آیا منظور نویسنده مثالهایی از قبیل زیر نیست؟
خوب شدن
بد شدن
سوار شدن
پیاده شدن
بیمار شدن...
باز هم بیشتر در باره تولید محتوا برای کاربران اینترنتی
1 - در باره تولید محتوا، این را هم باید دانست که اطلاعات پراکنده زیادی در جاهای مختلف هست که با توجه دشواری های سرچ از یک طرف و عدم مهارت دانشجویان از طرف دیگر، بسیاری از اوقات امکان دسترسی به آنها نیست. در این باره گوگل زحمت زیادی کشیده است تا در امر سرچ، ابزارهای لازم را برای رسیدن به آن چه کاربر نیاز دارد فراهم کند و الکی وقت او تلف نشود، اما این مقدار کافی نیست و با بی حوصلی بسیاری از کاربران هم سازگاری ندارد. بنابرین باید به فکر راه های دیگری بود. یعنی علاوه بر آن که متن هست، باید نوعی طبقه بندی اطلاعات کرد و از لحاظ موضوعی راههایی را فراهم کرد تا رسیدن به مطلب آسان تر باشد.
2 - جستجو در وبسایت های سازمان های فرهنگی مانند وزارت آموزش و پرورش که لازم است تمام متون درسی تولید شده خود را به صورت آنلاین منتشر کند، نشان می دهد که متن های منتشر شده، تنها به صورت پی دی اف است و بنابرین امکان سرچ لفظی را ندارد. به این ترتیب شما به محتوای کتاب دسترسی محدود دارید و فقط از طریق عناوین آن امکان سرچ کلی در خود وبسایت و احیانا گوگل را دارید. ما باید بدانیم انتشار فایل پی دی اف گرچه بسیار خوب است، اما راه حل اصلی این نیست. باید فکری کرد تا امکان جستجوی کلمه به کلمه آن هم به صورت پیشرفته باشد.
3 - بحث دیگر مسائل حقوقی کارهای تولید شده به صورت کتاب است که وقتی تبدیل به فایل دیجیتالی می شود عملا پولی نصیب مصحح نمی شود. به نظرم هیچ چاره ای جز رعایت حقوق این افراد نیست و این کاری است که باید با یک بودجه دولتی یا موسسات وقفی انجام شود. مگر انتخاب هزار یا حتی پنج هزار کتاب و پرداخت مبلغی بابت آنها پول زیادی است؟ پول یک سفر خارجی یا حتی استانی برخی از مسوولان نخواهد بود. چشم هزینه کردن برای کارهای فرهنگی را ندارند و الا این کمترین پول است. برای مولفان هم همین طور. و تازه در زبان فارسی مگر چند اثر ناب قابل گذاشتن در برنامه های رایانه ای منتشر می شود که نشود هزینه آنها را پرداخت؟ به علاوه، همین کار باعث تشویق عده ای برای تالیف جدید می شود. مهم این است که عقل این در سیستم دولتی ما وجود ندارد که ندارد. غالب آنها افراد اجرایی هستند که بیست سال انتظار وزارت داشته اند و حالا به حالا و هوایی رسیده اند و اساسا هیچ گاه به درستی اهل کتاب نبوده اند. اما به طور کلی باید عرض کنم که حقوق افراد باید حفظ شود تا اجر و پاداش کارشان را آن هم پولی و مادی دریافت کنند. این امر سبب پیشرفت علم می شود در حالی که حق کشی، راه علم را سد می کند.
4 - موسسات دولتی و ملی بزرگ وضعیت دیگری دارند. به نظرم باید مجلس قانونی بگذارند که تمام موسسات دولتی که با پول بیت المال کار می کنند، موظف هستند هر متنی را که تولید می کنند، به صورت آنلاین هم منتشر کنند. همین طور باید به موسساتی که به نوعی از بیت المال ارتزاق می کنند و بانی نشر دایره المعارف های بزرگ هستند، یا همایش هایی که آثار متنوع چاپ می کنند، تکلیف شود که همزمان باید به صورت آنلاین منتشر کنند. این کار الان در حد محدودی انجام می شود اما گاه انحصارش دست موسسه خاصی است آن هم در قالب سی دی. نه به صورت آنلاین و متن کامل.
@jafarian1964
نظر حقیر هم بر این است که هر چه هست باید مصدر باب افعال باشد
باز هم بیشتر در باره تولید محتوا برای کاربران اینترنتی
1 - در باره تولید محتوا، این را هم باید دانست که اطلاعات پراکنده زیادی در جاهای مختلف هست که با توجه دشواری های سرچ از یک طرف و عدم مهارت دانشجویان از طرف دیگر، بسیاری از اوقات امکان دسترسی به آنها نیست. در این باره گوگل زحمت زیادی کشیده است تا در امر سرچ، ابزارهای لازم را برای رسیدن به آن چه کاربر نیاز دارد فراهم کند و الکی وقت او تلف نشود، اما این مقدار کافی نیست و با بی حوصلی بسیاری از کاربران هم سازگاری ندارد. بنابرین باید به فکر راه های دیگری بود. یعنی علاوه بر آن که متن هست، باید نوعی طبقه بندی اطلاعات کرد و از لحاظ موضوعی راههایی را فراهم کرد تا رسیدن به مطلب آسان تر باشد.
2 - جستجو در وبسایت های سازمان های فرهنگی مانند وزارت آموزش و پرورش که لازم است تمام متون درسی تولید شده خود را به صورت آنلاین منتشر کند، نشان می دهد که متن های منتشر شده، تنها به صورت پی دی اف است و بنابرین امکان سرچ لفظی را ندارد. به این ترتیب شما به محتوای کتاب دسترسی محدود دارید و فقط از طریق عناوین آن امکان سرچ کلی در خود وبسایت و احیانا گوگل را دارید. ما باید بدانیم انتشار فایل پی دی اف گرچه بسیار خوب است، اما راه حل اصلی این نیست. باید فکری کرد تا امکان جستجوی کلمه به کلمه آن هم به صورت پیشرفته باشد.
3 - بحث دیگر مسائل حقوقی کارهای تولید شده به صورت کتاب است که وقتی تبدیل به فایل دیجیتالی می شود عملا پولی نصیب مصحح نمی شود. به نظرم هیچ چاره ای جز رعایت حقوق این افراد نیست و این کاری است که باید با یک بودجه دولتی یا موسسات وقفی انجام شود. مگر انتخاب هزار یا حتی پنج هزار کتاب و پرداخت مبلغی بابت آنها پول زیادی است؟ پول یک سفر خارجی یا حتی استانی برخی از مسوولان نخواهد بود. چشم هزینه کردن برای کارهای فرهنگی را ندارند و الا این کمترین پول است. برای مولفان هم همین طور. و تازه در زبان فارسی مگر چند اثر ناب قابل گذاشتن در برنامه های رایانه ای منتشر می شود که نشود هزینه آنها را پرداخت؟ به علاوه، همین کار باعث تشویق عده ای برای تالیف جدید می شود. مهم این است که عقل این در سیستم دولتی ما وجود ندارد که ندارد. غالب آنها افراد اجرایی هستند که بیست سال انتظار وزارت داشته اند و حالا به حالا و هوایی رسیده اند و اساسا هیچ گاه به درستی اهل کتاب نبوده اند. اما به طور کلی باید عرض کنم که حقوق افراد باید حفظ شود تا اجر و پاداش کارشان را آن هم پولی و مادی دریافت کنند. این امر سبب پیشرفت علم می شود در حالی که حق کشی، راه علم را سد می کند.
4 - موسسات دولتی و ملی بزرگ وضعیت دیگری دارند. به نظرم باید مجلس قانونی بگذارند که تمام موسسات دولتی که با پول بیت المال کار می کنند، موظف هستند هر متنی را که تولید می کنند، به صورت آنلاین هم منتشر کنند. همین طور باید به موسساتی که به نوعی از بیت المال ارتزاق می کنند و بانی نشر دایره المعارف های بزرگ هستند، یا همایش هایی که آثار متنوع چاپ می کنند، تکلیف شود که همزمان باید به صورت آنلاین منتشر کنند. این کار الان در حد محدودی انجام می شود اما گاه انحصارش دست موسسه خاصی است آن هم در قالب سی دی. نه به صورت آنلاین و متن کامل.
@jafarian1964
فکر کردم این روستا چنین ثروتی هنگفتی دارد، آن هم نزدیک اتوبان. اما مردمانش آنجا را رها کرده و رفته اند. حتما از اهل روستا ثروتمندانی هستند که بتوانند این قلعه را آباد کنند و توریست جلب کنند. اما مگر فقط همین روستاست، بسیاری از روستاهای دیگر در اطراف هم قلعه دارد که برخی ویران تر است. شاید این افراد گمان می کنند، بهتر است خودشان را اسیر کار اداری این اداره و آن اداره نکنند.، چون معمولا استقبالی که نمی شود هیچ، دردسر هم درست می شود. شاید اندکی نگذرد که پس از هزینه کردن مبالغی، به خاک سیاه هم نشانده شوند. ترجیحا همین وضع بهتر است. این حرف خوب نیست، اما این اواخر هر کجا سر زدیم همین طور بود. پاسخ یک چیز است، پول نیست. اما به نظرم، بیش از پول عقل نیست.
@jafarian1964
یک نسخه از کتاب بالا در یمن است که خیلی سال پیش آن را دیدم و نسخه ای هم در کتابخانه برلین است که سال ۲۰۱۲ آن را در آنجا یافتم و از آن عکسی گرفتم. نسخه مهم و اقدم آن در آمبروزیاناست که عکس آن را هم دارم. این کتاب باید تصحیح و منتشر شود. مدتی پیش به فاضل محترم آقای موسوی بروجردی پیشنهاد کردم کتاب را منتشر کنند. یک تحقیقی از این متن سال ها پیش به عنوان رساله دکتری در غرب صورت گرفت اما هنوز چاپ نشده است. دو نسخه یمن و برلین همدیگر را تکمیل می کنند. نسخه آمبروزیانا بسیار کهن است و البته کامل نیست. نسخه ریشه های مشترک با اخبار صفین نصر بن مزاحم دارد اما به نظر می رسد که تحریری است که در آن از روایات نسخه های دیگر هم استفاده شده. باید کسی جدی روی این متن مهم و ارزشمند شیعی کار کند. در کانال نسخه های خطی عکس یک برگ آن را گذاشتم که می بینید.
آية الله جوادی آملی:
خیلی بدیهی است که در کشور نباید اختلاس باشد، فهم این مسئله نیاز به سواد خاصی ندارد. در کشور بودجه های فراوانی هست، اما اختلاس هم فراوان است! اختلاس ها توسط کسانی انجام می شوند که می دانند باید با چه کسانی همکاری کنند تا به مقصودشان برسند! باید جلوی این افراد گرفته شود!
برخی از کشورهای اروپایی به اندازه یک استان ما هم نیستند اما با گل فروشی اقتصاد خود را اداره می کنند، اما کشور ما با داشتن این همه امکانات از قبیل نفت و معادن، بی عرضگی برخی مدیران جلوی پیشرفت آن را گرفته است.
ما قبلا هم گفتیم که پول یارانه باید خرج کارخانه ها و تولید شود تا اقتصاد کشور رونق بگیرد. قرار نیست فقط شکم مردم سیر شود، بلکه باید زندگی عزتمندانه ای هم داشته باشند!
https://t.me/azbarresihayetarikhi
نظر استاد گنجي رسانه اي شد ولي ديگراني هم هستند که از ابراز علني اين نظر و رسانه اي شدن احتراز مي کنند. تعداد قائلان هم در قوت و ضعف بي تأثير است. قوام و استحکام ادله بايد ملاحظه شود.
یک نسخه از کتاب بالا در یمن است که خیلی سال پیش آن را دیدم و نسخه ای هم در کتابخانه برلین است که سال ۲۰۱۲ آن را در آنجا یافتم و از آن عکسی گرفتم. نسخه مهم و اقدم آن در آمبروزیاناست که عکس آن را هم دارم. این کتاب باید تصحیح و منتشر شود. مدتی پیش به فاضل محترم آقای موسوی بروجردی پیشنهاد کردم کتاب را منتشر کنند. یک تحقیقی از این متن سال ها پیش به عنوان رساله دکتری در غرب صورت گرفت اما هنوز چاپ نشده است. دو نسخه یمن و برلین همدیگر را تکمیل می کنند. نسخه آمبروزیانا بسیار کهن است و البته کامل نیست. نسخه ریشه های مشترک با اخبار صفین نصر بن مزاحم دارد اما به نظر می رسد که تحریری است که در آن از روایات نسخه های دیگر هم استفاده شده. باید کسی جدی روی این متن مهم و ارزشمند شیعی کار کند. در کانال نسخه های خطی عکس یک برگ آن را گذاشتم که می بینید.
سلام
بله درست است. میگوید نهال دو معنی دارد یکی با شدن (که به قرینه معنوی در اینجا محذوف است) به معنای متمتع و دیگر به معنای درخت موزون. در جمله مورد بحث نهال در معنای اول آمده اما چون کلمه قامت در جمله ذکر شده، ذهن به معنای دیگر نهال که همان درخت باشد هم متوجه میشود که این معنی مورد نظر نیست. در حقیقت تناسب معنای استعاری نهال با قامت موجب ایهام شده که این معنای متناسب هم مورد نظر نیست.
من نظرم را در این مطلب میگویم تا ببینیم نظر دوستان دیگر چه باشد. متن را چنین میخوانم:
پس با کدام کدام به یک وتیره پیش آمده شود.
«کدام کدام» را جایی ندیدهام به این معنی آمده باشد؛ اما فکر میکنم در زبان گوینده به معنی «هر یک» یا «هر کس» یا «همه» به کار رفته است. شما باید ببینید در این کتاب باز هم آمده است یا نه. و اگر آمده است همین معنی را میرساند؟
«وتیره» هم به معنی شیوه و روش است.
در مجموع، جمله یعنی:
پس با هر یک(/همه) به یک شیوه رفتار میشود.
این با منطق پیش و پس عبارات هم سازگار است؛ یعنی اگر تو تنها بودی، با تو به گونهٔ دیگری رفتار میشد؛ اما دیگران هم هستند و ممکن است آنان هم متوقّع شوند.
بسم الله
ادعیه را با قواعد تجویزی میخواهید درستش کنید🙄 در درستی و عدم درستی این قواعد اختلاف است چه برسد که بخواهیم ادعیه را بر اساس انها درست کنیم
به عبارت دیگر چه کسی گفته قداعد بر متون روایی و دعایی ما حاکم است؟! بر عکس قواعد از متون و ادعیه و قران باید استخراج شود در هر روی این بحث مبنایی در اصول نحو می شود که چه چیز حجیت شاهد واقع شدن را دارد و مبنایی تر از آن اینکه اصلا قواعد ساخته میشوند و شاهد اورده میشود یا نه از استعمالات عرب باید قواعد را استخراج نمود؟
بر اساس دیدگاه نخست که دیدگاهی مطرود لا اقل در زبان عربی از نگاه زبانشناسی است اشکال نویسنده متن شاید پذیرفته باشد؟! چرا که چه بسا از نظر ادبی هم بتوان با تقدیر کلامی جمله را اصلاح نمود و در مقام بالاتر از نظر بلاغی وجهی برای این شیوه لحاظ نمود و در نگاه زبانشناسی نو این تخطی از قواعد برجسته سازی نام دارد که برای نشان دادن اهمیت موضوع و توجه مخاطب است
اما نگاه دوم که نگاه توصیفی به زبان است این اشکال پذیرفته نیست اصولا جزم انگاری قواعد زبانی را نمیپذیرد به عبارت دیگر تحکم بر اینکه در عربی مفعول جمله نیست پذیرفته نیست چرا که خود این دعا مثال نقض ان است و کاربر زبان است که تعیین میکند چه چیز ذر زبان باشد چه نباشد نه دستوریان
یکی مجرّد، آن آن است که لفظ مصدر ؟؟ از آن متصرّف شود..
یکی مجرّد، آن آن است که لفظ مصدر ؟؟ از آن متصرّف شود..
هرجا که ممکن نبوَد، نبوَد؟ از دادن هر؟ متصرّف شود از ماضی و مستقبل و غیر آن در اول هر مصدر که مقصود بوَد که ختم کنند و لازم را متعدی سازند...
با سلام. از نوشتهها و اظهارنظرهای دوستان استفاده کردم.
به نظر من این کلمه را باید املای دیگر یا غلط املایی واژهٔ «مَرق» باید دانست که به گونهای با موسیقی مرتبط است و در فرهنگها آن را به معنی سرود کنیزکان و فرومایگان و گدایان آوردهاند.
در متن حاضر نیز به نظر میرسد مرتبط با مسائل موسیقایی است.
گردنا هم اصطلاح موسیقی بوده است. از آنچه دربارهٔ آن نوشتهاند به نظر میرسد یعنی کوک ساز (رک: لغتنامه، ذیل «گردنا» و شواهد آن).
دربارهٔ اتصال میم به ر در نستعلیق که بعضی دوستان گمان بردهاند ممکن نیست، باید بگویم در نستعلیق امروز پسندیده نیست، ولی در صورت نبودن کشیدهٔ دیگر، ممکن است میم را کشیده بیاورند. در کتابت قدیم بیشتر معمول بوده، از جمله در همین متن حاضر هم شواهدی دارد؛ برای نمونه، کلمهٔ «مردم» را ببینید.
این کلمه «مرق» در جامعالالحان عبدالقادر مراغی به تصحیح بابک خضرایی، هم آمده (در متن مصحَّح مرحوم بینش هم ممکن است باشد. چون لغت مبهمی است، باید دید آنجا چهطور آمده و چه توضیحی دارد) و شاید در المعجم شمس قیس رازی هم شاهد دارد.
جایی در نقد جامع الالحان هم خواندهام که نویسنده حدس زده بود این کلمه با تلفّظ «مُرِقّ» moreqq اسم فاعل از ارقاق باشد. اگر این حدس صحیح باشد، یعنی با کوک کردن ساز نغمههایی رقّتانگیز (/نازککنندهٔ دل) ایجاد کنند. و هو اعلم.
هر دو نسخهٔ شما مغلوط است. ضبط درست «بینشانانی/بینشانانی» است. از آنجا که هر دو نسخهٔ شما این خطا را تکرار کردهاند، احتمال میرود مادرنسخهٔ هر دو یکی بوده است. خطها هم متفاوت است که احتمالاً بدین معناست که دو کاتب آنها را نوشتهاند. البتّه باید گفت ضرورتاً بدین معنی نیست که دو کاتب آن را نوشتهاند؛ زیرا یکی به نستعلیق و دیگری نسخ است و ممکن است یک کاتب به دو شیوه بنویسد. اما قراینی مثل مجدول بودن یکی و استفاده از مرکّب شنگرف، احتمال اوّل را تقویت میکند.
شاعر حجّت تخلّص را دقیقاً ندانستم که کیست؛ حجّت کشمیری یا دیگری؟ اگر روشنگری کنید خوب است.
این را هم بگویم که در مصرع دوم بیت دوم، «پُرگل» که در نسخهٔ دوم مشکول هم شده است- درست نیست؛ درست آن باید «هر گل» باشد؛ یعنی اینطور بخوانیم:
غیر داغ سینه ما را نیست دلسوزی دگر
عاشقان هر گل ز باغ عشقبازی چیدهاند.
تا نظر دوستان فاضل چه باشد.
آنچه در این فایل صوتی می شنوید:
🌹 چگونه یک کتاب را بخوانیم؟ 🌹
🍃 مورتیمر جی آدلر، فیلسوف آمریکائی - انگلیسی در دهه ی 1950 کتابی تحت عنوان چگونه کتاب بخوانیم نوشت.
🍃 مراد از این بحث که چگونه یک کتاب را بخوانیم، تندخوانی نیست. مقصود سرعت مطالعه نیست.
🍃 در صورتی که صورت این سؤال مشخص شود، پاسخ آن دریافت می شود.
🍃 تصور برخی بر این است که کتاب خوان حرفه ای کسی است که تمام مطالب کتاب را بخواند و فیش بردارد و پس از پایان مطالعه ی کتاب، هر سؤالی از وی پرسیده شود، پاسخگو باشد.
🍃 در خواندن یک کتاب، باید کتاب فهم شود؛ سؤال این است که ملاک این فهم چیست؟
🍃 کتاب، کانال ارتباطی است که از طریق آن، افکار نویسنده به خواننده، انتقال می یابد.
🍃 موقع خواندن کتاب، خواننده در حال برقراری یک ارتباط انسانی است، بنابراین باید طرف خود را مشخص کند.
🍃 در خواندن کتاب، یک مکالمه ی یک طرفه برقرار می شود. فکر دو انسان در خواندن کتاب مطرح است؛ فکر نویسنده ی کتاب و فکر خواننده ی کتاب.
🍃 در خواندن کتاب، اگر ارتباط ذهنی برقرار نشود، باید دنبال آسیب این عدمِ ارتباط گشت.
🍃 فرآیندهائی که در ذهن مؤلف کتاب ایجاد شده باید در ذهن خواننده ی کتاب ایجاد شود. فرآیندی شبیه به فرآیند ترجمه در خواندن کتاب شکل می گیرد.
🍃 عوامل گوناگونی در شکل دادن افکار نویسنده دخیل بوده که خواننده از پشت پرده، با آن افکار مواجه است.
🍃 چگونه می توان بدون شناخت نویسنده، با افکار نویسنده آشنا شد؟ شاید خواننده ی کتاب اصلاً با جنسیت مؤلف کتاب هم آشنا نباشد، پس چگونه می تواند نسبت به نویسنده شناخت پیدا کند؟
🍃 برای فهم بهتر کتاب، مقدماتی لازم است؛ از جمله: آشنائی حداقل یک صفحه ای از بیوگرافی نویسنده.
🍃 دانستن ایده، هدف، ابزار، در خواندن کتاب مهم است.
🍃 توصیه های عملی برای خواندن کتاب وجود دارد.
🍃 در برخورد با هر کتاب و مطلبی، باید در ابتدا استراتژی خود را تعریف کنیم.
🍃 دانستن این مطلب که این کتاب با چه عنوانی خوانده می شود و چه جایگاهی برای ما دارد، بسیار مهم است.
🍃 این که فرد با چه چایگاه علمی، به مطالعه ی کتاب می پردازد، یعنی دانشچو است یا استاد است، در فهم کتاب تأثیرگذار است.
🍃 باید به این سؤال پاسخ داد که برای برقراری ارتباط با مؤلف کتاب، چه راهکارهائی می توان در پیش گرفت؟ راهکارهائی هم چون خواندن شرح حال مؤلف، مشورت با صاحبان فن، ...
🍃 توجه به ساختار متنی کتاب و این که چه سؤالاتی در ذهن نویسنده بوده و بر اساس چه معیاری بین مفاهیم رابطه برقرار کرده، در خواندن کتاب مهم است. پس از پایان مطالعه ی کتاب، پاسخ همین سؤالات در ذهن ما باشد، کافی است که عصاره ی کتاب است.
🍃 این که نویسنده بر اساس چه طرحی مطالب را نوشته است، مهم است.
🍃 هدف از نوشتن فهرست مطالب، پیدا کردن مطلب نیست؛ بلکه هدف روشن شدن رده بندی ذهنی نویسنده است.
🍃 در برخی موارد باید فهرست نوشته شده در یک کتاب در طرح ذهنی خواننده توسط خواننده اصلاح گردد.
🍃 در برخی موارد، با نویسندگانی مواجه هستیم که در عین داشتن مطلب مهم برای بیان، فن نویسندگی یا انتظام فکری لازم موقع نوشتن، ندارند. نظم فکری نویسنده باید در موقع خواندن کتاب به خواننده منتقل شود.
🍃 سعی کنید در مورد کتبی که طراحی و نقشه ی درستی ندارند، خودتان دست به عمل شوید و طراحی کنید.
🍃 در برخی کتاب ها، الزاماً تمام مطالب موجود در کتاب، محلی از اعراب در آن طرح ذهنی نویسنده ندارد و اطلاعات پراکنده است.
🍃 از یک کتاب باید یک یا چند نکته یاد بگیرید، اگر خیلی مطلب یاد گرفتید، آن کتاب را خوب نخوانده اید.
🍃 موقع خواندن کتاب، یک طرح از کتاب تهیه کنید. مقدمه، اصل بحث، نتیجه گیری را در آن طرحتان بیاورید.
🍃 تعیین کنید که روند کتاب به صورت سِری یا به صورت موازی یا به صورت سری - موازی است و پیکر ساخت کتاب را مشخص کنید تا کتاب را خوب بفهمید.
🍃 واژه ها و اصطلاحات کلیدی کتاب را استخراج کنید.
🍃 موقع خواندن کتاب شما باید یک متفکر باشید.
@OstadPakatchi
@khanemotun
⚡️آینده برای حوزه نجف است چون حوزه آزاد است.
⚡️هر جلسه علما نشسته ام، نارضایتی از اوضاع است.
⚡️در قم برخی خانوادهها با نان خشک زندگی میکنند.
⚡️افراد باهوش متوجه هستند که سکوت علما به معنای تایید نیست.
⚡️آقای مهدوی کنی میگفت امام خمینی به او گفته بود: اگر شما را ترور کنند بهتر از تشریفات است.
✔️آیة الله گرامی در گفتگو با مباحثات🔻
🔹من مدتی پیش یک بیانیه هم دادم که ممکن است طلاب به حوزه نجف مهاجرت کنند. طلبه قم آزاد نیست که نزد کدام استاد درس بخواند؛ آزاد نیست هر کتابی را بخواند و هر حرفی را بزند. در سه جهت در نجف آزادی است و فطرت بشر هم متمایل به آزادی است؛ بنابراین به نظر میرسد قوت حوزه در آینده در نجف باشد. اتفاقاً پس از همان ایامی که آن بحث را مطرح کردم، افراد متعددی جهت تدریس به نجف رفتند. این یک بعد است که خود حوزه در این جهت گرفتاری دارد.
🔹پیرمردها و حتی بزرگانی بودند که خود ما در دوره جوانی که داغ و انقلابی بودیم با آنها درگیر میشدیم؛ آنها مکرراً به ما میگفتند به نتیجه نمیرسد؛ تعبیرشان این بود که جوجه را آخر پاییز میشمارند. الآن در هر جمعی که مینشینیم معمولاً به غیر از ۴-۳ نفر ـ که معمولاً چهرههای رسانهای هستند ـ بقیه افراد از اوضاع اقتصادی و مسائل دیگر گلهمندند. البته مخالفت عملی هم انجام نمیشود؛ چون بههرحال نظام اسلامی است و بسیاری زحمت کشیدند آن را به اینجا رساندند. حتی المقدور باید همکاری کرد. اما در عمل همه ناراحت هستند و شرایط اقتصادی را میبینند.
🔹در همین قم مردمی هستند که نان خشکی که دیگران مصرف نمیکنند را با اشتیاق میبرند! وقتی میپرسیم اینها برای شما چه فایدهای دارد؟ میگویند: در آب میزنیم و میخوریم! افرادی که نمیتوانند اجاره خانه بپردازند و صاحبخانه اثاثیهیشان را بیرون میریزد بسیار زیاد هستند. کسانی که ناچار شدند شب در چادرهای شهرداری بخوابند یا گاهی اوقات در پارک.
🔹علما یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت میشود که آن هم مصلحت نیست. افراد فهمیده متوجه میشوند که معنای این سکوت موافقت با بلا نیست؛ دیگران هم باید به مرور متوجه شوند. در هرحال بیان آن، تضعیف نظام است که آن هم درست نیست.
🔹عامه مردم از اوضاع سیاسی زدگی پیدا کردهاند؛ چون نتیجهای که میخواستند را نگرفتهاند. این زدگی از اوضاع سیاسی آنها را به سمت و سوی کسانی که مخالفت وضع موجود هستند متمایل میکند. برخی از مقامات اطلاعاتی به خود بنده گفتند که در شهر مشهد بیش از ۳۰ کلیسای خانگی وجود دارد. تصور اینها بر این است که مسیحیت دعوی به صلح و آرامش میکند؛ و برعکس؛ حاکمیتی مثل حاکمیت ما اینطور نیست. اشتباه هم میکنند؛ مسیحیت ظلمها و قتل و غارتهای خود را کرده است.
🔹تبعیض در استفاده از نعمتها دیده می شود. نزدیکانش متعنّم هستند و دیگران اینطور نیستند. این اشکالات وارد است و قابل دفاع هم نیست. برخی وقتی میخواهند از کوچه عبور کنند، از مدتی قبل از آن، مأمورین میایستند تا ماشینها عبور نکنند؛ همه کنار بروند تا این آقا رد شود. زمانی هم که به آنها تذکر داده میشود میگویند در اختیار ما نیست؛ در اختیار محافظین ماست! شما چطور نمیتوانید جلوی محافظین خود را بگیرید؟ مسائلی از این قبیل، بسیار مؤثر و بسیار هم بد است؛ عوارض منفی بسیاری هم دارد.
🔹آقای مهدوی کنی به خود من گفت که زمانی آقای خمینی به ما گفت: اگر شخص شما را ترور کنند بهتر از این وضع تشریفات است؛ چون این ترور شخصیت است. خود امام به آقای مهدوی کنی گفته بود. آقای مهدوی کنی گفته بود که ما را میکشند و… امام گفته بودند که اگر بکشند بهتر از این وضع است. این نکته قابل دفاع هم نیست. مخصوصاً درباره کسانی که اصلاً سابقهی مبارزاتی هم به آن صورت نداشتهاند.
@namehayehawzavi
♦️علی مطهری محتوای جلسه با شورای نگهبان را منتشر کرد
🔹دکتر علی مطهری نماینده ردصلاحیت شده مجلس برای انتخابات آتی در یادداشتی با عنوان «سخنی با آقای کدخدایی» نوشت:
🔹در جلسه با یکی از حقوقدانان شورای نگهبان و کارشناس پرونده، بعد از بحثی درباره روش بررسی صلاحیتها - که من معتقد بودم برای رد کردن افراد باید عدم صلاحیت آنها احراز شود - و نیز بحثی درباره معنی عدم التزام عملی به اسلام یا نظام، - که البته هردو به جایی نرسید - آقای حقوقدان سه مورد را به عنوان دلیل رد صلاحیت من اعلام کرد.
🔹یکی اینکه چرا شما گفتهاید: ما با آقای ابراهیم یزدی خوب رفتار نکردیم؟
گفتم: هنوز هم معتقد هستم با آن پیرمرد در آخر عمر خوب رفتار نکردیم.
گفت: این امر به نظام و رهبری میخورد.
گفتم: چه ربطی دارد؟ ممکن است افرادی در ردههای پایین خطا کنند، این ربطی به نظام و رهبری ندارد. با منطق شما باید حادثه هواپیما را هم به مقامات بالا وصل کنیم در حالی که در ردههای پایین خطایی کردهاند.
🔹مورد دوم این بود که چرا گفتهاید: «نهم دی اگر موجب تفرقه شود دیگر یومالله نیست بلکه یوم الشیطان است.»
گفتم: بله، الآن هم به آن معتقدم.
گفت: ولی جمله آقا چیز دیگر است!
گفتم: این جمله من است و با جمله ایشان تضادی ندارد.
🔹مورد سوم این بود که چرا درباره رفع حصر اظهارنظر کردهاید؟
گفتم: وقتی در دانشگاه از من میپرسند نظر شما درباره این موضوع چیست من نظر خودم را میگویم.
گفت: شما باید بگویید نظر من این بوده ولی بعد از اطلاع از نظر رهبری متوجه اشتباهم شدم و اکنون نظرم همان نظر رهبری است!!
گفتم: من دروغ نمیتوانم بگویم.
علاوه بر این خود مقام رهبری فرمودهاند: «ممکن است کسی نظری مخالف نظر من داشته باشد، باید آزاد باشد حرفش را بزند.»
آن آقای حقوقدان در هر سه مورد پاسخی نداشت.
🔹حقیقت این است که من از حرفهای او ناراحت شدم و به وی گفتم: من متأسفم که فردی با این افکار عضو شورای نگهبان است. حیف خون شهید مطهری که به زمین ریخت تا امروز من بیایم این حرفها را بشنوم.
مردم باید قضاوت کنند که حق با کدام طرف است...
@virayeshe_zehn
🌑 بمناسبت در گذشت جناب استاد حجه الاسلام والمسلمین فیرحی یکی از مقالات ایشان را در کانال بازنشر مینمایم
روحشان شاد و انشاالله مورد رحمت ومغفرت حق تعالی قرار گیرند .
✍️ داود فیرحی
🖊 راهکارهايى براى اصلاح نظام
1- نظام ارزشگذاری ما در دوره بعد از انقلاب اسلامی بر اساس تضاد بوده است به این معنا که هر چیزی که غرب می گوید بد و عکس آن درست است. این نظام، سه مشکل درست کرده است؛ مشکل اول مشکل دانایی است به این معنا که بهخصوص در حوزه علوم انسانی هر آن چیزی را که دیگران دانش می دانند، دانش تلقی نمی شود. دوم اینکه در سیاست خارجی کار ما عملاً درگیری با کشورهای دیگر است. موضوع سوم مسئله امنیتی بودن است چراکه احساس می شود که دشمن هرلحظه در کمین ماست. باید رویکرد نظام ارزشی در کشور به حق گرایی تغییر کند.
2- به دلیل وجود نگاه امنیتی در کشور، فرصت و اجازه کالبدشناسی سیاست های داخلی برای ما ایجاد نمی شود چون احساس می کنیم که هر تحلیلی ما را آسیب پذیرتر می کند. باید رویکرد افراطی امنیتی را در مسائل مختلف کنار گذاشت.
3- بودجه زیادی به مسائل خارجی در کشور اختصاص دادهشده است. این همان اشتباهی است که شوروی هم مرتکب شد و درحالیکه در آنسوی کره زمین با آمریکا در حال جنگ بود، از درون فروپاشید. اولویت در تقسیم بودجه باید مسائل داخلی باشد.
4- درک روشنی در حوزه ماهیت حکمرانی در کشور وجود ندارد. باید در این حوزه تولید فکر بیشتری صورت گیرد.
5- مشکلی که در طراحی نهادهای کشور وجود دارد این است که همدیگر را خنثی می کنند. بعضی از نهادهای کشور به دلیل نظام ارزشگذاری که وجود دارد، اینقدر مقدس شده اند که کسی نمی تواند به آنها دست زند. درحالیکه تغییرات نهادی باید عادی باشد و جامعه هم نشان داده است که در برابر این تغییرات مشکل زیادی ندارد.
6- باید نظام ما از حالت دوقطبی بودن و حاکمیت دوگانه خارج شود. همچنین باید از حالت شخصی بودن عبور کرده و به حکمرانی غیرشخصی رسد. تنها راه این کار، فعال کردن نهاد حزب است که این موضوع هم مگر با اصلاحات اساسی در شورای نگهبان اتفاق نمی افتد.
7- متأسفانه در شورای نگهبان افرادی عضو هستند که با جمهوریت موافق نیستند که باید اصلاحاتی در این رابطه صورت گیرد چون در هر کاری باید کسی مسئول باشد که خودش همدلی با اصل کار را داشته باشد. همچنین تأیید صلاحیت کاندیداهای احزاب باید از طریق شورای مرکزی احزاب یا در فرایندی شبیه آن انجام شود.
8- سیاست نظارت استصوابی اجازه نمی دهد که مدیران شایسته به مدارج بالا رسند و اگر هم خطا کردند، با مردم مواجه شوند. نظارت استصوابی، هم مدیران شایسته را به حاشیه می راند و هم باعث می شود که اگر مدیران پذیرفتهشده خطایی کردند، اجازه علنی شدن آن داده نشود. باید در این قانون تجدیدنظر شود.
9- همیشه مشکلات کشور بهجای افتادن به دوش احزاب، به دوش رهبری می افتد و ازآنجا هم به اصل مذهب منتقل می شود. باید احزاب قوی در کشور ایجاد شود تا مانند ضربه گیر عمل کنند و اصل نظام تهدید نشود.
10- برای برونرفت از مشکلات نظام، بهترین کار این است که اصلاحات سیستم به دست رهبری انجام گیرد تا هم رهبری و هم جمهوری اسلامی را نجات دهد. چراکه دیگران چنین توانایی را ندارند و اگر هم داشته باشند این کار با خونریزی یا مشکلات بیشتری انجام خواهد شد. یکی از این پیرابند باید اصلاح مکانیزم شورای نگهبان باشد تا نظام انتخاباتی هم اصلاح شود. قانون انتخابات، قانون اساسی دوم است اما مهمتر از قانون اساسی اول است چراکه قانون انتخابات است که قانون اساسی را فعال یا غیرفعال می کند.
11- در دوره انقلاب وقتی مردم از نخبگان سیاسی، شاه و دربار رویگردان شدند، پناهگاه مذهب و روحانیت را داشتند اما این بار اگر انقلابی صورت گیرد، با توجه به نبود یک هویت واحد در کشور، احتمالاً کشور به سمت یک نوع فروپاشی خواهد رفت. نخبگان کشور باید بهشدت نسبت به این موضوع هوشیار باشند.
12- سیستم های حکومتی در دنیا 2 گونه هستند: سیستم های خوداصلاح کننده و غیر خوداصلاح کننده. هرچند وقت یکبار باید یک احیا کننده، سیستم حکومتی ما را اصلاح کند. اگر به سیستم خوداصلاح کننده تبدیل شود که عالی است ولی در غیر این صورت، بعد از 40 سال مطمئناً نیاز به تغییرات اساسی وجود دارد. دولت جمهوری اسلامی باید خود را اُبژه کند و از بیرون به خود نگاه کرده و ارزیابی کند. همه باید به این نائل شوند که اصل و اساس سیستم احتیاج به فکر کردن دارد.
13- بعضی از افراد مرتب سعی می کنند که در کشور نهاد جدید تأسیس کنند. بهجای این کار، باید به کاستن این نهادها فکر کرد. مثلاً در حوزه فرهنگ، 25 نهاد هم ارز در امور خارجه در حال فعالیت هستند که باید تعدیل شود....
@virayeshe_zehn
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com