🚩🚩
توجه کنید و مطالب رودرکانال یورتچی پیگیری نمائید.
از جمله مطالب علمی: منطق وفلسفه وکلام
اسم وفعل ونسخه های خطی
ومطالب طبی سنتی اسلامی رو دراین کانال همیشه پیگیرباشید .
#آشنایی_با_فلسفه_غرب
#لایب_نیتس
✅گوتفريد ويلهلم لايب نيتس، (1646- 1716 ميلادي)
🔷از ديگر فيلسوفاني كه محور انديشه خود را بر عقل قرار دادند و خواستند همه چيز را بر مبناي عقل تبيين كنند.
🔹 لايب نيتس فيلسوف و رياضي دان آلماني است.
🔘 او در ميان فلاسفه غرب از بقيه ب فلسفه و ما بعدالطبيعه سنتي مشترك ميان اسلام و مسحيت و سنتهاي ديگر نزديكتر است.
🔹او مي خواست آراء و نظريات سنتي در باب خدا و انسان و طبيعت را با انديشههاي جديدي ك در حلقات علمي و فلسفي مطرح ميشد
🔸همساز و هماهنگ كند از نظر او وجود خداوند و علتهاي غايي براي توضيح نهايي هر چيزي ضروري است.
🔵برعكس نظر دكارت و اسپينوزا ك معتقد بودند بايد بيشتر ب علل فاعلي پرداخت تا علل غايي.
🔸او معتقد است جهان كلِّ هماهنگي است ك بنابر قوانين علل فاعلي در خدمت اهداف الهي است.
🔸 معتقد ب ذوات بسيطه يا جوهر فرد بود ك مثل نفس براي بدن، آنها نيز ذات يا جوهر همه عالم هستند و فعاليت آن جواهرِ فرد از خودشان است و خود جوشْ و خود انگيخته هستند هر چند مخلوق خدايند.
❗️او ب آنچه در غرب ب حكمت خالده يا «جاودان خرد» مشهور است علاقه بسيار داشت.
🔹ب آن معني ك يك خرد و يا حكمت جاودان در بين همه پيامبران و حكما از اول
تا آخر بوده و هست ك در هر زماني مناسب خاص آن زمان مطرح ميشود.
🔸 و اين علاقه ب حكمت خالده مبتني بر توجهي بود ك او ب فلسفه هاي غير غربي از جمله انديشههاي اسلامي و چيني داشت.
🔰او در پس همة اين حكمتهاي «سنتي- فلسفي» مجموعهاي از حقايق كلي و عامي را ميديد ك آنها را جاودان ميدانست .
🔹اصول كلي فلسفه او شامل اصل «هويت» و اصل «انتخاب اصلح» است،
🔸 انتخاب اصلح ب اين معني ك خداي حكيم در ميان همه صورتهاي ممكن، اصلح يا بهترين صورت را انتخاب مي كند و نيز اصل «علت كافي» را از ديگر اصول فلسفة او ميتوان نام برد ك آنها را در كتابهاي «موناد شناس» و «اصول طبيعي و الهي» بحث نموده است.
🌀دكارت ب س جوهر «خدا» و «روح» و «ماده»، و اسپينوزا فقط ب «خدا» قائل بود
🔸ولي لايبنيتس ب جواهر متعدد قائل است در نظر دكارت امتداد، ذات ماده است.
🔹 در نظر اسپينوزا؛ امتداد و انديشه، هر دو از صفات خدايند.
لايبنيتس معتقد است ك امتداد نميتواند از صفات يك جوهر باشد.
🔸دليلش اين است ك امتداد، مستلزم تكثّر است و بنابراين فقط ميتواند ب مجموعهاي از جواهر نسبت داده شود ك آن جواهر را «موناد» مينامد.
🔹يعني اجزائي ك ابعاد ندارند،
🔸مثل نفس براي بدن ك در عين نداشتن بُعد، بدن را تحت تأثير خود قرار ميدهد.
🔸 و لذا ميگويد همه جا روح است و هريك از آنها جهاني است ك هرچه را در عالم كبير هست يا بالفعل و يا بالقوه در بر دارند.
🔸🔹🔸🔹🔸
توجه کنید و مطالب رودرکانال یورتچی پیگیری نمائید.
از جمله مطالب علمی: منطق وفلسفه وکلام
اسم وفعل ونسخه های خطی
ومطالب طبی سنتی اسلامی رو دراین کانال همیشه پیگیرباشید .
#آشنایی_با_فلسفه_غرب
#لایب_نیتس
✅گوتفريد ويلهلم لايب نيتس، (1646- 1716 ميلادي)
🔷از ديگر فيلسوفاني كه محور انديشه خود را بر عقل قرار دادند و خواستند همه چيز را بر مبناي عقل تبيين كنند.
🔹 لايب نيتس فيلسوف و رياضي دان آلماني است.
🔘 او در ميان فلاسفه غرب از بقيه ب فلسفه و ما بعدالطبيعه سنتي مشترك ميان اسلام و مسحيت و سنتهاي ديگر نزديكتر است.
🔹او مي خواست آراء و نظريات سنتي در باب خدا و انسان و طبيعت را با انديشههاي جديدي ك در حلقات علمي و فلسفي مطرح ميشد
🔸همساز و هماهنگ كند از نظر او وجود خداوند و علتهاي غايي براي توضيح نهايي هر چيزي ضروري است.
🔵برعكس نظر دكارت و اسپينوزا ك معتقد بودند بايد بيشتر ب علل فاعلي پرداخت تا علل غايي.
🔸او معتقد است جهان كلِّ هماهنگي است ك بنابر قوانين علل فاعلي در خدمت اهداف الهي است.
🔸 معتقد ب ذوات بسيطه يا جوهر فرد بود ك مثل نفس براي بدن، آنها نيز ذات يا جوهر همه عالم هستند و فعاليت آن جواهرِ فرد از خودشان است و خود جوشْ و خود انگيخته هستند هر چند مخلوق خدايند.
❗️او ب آنچه در غرب ب حكمت خالده يا «جاودان خرد» مشهور است علاقه بسيار داشت.
🔹ب آن معني ك يك خرد و يا حكمت جاودان در بين همه پيامبران و حكما از اول
تا آخر بوده و هست ك در هر زماني مناسب خاص آن زمان مطرح ميشود.
🔸 و اين علاقه ب حكمت خالده مبتني بر توجهي بود ك او ب فلسفه هاي غير غربي از جمله انديشههاي اسلامي و چيني داشت.
🔰او در پس همة اين حكمتهاي «سنتي- فلسفي» مجموعهاي از حقايق كلي و عامي را ميديد ك آنها را جاودان ميدانست .
🔹اصول كلي فلسفه او شامل اصل «هويت» و اصل «انتخاب اصلح» است،
🔸 انتخاب اصلح ب اين معني ك خداي حكيم در ميان همه صورتهاي ممكن، اصلح يا بهترين صورت را انتخاب مي كند و نيز اصل «علت كافي» را از ديگر اصول فلسفة او ميتوان نام برد ك آنها را در كتابهاي «موناد شناس» و «اصول طبيعي و الهي» بحث نموده است.
🌀دكارت ب س جوهر «خدا» و «روح» و «ماده»، و اسپينوزا فقط ب «خدا» قائل بود
🔸ولي لايبنيتس ب جواهر متعدد قائل است در نظر دكارت امتداد، ذات ماده است.
🔹 در نظر اسپينوزا؛ امتداد و انديشه، هر دو از صفات خدايند.
لايبنيتس معتقد است ك امتداد نميتواند از صفات يك جوهر باشد.
🔸دليلش اين است ك امتداد، مستلزم تكثّر است و بنابراين فقط ميتواند ب مجموعهاي از جواهر نسبت داده شود ك آن جواهر را «موناد» مينامد.
🔹يعني اجزائي ك ابعاد ندارند،
🔸مثل نفس براي بدن ك در عين نداشتن بُعد، بدن را تحت تأثير خود قرار ميدهد.
🔸 و لذا ميگويد همه جا روح است و هريك از آنها جهاني است ك هرچه را در عالم كبير هست يا بالفعل و يا بالقوه در بر دارند.
🔸🔹🔸🔹🔸