نقاشی‌های #ونسان_ون‌گوگ را حامل نوعی حس خشم و آرامش توامان دانسته‌اند. مثلا «#شب_پرستاره» و تصویر ستارگانی اغراق‌شده در آسمانی دچار اعوجاج و در عین حال شهری خاموش زیر همین آسمان پرپیچ و تاب. #آن_سکستون، #شاعر مشهور آمریکایی بر اساس این تابلو شعری سرود که در نخستین سطرش این حس آرامش و تهی‌بودگی آشکار است. سکستون در سال 1947 دست به خودکشی زد و این شعر کاملا نشان‌دهنده‌ی روحیات اوست:

شهر وجود ندارد
جز جایی که درختی سیاه‌گیسو در نوسان است رو به بالا
چون زنی مغروق در آسمانی داغ
شهر خاموش است. شب می‌جوشد با یازده ستاره.
در شبی پرستاره‌ی پرستاره!
دلم می‌خواهد این‌گونه بمیرم