با سلام خدمت دوستان
بنده حقیر در نظر دارم جهت پایان نامه خود ، به تصحیح یکی کتابهایی که تاکنون تصحیح نشده بپردازم .
امیدوارم دوستان عزیز با راهنمایی های خود در انتخاب کتاب و نسخه های آن ، بنده حقیر را راهنمایی فرمایند
با سلام. این اثر به فارسی ترجمه نشده است، تا آنجا که بنده دانم به زبانهای دیگر نیز،
متن عربی آن هم چاپ حیدرآباد دکن است تا انجا که حافظه ام یاری میکند.
خبر حضور ترکان در آذربایجان در متن عربی این کتاب هست و بنده قبلا دیده ام.
در آتی در صورت یافتن کتاب متنش را برایتان ارسال میکنم
اخوان الصفا گروهی از دانشمندان برجسته در قرن چهارم، متخصص و صاحب نظر در علوم عقلی و علوم طبیعی زمان خود بودند که با هدفی خاص، دست به تألیف رسائل اخوان الصفا و خلان الوفا و اهل العدل و ابناء الحمد زدند که تا آن زمان مانند آنها نوشته نشده بود.
این دانشمندان از یادکرد نامشان در متن رسائل خودداری کرده اند. به رغم گمانه زنی هایی که در این باره شده و در منابع گوناگون اقوالی دربارۀ نام آنها نقل شده، هنوز دلیل روشنی بر اختفای نامشان نمی دانیم.
هرچند در مقدمۀ اثر، تعداد رسائل 52 ذکر شده است. این رسائل در چهار «قسم» تنظیم شده و ذیل هر قسم، رسائل مرتبط با آن موضوع درج شده است. عناوین اقسام و رسائل کتاب مشتمل است بر:
1 – رسائل ریاضیۀ تعلیمیه (14 رساله)
2 – رسائل جسمانیۀ طبیعی (17 رساله)
3 – رسائل نفسانیۀ عقلیه (10 رساله)
4 – رسائل ناموسیۀ الهیه (11 رساله)
هدف اخوان از تألیف رسائل این بوده تا گزیده ای از همۀ دانش های مطرح زمان را برای طرفداران خود بیان کنند تا موجب «راهنمایی گمراهان و ارشاد سرگشتگان و بیدار کردن غافلان» شود.
این رساله ها با مقدمه ای کوتاه آغاز می شود که در آن به تبیین مواردی پرداخته شده از این قبیل که هدف از طرح هر رساله چیست و پیش تر در این باب چه گفته اند و چه مطالب جدیدی را خواهند گفت و برای تکمیل موضوع این رساله به کدام رسالۀ دیگر می توان مراجعه کرد.
نسخه های چاپی رسائل اخوان الصفا
چاپ کاملی از این رسائل در سال 1301 ق/ 1884 م در بمبئی به کوشش نورالدین بن جیواخان منتشر شد. منتخبی از آن در سال 1830 در لندن و منتخبی دیگر در لایپزیک در سال 1883 م و چاپهای دیگر در کلکته در سالهای 1812 و 1846 و در مصر در 1347 ق / 1928 م. احمد زکی پاشا و طه حسین در چهار جلد تصحیح نسبتاً خوبی ارائه ندادند و تنها از لحاظ فصل بندی و ویرایش فنی از چاپ هند بهتر است. فریدریک دیه تریسی (دیترچی) در سال 1886 کتابی به نام خلاصة الوفا فی اختصار رسائل اخوان الصفا تصحیح و منتشر کرد. وی این خلاصه را به آلمانی ترجمه و در سال 1886 در لایپزیک به چاپ رساند.عمر فروخ در سال 1953، عزت عبدالعزیز در سال 1954، عمر الدسوقی در سال 1948، جبور عبدالنور در سال 1945، محمود الملاح در سال 1952 از جمله پژوهشگران عرب بودند که رسائل اخوان الصفا را تصحیح کرده و یا تک نگاشت هایی را دربارۀ آن منتشر کرده اند. جمیل صلیبا در سال 1947 م رسالۀ جامعه را در دمشق تصحیح و منتشر کرد که به اشتباه مؤلف آن را ابوسلمۀ مجریطی معرفی می کند. مصطفی غالب در سال 1984 چاپ تازه ای از رسالۀ جامعه در بیروت منتشر کرد. از این رساله دستنوشتی به تاریخ 684 ق/ 1285 م به شمارۀ 1700 در کتابخانۀ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی نگهداری می شود. در سال 1970 عارف تامر در بیروت نسخۀ دیگری به نام جامعة الجامعة که گویا خلاصه ای از همۀ رسائل است را منتشر کرد.
نسخه های خطی رسائل
از رسائل اخوان الصفا دستنویسهای متعددی موجود است. جز آنچه در فهرستهای مشترک از نسخه های این اثر شناسانده شده (قره بلوط بی تا، 3672 – 3673 ؛ درایتی 1391: 414 - 420) این نسخه ها به عنوان نسخه های کامل قابل ذکر است:
نسخۀ 4708 کتابخانۀ مجلس، مورخ 686 ق، 412 گ.
نسخۀ 871 کتابخانۀ کوپرولو، بی تا (از آغاز تا رسالۀ اول از قسم چهارم، حدود سدۀ 7 و 8 ق) و مورخ 820 قمری (بخش نو نویس پایانی) 531 گ (ششن و .... 1401 : 1/ 431)
نسخۀ 2683 کتابخانۀ نور عثمانیه، مورخ 1061 ق، 475 گ.
نسخۀ 1278 مجموعۀ طباطبایی در کتابخانۀ مجلس، مورخ 1280 ق، 687 ص (نظری)
نسخۀ مورد نظر که در اینجا به صورت عکسی به چاپ رسیده، دستنویسی است مورخ 704 ق در دو مجلد که به شماره های 2130 و 2131 در مجموعۀ فیض الله افندی در کتابخانۀ ملت (استانبول) نگهداری می شود.
نسخه از آغاز به صورت دو مجلد فراهم آمده و شیوۀ آرایه ها و نیز یادداشت های مالکیتی که در ادوار مختلف بر هر دو مجلد درج شده این موضوع را تأیید می کند.
چنانکه از عبارات انجامه ها دانسته می شود ، کاتب نسخه «علی بن موسی بن عمران بن اسماعیل بن عمران بن موسی بن فضل الشنینی الشلیمی» نام دارد.
سلام بر هم تراثی های عزیز و فرهیخته لطفا در خواندن خط اول این انجامه یاری رسان بنده باشید
✅ انتشار رسائل اخوان الصفا و خلان الوفا
اخوان الصفا گروهی از دانشمندان برجسته در قرن چهارم، متخصص و صاحب نظر در علوم عقلی و علوم طبیعی زمان خود بودند که با هدفی خاص، دست به تألیف رسائل اخوان الصفا و خلان الوفا و اهل العدل و ابناء الحمد زدند که تا آن زمان مانند آنها نوشته نشده بود.
این دانشمندان از یادکرد نامشان در متن رسائل خودداری کرده اند. به رغم گمانه زنی هایی که در این باره شده و در منابع گوناگون اقوالی دربارۀ نام آنها نقل شده، هنوز دلیل روشنی بر اختفای نامشان نمی دانیم.
هرچند در مقدمۀ اثر، تعداد رسائل 52 ذکر شده است. این رسائل در چهار «قسم» تنظیم شده و ذیل هر قسم، رسائل مرتبط با آن موضوع درج شده است. عناوین اقسام و رسائل کتاب مشتمل است بر:
1 – رسائل ریاضیۀ تعلیمیه (14 رساله)
2 – رسائل جسمانیۀ طبیعی (17 رساله)
3 – رسائل نفسانیۀ عقلیه (10 رساله)
4 – رسائل ناموسیۀ الهیه (11 رساله)
هدف اخوان از تألیف رسائل این بوده تا گزیده ای از همۀ دانش های مطرح زمان را برای طرفداران خود بیان کنند تا موجب «راهنمایی گمراهان و ارشاد سرگشتگان و بیدار کردن غافلان» شود. http://yon.ir/SvMjB
🆔 @manuscript
با سلام. حسن اخلاق و رعایت احترام مخاطب، مدتهاست که در کشاکش مباحثات علمی در طبقه ای که خود را صاحب دانش میپندارند، رنگ باخته است. مثلاً بنده یک بار مطلبی درباره رابطه وحی قرآنی و کشف و شهود عرفانی عرض کردم و نظر خود را در این باره بیان کردم. یکی از افراد همین طبقه به جای حتی یک سطر پاسخ عالمانه به عرایض من، فقط نوشت: لاتفهم کثیراً ممّا تقول!
از نظر بنده، فعل این عبارت، بیشتر برازنده خود همان کسانی است که خویش را فهیم و دیگران را نفهم تصور میکنند و همین تصور را مجوزی برای این گونه سخنان متکبرانه میدانند. واقعاً جای خجالت دارد.
جمل الفلسفه ۲
نسخه خطی اسعد افندی از این کتاب در واقع نسخه ای است به خط مؤلف و بنابراین ارزش فوق العاده ای دارد. کتابت این نسخه از سال ۵۲۹ ق است. در برگ پایانی کتاب مطلبی درست در پایان نسخه آمده که در آن از چهار منبع عقل عملی سخن رفته. این نوشته علاوه بر قرآن و بیان پیامبر از شهادت عترت و اجتهاد الرأی به عنوان منابع فروع احکام سخن می گوید. نکته جالب این است که در این نوشته آمده مذاهب فقهی اسلام بر اساس همین چهار منبع خود بر چهار گروه تقسیم شده اند: خوارج بر ظاهر قرآن اعتماد می کنند. اصحاب رأی (که طبعا منظورش حنفیان اند) بر رأی اعتماد دارند. بر سنت اصحاب حدیث اعتماد می کنند (طبعا مقصودش مالکی ها و شافعی هایند) و شیعه بر شهادت عترت. تعبیر شهادت عترت بسیار تعبیر مهم و قابل توجهی است. نویسنده این متن حتما شیعی مذهب بوده است. در متن کتاب هم از رسائل اخوان الصفا بهره گرفته شده است. می دانیم که اسماعیلیان طیبی یمن به رسائل اخوان الصفا توجه داشتند و برای نخستین بار آن را به ادبیات دینی خود افزودند. تصویر برگ آخر را اینجا قرار می دهم
آيا ابن سينا رسائل اخوان الصفا را خوانده بود؟
از آثار ابن سينا روشن نمی شود که او رسائل اخوان الصفا را خوانده باشد. با اين همه بيهقي در تتمة خود (ص 52 تا 53) می نويسد که پدر ابن سينا گاهی رسائل را می خوانده و در آنها تأمل داشته و ابن سينا هم در کودکی بدين سبب گاهی در رسائل نظر می کرده و در آنها تأمل می کرده است. اين مطلب در نسخه های ديگر شرح حالی که جوزجاني از ابن سينا به دست داده و در آنها شرح حال خودنوشت ابن سينا را می آورد ديده نمی شود. در اين شرح حال (نمونه در نکت يحيی الکشي، ص 10) تنها گفته شده که پدرم دعوت اسماعيلی را پذيرا شده بود و از اسماعيليان قلمداد می شد. او از آنها چيزهایی مانند عقل و نفس شنيده بود و گاه با برادرم که او نيز اسماعيلی شده بود از آن سخن می راندند. ابن سينا اضافه می کند که من سخنانشان را می شنيدم با اينکه بدان باور نداشتم و آن سخنان من را قانع نمی کرد با اينکه من را به دعوت اسماعيلی فرا می خواندند. ابن فندق ظاهرا در سده ششم اين را به رسائل اخوان الصفا تفسير کرده است. سببش را نمی دانيم؛ خاصه که خود او در تتمة آنگاه که در فصلی مستقل از رسائل اخوان الصفا ياد می کند از اينکه آن رسائل ماهيتی اسماعيلی دارند حرفی به ميان نمی آورد. اما می دانيم که از اواخر سده پنجم قمری برخی اين رسائل را نوشته اسماعيليه می دانسته اند. اين عقيده البته عموميیت نداشت. هر چه هست احتمالا ابن فندق آنچا که ابن سينا می گويد پدرم از عقل و نفس به شيوه اسماعيليان سخن می گفت آن را با رسائل که در آن از اين موضوعات بحث شده تطبيق داده است.
آقای ديميتری گوتاس در کتاب ابن سينا و سنت ارسطویی (ص 221 تا 222 پاورقی) نيز همين موضوع را به صورت خيلی گذرا بررسی کرده و اشاره کرده که بيهقی دچار اشتباه شده.
از چه زمان رسائل اخوان الصفاء تأليفی اسماعيلی قلمداد شد؟ (در سه فرسته)
درباره ماهيت رسائل اخوان الصفاء و هويت نويسندگان آنها از دير باز اختلاف نظر بوده است. برخی اين رسائل را نوشته يکی از امامان اسماعيلی می دانند و برخی ديگر صرفا بر اسماعيلی بودن نويسندگان اين رسائل تأکيد می کنند. برخی هم معتقدند نويسندگان اين رسائل اسماعيليان غير فاطمی و يا قرمطی بوده اند. شماری ديگر از محققان نيز معتقدند اين رسائل تأليفی اسماعيلی نيست و برای هويت نويسندگان آن تئوری ها و اشخاص ديگری را مطرح می کنند. از خود رسائل البته می توان کم و بيش به مجموعه ای گاه متناقض از باورهای مذهبی آنان پی برد. در اينکه نويسندگان اين رسائل شيعی مذهب بودند کمتر ترديد شده اما حتی برخی غير شيعی بودن آنها را هم قابل طرح دانسته اند. يکی از مشکلات در مورد اين کتاب به زمان تأليف اين رسائل و چگونگی تأليف آن بر می گردد. آقای مادلونگ اخيرا نظريه ای مطرح کرده که طبق آن مسلمة بن الفاسم القرطبي از نويسندگان اين رسائل است و يکی از کسانی است که در تدوين و تنظيم تحريری از آن سهم اساسی داشته است. در جای ديگر اين نظر را که هيچ گونه مستند متنی و تاريخی ندارد و صرفا بر پاره ای از احتمالات بسيار بعيد استوار است رد کرده ايم. به تازگی نظر ديگری هم مطرح شده و اين رسائل را تأليف احمد بن الطيب السرخسي دانسته اند. اين نظر هم مستند درستی ندارد. برخی نويسندگان اين رسائل را تأليفی در سنت فلسفی کندي دانسته اند و زمان تأليف آن را در سده سوم می دانند. آنچه مسلم است گرايش نويسندگان اين رسائل متعلق به سنتی از سنت های فلسفه نو افلاطونی در دوره اسلامی است . در اين ميان نويسندگان و محققان اسماعيلي بر هويت اسماعيلی اين رسائل و نويسندگان آن تأکيد دارند و به ويژه در چند دهه اخير تحقيقات زيادی از سوی اسماعيليان و محققان آنها روی اين رسائل انجام شده. اين نويسندگان عمدتا يا همه و يا اصل تحرير اين رسائل را به احمد بن عبد الله، نواده محمد بن اسماعيل نسبت می دهند. بدين ترتيب رسائل تأليف يکی از امامان مستور اسماعيلی و فاطمی قلمداد می شود.
با اين همه تنها گزارش تاريخی درباره نام و هويت نويسندگان اخوان الصفاء را مديون ابو حيان توحيدی هستيم. آنچه او درباره هويت نويسندگان اخوان الصفاء می گويد و تا به حال موضوع ده ها مقاله و کتاب شده به هيچ روی نظريه نويسندگان اسماعيلی را تأييد نمی کند. نه تنها اين نظر را که اين رسائل تأليف احمد بن عبد الله است مطلقا تأييد نمی کند بلکه زمان تأليف آن را سده چهارم می داند. آنچه ابو حيان درباره اين رسائل و نويسندگان آنها گزارش کرده حتی اسماعيلی بودن اين نويسندگان را مورد ترديد قرار می دهد و به نظر من حتی اينکه آنان گرايشات باطنی از نوع قرمطی داشته اند را هم نشان نمی دهد و حتی شايد خلاف آن را هم تأييد می کند. تثبيت دلائل النبوة که به غلط به قاضي عبد الجبار نسبت داده شده ديگر منبعی است که اشاراتی به نويسندگان رسائل دارد. این نویسنده البته از خود رسائل يادی نمی کند منتهی از برخی از کسانی که ابو حيان از آنها در شمار نويسندگان رسائل ياد کرده نام برده است. تثبيت هم نشان می دهد رسائل تأليف سده چهارم قمری است. گزارش تثبيت تأييد می کند که اين نويسندگان گرايشات شيعی و شايد نوعی مذهب باطنی داشته اند اما برخلاف نظر برخی نويسندگان ابدا عبارت تثبيت مؤيد اسماعيلی بودن و يا قرمطی بودن نويسندگان رسائل نيست. در اينجا من با استرن اختلاف نظر دارم. او البته در تحقیقات خود این نظر را که نویسنده رسائل امام مستور اسماعیلی بوده رد می کند و تنها معتقد است که نویسندگان این رسائل گرایشی اسماعیلی و البته غیر مرتبط با اسماعیلیه رسمی داشته اند.
سلام بر سید بزرگوار.
بنده عرض کردم که اعتقادات مذهب خود را از قرآن طوری مطرح کنیم که کسی نتواند آن را رد کند.
اساسا اصول دین ساخته متکلمین است که مشترکات ادیان یعنی توحید و نبوت و معاد را که متفق علیه است، اصل دین محسوب میکنند و امامت و معاد را جزء اصول مذهب میدانند.
در حالی که بنده هیچ مستندی از آیات و روایات در این باره پیدا نکردم.
بلکه بر اساس قرآن که کسی نمیتواند آن را رد کند، رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ ولایت امیر المومنین است و عدم ابلاغ آن، عدم ابلاغ رسالت و نه بعض آن معرفی شده است.
بله ایمان به توحید و نبوت و معاد در درون همین ولایت وجود دارد و تا کسی انها را نپذیرد، ولایت را نخواهد پذیرفت. چون که صد آید نود هم پیش ماست.
بنده عرض کردم که اعتقاداتمان را از قرآن مطرح کنیم تا دیگران هم با ما همراه شوند و نگفتم که برای وحدت، کلاممان را به آنها نزدیک کنیم. و این دو با هم تفاوت دارد.
به نظرتان بین شیعیان کجاست؟ این کانال ها و مراسمی که فیلم آنها پخش میشود و در دسترس همه است را شامل نمیشود؟
قسمت قمه زنی هم خوب ضبط نشده ولی با دقت میتوان شنید.
در اینترنت هم بنده جستجو کردم، چنین بود.
تا به حال تصحیح و تحقیقی به غیر از آنچه که تذکر دادید منتشر نشده و یا بنا بر اطلاعات بنده کاری بر روی آن هم در حال انجام نیست.
لازم به ذکر است که تحقیق مذکور نیز بر روی جلد به نام آقای حسین درگاهی است
البته مهمترین نکتۀ این تصحیح استفاده از تصویر نسخۀ دانشگاه هران است که نسخه ای بسیار مم و کهن و معاصر خود سید بن طاوس است
تسع عشر[ة] . (توضيحاً گوییم که در خود نسخه هم «تسع عشر» آمده، لکن طبق قواعد لغت عرب، «عشر» اشتباه است، و بر مصحّح است که داخل قلاب ، تاء تأنيث را بر آن بیفزاید تا هم عمل مؤلف و هم عمل مصِّحح معلوم باشد. البته بنده تاء را افزودم، لکن قلاب را سهواً نگذاشتم)
1 - در مورد اوّل، بنده به اشتباه، واژۀ «کلّ» را جا انداختم. 2 - در مورد دوم، مؤلف به اشتباه واژۀ «ألطاف» را که عطف بر «کرامات» است و هر دو مفعول «رأيت» و منصوب هستند، بدون ألف آورده و مصحّح محترم هم همان را تکرار کرده، لکن بايد اصلاح شود، اما داخل قلاب، تا معلوم گردد که این اضافه ناشی از اصلاح متن است.
با سلام و احترام،
در اخوان الصفا بودنش که تردیدی نیست! هست؟ آنجا هم قید نشده از کیست یا همان اخوان الصفای معهود است، نام اثر را نوشته ودرست هم هست هر چند شایسته بود، نام مولف را ذکر میکردند روی فایل که اشتباه نشود. در دیوار صرفا بازفرست شده و مدیر آنکانال (ورجاوند) هم در گروه حضور دارند ان شاء الله اصلاح مینمایند🌷
سلام تا جایی که بنده در نسخ دیده ام، /منه عفی عنه/ را راقم حواشی برای خودش به کار میبرد و /منه/ را، هم برای خود و هم برای غیر. که با توجه به متن و قراین معلوم میشود.
ابیات زیبا و مناسبی را در شرححال جناب رسول جعفریان آوردید.
اخلاق پسندیده و نکوییست که اگر خدمات کسی را در بوته نقد میگذاریم آنقدر انصاف و وارستگی در نهادمان باشد تا داد و دهش وی را هم ببینیم.
من نیز با شما و با حکیم توس موافقم؛ جناب جعفریان محبوبیت و فرّخی امروز خود را بیشتر مرهون داد و دهش در حوزهٔ تراث و مخصوصاً دستگیری از پژوهشگران و تسهیل امور بر آنهاست، خدایش بیامرزد و بر برکت وجود و طول عمرش بیافزاید.
امید که این پیامها و "گفت و شنودها و نقدها" محدود به درددلهای تلگرامی نباشد و روزی از سوی خودِ «ما» نیز جامهٔ فاخر عمل بر خود ببیند:
به رنج اندر است ای خردمند گنج / نیابد کسی گنج نابرده رنج چو کوشش نیارد تن زورمند / نیارد سر آرزوها به بند
و
به منزل رسید آنکه پوینده بود / بهی یافت آن کس که جوینده بود پس از امروز کاری به فردا ممان / چه دانی که فردا چه گردد زمان؟!
سلام بر عزیزان فرهیخته هم تراثی
لطفاً در خوانش این قطعه بنده را یاری فرمایید
این افراد محققین معتبری هستند. لطفا اگر نام مقاله را یافتید به بنده اطلاع دهید. در هرصورت در منبعی که بالا معرفی کردم. به هیچ عنوان این گمانه مطرح نشده است و به صراحت ایشان خدمتکار معرفی شدند. لطفا ملاحظه بفرمایید. 👇🏿
مدارک گمشده
سلام؛ هر یک از شما ممکن است مدارک مهمی را گم کرده باشید که تا بحال پیدا نشده باشد. یک سایت اینترنتی بسیار مفید توسط شرکت پست ایجاد شده است که هر مدرکی که به اداره پست ارسال شده باشد، در آن اعلام میکند لطفا" به این آدرس ثبت شود.
@varjaavand
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com