مولانا جلال الدین رومی
شیخ زین العابدین حائری مازندرانی
@erfaneeslami1
سلام علیکم، آیا کسی از دوستان به رسائل خواجه حورا (خواجه خرد پسر عبدالباقی عارف معروف نویسنده رساله نور وحدت) از قبیل "پرتو عشق"، "پرده برانداخت" ، "پردگی شناخت" و ... دسترسی دارد؟
همچنین جناب احسان شکر اللهی در مقدمه کتاب سلسله العارفین از رساله ای در نسخه ای از کتابخانه ملی ملک یاد کرده اند برای خواجه عبید الله احرار، با نام "نور وحدت"، آیا این همان رساله نور وحدت شیخ متاخر خواجه عبدالله حورا یا همون خواجه خرد نیست؟ یا ایشان هم رساله ای با این نام دارن؟ اگر برای خواجه عبید الله هست کسی آیا متن آن را یا تصویر نسخه را دارد؟
کتاب رساله عشق و عقل (معیار الصدق فی مصداق العشق)
شیخ نجم الدین رازی
به اهتمام و تصحیح تقی تفضلی...🔽
@erfaneeslami1
رشف النصائح الایمانیه و کشف الفضائح الیونیانیه
شهاب الدین سهروردی
ترجمه معین الدین جمال بن جلال الدین محمد مشهور به معلم یزدی
تصحیح نجیب مایل هروی...⬇️
@erfaneeslami1
رشف النصائح الایمانیه و کشف الفضائح الیونیانیه
شهاب الدین سهروردی
ترجمه معین الدین جمال بن جلال الدین محمد مشهور به معلم یزدی
تصحیح نجیب مایل هروی...
@erfaneeslami1
انیس العارفین
شیخ صفی الدین محمد طارمی
در ترجمه و شرح ،منازل السائرین
خواجه عبدالله انصاری پیر هرات
خطی...⬇️
@erfaneeslami1
انیس العارفین
شیخ صفی الدین محمد طارمی
در ترجمه و شرح ،منازل السائرین
خواجه عبدالله انصاری پیر هرات
خطی...
@erfaneeslami1
خواطر نفسانی...
(تصحیح پنج رساله در خواطر)
مؤلفین:
خواجه محمد پارسا
شیخ محمدبن عبدالجبار نفری
میر سیدعلی شهاب الدین محمد همدانی
یحیی بن حبش سهروردی
عبدالرحمن بن علی بن جوزی
تصحیح،حاشیه و مقدمه؛ علی قنبریان...⬇️
@erfaneeslami1
خواطر نفسانی...
(تصحیح پنج رساله در خواطر)
مؤلفین:
خواجه محمد پارسا
شیخ محمدبن عبدالجبار نفری
میر سیدعلی شهاب الدین محمد همدانی
یحیی بن حبش سهروردی
عبدالرحمن بن علی بن جوزی
تصحیح،حاشیه و مقدمه؛ علی قنبریان...
@erfaneeslami1
و حال جمعی از طالبان علوم که خود را بر بالای منبر موسوم به مجتهد نموده اند قاطبتا در بالای منبر، مشایخ این طایفه را مثل معروف کرخی که مشهور است که دربان حضرت امام رضا علیه السلام بود، و یکی از مشایخ این طایفه معروفست و دیگر جنید بغدادی و شبلی و شیخ عطار و حکیم سنایی و خواجه عبدالله انصاری، و میر حسنی سادات، و میر سید علی همدانی و مولانای رومی و شیخ محمود شبستری و سلطان ابوسعید ابوالخیر و شیخ روزبهان فارسی و شیخ علاءالدوله سمنانی و بابا طاهر عریان و بابا افضل کاشی و شیخ سهل صفاهانی و شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ قاضی زاده لاهیجی و شیخ درویش محمد عارف و شیخ مومن مشهدی و قاضی اسدالله و میر قاسم صوفی و مشایخ که بوده اند و هستند جهت رضای خدا بیان فرمایید که این جماعت کدام یک ملعون و مطرودند تا این فقیران نیز ایشان را لعن می کرده باشند؛ و جمعی دیگر که اهل حکمت اند و درس حکمت می خوانند ایشان را نیز لعن و طعن نمودند و می گویند که این جماعت حکما کافرند، و راه زنان دین اند، البته این جماعت مسأله نشنوید، و پیرون ایشان مشوید که کافر و ملعونند و عوام بسیار از این نوع سخنان شنیده در کوچه و بازارهای اصفهان، یک آشوبی بهم رسیده که بغیر از خدا کسی را دفع آن میسر نیست ،و هر یک از این جماعت را که می بینند آزار و طعن بسیار می کنند، و می گویند جماعتی که تصنیفی از این مشایخ مذکور در خانه ایشان است، آن خانه را سوزاندن ثواب است، و چنان شده که در میان دو کس که جنگ و آشوب بهم می رسد، به یکدیگر می گویند که صوفی باشم اگر چنان و چنین نکنم، بر خدا ظاهراست که این فقیران چه مقدار از دست مردم می کشند، و در پی قتل این جماعت چنان ایستاده اند که می گویند کشتن این جماعت واجب است.
و جمعی از مذاهب باطل طعن می زنند که عاقبت مذهب شما دق باشد، و اعتبار از این مذهب بر طرف شده و گمان می کنند که تصوف غیر مذهب اثنا عشر است.
ان شاءآلله خدای تعالی دفع ظالمان بکند که این بیچاره گان از ترس ظالمان سبز نمی توانند شد، و حجتی چند در بالای منبر بر آن جماعت گرفته اند که مذکور می شود، قربتا الی الله آنچه موافق نص و حدیث است بیان فرمایید...
[بعد از آن جوابها و سوالات دیگر مطرح می شود و از جمله سوالات این است و حجت دیگر آن است که اکثر اوقات ملبوس چیزی ندارند، کرباس درشتی یا شال کم قیمتی که دفع سرما و گرما بتواند کرد، می پوشند. ایشان [مخالفان] شال پوشی را بدعت و بد می دانند، هرچه به خاطر مبارک می رسد ، درج نمایند، جواب: شال پوشیدن قصوری ندارد، خصوصا هرگاه مصلحتی در آن باشد....
و حجت دیگر آن است که در میان صوت های حسن، کدام صوت است که خدا و رسول خدا و ائمه طاهرین او را حرام گردانیده اند، بیان فرمایید کدام است که بعضی بیچاره گان مخبر شوند. جواب: آنچه حرام است سازهای و ترانه های اهل فسق، و اما آنچه از خدا و آ[رت با یاد آورد قصوری ندارد....
و دیگر آن که بعضی از طالبان علوم دینیه که ایشان درس حکمت می خوانند و می گویند، ایشان [مخالفان] می فرمایند که این طایفه ی حکما کافرند و معلونند. مسأله از این جماعت حکما یاد می گیرند، و نماز به اقتدای این جماعت حکما مگذارید. بیان فرمایید که حکمت چیست تا بعضی بدانند. جواب: مبتدیان و ناقصان را خوب نیست که حکمت بخوانند یا درس بگویند، یعنی سخنان فلاسفه یونان را، و اما کاملا که علوم دینیه را محکم کرده باشند و در آن ماهر شده، اگر مطالعه این سخنان کنند و به میزان شرع بسنجند، قصوری ندارد.
[و آخرین سوال] دیگر بفرمایید شخصی بظاهر شرع، مسلمان باشد، به کدام قول و فعل سزاوار لعن می شود، بیان فرمایید. جواب: مگر آن که کفر صریح و بدعتی فضیح از او هویدا شود که تأویل پذیر نباشد و موضع تکفیر توان شد. موضع [مهر] ان الله یحب المحسنین. تمت الرساله.
طبعا رساله مفصل تر است که ان شاءالله سر فرصت باید آماده کنم و در دسترس بگذارم. نمی دانم کسی در باره آن کاری کرده است یا خیر.
@jafarian1964
ترجمه فارسی
رشف النصائح الایمانیه و کشف الفضائح الیونانیه
@litera9
تالیف : حضرت شیخ شهاب الدین ابوحفص عمر سهروردی قدس سره
ترجمه : معین الدین جمال بن جلال الدین محمد رحمة الله علیه
تصحیح : استاد نجیب مایل هروی
.
تصحيح و ترجمۀ تفسير سورۀ جمعه، واقعه، طارق، اعلا و زلزال صدر المتألهين
تصحيح و ترجمۀ تفسير آيۀ نور
تصحيح و ترجمۀ و تعليق كتاب اسرار الآيات
تصحيح و ترجمۀ و تعليق مفاتيح الغيب
تصحيح و ترجمه و تحقيق شرح اصول كافى
تصحيح و ترجمۀ رسالۀ حشر صدر المتألهين
تصحيح و ترجمۀ رسالۀ حدوث عالم
ترجمۀ كتاب اسفار
لوامع العارفين في أحوال صدر المتألهين، پيرامون احوال، افكار و آثار و آراء او تأليف شده است.
تصحيح و تحقيق و تعليق رسالۀ سه اصل ملاصدرا
تصحيح مجموعۀ اشعار ملا صدرا
دو صدرالدين، يا اوج شهود و انديشه در جهان اسلام صدرالدين قونوى و صدرالدين شيرازى
تصحيح اسرار الشريعه و انوار الحقيقة سيد حيدر آملى
تصحيح مشارب الاذواق امير سيد على همدانى كه شرح قصيدۀ خمريۀ عربى ابن فارض مصرى مىباشد.
لمعات شيخ فخرالدين عراقى همراه با سه شرح از شروح قرن هشتم هجرى
تصحيح و ترجمه و تعليق رسالۀ اسرار النقطۀ سید علی همدانی
تصحيح و ترجمه و تعليق رسالۀ روحيۀ عارف واصل سيد قطبالدين تبريزى
شرح مهر نبوت كتف حضرت رسول صلّىاللّهعليهوآله به نام مدارج الفتوة في شرح مهر النبوة
شرح قصيدۀ ابداعيۀ عارف واصل سيد قطبالدين تبريزى به نام الاضافة الاشراقية فى شرح قصيدة الابداعية، در مراتب خلقت مىباشد.
رسالۀ وجودية در مباحث وجود و معارف الهى و وحدت وجود و عشق حقيقى و انسان كامل محمدى
امامت در قرآن و سنت و عقل و عرفان
تفسير و شرح داستان جوهى در مثنوى مولانا به نام تجلى ولايت
تصحيح مفتاح غيب الجمع و الوجود معروف به مفتاح الغيب صدرالدين قونوى همراه با شرح آن به نام مصباح الانس محمد بن حمزۀ فنارى.
ترجمۀ كتاب مصباح الانس محمد بن حمزۀ فنارى
تصحيح النفحات الالهيه صدرالدين قونوى و ترجمۀ آن به نام نفحات الهى
تصحيح و ترجمه و تعليق فكوك صدرالدين قونوى
تصحيح مفاتيح الغيب صدر المتألهين همراه با حواشى ملا على نورى
ترجمۀ اعجاز البيان فى تأويل ام القرآن صدرالدين قونوى
ترجمۀ قرآن حكيم از جهت وجوه و نظاير و غريب و مقاصد قرآن، همراه با شأن نزول آيات و كشف مبهمات قرآن، با مقدمهاى به نام «مشارق البيان فى مسائل القرآن» که پژوهش در علوم قرآن است.
میزان الصواب فی شرح فصل الخطاب حضرت سید قطب الدین محمد نیریزی۳ جلد
پرتو وحید در اسرار تخت جمشید جناب بصیرالدین
شطرنج وجود جناب بصیرالدین
اشارات سلوکی درهفت خان رستم جناب بصیرالدین
تفسیر ۱۸ بیت اول مثنوی مولانا جناب بصیرالدین
وحید نامه جناب بصیرالدین
انسان و اتم جناب بصیرالدین
قطره و دریا جناب بصیرالدین
دل و عشق
دیوان حالی اردبیلی
شرح حدیث غمامه و بساط جناب آقا محمد هاشم درویش شیرازی
ولایت نامه حضرت سید قطب الدین محمد نیریزی
تذکره السالکین جناب حالی اردبیلی
جواهر الکلام پرویز خان سلماسی
خاتم الاولیاء
ریشه های هویتی تشیع و عرفان
تذکره خبوشانی
تذکره علی لالای غزنوی
کشف الاسرار شیخ روزبهان
اوصاف المقربین
شرح لمعات حضرت برزش آبادی
فتوحات ابن عربی
تذکره کججی
اطوار اندیشه اسلامی از ایرانشهری تا متاله سبزواری
شرح حدیث نورانیت
@erfaneeslami1
دختر حسامالدین سالار
گویند که: مایه جنون باشد عشق
وز دایره عقل برون باشد عشق
غافل بودم ز عاشقی، تا اکنون
عشقت بهمن آموخت که چون باشد عشق!
دختر حسام سالار
نیمه اول قرن هفتم ق.
●
در میان زنان سخنگوی پارسی، نام دختر حسام الدین سالار، به واسطه ترکیب بند غرّایی که در مدح عزالدین کیکاووس اول (حک. 607 ـ 616 ق) سروده، پُر آوازه شده است. ابن بی بی ماجرای ارسال این چکامه را از موصل به قونیه با آب و تاب بسیار نقل کرده و متن کامل آن را آورده و گفته است: «دختر حسام الدین سالار از موصل این قصیده را به خدمت حضرتش فرستاد. فرمود که به هر بیتی صد دینار سرخ درباره او انعام کنند. هفتاد و دو بیت است. هفت هزار و دویست دینار به موصلِ قصیده که از موصل آمده بود، تسلیم کردند» (الاوامر العلاییه، ص 122).
از این شاعر که نام و کنیه و لقبش را نمیدانیم و شهرتش به واسطه مقام پدرش است، چند رباعی در منابع دیگر هم باقی مانده که رباعی بالا از جمله آنهاست. جمال خلیل شروانی، مؤلف نزهة المجالس سه رباعی و محمد بن مسعود تبریزی در خلاصة الاشعار فی الرباعیات، چهار رباعی به اسم «دختر سالار» و «دختر حسام سالار» نقل کردهاند که از تجمیع آنها، شش رباعی به دست میآید.
مرحوم محمد امین ریاحی، این شاعر را دختر حسامالدین علی بن فضل الله سالار، دانشمند و ریاضیدان دانسته است (نزهة المجالس، ص 69).
●
در مورد حسام الدین سالار، اختلاف نظر و تشتت آراء بین محققان زیاد است. مرحوم جلالالدین تهرانی و به تبع او مرحوم جلالالدین همایی بر آن بودند که حسام الدین سالار در نیمه نخست قرن ششم میزیست و بر حکیم عمر خیام مؤخّر بود. از او رسالهای به عربی در تناهی ابعاد موجود است که در آن از حسام الدین با لقب «حجة الحق» یاد شده که جزو القاب ابن سینا و خیام هم به شمار میرود و نشاندهنده جایگاه علمی اوست.
حسین معصومی همدانی، در مقاله «حسام الدین سالار و جامع قوانین علم الهیئة او»، رساله «جامع قوانین علم الهیئة» را به حسام الدین سالار منسوب میدارد و از آنجا که این رساله به عمیدالدین کُندری وزیر تقدیم شده، زمان زندگی حسام الدین سالار، یک قرن جلوتر میآید؛ چرا که عمیدالدین کُندری بین 447 تا 456 ق وزارت طغرل بیگ سلجوقی را بر عهده داشت. البته در تنها نسخه خطی رساله که در سال 638 ق کتابت شده است، نامی از مؤلف نیست. ولی دکتر معصومی همدانی به قرینه منقولات خواجه نصیر طوسی از رسالهای که عباراتش تا حدودی شباهت به عبارات و آراء مولف ناشناس جامع قوانین علم هیئت دارد و میگوید از گفتار حسام الدین سالار است، نتیجه میگیرد که حسام الدین سالار مؤلف آن رساله مجهول المؤلف است.
حسن انصاری در مقالهای با عنوان «از عمر خیام تا حسام الدین سالار»، چنین استدلال میکند که حسامالدین سالار در نیمه دوم قرن ششم میزیسته و مولف دو رساله در تناهی ابعاد است و تلویحاً نظرات حسین معصومی همدانی را رد میکند و طرداً للباب، خیام را نویسنده احتمالی رساله علم هیئت میخواند (میان فلسفه و کلام، ص 105ـ 118).
همینجا بگوییم که عدهای از نویسندگان، حسام الدین سالار را که در قرن ششم میزیست، با حسامالدین منجم (مقتول در 661 ق)، معاصر هولاکوخان مغول و حسام الدین شامی معاصر خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی 672 ق) در هم آمیختهاند که حسین معصومی همدانی در مقاله خود به تفصیل، دلایل باطل بودن آن را نشان داده است.
●
آنچه در مورد اختلاف نظر علماء در تعیین حدود دوران حیات حسامالدین سالار آوردیم، بدین جهت بود که بگوییم قرینهای وجود دارد که نشان میدهد حسامالدین سالار در قرن ششم میزیست و تا نیمه این قرن در قید حیات بوده است. این قرینه، دختر اوست که شاعر بوده و در اوایل قرن هفتم، چکامهای برای عزالدین کیکاوس سروده است. اگر دختر حسام سالار را در دهه اول قرن هفتم، فردی کامل و جا افتاده فرض کنیم، پدر او قدعدتاً باید از مردم نیمه دوم قرن ششم باشد.
●
رباعی بالا را ما از مجموعه خلاصة الاشعار فی الرباعیات ابوالمجد تبریزی نقل کردیم (سفینه تبریز، ص 596). این رباعی، در نزهة المجالس هم هست، اما نام شاعرش ذکر نشده است (ص 457).
●●
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4
⭕️⭕️
دانلود کتاب مونس العشاق یا فی حقیقة العشق
شیخ شهاب الدین سهروردی
به کوشش حسین مفید
«مونسالعشاق» یا « رسالة فی حقیقة العشق »رسالهای است که به دوازده فصل نسبتا کوتاه تقسیم شده است در «مونسالعشاق» هشت فصل نخست آن سهروردی داستانی میسازد درباره سه فرزند عقل که عبارتند:
از عشق و حُسن و حُزن و سرگذشت آنها و رابطه آنها با انسان.
داستان این سه برادر و سخنانی که هر یک به زبان حال درباره خود میگویند برجستهترین بخش از «مونسالعشاق» است.
در فصول بعدی سهروردی باز درباره ماهیت حسن و محبت و عشق و نَفْس مطالبی میگوید که بیرون از چارچوب داستان اصلی اوست...
🔽🔽
@yortchi_bosjin_pdf
ارکان عرفان
مجموعه چهار رساله
عقل و عشق،شیخ نجم الدین رازی
نور وحدت ،خواجه حورا مغربی
مباحثه شب و روز
رساله عقل و عشق،خواجه عبدالله انصاری
#عرفان
#تصوف
⬇️⬇️
⭕️⭕️
معرفی کتاب سکینه الاولیاء
شهاب الدین سهروردی درباره دفاع از الهیات و نبوات اسلامی و رد و طرح الهیات فلسفی دو کتاب بر جای مانده است:
یکی «ادلة العیان علی البرهان» و دیگری همین کتاب «رشف النصائح الایمانیة فی کشف الفضائخ الیونانیة» که این یکی پس از «عوارف» او زبانزد محققان از فلاسفه و عرفان بوده و اساسیترین آراء ضدفلسفی سهروردی در آن عنوان شده و سده هشتم به وسیله معین الدین یزدی معروف به معلم به پارسی درآمده و صبغه عصبیتآمیزتری بدان کتاب داده شده است.
سهروردی این کتاب را در جمادی الاول سال 621 هجری املاء کرده است. سهروردی در این کتاب کوشیده که الهیات اسلامی، مسئله روح، نبوت، معاد و حشر و نشر و صفات و اخلاق و افعال باریتعالی را مبین گرداندد دو بر خوانندگان گمراه که به ظن مؤلف گمراهی آنان بر اثر تتبع آرا زایف فلاسفه به وجود آمده، سرمایه رستگاری و درستکاری است.
اما مترجم این کتاب از فاضلان و معلمان معروف سده هشتم هجری است که ظاهرا در اوایل دهه نخست از سده هشتم زاده شده است.
این کتاب ظاهرا آخرین اثری است که او به ترجمه و تألیف آن پرداخته است. مترجم در سال 774 هجری به ترجمه این کتاب اقدام کرده است.
#معرفی_کتاب
@yortci_bosjin_pdf
🔸 عقل ستیزان و اصرار بر کذب
🔹با وجود ادله و شواهد فراوانی که پیش از این در صحت انتساب دفاعیات مجلسی اول از عرفان بیان شد، عقل ستیزان در مطلبی تحت عنوان «نگاهی به نقش میرلوحی در صوفی معرفی کردن مجلسی اول» مجموعه ای از مغلطه و قیاس مع الفارق و حدسیات واهی را جهت توجیه کذب پیش گفته خود مطرح کرده اند.
🔸عقل ستیز خود محقق پندار، که عرش المعرفه معلومات او تقلید از حدسیات واهی برخی تراجم نگاران و ارائه آن به عنوان کشف جدید است، متهم کردن میرلوحی را سرمایه شهرت خود قرار داده و مدعی است: رساله دفاع از تصوف را میرلوحی به دروغ به مجلسی اول نسبت داده است!
🔹قبل از این بیان شد که رساله دفاعیه مجلسی اول از عرفان و پاسخ به شبهات ملا طاهر را هم مخالفان عرفان (از جمله میرلوحی) و هم عرفا (از جمله صاحب تحفة العشاق و صاحب محافل المؤمنین) و هم علمای بی طرف (از جمله علامه صاحب روضات و علامه میرزا ابوالمعالی کلباسی) با قاطعیت به مجلسی اول نسبت داده اند. شواهد متعدد از سایر آثار مجلسی اول که با مطالب دفاعیات هماهنگ است را نیز قبلا ارائه کردیم.
🔸نوشته اند: «با مطالعه بخش زیادی از نسخ خطی کتب ملامحمد طاهر قمی یک مورد هم مشاهده نشد که او منتقد کتاب خود را مجلسی اول بداند، مضافا با توجه به روحیه ضد فلسفه و تصوف، و تعارف ناپذیر ملا محمد طاهر که حتی شمشیر برنده کلامش بارها به سمت ملاصدرا و میرداماد و فیض کاشانی نشانه رفته است، به روی مجلسی اول همیشه در غلاف بوده است».
🔹اولا: سراسر آثار مجلسی اول که همه در سال های پايانی عمر او نگاشته شده آکنده از عطر عرفان و تشویق به سلوک الی الله و رسیدن به مقام فناء بوده و در آنها بارها از ارباب عرفان با عبارات زیر تجلیل شده است:
🔸«حضرت مولانای رومی می فرمايند» «حضرت حکيم سنائی می فرمايند» «حضرت شيخ العارفين عراقی» «حضرت شيخ مغربی» «عارف ربّانی حکيم سنايی قدّس سرّه» «شيخ محمود [شبستری] قدّس سرّه» «مشايخ صوفيه رضوان الله عليهم» «حضرت خواجه عبدالله انصاری» «بايد علوم تو از جنس علومی باشد که حاتم اصمّ از شقيق بلخی ياد گرفت».
🔹 اما این که شمشیر ملا طاهر بر روی مجلسی اول غلاف بوده بدین علت است که علامه مجلسی - بر خلاف مسلک پدر - به مسلک ملا طاهر گرایش پیدا کرده و از او اجازه حدیث دریافت کرده است.
🔸ملا طاهر در اجازه خود به علامه مجلسی بر خلاف سنّت مرسوم در اجازه نویسی که نام پدر مجاز را - خصوصا اگر از مشاهیر باشد - حتما ذکر کرده و از او با القاب مناسب تجلیل می کنند، مطلقا نامی از پدر علامه مجلسی به میان نیاورده، که بیانگر شدت عناد او با عرفا و مجلسی اول است. این در حالی است که سایر مشایخ علامه مجلسی حتی شیخ علی شهیدی و شیخ حر عاملی - با وجود مخالفت با عرفان - در اجازات خود به علامه مجلسی نام پدرش را ذکر کرده اند.
🔹دروغ دیگر این که نوشته اند میرلوحی مجلسی اول را به آوازه خوانی متهم کرده و علامه مجلسی همان طور که تهمت آوازه خوانی را از پدرش دفع نکرده انتساب دفاعیات به پدر را نیز انکار نکرده و انکار نکردن او دلیل بر صحت سخن میرلوحی نیست.
🔸اولا میرلوحی ده سال قبل از وفات مجلسی اول دفاعیات را به او نسبت داده و اگر دروغ بود خود مجلسی اول باید آن را طی آن مدت ده ساله انکار می کرد، نه علامه مجلسی! ولی نه او و نه فرزندش علامه مجلسی آن را انکار نکرده اند، بلکه علاوه بر میرلوحی، صاحب تحفة العشاق و ثقات شیخ عبدالله سماهیجی نیز آن را تایید کرده اند.
🔹ثانیا میرلوحی نسبت آوازه خوانی به مجلسی اول نداده بلکه نظر او را گزارش کرده که اتفاقا به شهادت آثار مجلسی اول گزارش میرلوحی کاملا درست است و مجلسی اول مانند فیض کاشانی و ملا محمد باقر سبزواری - ومانند حضرت امام خمینی و بسیاری از فقهای زمان حاضر- در باب غنا و موسیقی نظری متفاوت با نظر رایج و خشک مرسوم در آن زمان داشته و این نه تنها موجب قدح او نیست که بیانگر دقت نظر فقهی اوست.
🔸اما این که چرا علامه مجلسی این نسبت را انکار نکرده؟ اولا نظر علامه مجلسی در باب غنا و موسیقی بر خلاف نظر پدر بزرگوار خود بوده و ثانیا میرلوحی مطلب خلافی نگفته که علامه مجلسی بخواهد آن را رد کند. چنانچه میرلوحی به تفاوت نظر مجلسی اول و فرزندش در باب مثنوی هم تصریح کرده و این تفاوت انظار بین فقها امری طبیعی است و ربطی به علائق پدر و فرزندی ندارد.
🔹و مطلب آخر این که نوشته اند: «محدث سماهیجی انکار این ادعای میرلوحی در نسبت دادن کتاب به مجلسی اول را کرده است».
🔸برای کسی که خود را محقق می پندارد عیب است که فرق بین استبعاد و انکار را نداند! سماهیجی انکار نکرده بلکه ابتدا از ثقات نقل کرده که دفاعیات از مجلسی است اما خودش بدون این که دفاعیات را دیده باشد، در قضاوتی نادیده و عجیب، استبعاد کرده که دفاعیات از مجلسی باشد.
وان الظن لا یغنی من الحق شیئا.
🔸توحید و مجاهده از دیدگاه محقق مجلسی
🔹سؤال: معنی حقیقی این سه بیت مولانا جامی را قلمی فرمایند:
گل توحید بی شکی چیده
پرده و پردگی یکی دیده
روش عارف نکو رفتار
از مؤثر بود سوی آثار
آری از سنگلاخ وهم و خیال
کس نرسته به پای استدلال
🔸جواب: مراتب معرفت مختلف است؛ اکثر عالمیان مکلف اند به دلیلی که نفس مطمئن شود. اما بعد ازین مراتب، عارفان از راه ریاضت و مجاهده به مرتبه ای می رسند که آثار از نظر ایشان محو می شود، به مقامی می رسند که در هرچه نظر می کنند بغیر از خدا نمی بینند. ولیکن به این عقول ضعیفه تصوّر این مقام نمی توان کرد.
🔹 سؤال: قال بعض العارفین فی معنی «لا اله الا الله»: لیس معنی بشیء یدعی غیر الله. مولانا جامی چند بیت درین معانی گفته است؛ متوقع است که ماحصل این معانی را قلمی نمایند.
معنی لا اله الاالله
آن بود پیش عارف آگاه
کانچه خوانند مشرکانش، خدا
گر چه باشد ز فرط جهل و عما
نیست آن در حقیقت الاّ حق
که بود عین هستی مطلق
هر دو هستند فی الحقیقه یکی
نیست قطعاً درین دقیقه شکی
در میان نسیت از کمال وفاق
فارقی جز تقیّد و اطلاق
🔸جواب: بنای این اشعار بر وحدت وجود است، و آن را نیز نمی توان فهمید مگر بعد از کشف و شهود، و بعد از ریاضات و مجاهدات. و مظنون این است که شاعر خود نیز نفهمیده است و تقلید محققین کرده است.
🔹سؤال: عبدالله انصاری در الهی نامه خود بيان فرموده که: «الهي! اگر ابليس آدم را بد آموزی کرد، گندم آدم را که روزي کرد؟! فرمودی که بکن و نگذاشتی، و گفتی مکن و بر آن داشتی». چه معنی دارد؟
🔸و ديگر، در نفحات الانس از زبان مولانای رومی، ملاّ جامی بيان کرده است که او گفته که: «من هفتاد و سه ملّت يکی ام» چه معني دارد؟
🔸و ديگر، شيخ در رساله خود فرموده است که: «وجود واحد است، و اهل وحدت را مذهب آن است که وجود واحد است» و دليل ها گفتهاند. اميد که شرح بطلان و صحّت اين مذاهب را قلمی نمايند.
🔸و مولانا جامی شرحی بر فصول الحکم شيخ محيی الدين نوشته، اکثر مشتمل بر وحدت وجود، و دلايل و مثال کثير نقل نموده است.
🔹جواب: ظاهر کلام عبدالله مذهب اشاعره است، و مشهور است که اين کلام از جامی است نه از عبدالله، و علی أيّ حال قابل تأويل هست.
🔸و اين سخن از مولانا ثابت نيست، و اگر گفته باشد مأوّل است.
🔸و معنی وحدت وجود مذکور شد که به طريق عقل نمیتوان يافت.
مسؤولات ملا کلبعلی بروجردی (نسخه خطی).
@bazmeghodsian
🔸شواهد صحت انتساب مناظرات محقق مجلسی و ملا طاهر قمی:
🔹 1. در مناظرات از مولانا جلال الدين صاحب مثنوي دفاع شده، و در روضة المتّقين که در اواخر عمر آن عالم ربّانی نگاشته شده مطالعه وتدبّر در کتب حکماي الهيين همچون مثنوي و حديقه سنائي را توصيه نموده، و در مجلد آخر شرح فقيه فرموده: «وروي أنّ من الشعر لحكما، وهو ما يكون في التوحيد والمدح والمنقبة والزهد والمواعظ، كأشعار الحكيم الغزنوي والحكيم الرومي والحكيم العطّار».
🔹در لوامع صاحبقرانی نيز فرموده: «از حضرت اميرالمؤمنين صلوات الله عليه منقول است كه فرمودند كه ترويح كنيد نفوس خود را به حكمت های تازه؛ ... و از اين جمله است اشعار محقّقان مثل حكيم غزنوی و حكيم رومی و عطّار و غير ايشان».
🔸در دستور العمل مورّخ 1068 (دو سال قبل از وفات) به فرزندی سيد أعاظم السادات نيز فرموده است: «در مقام محبّت، اشعار محبّان نافع است، مثل اشعار شيخ فريدالدين عطّار و مولانای رومی و مغربی و عراقی».
🔹و در رياض المؤمنين (شرح فارسی صحيفه) که در پايان عمر نگاشته، تحت عنوان «حضرت مولانای رومی می فرمايند» و «مولوی معنوی می فرمايد» هفتاد بيت از مثنوی را در تأييد فرمايشان خود نقل کرده، و در مسؤولات نيز در پاسخ سؤالی فرموده: «اين سخن از مولانا ثابت نيست، و اگر گفته باشد مأوّل است».
🔸 2. در مناظرات از شيخ عبدالصمد نطنزی به عنوان عارفی شيعی تجليل شده، و در روضة المتقين نيز از او با عنوان قطب العارفين ياد شده است.
🔹3. در مناظرات از ابن عربي دفاع شده و به رساله انشاء الدوائر او و ذکر اسامی مقدّسه چهارده معصوم در آن اشاره شده، و در لوامع صاحبقرانی نيز مطلب مذکور از انشاء الدوائر نقل شده است.
🔸4. در مناظرات از شيخ عبدالرزّاق کاشانی تجليل شده، و در شرح الصحيفة السجادية طی ده صفحه مقامات عارفان را با استفاده از شرح منازل السائرين شيخ عبدالرزّاق بيان فرموده است.
🔹در شرح خطبة البيان نيز ضمن بيان مقامات عارفان از شيخ المشايخ ابوبکر کتّانی نام برده و فرموده: «مشايخ صوفيّه رضوان الله عليهم هريک به نحوی بيان کرده اند، امّا حضرت خواجه عبدالله انصاری اصول اينها را در صد مقام آورده اند».
🔸در مجموعه اي که به خطّ مبارک محقق مجلسی در کتابخانه مرعشي نجفي موجود است نيز گزيده هايي از فصوص ابن عربي و شرح منازل کاشاني و رسائل «حضرت شاه نعمة الله ولی» و ديگر عرفا آمده است.
🔹5. در مناظرات از بايزيد بسطامي تجليل شده، و در لوامع نيز آمده: «ز آن جمله علم الهام است که اعظم علوم ايشان است، و ليکن عامّه اين علم را تجويز مي کنند نسبت به بايزيد و ابراهيم ادهم و حسن بصري و امثال ايشان، و انکار مي نمايند در ائمّه معصومين صلوات الله عليهم، با آن که خود نقل نمودهاند که صوفيّه منسوب به ايشانند، و ابويزيد بسطامي که معظم ايشان است اين رتبه را از سقّايي خانه حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه يافت، و معروف کرخي از درباني حضرت ابي الحسن علي بن موسي الرضا صلوات الله عليهما يافت. و هرکه تفصيل آن خواهد بايد که رجوع نمايد به تذکرة الاولياء شيخ عطّار و شواهد النبوّة مولانا جامی».
🔸 وقال فی روضة المتقين: «وهذا هو سرّ الصوفية، كما ذكره العطّار في كتابه مظهر العجائب إنّي كنت في الطفولية مع أبي ذاهباً إلى الشيخ نجم الدين الكبري، فلقّنني أوّلاً أسامي الأئمة عليهم السلام، ثمّ الذكر، وقال: هذا التلقين عن شيخي، عن شيخي إلى أميرالمؤمنين عليه السلام عن رسول الله ص عن جبرئيل، عن الله تبارك وتعالى؛ فلا تظهر هذا السرّ إلا إلی من جرّبته من المريدين».
🔹در نفحه ششم از خاتمه شرح فارسی صحيفه احاديثی در بيان اصناف علما و ذکر علماء السوء نقل کرده و سپس به يازده بيت از «حضرت مولانای رومی» استشهاد نموده و فرموده: ای عزيز! نيکو تفکّر کن در اين احاديث، و غور کن در حال خود، و تأمّل کن که اگر از اين جماعتی خود را به مجاهدات بسيار از اين معانی باز دار، و رحم کن بر حال خود پيش از آن که ندامت فايده نداشته باشد... بلکه بايد علوم تو از جنس علومی باشد که حاتم اصمّ از شقيق بلخی ياد گرفت، و بر اين ختم کنيم. منقول است که روزی شقيق بلخی به حاتم اصمّ گفت...
🔹در لوامع صاحبقرانی به شعر «عارف ربّانی ابن فارض» و در شرح خطبة البيان به شعر «حضرت شيخ العارفين عراقی»، «حضرت شيخ مغربی» «عارف ربّانی حکيم سنايی قدّس سرّه» «شيخ محمود قدّس سرّه» و کلماتی از «مشايخ صوفيّه رضوان الله عليهم» و «حضرت خواجه عبدالله انصاری» و «شيخ المشايخ ابوبکر کتّانی» استشهاد فرموده است.
🔸و در اجوبه مسائل ملا کلبعلی بروجردی به صراحت از مشایخ عرفان و کلمات متشابه آنان دفاع فرموده و کتاب تبصرة العوام را که در آن نسبت ساحری به حلاج داده شده نوشته یکی از جاهلان شیعه دانسته است.
@bazmeghodsian
🔸محقق مجلسی و صوفیه
🔹سؤال: عبدالله انصاری در الهی نامه خود بيان فرموده که: «الهی! اگر ابليس آدم را بد آموزی کرد، گندم آدم را کِه روزی کرد؟! فرمودی که بکن و نگذاشتی، و گفتی مکن و بر آن داشتی» چه معنی دارد؟
🔸و ديگر، در نفحات الانس از زبان مولانای رومی، ملاّ جامی بيان کرده است که او گفته که: «من هفتاد و سه ملّت يکی ام» چه معني دارد؟
🔸و ديگر، شيخ در رساله خود فرموده است که: «وجود واحد است، و اهل وحدت را مذهب آن است که وجود واحد است» و دليل ها گفتهاند. اميد که شرح بطلان و صحّت اين مذاهب را قلمی نمايند.
🔸و مولانا جامی شرحی بر فصول الحکم شيخ محيی الدين نوشته، اکثر مشتمل بر وحدت وجود، و دلايل و مثال کثير نقل نموده است.
🔹جواب:
🔸ظاهر کلام عبدالله مذهب اشاعره است، و مشهور است که اين کلام از جامی است نه از عبدالله، و علی أيّ حال قابل تأويل هست.
🔸و اين سخن از مولانا ثابت نيست، و اگر گفته باشد مأوّل است.
🔸و معنی وحدت وجود مذکور شد که به طريق عقل نمیتوان يافت.
(کتاب عرفان مجلسی، به نقل از مسؤولات ملا کلبعلی بروجردی، شاگرد مولانا محمد تقی مجلسی).
https://t.me/bazmeghodsian/15054
انیس العارفین
شیخ صفی الدین محمد طارمی
در ترجمه و شرح ،منازل السائرین
خواجه عبدالله انصاری پیر هرات
خطی...
@erfaneeslami1
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com