با سلام بله اگر، پی دی اف از ورد صورت گرفته باشد، به شرط اینکه از فونتهای رسمی مانند تایمز نیورومن استفاده شده باشد به راحتی هم قابل کپی پیست هست و هم قابل تبدیل اما اگر اسکن شده و.پی دی اف شده باشد او سی آر متون عربی و فارسی را کامل جواب نمیدهد
دو سه سال پيش در سفر مصر، با نرم افزاري قوي مخصوص تبديل متون تصويري اسکن شده عربي (چه PDF و چه JPEG و ....) اگر اشتباه نکنم با نام «صخره» آشنا شديم که آنها مدعي بودند بالاي نود درصد نسبت به متون عربي جواب ميدهد فقط يک ويرايش مختصري نياز است، حالا نميدانم از دوستان کسي اين نرم افزار را ديدهاند يا نه؟ نسبت به متون فارسي جواب ميدهد؟ به هر تقدير ـ به جز PDF اي که مستقيماً از WORD صورت گرفته باشد (به شرطي که از ورد آن از فونتهاي استاندارد مانند تايمز نيورومن يا اريال، استفاده شده باشد) ـ عجالتاً OCRها نسبت به متون عربي و فارسي تصوير شده (اسکن شده)، چندان پاسخگو نيستند، مگر آن نرم افزار جديدي که استاد هاديزاده (برگرفته از افزونهاي در گوگل) امروز محبت کرده در همين گروه نهادند و بايد آن را امتحان کرد و نتيجه را ديد.
دو نکته درباره مقالاتی با بیش از یک نویسنده
از دیروز که یادداشت من درباره مقالات مجلات علمی-پژوهشی با بیش از یک نویسنده منتشر شد واکنش های مختلفی به آن نوشته شد و دوستانی محبت کردند و شماری از آنها را برای من فرستادند. دو نکته را دیدم برخی خلط کرده اند. نخست: روشن است که استادان راهنما در فرایند تدوین رساله های دانشگاهی سهم مهمی دارند. اما سهم آنها هدایت دانشجوست و نه القای فکری خاص به او. بنابراین حتی اگر استاد راهنما در هدایت دانشجو سهم مهم داشته باشد این به هیچ وجه مجوزی نمی شود تا از او بخواهد نام او را به عنوان شریک در تألیف بر فراز مقاله قرار دهد. برای این کار هیچ تبریری متصور نیست مگر انگیزه های مادی و اداری غلط. هدایت دانشجو بخشی از وظیفه استاد راهنماست و برای آن حقوق مکفی می گیرد. اگر حتی فکری و ایده ای را شاگرد از استادش وام گرفته باشد می تواند در پاورقی نخست مقاله آن را متذکر شود و به هیچ روی شایسته نیست نام استاد به عنوان نویسنده مشترک ذکر شود.
نکته دوم: تألیفات مشترک تنها زمانی مقبول و از نقطه نظر دانشگاهی معتبر است که همکاری حقیقتاً به صورت مشترک و برابر و نصف نصف باشد و نه اینکه استادی به بهانه اینکه ایده این مقاله از آن من است از شاگردش بخواهد نام او را به عنوان همکار بیاورد. یعنی چه که ایده از من است؟ پژوهش تاریخی و علمی در حوزه های علوم انسانی حاصل تتبع و تحقیق و استقراء و بررسی های همه جانبه است و این ممکن نیست مگر با نشستن پشت میز و کار جدی کردن. چه معنی دارد کسی فکر کند تنها منبع ایده های خوب است و عده ای باید به فرمان او بروند و درستی آن ایده ها را از روی منابع تاریخی و دینی بیرون بکشند و به اثبات برسانند؟ استاد راهنما در حقیقت راهنمای نحوه پژوهش است و نه تلقین کننده ایده و تفکری خاص. استاد راهنما در نظام دانشگاه مرشد طریقه ای صوفیانه نیست که از آن بالا ارشاد کند و شاگرد باید برود و درستی سخن مرشد را به اثبات برساند. بنابراین برعکس آنچه برخی تصور می کنند ذکر نام استاد راهنما در مقاله شاگرد نه تنها اعتبار مقاله شاگرد را از میان می برد چرا که نمی تواند مسئول سخنانش قلمداد شود بلکه اعتبار استاد راهنما را هم از میان می برد چرا که او را به جای آنکه راهنمای پژوهش باشد به تلقین کننده فکری از راه اتوریته ای اجباری و تصنعی فرو می کاهد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
با سلام
متأسفانه ايران از جهات پژوهشی از بسیاری از کشورها عقب هست، هزاران پایان نامه محبوس و محصور شده به صورتی که هیچ کس نمی تواند از آن بهره برداری لازم را داشته باشد. حاصل کار شبانه روزی یک دانشجو فقط باید گوشه ای خاک بخورد... این در حالی است که در کشور های پیشرفته تر متن پایان نامه ها در سایت های رسمی موجود و قابل دانلود است.
جلوگیری از تقلب و سرقت علمی راهکار خود را می طلبد و این راه آن نیست. به خصوص با سامانه های جدیدی که برنامه ریزی شده امکان تقلب بسیار پایین آمده است.
با عرض سلام و احترام.
در صفحه ای که مشخصات نسخه نمایش داده می شود، اگر pdf نوشته شده باشد، یعنی نسخه اسکن شده است و در سایت بارگذاری شده است. و مراجعه کنندگان می توانند نسخه را دانلود کنند.
در غیر این صورت نسخه اسکن نشده است و باید درخواست داد.
البته سایت کتابخانه مجلس از پیش نوروز تا کنون مشکل پیدا کرده است.
با سپاس?
با سلام،
کسی از اساتید و دوستان کتاب سلسلة التواریخ (سفرنامه سلیمان سیرافی) را دارد؟ البته تایپ شده اش در نت هست.
با سلام. حجم فایلهای اسکن شده از صفحات کتاب آموزش عبری (ماشاءلله رحمان پورداود) با استفاده از برنامه ای که دوستمان در اینجا فرستاد کاهش داده شد و از هفتصد مگا بایت به حدود نود مگابایت تقلیل یافت.
طبق آنچه وعده دادم، آن را در اینجا قرار میدهم برای استفاده دوستان: 👇
با سلام
تحقیقات خوب مستقل در مورد ناسخ و منسوخ به فارسی یا عربی که در دسترس باشد کدام است ؟
جز معرفی کوتاه آقای دون استوارت به خاطر ندارم هیچ ریویویی به زبان انگلیسی بر این کتاب منتشر شده باشد. بد نیست کسی آن را به فارسی ترجمه کند. معرفی خوب و مفیدی است. به هر حال در مطلب بالا دو سه نکته ای را در خصوص این کتاب لازم دیدم بنویسم.
دو نکته درباره مقالاتی با بیش از یک نویسنده
از دیروز که یادداشت من درباره مقالات مجلات علمی-پژوهشی با بیش از یک نویسنده منتشر شد واکنش های مختلفی به آن نوشته شد و دوستانی محبت کردند و شماری از آنها را برای من فرستادند. دو نکته را دیدم برخی خلط کرده اند. نخست: روشن است که استادان راهنما در فرایند تدوین رساله های دانشگاهی سهم مهمی دارند. اما سهم آنها هدایت دانشجوست و نه القای فکری خاص به او. بنابراین حتی اگر استاد راهنما در هدایت دانشجو سهم مهم داشته باشد این به هیچ وجه مجوزی نمی شود تا از او بخواهد نام او را به عنوان شریک در تألیف بر فراز مقاله قرار دهد. برای این کار هیچ تبریری متصور نیست مگر انگیزه های مادی و اداری غلط. هدایت دانشجو بخشی از وظیفه استاد راهنماست و برای آن حقوق مکفی می گیرد. اگر حتی فکری و ایده ای را شاگرد از استادش وام گرفته باشد می تواند در پاورقی نخست مقاله آن را متذکر شود و به هیچ روی شایسته نیست نام استاد به عنوان نویسنده مشترک ذکر شود.
نکته دوم: تألیفات مشترک تنها زمانی مقبول و از نقطه نظر دانشگاهی معتبر است که همکاری حقیقتاً به صورت مشترک و برابر و نصف نصف باشد و نه اینکه استادی به بهانه اینکه ایده این مقاله از آن من است از شاگردش بخواهد نام او را به عنوان همکار بیاورد. یعنی چه که ایده از من است؟ پژوهش تاریخی و علمی در حوزه های علوم انسانی حاصل تتبع و تحقیق و استقراء و بررسی های همه جانبه است و این ممکن نیست مگر با نشستن پشت میز و کار جدی کردن. چه معنی دارد کسی فکر کند تنها منبع ایده های خوب است و عده ای باید به فرمان او بروند و درستی آن ایده ها را از روی منابع تاریخی و دینی بیرون بکشند و به اثبات برسانند؟ استاد راهنما در حقیقت راهنمای نحوه پژوهش است و نه تلقین کننده ایده و تفکری خاص. استاد راهنما در نظام دانشگاه مرشد طریقه ای صوفیانه نیست که از آن بالا ارشاد کند و شاگرد باید برود و درستی سخن مرشد را به اثبات برساند. بنابراین برعکس آنچه برخی تصور می کنند ذکر نام استاد راهنما در مقاله شاگرد نه تنها اعتبار مقاله شاگرد را از میان می برد چرا که نمی تواند مسئول سخنانش قلمداد شود بلکه اعتبار استاد راهنما را هم از میان می برد چرا که او را به جای آنکه راهنمای پژوهش باشد به تلقین کننده فکری از راه اتوریته ای اجباری و تصنعی فرو می کاهد.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
مدخل جوینی
مدخل جوینی، ابو المعالی را به قلم یکی از دوستان فاضل قدیم که برای یکی از دانشنامه ها نوشته می خواندم دیدم جز بخش شرح حال جوینی که خوب تنظیم شده تقریبا هیچ سخن قابل توجهی در بخش اندیشه های کلامی و اصولی و فقهی جوینی در آن نیست و کمترین استناد به آثار جوینی در آن به عمل آمده است. برای ارائه دیدگاه های کلامی و اصولی تنهاکافی نیست به چند مطلب پراکنده و نقل قول بسنده کنیم. باید دیدگاه های او را در قیاس با متکلمان قبل از خود مانند باقلانی و همچنین سهم او را در تحول کلام اشعری بررسی کرد که متأسفانه نویسنده چنین نکرده. جوینی سهم مهمی در کلام اشعری دارد و اصلا در قسمت هایی سخنانی تازه دارد که بیشترین تأثیر را بر آیندگان گذاشته. برای این کار نویسنده می بایست به طور نمونه مقایسه ای می کرد میان الشامل جوینی و تمهید و هدایه باقلانی. در بیست سال اخیر دهها مقاله و کتاب به زبان های اروپایی درباره کلام اشعری و همچنین جوینی نوشته شده و نویسنده در مقاله دائره المعارفی خود تقریبا به هیچ کدام ارجاع نداده و مهمترین ها را از قلم انداخته است. چطور می توان چنین مقاله ای را به انگلیسی ترجمه و عرضه کرد؟ کتاب با اهمیتی مانند غیاثی جوینی و یا البرهان با آن همه سهم مهمش در این مقاله تقریبا به کلی مغفول واقع شده است.
این یکی از مشکلات مداخل نویسی در دانشنامه های ایرانی است که بیش از اینکه به مسائل فکری و تاریخ اندیشه بپردازند به کتاب های شرح حالی تبدیل شده اند.
سلام علیکم
غیر از ترجمه ناسخ التواریخ اثر دیگری در این زمینه دارند؟
http://wikinoor.ir/ناسخ_التواريخ_
لطفاً توضیح می دهید؟
ترجمه استاد فقید عبدالمحمد آیتی از صحیفه سجادیه یکی از ترجمه های خوب صحیفه بشمار می آید که بدرخواست انتشارات سروش انجام گرفته و بارها به چاپ رسیده است. در این ترجمه ابتدا متن عربی هردعا به صورت کامل باخطی خوش درج شده و سپس ترجمه فارسی آن می آید. با توجه به حال و هوای آن ایام مترجم ترجیح داده متن عربی مقدمه صحیفه که شامل اسانید کتاب می باشد را حذف نماید و تنها به ترجمه فارسی بخشی از آن بپردازد.دلیل این کار بر اهل فن پوشیده نیست.
با عرض سلام و احترام.
این کتاب، در کتابخانه ملی است. لینک مشخصات 👆 ارسال شده است.
در حد جستجوی بنده، این کتاب قابل دانلود نیست.
باید با مسئول بخش مربوطه در کتابخانه صحبت کنید آیا با پرداخت هزینه اسکن کتاب را تحویل می دهند؟
حسب امرتان، ای میل بخش مربوطه ارسال شود؟ 🙏🙏🙏
با عرض سلام و احترام.
۱. چندی پیش همین سوال مشابه درباره نسخ دانشگاه امام صادق ع شده بود، یکی از هم تراثیان گرامی 👆 راهنمایی فرمودند.
۲. برخی از نسخه ها و چاپ های سنگی کتابخانه مجلس به رایگان از سایت کتابخانه قابل دانلود است. نسخه هایی که در سایت نیست، باید از خود کتابخانه (بخش کاوش) درخواست نمایید و آنها با توجه به ضوابط، نسخه را اسکن نموده و با پرداخت هزینه فایل را به درخواست کننده تحویل می دهند. 🙏🙏🙏
با عرض سلام و احترام.
ضمن تشکر از شما.
بنده تمام فرسته های مربوط به فصوص و نقد فصوص را از ابتدا دنبال می کردم.
شما نظری فرمودید. استاد لوامع هم با استناد به نویسنده ای (استاد مایل هروی) نظری فرمودند و از شما خواستند نمونه ای ارائه بدهید. همین.
شما هم در این فرسته نمونه ارائه دادید، خیلی خوب.
ولی، نوشتهء داخلِ پرانتزِ اولِ شما "(و البته دور...)"، از اخلاق علمی به دور است.
حلم در علم داشته باشیم. با سپاس. 🙏🙏🙏
استاد.به نظرتان اگر اسکن نسخ خطی همه کتابخانه های ایران(و حتی الامکان جهان)در یک مرکز جمع شود تا هرکسی نسخه ای خواست فقط نیاز باشد به یک جا برود بهتر نیست؟مثلا یک قانون تصویب شود هرکس نسخه خطی ای دارد باید اسکنش را به فلان مرکز بفرستد.اگر مسایل مالی مطرح هست،یک بودجه برای آن مرکز بدهند تا اسکن نسخ را بخرد
با سلام
🍁 آیا از وبسایت کتابخانه ملی میتوان نسخه ای را یکباره دانلود کرد؟ بنده مجبورم هر صفحه را جداگانه دانلود کنم چون دکمه دانلود برای من کار نمی کند؟
🍁 درصورتی که نسخه ای با کیفیت بسیار پایین اسکن و سپس بارگذاری شده باشد آیا امکان درخواست اسکن با کیفیت تر وجود دارد؟
اگر بله، چگونه، راهنمایی بفرمایید ممنون میشوم.
با سلام و عرض ادب، برای درخواست از مجلس باید درخواست را بهصورت ایمیل ارسال کنید.
اگر نسخه اسکن نشده باشد، اسکن میکنند و در نسخه اسکن شده لوگوی مجلس در کل صفحات قرار دارد.
البته پیشنهاد میشود به عنوان مثال یک نمونه از صفحۀ نسخۀ مورد نظر را درخواست کنید، اگر کیفیتش قابل قبول بود، کل نسخه را درخواست کنید.
📗ناسخ التواریخ بخش زندگانی حضرت زینب سلام الله علیها
📝مولف:عباسقلی خان سپهر
تعداد صفحات: ۶۸۷
زبان:فارسی
🔹شامل مباحث:
ناسخ التواریخ یک کتاب تاریخی بوده که توسط محمدتقی سپهر کاشانی (از اجداد سهراب سپهری) نوشته شده و چون ناقص ماند، چند جلد آن، از جمله زندگانی حضرت زینب سلام الله علیها را فرزندش عباسقلی خان نوشت
@shia_lib
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com