گفتگوهای تراثی

دوستان کسی در زمینهٔ تصحیح نسخ خطی تجربه دارد اگر کسی هست نیاز به کمک دارم .
در نگارش نسخه‌های خطی هرجا که کلمه‌ای یا جمله‌ای جا می‌افتاده است برای ارجاع به آن جمله یک علامت شبیه یک 2 کوچک روی یکی از کلمات متن می‌نوشتند و توضیح اضافه را در حاشیه می‌نوشتند که به این کار تتمه یا تکمله می‌گویند ولی اخیرا به نسخه‌ای برخورده‌ام که هم از عدد 2 و هم در بعضی جاها از حرف م استفاده کرده است می‌خواستم بدانم کاربرد این حرف م چیست و آیا این حرف هم کاربرد همان 2 را دارد لطفا راهنمایی کنید

با سلام و سپاس
به رساله جلالیه که گویا در دو مجلد و محطوط است نیاز دارم
آیا کسی فایلی یا عکس و اسکنی از آن دارد ؟
حالا ممکن است که عنوان دقیقش « سفینه » یا « مجموعه جلالیه » باشد که حاوی اشعاری از شاعران قدماست که یک زمانی نسخه ای از آن را در کتابخانه آیت الله مرعشی دیده بودم و اینک به آن نیاز مبرم دارم.

با سلام و تحیت؛

بنده 15 جلسه فایل سخنرانی با زبان انگلیسی به همراه زیر نویس فارسی تحت عنوان دوره ی جامع پارادایم شیفت تحت متود باب پراکتور؛ در اختیار دارم.
اگر کسی از بزرگواران تمایل به استفاده ی از این فایل ها را دارد، بفرمائید که ارسال کنم.
چون نمی دانستم که با اهداف این گروه هماهنگی دارد یا نه، لذا ارسال نکردم.
به نظرم که فایل های مفیدی است.

یا علی علیه السلام.

استادان و دوستان گرامی
با سلام، مشورتی دارم که امیدوارم کسی از بزرگواران راهنمایی کنند. یکی از مؤسسات پژوهشی که با من هم ارتباطی دارد از من خواسته است فردی را برای داوری کتاب معرفی کنم. اثری که قرار است سنجیده شود آراء و اندیشه‌های یک نویسندۀ سرشناس را از نگاه مکتب روان‌شناسی یونگ تحلیل می‌کند. کسی لازم داریم که به ادبیات و روان‌شناسی تسلط نسبی داشته باشد. ممنون می‌شوم اگر راهنمایی بفرمایید.

اگر از خود بزرگواران هم کسی هست که متمایل به داوری این اثر است، ممنون می‌شوم اطلاع دهند.

دوستان و استادان گرامی
با سلام، آیا احیاناً کسی اطلاع دارد که نسخۀ خطی کتاب ریاض الجنان تألیف فضل الله بن محمود فارسی تصحیح شده است یا نه؛ و آیا احیاناً کسی از فضلاء مشغول به تصحیح آن شده‌اند یا نه؟ ممنون می‌شوم اگر اطلاعات خود را با من به اشتراک بگذارید. می‌خواهم کسی را تشویق به تصحیح آن کنم؛ اما از دوباره‌کاری هراسان ام.

[ادامه قبل]
اگر کسی از من بپرسد، وضع فعلیِ تحلیل ها و رفتار ما در ارتباط با عاشورا نسبت به بیست سال قبل تغییری کرده است یا نه، چه باید بگویم؟ آیا می توانم بگویم به دوره میانی قاجار و تحلیل های رایج آن دوره برگشته ایم؟ به نظرم چنین روالی خیلی هم طبیعی است، و از این هم پیش تر یعنی عقب تر خواهیم رفت، چرا که اصولا ـ و اولا ـ تفکر عقلی در میان ما ضعیف است. ثانیا این که حکومت ما مایل به تقویت این امور است، به هزار و یک دلیل، و یکی از آن دلایل این که به هر حال نشان می دهد دیندار و حامی آنهاست. ثالثا این که نوع تربیت دینی ما اقتضای این امر را دارد، شرایط هم همین را می طلبد، اصلا حرفهای قدیم است که زنده می شود... و خیلی حرفهای دیگر.
@jafarian1964

[ادامه قبل]
اگر کسی از من بپرسد، وضع فعلیِ تحلیل ها و رفتار ما در ارتباط با عاشورا نسبت به بیست سال قبل تغییری کرده است یا نه، چه باید بگویم؟ آیا می توانم بگویم به دوره میانی قاجار و تحلیل های رایج آن دوره برگشته ایم؟ به نظرم چنین روالی خیلی هم طبیعی است، و از این هم پیش تر یعنی عقب تر خواهیم رفت، چرا که اصولا ـ و اولا ـ تفکر عقلی در میان ما ضعیف است. ثانیا این که حکومت ما مایل به تقویت این امور است، به هزار و یک دلیل، و یکی از آن دلایل این که به هر حال نشان می دهد دیندار و حامی آنهاست. ثالثا این که نوع تربیت دینی ما اقتضای این امر را دارد، شرایط هم همین را می طلبد، اصلا حرفهای قدیم است که زنده می شود... و خیلی حرفهای دیگر.
@jafarian1964

عده ای با اصل وحدت مشکل دارند البته نه از سر حب اهل بیت بلکه از سر مخالفت با منادیان وحدت، آنوقت هر کسی که عقیده ای انحرافی دارد را به حساب وحدت می نویسند. بهانه می آورند. آیا این پسندیده است که از آن سو هم هر غلات و علی اللهی را هم به حساب مراجع و بزرگانِ به اصطلاح «برائتی» بنویسیم.

برادران هر کسی ممکن است کارهایی بکند یا عقایدی داشته باشد که عمداً یا سهواً نادرست است. این دلیل بر آن نیست که گناهش به پای همه وحدتی ها یا برائتی ها نوشته شود.

اگر چه همین دو دسته ای وحدتی و برائتی کاذب است و نباید بر طبل آن کوبید. دو طرف اشتباه می کنند.

استاد طالعی عزیز با سلام
بنا بر نکاتی که استادان مطهری , زرینکوب و دیگران گفته اند , هیچ گزارشی , نه گزارش معتبر و نه حتی خبر واحد فاسق از ۶ قرن اول در باره کتابسوزی گسترده بدستور عمر ( با آن جمله مشهور که اگر خلاف قرآنند بسوزانید و اگر موافقند !! هم کفانا کتاب الله , بازهم بسوزانید !) موجود نیست. پس باید به مدعیان آن , وحی شده باشد ! چون تاریخ صرف گزارش معتبر همان دوره است نه چند قرن بعد.

با اینکه به تراث ارتباطی نداره و با اینکه ریاضی بنده هم ضعیف است فکر کنم اگر هر ایرانی به طور متوسط 600 دلار در ترکیه خرج کند (فکر کنم خیلی بیشتر از اینها خرج می کنند) با احتساب دلار 5100 تومن امروز یک پیزی معادل 12 هزار میلیاد تومن ارز از کشور خارج شده.. ولی توجه به این نکته هم بد نیست که هر کسی هر جا دوست داره میتونه بره باید مملکت رو ساخت نه مردم رو به جون هم بندازیم و با هم درگیر کنیم.. اگر مردیم یه کاری بکنیم که ملت برن جاذبه های ایران رو ببینن نه مبهوت کاخ های عثمانی شوند.. البته اگر استانبول برن..

احسنتم , بله قطعا نقدهایی بر مثنوی واردست چون بهرحال هم صوفی بوده و هم سنی ! بر کدام عالم غیر معصوم نقدی وارد نیست ؟!
اما استاد جعفری ( که بر او هم نقد واردست)
اگر با دیگرانش بود میلی
چرا ظرف رومی را شکست خیلی ؟!
چرا بسیاری از ابیات ملا را حفظ بود ؟
و چرا اغلب با شور و شوق میخواند و برای تأیید سخن خود بدان استشهاد و آنها را بسیار تحسین میکرد ؟!
اگر فقط هدفش نقد بود , یک جلد کافی بود نه ۱۵ جلد برای تک تک ابیات و نکته ها و قصه ها !
تازه ۴ جلد قطور رحلی هم با عنوان تحسین گرانه ,, از دریا به دریا ,, نوشته که آدرس همه ابیات را در چند نسخه دارد , آری همه ابیات در چند نسخه مختلف ! و باز جلد مستقلی بعنوان ,, مولوی و جهان بینی ها ,, و برخی کتابچه های دیگر از دل تفسیرش بیرون آمده که همان ناشر چاپ کرده یا دفتر نشر فرهنگ . یکی از شاگردان را هم تشویق کرده که کتاب فکرواره مثنوی و فهرست مطالب شرح شده را تهیه کرده و...

سال ها پیش، قبل از آنکه با تراث نصیریه آشنا شوم، یادداشت مفصلی در بررسی دلالی خبر نه ربیع نوشته بودم. و در آن جا وجوهی را مستند به برخی از روایات امامیه برای فرازهایی مانند «یوم اذاعة السر»، «رفع القلم»، و... ذکر کرده بودم، تا به سبک برخی از علما، خبر موافق رای امامیه هم تفسیری داشته باشد. اما امروز حقیقتاً نمی دانم از این دست تعابیر در واقع معنای صحیحی اراده شده بوده، یا همان معنای غالیانه رایجی که برخی از عوام ما و نیز چند تن از منبری های معاصر ما می فهمند؟ احتمال می دهم برداشت عوام -که موافق برداشت نصیریه هم هست- قوی تر باشد. سیاق تعبیر «رفع القلم» در منابع امامیه، با آن چه در خبر نه ربیع آمده تفاوت های مهمی دارد. چنانکه «اذاعة السر» هم در منابع امامیه صرفاً معنایی شدیداً منفی است. و معنای مثبت آن در خبر نه ربیع موافق با منش برخی از غلات است. به هرحال ما اگر پیشینه تقدم چند قرنی منابع غلات نصیریه بر امامیه در روایت نه ربیع را هم نداشتیم، باز خبر نه ربیع اشکالات تاریخی متعدد دیگری هم داشت.

در آخر اذعان بفرمایید که اگر خبر نه ربیع در دست ما نبود، و شاید در قرون اخیر بر برخی از محافل امامیه اثر نکرده بود، چه بسا شما متنی در بداهت لزوم شادی در قتل عمر نمی نوشتید. چه آنکه بین شیعه مرگ ابوبکر و عثمان و عایشه و معاویه چندان مهم تلقی نشده. حتی در فضایی که برخی از هیئتی های معاصر پیگیر الگوبرداری از عمرکشان برای دیگر خلفا شده اند. لذا اگر خبر نه ربیع نامعتبر فرض شود، آثار اجتماعی مهمی دارد، که در نوشته شما نمود نیافته. و چنین نیست که اگر این خبر نبود، اتفاقی نمی افتاد.
بنا بر این به نظر بنده، این متن ناخودآگاه از خبر نه ربیع دفاع کرده. خبری که قرائن بیشتر موید تعلق آن به جریانی از غلات است، و -با برداشت درست یا غلط از آن- تاثیراتی منفی مانند اباحی گری یا دست کم اذاعه سر را بر توده هایی از جامعه شیعی داشته است. هرچند من برخلاف برخی دیگر نمی توانم به نحو قطعی آن را جعل نصیریه بشمرم.

به لطف چشم تو تا صبح بال و پر دارم
هزار و یک غزل تازه زیر سر دارم
زمان سرمه زدن پلک روی هم مگذار
كه از نگاه تو باید سیاهه بردارم
گذشته دوره ی چشم سیاه میدانم
من از زبان غزل های نو خبر دارم
ولی نگاه تو تصویر دیگریست هنوز نمیتوانم از آن دیده دست بردارم
پر از قصیده پر از مثنوی پر از غزل است که از مشاعره با چشم تو حذر دارم
نه مثل خواجه سمرقند در بساط من است
نه مثل شیخ برای تو سیم و زر دارم نشسته ام که ببینم تو را در آیینه
تو را که از خودم ای دوست دوست تر دارم
و بی بهانه های تو را دوست تر دارم …

اگر چه ممال مقوله ای رایج میان شعراء است،ولی چه ضرورتی داشته،شاعر از ممال آن استفاده کند،و حرف چون که اینجا برای تعلیل است چه معنا تواند داشت،اگر چه جمید یا جماد،با ماده تاریخ تناسب دارد وحدس دوست عزیز گویی صائب می نماید ولی گویا کلمه چیز دیگری است چرا که کتابت ((دال)) هم در بقیه ابیات چنین نیست

سلام علیکم

کسی دربارہ نسخہ خطی کتاب "میراث عارفانہ جاویدانہ" (رفع اختلاف ھم می‌گویند) از سید محمد نوربخش خبر دارہ؟
بندہ خیلی احتیاج دارم اگر کسی خبر دارہ لطفاً پیام بدھید. ممنون میشم

نسخہ چاپی دارم

با سلام

کسی که عبدِ قادر است
به حول و قوهٔ الهی باید قادر باشد

پس
عبدالقادر اگر عاجز باشد
از مقولهٔ تضاد
و حتی پارادوکس است.

درواقع گونه‌ای تهکّم دارد.
اینکه به کسی که ابله است
نسبت دانشمند بدهند
و
یا به کسی که خسیس است
نسبت دست‌ و دل‌باز
و
به کسی که ناتوان است
قادر بودن را...

ابیات قبل با بیت اخیر ارتباط دارند این سه بیت را کنار هم ببینید:

تویی آن تلخکام سست بنیاد
که گردیدی به مهر طوطیان شاد

به دستت تا که قند و پسته‌ای بود
ز وصل طوطی‌ات سررشته‌ای بود

اگر نه قصد طوطی قند و پسته است
................ چرا رشته گسسته است

کلمه ناخوانا هر چه باشد به طوطی بر می‌گردد "تهو" نیست.

اگر نه قصد طوطی قند و پسته است
ثغوراتش چرا رشته گسسته است ؟؟؟

سلام بر اعزه
برای درخواست نسخ خطی از کتابخانه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی قبلا با جناب آقای میرعباسی در تماس بودیم. و انصافا هم همکاری کامل و شامل داشتند. متاسفانه بیشتر از سه ماه است ایشان نه در شبکه های اجتماعی آنلاین هستند و نه پاسخگوی تماس و پیامک هستند. هم نگران خودشان هستیم. هم نیاز به فایل یک نسخه خطی داشتیم.
کسی خبری از ایشان دارد لطفا ما را بی خبر نگذارد.
.اگر راه ارتباط دیگری وجود دارد لطفا مرحمت فرمایید