سلام بر دوستان عزیز! حتما با آقای فؤاد سزگین و کارهای ایشون آشنایی دارید، یکی از کارهای ایشون طبع دوره هایی در فلسفه یا جغرافیا یا .... می باشد. مجموعه هایی که متون بسیاری در آن به چاپ می رسد. من تنها مجموعه فلسفه ایشان را در کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران قم دیدم بسیار قابل استفاده است، اگر به PDF آنها دسترسی دارید یا لااقل کتابشناسی کاملی در دست دارید لطفاً ارائه فرمایید.
فروزانفر: وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند
[منوچهر ستوده: ] در یکی از روزهای سال دوم دانشسرا استاد فروزانفر بدون مقدمه رو به ما دانشجویان نمود و گفت: «استاد من ادیب پیشاوری در زمان خودش در حدود صد و پنجاه تا صد و شصت هزار بیت شعر حفظ بود، من که به عنوان استاد شما اینجا هستم اگر به ذهن خودم فشار آورم در حدود پنجاه تا شصت هزار بیت در خاطر دارم. شما دانشجویان تا جایی که دقت کرده ام شاید پنج تا شش هزار بیت در حافظه داشته باشید! وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند.» امروز این اضمحلال فکری را بنده در نسل پس از خودم می بینم.! منظور فروزانفر این بود که هر چه زمان به جلو رود سیر شعر و ادب فارسی محدودتر می شود. امروز که به آن حرفها می اندیشم دقیقاً به این باور رسیده ام که فروزانفر آن روزها متوجه این افت شده بود.
به نقل از بخارا، ش93، ص417
@Ketabpazhohi
سروران عزیز سلام، شاهنامه نسخه فلورانس جلد دوم را کسی دارد؟ جلد اول را یکی از بزرگواران به اشتراک گذاشته بود. درود بر شما
درود و سپاس
لطفا از طرف بنده این نوشته را منتشر بفرمایید.
برادر گرامی، جناب آقای خبازیان
درود بر شما
هر هنر و فن و دانشی برای خودش اصول و ضوابط و مقررات و روشهایی دارد. این نکته ای نیست که از شما یا هر دانشور دیگری پنهان باشد. وقتی کاری از کسی منتشر می شود، یا شاعری شعری می گوید، یا اهنگسازی قطعه ای می سازد، و... بجز مشتی اظهارنظر عوامانه (غیرتخصصی) که ناظر به سلیقه افراد است و در ان، جو حاکم و حب و بغضها و آشناییها اثر دارد، اظهارنظرها و نقدهایی هم هست که برخاسته از اگاهی و دانش و تسلط بر کار است؛ نه در آن دوستی دخیل است و نه بدخواهی.
برای همین، عناوینی چون "کار گروهی"، "پرکاری"، و... نمی توانند مستند دقت و درستی یک اثر باشند. جناب علیرضا افتخاری و استاد شجریان هر دو پرکار بوده اند. مقام این دو در موسیقی یکی است؟ روانشاد سعید نفیسی نیز به نسبت کسانی چون روانشادان همایی و قزوینی پر کار است. آیا ارزش کارشان یا دقتشان و هنرشان نیز یکی است؟ از مرحوم دکتر دبیرسیاقی در عالم ادبیات و شرح و تصحیح پرکارتر داریم؟ حاصل آنکه پرکاری نمی تواند مستند درستی یا نادرستی کار کسی باشد.
چنانچه صلاح می دانید، بهترین اثر تصحیحی همکار گرامی مان را معرفی بفرمایید و اجازه نقد دانشی و ارزشی آن را هم از ایشان دریافت دارید. امید هست که در این گروه یا در اندیشگاه نقد و تصحیح آن را به نقد بگذاریم و باز امید هست که بتوانیم ثابت کنیم با همه نابینایی، کمی تا اندکی معنی شیربرنج را در حد وسع خود می دانیم و نیاز به دریافت زخم و رجوع به فرهنگ برای نیل به این فهمیدگی نیست.
این پیشنهاد منصفانه ای است اگر قابل بدانید. با آنکه می دانم احتمالا شما نیز علاقه ای به تصحیحهای همکارمان ندارید. چون پرکاری اگر به مفهوم کتابسازی نباشد، دست کم یکی از معایبش کم دقتی است خواهی نخواهی.
با درود و سپاس
م.ب.
?
به گمانم همینطوره....
اگر من در حقشان اشتباهی مرتکب شدم که نشدم.... به هیچ وجه من ان لقب را به ایشان نداده ام... بلکه بارها بارها شنیدم و از ایشان مستقیما با صراحت پرسیدم...
چون بعد از این که از گروه تشریف بردند...
دلسوزانش با پیام های خصوصی از من می خواهند عذرخواهی کنم یا سوالم را طور دیگر بیان کنم و .....
سلام و درود بر شما، به عنوان مدیر گروه، به سهم خود، از الطاف آن عزیز، نسبت به این گروه تراثی، کمال تشکر را دارم، فراوان بهره برده ایم، دست مریزاد، امیدوارم کما کان، با محبتهای خویش، گروه را گرمی بخشید با سپاس??
سلام و درود بر شما، خانه خانه شماست، قدم بر چشم. روال کار ماست بزرگوار.
فراوان در طول روز تکرار میشود.
قانون گروه دیوار مهربانی را به بالای صفحه پین کرده ایم.
به هر حال خوش آمدید. امید که به مطلوب دست یابید. با ادب و احترام??
درود بر شما یاران فرزانه ام ...
آیا می توانید یک استاد نسخه شناس مطرح را به بنده معرفی نمایید ؟
و اینکه چگونه می توانم با ایشان ارتباط برقرار نمایم ؟
اگر اطلاع داريد يکي دو نسخه از آن مجموعه مذکور را (که مشتمل بر سؤال و جواب مزبور باشد)معرفي بفرمائيد.
همچنين اگر دلائل و اسنادي دال بر مخالفت ايشان با شيخ احمد احسائي در دست است، ارائه يا معرفي نمائيد.
با عرض سلام و احترام. واقعا تشکر در تشکر از شما بابت حسن توجه اتان و یاری اتان. بنده را از جهل بیرون آوردید. گمانم رفته بود که این، حدیث و عربی است. چندین استاد را هم وقت گران بهایشان را گرفته بودم. ببخشید حدس برخی از فضلا هم به این گونه است (البته با تاکید بر اینکه نقطه ها بیش از ۶ تا می شود):
امروز زنده به ولای تو، یا علی /
امروز زنده ام به ولای تو، یا علی.
باز هم تشکر از عنایت حضرتعالی.???
فروزانفر: وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند
[منوچهر ستوده: ] در یکی از روزهای سال دوم دانشسرا استاد فروزانفر بدون مقدمه رو به ما دانشجویان نمود و گفت: «استاد من ادیب پیشاوری در زمان خودش در حدود صد و پنجاه تا صد و شصت هزار بیت شعر حفظ بود، من که به عنوان استاد شما اینجا هستم اگر به ذهن خودم فشار آورم در حدود پنجاه تا شصت هزار بیت در خاطر دارم. شما دانشجویان تا جایی که دقت کرده ام شاید پنج تا شش هزار بیت در حافظه داشته باشید! وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند.» امروز این اضمحلال فکری را بنده در نسل پس از خودم می بینم.! منظور فروزانفر این بود که هر چه زمان به جلو رود سیر شعر و ادب فارسی محدودتر می شود. امروز که به آن حرفها می اندیشم دقیقاً به این باور رسیده ام که فروزانفر آن روزها متوجه این افت شده بود.
به نقل از بخارا، ش93، ص417
@Ketabpazhohi
دلنوشته ی اربعین 🌹
1️⃣ زیارت به نیابت
السلام علیک یا ابا عبدالله !
السلام علیک یا صاحب الزمان !
امام صادق علیه السلام: آسمان چهل روز در عزای حسین گریست .
"کامل الزیارات"
یا ابا عبدالله ! سلام بر تو و سلام بر علی بن الحسین و سلام بر فرزندانت و سلام بر یارانت !
یا ابا عبدالله ! این روزها که چشمان فرزندت امام زمان علیه السلام برای شما خون می گرید،همه پیراهن عزا بر تن کرده اند و آمده اند کربلا،تا در اربعینِ شهادت شما،به مولایشان سر سلامتی دهند و عهدی که یارانت در شب عاشورا با شما بستند را با امام زمانشان ببندند و به ایشان بگویند :
یا صاحب الزمان !
آجرکم الله فی مصیبت جدکم
و
زیارتشان را به نیابت از امام زمان علیه السلام انجام دهند،
در سفر کربلا بیشتر از قبل مولای غریبشان را یاد کنند،
برایش بیشتر دعا کنند،
از این پس کمتر گناه کنند،
برای سلامتی اش صدقه دهند،
هر روز به ایشان سلام دهند،
دیگران را با امام زمان علیه السلام آشنا کنند،
امامشان را در ثواب زیارت شریک کنند،
در طول سفر به شیعیان امام زمان کمک کنند،
و
مثل اصحاب شما در شب عاشورا ،امام زمانشان را تا پای جان دوست داشته باشند ،
و با تمام وجود بگویند اگر ما در روز عاشورا برای یاری ات نبودیم ،آماده ایم که در ایام غیبت و انشاالله در زمان ظهور،امام زمانمان را یاری کنیم.
يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزا عَظِيما
@NikooSokhan
#دلنوشته #اربعین #حسین #امام #زیارت #یاری
فروزانفر: وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند
[منوچهر ستوده: ] در یکی از روزهای سال دوم دانشسرا استاد فروزانفر بدون مقدمه رو به ما دانشجویان نمود و گفت: «استاد من ادیب پیشاوری در زمان خودش در حدود صد و پنجاه تا صد و شصت هزار بیت شعر حفظ بود، من که به عنوان استاد شما اینجا هستم اگر به ذهن خودم فشار آورم در حدود پنجاه تا شصت هزار بیت در خاطر دارم. شما دانشجویان تا جایی که دقت کرده ام شاید پنج تا شش هزار بیت در حافظه داشته باشید! وای به حال افرادی که زیر دست شما تعلیم یابند.» امروز این اضمحلال فکری را بنده در نسل پس از خودم می بینم.! منظور فروزانفر این بود که هر چه زمان به جلو رود سیر شعر و ادب فارسی محدودتر می شود. امروز که به آن حرفها می اندیشم دقیقاً به این باور رسیده ام که فروزانفر آن روزها متوجه این افت شده بود.
به نقل از بخارا، ش93، ص417
@Ketabpazhohi
با سلام و درود؛
آیا شما این حکایت را در نُسخ، کتب یا منبع قابل استنادی دیدهاید؟
اگر لطف کنید و پاسخ بدهید
سپاسگزارم:
گویند شبی سعدی شیرازی، فردوسی را به خواب میبیند و از راه تفاخر به استاد توس میگوید که بیت حماسی سرودهام تا به شما عرضه کنم و آن این است:
خدا کشتی آنجا که خواهد برد / اگر ناخدا جامه بر تن درد.
فردوسی تبسمی میکند و میفرماید: اگر من بودم میگفتم:
برد کشتی آنجا که خواهد خدای/ اگر جامه برتن درد ناخدای.
از این حکایت ساختگی! میتوان دریافت که هر شاعری، در زمینهی ویژهی خودش مهارت دارد و در سرودههای پهلوانی (حماسی) کسی همتای فردوسی نیست و بیگمان هیچ شاعری نیز در زبان فارسی نتوانسته شیرینی و حلاوتی را که در غزلهای سعدی به کام دل مینشیند، پدید آورد.
آقای دکتر غلام رضا هاتفی مجومرد
دانشجوی شما میتواند به فنخا مراجعه کند و ابتدا قدری با نام و نشان چند نسخه آشنا شود. اگر به نتیجه خاصی نرسید، شما همین زحمت را برای ایشان بکشید. اگر شما هم درکی از موضوع نداشتید، ایشان را به تشویق کنید در تصمیمهای خود اساسا تجدیدنظر کند. از جمله انتخاب استاد راهنما.
درود
کانال از یکی از دوستان است و اطلاعی ندارم که چنین لیستی دارند یا خیر ولی شما اگر کتابی را نیاز دارید به آیدی ایشان پیام بفرستید پاسخگو خواهند بود. 🙏🌺🙏🌺
درود بر شما
به گمانم هیچکدام از اینها نیست. اگر چه نخواندهام من هم.
سلام و درود بر شما
پرسش یکی از دوستان در گروهی دیگر است و منتظر پاسخ ایشان هستم.
سلام و درود خداوند بر شما استاد بزرگوار
از پاسخ شما تشکر میکنم.
در سایتهای واژه یاب و المعانی، متاوعت یافت نشد. اما مطاوعت از نظر معنایی، تقریبا به متابعت نزدیک است.
باز هم از توجه شما تشکر میکنم.
با احترام🌺🌺🌺
هنرِ کتاب نخواندن
ایرج شهبازی
در یکی از روزهای سال 1384 یا 1385، دکتر شفیعی کدکنی، در کلاس دورۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، در دانشگاه تهران، دو دستِ خود را به حالت تکبیرِ نماز، تا برابر گوشها بالا آوردند و فرمودند: استاد بدیع الزمان فروزانفر یک روز، به همین حالت دستانشان را بالا آوردند و فرمودند:
«استادِ ما، ادیب، ده جلد کتاب خوانده بود».
منظور استاد فروزانفر از «ادیب» همانا «ادیب پیشاوری»، از بزرگترین استادانِ ادبیات فارسی و عربی، در سدۀ گذشته است. روز سهشنبه، دوم خردادماه 1396، از استاد رسول شایسته که ایشان هم از دانشجویانِ استاد فروزانفر بودهاند، دربارۀ این جمله پرسیدم و ایشان هم تأیید کردند که آن استاد بزرگ، در حقِ ادیب پیشاوری چنین سخنی گفته است.
اکنون که سندِ این روایت استوار شد، بهتر است که نگاهی به دلالتِ آن بیندازیم. مطلبِ شگفتآوری که از این سخن به دست میآید، آن است که ادیب پیشاوری، با مطالعۀ تعداد بسیار اندکی کتاب، به یکی از بزرگترین استادانِ زمانۀ خود تبدیل شده بودند و کسانی که چندین برابر ایشان کتاب خوانده و مطالعه کرده بودند، هیچگاه نتوانستند به جایگاهِ رفیع ایشان در دنیای ادبیات نزدیک شوند. به نظر میرسد رازِ این مطلب در «هنرِ کتاب خواندن» و از آن مهمتر در «هنر کتاب نخواندن» است؛ یعنی برای دانشمند شدن علاوه بر آنکه نیاز داریم به کتاب خواندن، باید این هنر را داشته باشیم که تشخیص بدهیم چه کنابهایی را «نباید» بخوانیم.
گفتنی است که در هر زمینهای از دانشهای بشری، تعدادِ منابع دست اول از انگشتان دست درنمیگذرد و تقریباً همۀ کتابها و مقالات و پایاننامهها از درونِ همین کتابهای اندک پدید میآیند؛ بنابراین برای متخصص شدن در هر رشتهای، بهتر است که مستقیماً به سراغ همین منابع و مراجع دست اول برویم و بیهوده عمر خود را بر سر مطالبِ دست دوم و دست سوم تلف نکنیم. کم نیستند کسانی که دهها و صدها کتاب و مقاله و پایاننامه و گزارش دربارۀ یک موضوع خواندهاند و دهها سخنرانی دربارۀ آن موضوع گوش دادهاند، ولی هیچگاه در آن حوزه صاحبنظر نشدهاند و هستند کسانی مانند ادیب پیشاوری که با مطالعۀ عمیق و دقیق چند کتاب، نامی جاوادانه از خود به یادگار گذاشتهاند؛ برای نمونه ادیب پیشاوری کتاب «مطوّل» را که از برترین منابع دست اول در حوزۀ علوم بلاغی است، در حافظه داشتند و بارها و بارها آن را به دقت تمام خوانده بودند. روشن است که فراگیریِ دقیق مطوّل او را از مطالعۀ بسیاری نوشتجات دست دوم بینیاز کرده بود. استاد فروزانفر هم، در قیاس با بسیاری از استادان زمانۀ خود، کتابهای زیادی نخوانده بود، ولی «کتابهای خوبِ کمی» را «خوب» خوانده بود.
بنابراین برای پیشرفت در هر زمینهای از معارف بشری، خوب است به این دو نکته توجه کنیم: اولاً مراجع و منابعِ اصلی و مادر را که تعدادشان معمولاً اندک است، بخوانیم و ثانیاً این کتابهای خوب را بارها و بارها با دقت تمام بخوانیم، آنها را عمیقاً بیاموزیم، در آنها نیک درنگ کنیم و آنها را درونی کنیم. اینجاست که میگوییم باید «هنرِ نخواندنِ کتابهای دست دوم» را آموخت.
#روش_مطالعه
@irajshahbazi
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com