قناة

گفتگوهای تراثی

گفتگوهای تراثی
1.4k
عددالاعضاء
1,283
Links
3,859
Files
172
Videos
10,272
Photo
وصف القناة
✅ گروهی برای گفتگوهای تُراثی (نسخه‌های خطی)
بی نهایت ممنووووونم و زبان قاصر از لطف بی دریغتان
وظیفه است. 🙏🙏🙏
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
علیرضا
✅ [شعری به لهجۀ خراسانی یا منطقه‌ای از آن، مربوط ب
با سلام

این ابیات از مولانا دانهی (اهل روستای دانه در نشابور) است که تنها سه بیت از آن در تذکره ی نفایس المآثر (تصحیح سعید شفیعیون، نشر مجلس، ص 239) ذیل شرح حال مولانا دانهی به همراه ابیات خراسانی دیگری از وی آمده است.
به دست آمدن شکل کامل این ابیات در این جنگ بسیار مغتنم است ...
🙏🙏🙏
لطفعلی برقی
با سلام این ابیات از مولانا دانهی (اهل روستای دان
سلام علیکم و رحمةالله

بسیار لطف فرمودید. پیوست بسیار مفید و ضروری برای مطلب، مرحمت فرمودید که با اجازۀ شما عینا به کانال منتقل می شود . از لطف نظرتان نیز بسیار سپاسگزارم. خداوند اجر بی حساب نصیبتان فرماید.🙏🌺🙏🌺
لطفعلی برقی
با سلام این ابیات از مولانا دانهی (اهل روستای دان
با عرض سلام و احترام. تشکر و سپاس از توضیح مهمتان. 🙏🙏🙏
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به مناسب
نوشتار کوتاه و جالبی به قلم زنده‌یاد سعید نفیسی درباره سالنامه و سالنامه‌نویسی در ایران

#سالنامه
#سالنامه_نویسی
کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به مناسب
مطالعه این مطلب جناب جعفریان درباره تاریخچه سالنامه و سالنامه‌نویسی نیز بسیار سودمند است ضمن اینکه نشریات مختلف در این دسته را طبقه‌بندی و معرفی می‌کند، اطلاعات مفیدی درباره محتویات و جزئیات هر یک عرضه می‌دارد.
(نوشتاری گذرا ولی مفید برای پژوهشگران)

#سالنامه
#سالنامه_نویسی
Forwarded From رسول جعفریان
اهمیت سنّت سالنامه نویسی برای شناخت ایران معاصر

سالنامه نگاری، سبکی در تاریخ نویسی است که از دوره قاجاری در میانه ایرانیان رواج یافت. البته تقویم ایرانی به صورت سالنامه، قبل از آن هم وجود داشت، و در سالنامه نویسی جدید هم بخشی تقویم بود، اما این مسأله که سالنامه حاوی اخبار سال گذشته، آن هم به صورت دقیق و روزانه یا غیر روزانه و کلی باشد، در میان ایرانیان در کار نبود.
به نظر می رسد، سالنامه های عثمانی که برای ایالات و ولایات مختلف تهیه می شد، روی ایرانی ها تأثیر گذاشت و در دوره قاجاری این سبک با روش های نوین ادامه یافت. عثمانی ها هم در این کار، نوعی تلفیق بین روش های سنتی خود و روش های اروپایی در تهیه سالنامه داشتند. هرچه بود، برخی از نمونه های عثمانی که الان هم در کتابخانه های ایران است، می تواند مادر سالنامه نویسی دوره قاجاری به شمار آید.
باید گفت در دوره قاجاری نیز، کارهای گسترده ای در این زمینه تولید نشد، هرچند بذر آن کاشته شد. بعدها ای رویه به دوره پهلوی اول و دوم سرایت کرد و در این دو دوره، خیلی مفصل و فراوان تولید شد.
این سالنامه ها، در درجه اول به دو نوع تقسیم می شد. سالنامه عمومی مانند پارس یا جاوید جنبه کشوری داشت و و جهت گیری خاصی از نظر تعلق به یک وزارت خانه یا دبیرستان نداشت. اما بخشی دیگر سالنامه هایی بودند که مربوط به وزارت خانه ها، ادارات دولتی یا بانک ها، یا مراکز دیگر از قبیل دبیرستان ها یا ادارات فرهنگ شهرستانها بودند. سالنامه های عمومی که برخی از آنها چندین دهه انتشار یافتند، اغلب نگرش کشوری داشتند و سعی می کردند یک گزارش عمومی از وضعیت اداری کشور، مجلس ودربار و وزارت خانه ها و دانشگاهها ارائه کنند.
سالنامه هایی که تعلق به مراکز خاص داشتند، طبیعی بود که هر کدام، بر اساس تعلق خود به این مراکز، مباحثی را در ارتباط با آن مرکز ارائه می کردند. برای مثال، اگر یک شماره سالنامه برای فرهنگ کرمانشاه چاپ می شد، حاوی اخباری از تمام مدارس شهر، معلمان برجسته، و نیز شماری مقاله و اثر و شعر و به خصوص تصاویر افراد بود. دانشگاه تهران هم سالنامه ای داشت که تحولات و تغییرات داخلی خود را محور اصلی قرار می داد. این مساله در باره مراکز دیگر هم به همین صورت بود.
در سالنامه های عمومی معمولا مسائل کشوری مطرح می شد. بخشی تقویم بود، بخش دیگر مقالات تاریخی و اخلاقی و فلسفی، بخشی به معرفی وزرات خانه ها، شامل معروفی ورزاء، معاونان، تشکیلات اداری آنها و نیز تصاویری از این اشخاص بود. بخش دیگر می توانست علمی و فنی، یا به خصوص پزشکی و یا ورزشی باشد. صفحات تبلیغاتی برای پزشکان یا تجارت خانه ها و جز اینها هم در آنها دیده می شد.
بسیاری از این سالنامه ها از نظر اطلاعاتی که در باره نظام اداری ایران در ادوار مختلف دارند، تقریبا منحصر به فرد هستند و بیشتر به دلیل این که اسناد در ایران وضع ثابت و قابل استفاده ای ندارد، این منابع، ارزش تاریخی بی اندازه ای دارند.
سالنامه های زیادی بودند که گرایش های فکری و دینی خاصی داشتند. برای مثال، طرفداران کسروی، تا سالها سالنامه هایی منتشر می کردند و عقاید و باورهای خود را در آنها ترویج می کردند. در حوزه مذهبی نیز سالنامه نور دانش متعلق به مرحوم عطاء الله شهاب پور، تا دهه پنجاه انتشار می یافت. این سالنامه حاوی مقالات مذهبی بیشمار، مقالات علمی و اجتماعی و پزشکی نیز بود. البته شهاب پور از زمانی که بستگی با حشمت الله دولشتاهی پیدا کرد، دنبال ایده وحدت جهانی بشر رفت اما همچنان و تا آخر مقالات مذهبی در سالنامه نور دانش وجود داشت. مسلما بررسی این سالنامه نیاز به یک رساله دکتری دارد تا گرایش های داخلی آن معرفی شود. سالنامه های مذهبی دیگری هم بودند که گاه صریح و گاه به صورت پوشش از سالنامه برای نشر اندیشه های خود استفاده می کردند.
مقالات سالنامه ها، ممکن بود از مجموعه های دیگر برداشته شود، اما می توان گفت هزاران مقاله در این سالنامه ها از سوی اشخاص برای چاپ به سالنامه ها واگذار می شد. برخی از آنها چندان مفصل و عالمانه نبود، اما مقالات سودمند بیشماری در سالنامه ها هست که مع الاسف به طور دقیق فهرست نشده و تا آنجا که من مراجعه کردم، بسیاری از آنها در نورمگز فهرست نشده اند. طبعا لازم است تا همه مقالات سالنامه ها در نورمگز درج شود تا بهتر بتوان از آنها استفاده کرد.(دنباله دارد ....)
@jafarian1964
Forwarded From رسول جعفریان
بخش ادبی سالنامه ها، اغلب حاوی اشعار بیشماری از شاعران شناخته شده، از قدیم و جدید، اما بخشی هم از شاعران ناشناخته است که ممکن است تنها چند قصیده یا غزل آنها به طور اتفاقی در این سالنامه ها منتشر شده باشد. بی شک دانشجویان رشته های ادبی می توانند در این زمینه تحقیق کرده و نظر دهند. به علاوه که این اشعار، اغلب چون مربوط به زمان مشخصی است، حاوی گرایش های سیاسی و فرهنگی خاصی است. برای مثال، اشعاری که در سالنامه های دوره رضا شاه آمده، به طور جد معرّف دیدگاه های جامعه یا ترویج شده از طرف حکومت در باره مسائل جاری کشور نیز هست. بحث پیشرفت های تمدنی یا حجاب یا جز اینها در آنها جالب است.
تعداد قابل توجهی سالنامه در دوره پهلوی دوم وجود دارد که از حیث تاریخ این دوره جالب است. چنان که اشاره شد، اغلب اطلاعات مربوط به نظام اداری ایران، معروفی وزراء و معاونان، و نیز تغییرات ساختاری در دانشگاه هها و وزارت خانه ها در آنها درج شده است. اما آنچه در اینجا قصد تأکید بر آن را دارم، این است که این سالنامه ها از لحاظ نشان دادن فرهنگ عمومی که ترکیبی از اوضاع سلطنت و ارزش های مربوط به آن از یک طرف با درج عکس و گزارش، و نیز درج مقالاتی در باره مذهب از سوی دیگر است، برای من جالب بود. در واقع، همیشه بخش قابل توجهی از این سالنامه ها در باره مسائل مذهبی و ترویج ارزش های دینی است و از این جهت نشانگر آن است که در تمام آن دوره، جامعه ایران، همچنان یک جامعه مذهبی است و نه تنها محدودیتی برای نوع خاصی از تلقی سنتی مذهب در جامعه ایرانی وجود ندارد، که ترویج هم می شود. در این باره می شود یک پایان نامه یا رساله نوشت و بسیار هم خوب می توان نوشت. البته سطح کار ممکن است بالا نباشد، اما مهم اصل آن است که هست. نویسنده ها هم اغلب یک نواخت هستند، برخی شناخته شده و برخی از آنها امروزه به کلی فراموش شده اند.
در باره سالنامه های معارف، به طور خاص باید گفت، اینها اساس تاریخ آموزش و پرورش در ایران هستند. سالنامه هایی که یا از سوی معارف شهرستانها و یا دبیرستانهای معروف انتشار می یافت. این سالنامه ها اغلب، موادی برای تاریخ علم در ایران دارند. به علاوه، نظام آموزشی ایران و تغییرات آنها در این سالنامه ها به خوبی منعکس شده است. تعداد قابل توجهی مقاله در باره آثار باستانی شهرها، زندگی نامه علمای شهرها، و مسائل محلی دیگر در آنها منعکس شده و برخی از آنها از این زوایا بی نظیرند. بی نظیر. به علاوه، تغییر و تلفیق نظام سنتی تعلیم و تربیت در ایران با نظام جدید را به خوبی می توان در این سالنامه های معارف مشاهده کرد. نقش علی اصغر حکمت در سالنامه های دوره پهلوی اول، به نظر می رسد، بسیار گسترده است.
در کل و در بیشتر این سالنامه ها، حجم زیادی عکس چاپ شده که هم مربوط به اشخاص، اعم از حکومتی و غیر حکومتی، و هم در باره شهرها و اماکن زیارتی و راهها و بناهاست که لازم ست همه آنها در یک جا متمرکز و آرشیوی از آنها بدست آید. البته کیفیت این عکسها مناسب نیست، اما بسیاری از آنها منحصر به فرد است.
یک نکته دیگر این است که سالنامه های محلی مثل همین نشریات محلی امروزی ، زمینه تاریخ نگاری غیر مرکزی یا به عبارتی، تاریخ شهرهای دیگر جز تهران را هم برای ما فراهم می کند. باید نوعی تاریخ نگاری مردمی را هم به آن علاوه کرد.
حالا و گرچه در پایان سال برخی از نشریات، نشریه ویژه پایان سالی می دهند، اما به هیچ روی جای آن سنت سالنامه نویسی را نگرفته اند. می توانم بگویم، بدین ترتیب و بیشتر به دلیل این که مع الاسف استفاده از اسناد اداری هم در این مملکت آسان نیست، به دلیل از دست رفتن آن سالنامه ها و روش آنها، ما حجم قابل توجهی از اطلاعات موجود را از دست داده ایم. البته ابزارهای دیگری مانند وبسایت ها جایگزین شده که باید گفت متاسفانه بسیاری از آنها هم ممکن است یک جا محو شود، چون نسخه چاپی ندارد و به دلیل ادامه نیافتن کار آن وبسایت ها به تدریج از دسترس خارج شود، کما این که بارها آن را تجربه کرده ایم. به هر حال، روش سالنامه نویسی از بین رفته و جایگزین مناسبی برای آن درست نشده است.
مسلما این گزارش بنده در باره سالنامه ها ناقص است، اما امیدوارم توانسته باشم اهمیت آنها را نشان داده و زمینه را برای استفاده بیشتر از آنها برای عزیزانی که در تاریخ فرهنگ ایران و اسلام در دوره معاصر کار می کنند، فراهم کرده باشم. این متن را با عجله صبح امروز در حالی که خواب آلود بودم نوشتم. اگر نظم و نسقی و خط و ربطی ندارد ببخشید.
@jafarian1964
در این شماره از سالنامه کشور ایران (سال بیستم-۱۳۴۴) اطلاعات مفیدی از تاریخ دانشکده‌های دانشگاه تهران ارائه شده است.

#سالنامه
#سالنامه_نویسی
#دانشگاه_تهران