شیر آب گذاشته اند با واژه ای که برای خروس دارند یکسان است؛ چرا که نزد آنان شیر آب شبیه سر خروس دیده شده است. اما این مناسبت در زمان ما به کلی مغفول و از یاد رفته است.
یا مثلا در اطراف قم، روستایی است به نام قبادبزن. در مورد این نام گفته شده که در اصل، قباد بیژن بوده و قباد و بیژن دو نفری بوده اند که آن روستا را ساخته اند.
مثال دیگر، نام غذای بورانی است. بورانی غذایی بوده که بوران (یعنی همان پوران) آن را اختراع کرده و اختلاف است که این پوران، دختر انوشیروان است یا دختر حسن بن سهل، همسر مامون که عروسی معروفی در کتب تاریخی دارد.
مثال هایی از این دست فراوان است که وجه تسمیه اصلا مد نظر عرف نیست و لحاظ آن در استظهار از متون، خطا است.
لذا مثلا در کلمه ی «معروف» در اطلاقاتی مانند «امساک بمعروف»، اگر ثابت شود که برای معنای «خوب» وضع شده است، دیگر لحاظ این که در این معروف، عارف کیست و معرفت به چه نحوی است و... وجهی ندارد.
برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۹۶/۸/۱۲
#فقه_الحدیث
@Taraaif
👆👆👆👆
با سلام خدمت سروران و فضلای گروه
یکی از دوستان این رو برای بنده فرستاده اگه کسی میتواند به ایشان جواب بدهد
⭐️🍀
با سلام و درود بر سروران گرامی، دوستان عزیز لغت نامه ای وجود دارد که وجه تسمیه لغات را مورد بررسی قرار دهد و اطلاعات در مورد وجوه تسمیه لغات داشته باشد؟
سلام دوستان گرامی
اگر کسی رو می شناسید
که درباره وجه تسمیه شهر های ایران
تحقیق و بررسی کرده باشه
لطفا به بنده معرفی کنید
درود
در پهلوی که واژه ای نزدیک به بافق که گشته ای از آن باشد نیست. مثلا کاسه میشود، تیشت tišt یا گودال و چاله می شود گور و نیشت و... ولی در گذشته نامجایهایی بوده که معنی گودال داشته به دلیل پست بودن زمین آن که از آنجمله نام کهن زاهدان، جالق یا زالق بوده که گشته چالگ بوده گویا و یا نام محلی در سده اصفهان هموز نام گود را دارد و...
با سلام. متاسفانه من نتوانستم علیرغم ورود به صفحۀ مطالعۀ آنلاینش در آدرسی که کمک کردید، تصویری به وضوح تصویر شما و در عین حال کامل از یک صفحه، بگیرم. اگر فوت کوزه گری دارد مرحمت بفرمایید.😊🙏
سلام و درود
بنده می خواهم در مورد لهجه شهرم بافق تحقیق کنم و سوالاتی ذهنم را درگیر کرده است.
آیا دوستان و سروران عزیز اساتیدی را می شناسید که در حیطه لهجه های محلی کار کرده باشند به بنده معرفی کنید(شماره تماس یا پل ارتباطی).
با سلام و سپاس، آن نسخه همراه چند نسخه دیگر (احتمالا حدود ۳۶ نسخه)، بخشی از یک پروژه مستند با عنوان "برگهای کاغذی" بود که به کارگردانی آقای پورمحمدی، گویا در اواسط دهه نود، در هندوستان، کار شده بود. این مقدار ارائه در کانال بساتین، در واقع تیزر یا برشی از آن برنامه بوده، که با اجازه از سازنده بوده است و بیش از آن باید سری سی دیها، از سوی ایشان تهیه شوند. در صورت تمایل به تهیه این پکیج، اعلام بفرمایید شماره ایشان در خصوصی تقدیم گردد، ارادتمند🌺
با سلام و درود حروف م و فی؟ و فیه در بالای کلمات به چه معناست ؟سپاس
سلام کسی از عزیزان حاضر در گروه عکسی از سلطانعلی خان وزیر افخم را در اختیار ندارد یا در جایی مشاهده نکرده است ؟؟ برای یک تحقیق مربوط به شهرستان بافق یزد دنبال عکسی از ایشان هستم نقاشی از این فرد وجود دارد که البته کیفیت جالبی ندارد اصلا
در تصویر، چند قمار باز در زمان قاجار را ملاحظه می فرمایید که توسط دوربین ناصرالدین شاه، غفلةً (یا همون یهویی خودمون) شکار شده اند!
جمع کن کاسه کوزه تو👇
در قدیم برای قمار بازی علاوه بر خانه هائی که در آن قمار راه می انداختند مکانهای مثل خرابه ها و پشت دروازه های شهر و روی پشت بام حمامها و جاهای کم رفت و آمد سفره هائی برای این کار گشوده میشد و گرداننده قمار را کاسه کوزه دار می گفتند
کاسه کوزه سمبل این حرفه بشمار میرفت و غرض از کاسه ظرفی بود که از هر یک تومان بُرد , یک قران سهم گرداننده یا قمار خانه دار در آن انداخته میشد یعنی یک دهم مبلغ بُرد و کوزه نیز گلدان دهن باریک یا کوزه کوچکی بود که تاس را در آن ریخته و تکان داده و روی بساط می انداختند تا از یک تا شش چه رقمی بنشیند
و البته هنگامی که کار به دعوا و چاقو کشی رسیده و آژان و پاسبان پست سر رسیده و به بساط قماربازها حمله می کردند اول کار آنها این بود که با لگدی کاسه و کوزه و بساط داخل سفره را به کناری پرت کرده و با گفتن جمع کن کاسه کوزه تو , همه اراذل را ریسه کرده و به کلانتری محل می بردند.
عکسهاے زیرخاکے👇
@Axezirkhaki
کتاب عکس های بابل
(معرفی کتاب عکس های بابل، تالیف صمد صالح طبری)
*** این اثر یکی از کتاب های مهم و مفید در باره شهرستان بابل است که بیشتر عکس های آن را مولف اثر یا خود انداخته، یا آن را گرد آورده است.
این کتاب حاصل تلاش یکی از خبرنگاران نام آشنا و پژوهشگران با پشتکار بابل، صمد صالح طبری می باشد که در قطع وزیری در 610 صفحه به صورت تمام رنگی، به شکل ضمیمه هفته نامه بابل نامه منتشر شده است.
صالح طبری متولد 1334 شمسی در بابل بوده و از نوجوانی با دنیای مطبوعات پیوند داشته است. او حتی به شوق کار در این عرصه، معلمی را رها کرد تا در قامت خبرنگار به ثبت و ضبط روزهای مردم شهرستان خود بپردازد.
صالح طبری در سال های 1364 و 1365 شمسی در شماره هایی چند از روزنامه های اطلاعات و جمهوری اسلامی به معرفی شهرستان بابل پرداخت و این انگیزه نخستین انتشار کتاب هایی برای زادگاهش شد. او توانست در سال 1378 شمسی کتاب «بابل سرزمین طلای سبز» را به چاپ برساند که اولین اثر برای این شهرستان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
پس از آن کتاب «بابل سبزه دیار» را در سال 1387 به چاپ رساند که تکلمه کتاب پیشین وی می باشد و کتاب عکس های بابل
سلام و درود خدمت تمامی عزیزان و سروران گرامی.
بنده نزدیک به ۲ سال هست که در حال جستجو و کاوش درباره وجه تسمیه شهرستان بافق- استان یزد هستم و به مطالبی هم دست پیدا کرده ام، یکی از این مطالب این هست که یکی از شعرای بافق به دیدار استاد مرحوم باستانی پاریزی میرود و در مورد وجه تسمیه شهرستان بافق از ایشان سوال پرسیدند و استاد فرمودند بافق یعنی گودی (گودال)، کاسه.
حال سوالاتی که از سروران عزیز دارم اینست که:
۱- اگر منابعی میدانید که در مورد وجه تسمیه شهرستان های ایران نوشته شده را به بنده معرفی کنید.
۲- کلمات گودی(گودال) و کاسه در زبان های ایران باستان به چه معناست؟
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com