Forwarded From گنجينه
مقبره ابن سینا در اصفهان یا همدان؟
 
✍️ #احمد_خامه_یار

چندی است که در سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی، این دیدگاه ترویج می‌شود که ابن سینا نه در همدان، بلکه در اصفهان دفن شده و مقبره‌اش در محله دردشت اصفهان، جایی‌که امروزه به مدرس ابوعلی سینا شهرت یافته، قرار دارد. این دیدگاه البته چند دهه پیش از این، از سوی پژوهشگران معاصری همچون جلال‌الدین همایی و سیدجعفر سجّادی جزی و ترویج شده است.

به تازگی نیز کانال تلگرامی «میراث خطی شیعه»، تصویری از صفحه پایانی رساله «احوال شیخ الرئیس»، به شماره 4849 در کتابخانه ایاصوفیا و مورخ 697ق را منتشر کرده است که در پایان متن رساله، از انتقال جنازه ابن سینا به اصفهان ـ پس از دفن اولیه آن در همدان ـ سخن به میان آمده، و با استناد به این رساله، بر نظریه دفن ابن سینا در اصفهان تأکید کرده است.

با این حال، من شخصاً بر این باورم که مقبره ابن سینا در همدان اعتبار بیشتری از اصفهان دارد. استدلال من این است که در سرگذشت‌نامه ابن سینا به قلم شاگردش ابوعبید جوزجانی که مورد پذیرش و استناد عموم مورخان قرار گرفته و کسی در اصالت آن تردیدی روا نداشته، به وضوح از دفن ابن سینا در همدان سخن به میان آمده است؛ اما ظاهراً در برخی از نسخه‌های آن، با قید «یُقال» (= گفته می‌شود)، به انتقال پیکر وی به اصفهان اشاره شده است.

در تحریر یحیی بن احمد کاشی از این سرگذشت‌نامه (چاپ قاهره، 1952، ص28) هیچ اشاره‌ای به انتقال پیکر ابن سینا به همدان وجود ندارد. در تحریر ابن ابی‌اصیبعه (د. 668ق) از همین سرگذشت‌نامه نیز (در کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء) پس از اشاره به دفن وی در همدان آمده است: «اینجا سخن ابوعبید جوزجانی در شرح حال ابن سینا به پایان رسید». در ادامه، محل قبر وی در همدان (منطبق بر محل مقبره کنونی وی) مشخص شده و با قید «یُقال»، به انتقال پیکرش به اصفهان اشاره شده.

بنابراین اشاره به انتقال پیکر ابن سینا، در متن اصلی سرگذشت وی به قلم جوزجانی وجود نداشته و شاید مؤلف یا کاتب دیگری آن را در پایان برخی نسخه‌ها افزوده است. وجود قید «گفته می‌شود» نیز نشان‌دهنده تردید، و نه علم قطعی آن شخص، به انتقال پیکر است. تعیین محل قبر وی در همدان نیز نشان‌دهنده بقا و شهرت این قبر حتی پس از زمان جوزجانی دارد.

از سوی دیگر، رساله مورد استناد کانال میراث خطی شیعه، رساله‌ای است که به تأکید نویسنده خود کانال، «از نویسنده و تاریخ نگارش آن اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما نسخه کتابخانه ایاصوفیه به سال 697ق مقابله شده است.» بنابراین نمی‌توان صرفاً گزارش رساله‌ای ناشناخته و مجهول المؤلف را، بر شواهد تاریخی دیگر از جمله شرح حال جوزجانی شاگرد ابن سینا، که بر دفن ابن سینا در همدان ـ بدون اشاره به انتقال وی به اصفهان ـ اشاره دارد، ترجیح داد و آن را قول مطلق و نهایی به شمار آورد.

همچنین گفتنی است از میان مورخان، ابن اثیر در تاریخ خود، از دفن ابن سینا در اصفهان سخن گفته است. اما باید توجه داشت تاریخ ابن اثیر یک تاریخ عمومی و نه تراجم‌نگاری است که به طور عمده به حوادث سیاسی پرداخته و در کنار آن به طور گذرا، به وفات برخی از اشخاص اشاره کرده است. در حالیکه مورخان تراجم‌نگار بزرگی همچون ذهبی و ابن حجر عسقلانی، سخن جوزجانی را (که اعتبار بیشتری از سخن ابن اثیر دارد)، در زمینه دفن ابن سینا در همدان نقل کرده و در واقع به طور ضمنی آن را پذیرفته‌اند.

به‌هر حال، حتی بر فرض عدم ترجیح مقبره ابن سینا در همدان (که باز هم به باور من بر اصفهان مرجّح است)، این دو دیدگاه را در بهترین حالت می‌توان هم‌تراز یکدیگر و دارای یک درجه از اعتبار تاریخی دانست؛ نه آنکه مقبره اصفهان را «واقعی / اصلی» و مقبره همدان را «جعلی» فرض کرد.

https://t.me/ganjineh_channel
Forwarded From گنجينه
کتاب «بهشت بقیع: بازنمایی قبرستان مقدس بقیع بر پایه منابع و مدارک تاریخی و هنری»، جدیدترین اثر علمی من است که سیر تحولات نخستین و مقدس‌ترین قبرستان مسلمانان و روند شکل‌گیری زیارتگاه‌های آن را در طول تاریخ بررسی می‌کند. در این اثر تلاش کرده‌ام تا با مطالعه تطبیقی میان منابع مکتوب (شامل متون تاریخی و سفرنامه‌ها) و مدارک ترسیمی ـ تصویری (شامل نگاره‌های هنری و عکس‌های قدیمی)، وضعیت قبرستان بقیع را پیش از تخریب آن بازنمایی کنم.

کتاب در سه فصل با عناوین: «بقیع در گذر تاریخ»، «نگاره‌های بقیع» و «عکس‌های قدیمی بقیع»، به نگارش درآمده است. فصل نخست کتاب در سه محور، در محور نخست به سیر شکل‌گیری و توسعه قبرستان بقیع و پیدایش گنبدهای آن تا زمان تخریب آنها به دست وهّابیان، در محور دوم تاریخچه و تحولات معماری گنبد ائمه بقیع (ع)، و در محور سوم نیز به معرفی و تاریخچه سایر گنبدها و زیارتگاه‌های این قبرستان پرداخته است.

فصل دوم کتاب، آلبومی از نگاره‌های هنری بقیع در نسخه‌های خطی و آثار هنری اسلامی است. برای هر نگاره، در کنار اطلاعات نسخه‌شناسی آنها، شرح دقیقی ارائه شده و سبک ترسیم و شیوه بازنمایی قبرستان بقیع در آن، تحلیل شده است. فصل سوم کتاب، به عکس‌های قدیمی بقیع تا پایان دوره عثمانی و پیش از تخریب گنبدهای آن به دست دولت سوم سعودی اختصاص دارد و توضیحاتی اجمالی درباره هر یک از عکس‌ها در بر دارد.

کار پژوهش و نگارش کتاب را در پاییز و زمستان 1395 به سرانجام رسانده‌ام؛ اما به عللی خارج از اراده من، چاپ آن تا بهار امسال به تأخیر افتاده است. کتاب در حال حاضر مراحل پایانی انتشار را طی می‌کند و به امید خدا در روزهای آینده از زیر چاپ خارج خواهد شد. کتاب بهشت بقیع در 212 صفحه به قطع خشتی، به صورت نفیس و چهار رنگ، با حمایت انجمن میراث اسلامی و از سوی نشر اندیشه میراث منتشر خواهد شد.

#احمد_خامه_یار
#بهشت_بقیع
#تاریخ_معماری
#معماری_اسلامی
#مدینه_منوره
#حرمین_شریفین

رؤیت تصاویری از کتاب در اینجا:
https://www.instagram.com/p/CdTmgfgKC-2/?igshid=MDJmNzVkMjY=

https://t.me/ganjineh_channel
Forwarded From کاتبان
🔸انتشار شماره نخست فصلنامه «کتاب‌گزار»


لینک مقاله: 👇
[http://ganjineh.kateban.com/post/2822](htt
🔸انتشار شماره نخست فصلنامه «کتاب‌گزار»


لینک مقاله: 👇
http://ganjineh.kateban.com/post/2822

#احمد_خامه_یار


@Kateban
Forwarded From گنجينه
درباره سنگ‌نبشته نویافته‌ای با مضمون شیعی در حجاز

سال گذشته در شبکه‌های اجتماعی، خبر اکتشاف سنگ‌نبشته‌ای ظاهراً کهن و متعلّق به سده‌های نخست اسلامی، در منطقه‌ای میان مکه و صنعا در شبه جزیره عربستان منتشر شد که وجود نام «جعفر بن محمد» و تاریخ 110 هجری در پایان متن سنگ‌نبشته، انتساب آن به امام صادق (ع) را در اذهان تبادر می‌کند. نگارنده تقریباً همان زمان، در یادداشتی در وبلاگ وجود ندارد.

در یک یا دو ماه گذشته نیز خبر شناسایی سنگ‌نبشته دیگری در اطراف مدینه منوّره، در رسانه‌های مجازی منتشر شده که متن آن، شامل تک بیتی از شاعری ناشناخته در محبّت امیرمؤمنان (ع)، بدین شرح است: «حبّ علی بن ابی‌طالب * حقّ علینا ومن الواجب». این دست سنگ‌نبشته‌ها، در صورت اثبات قدمت و اصالت آنها، از ارزش تاریخی بالایی برخوردارند و سندی در مطالعه تاریخ فکری و فرهنگی ادوار گذشته به شمار می‌آیند. اما درباره این سنگ‌نبشته، تصوّر نگارنده آن است که قدمت بالایی ندارد و بر این اساس، نمی‌توان دلالت تاریخی خاص و ویژه‌ای برای آن قائل شد و صرفاً باور دینی شخص حجّاری‌کننده آن را بازتاب می‌دهد.

#احمد_خامه_یار

https://t.me/ganjineh_channel
Forwarded From کاتبان
🔸معرفی برخی از کتاب‌های نفیس و نایاب کتابخانه امیرالمؤمنین (ع) در نجف (2): «سفرنامه خراسان اثر ناصر
🔸معرفی برخی از کتاب‌های نفیس و نایاب کتابخانه امیرالمؤمنین (ع) در نجف (2): «سفرنامه خراسان اثر ناصرالدین‌شاه»


#احمد_خامه_یار

http://ganjineh.kateban.com/post/3010



@Kateban
محل دفن ابن سینا بر خلاف باور امروزی که گمان می‌ش
مقبره ابن سینا در اصفهان یا همدان؟
 
✍️ #احمد_خامه_یار

چندی است که در سایت‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی، این دیدگاه ترویج می‌شود که ابن سینا نه در همدان، بلکه در اصفهان دفن شده و مقبره‌اش در محله دردشت اصفهان، جایی‌که امروزه به مدرس ابوعلی سینا شهرت یافته، قرار دارد. این دیدگاه البته چند دهه پیش از این، از سوی پژوهشگران معاصری همچون جلال‌الدین همایی و سیدجعفر سجّادی جزی ترویج شده است.

به تازگی نیز کانال تلگرامی «میراث خطی شیعه»، تصویری از صفحه پایانی رساله «احوال شیخ الرئیس»، به شماره 4849 در کتابخانه ایاصوفیا و مورخ 697ق را منتشر کرده است که در پایان متن رساله، از انتقال جنازه ابن سینا به اصفهان ـ پس از دفن اولیه آن در همدان ـ سخن به میان آمده، و با استناد به این رساله، بر نظریه دفن ابن سینا در اصفهان تأکید کرده است.

با این حال، من شخصاً بر این باورم که مقبره ابن سینا در همدان اعتبار بیشتری از اصفهان دارد. استدلال من این است که در سرگذشت‌نامه ابن سینا به قلم شاگردش ابوعبید جوزجانی که مورد پذیرش و استناد عموم مورخان قرار گرفته و کسی در اصالت آن تردیدی روا نداشته، به وضوح از دفن ابن سینا در همدان سخن به میان آمده است؛ اما ظاهراً در برخی از نسخه‌های آن، با قید «یُقال» (= گفته می‌شود)، به انتقال پیکر وی به اصفهان اشاره شده است.

در تحریر یحیی بن احمد کاشی از این سرگذشت‌نامه (چاپ قاهره، 1952، ص28) هیچ اشاره‌ای به انتقال پیکر ابن سینا به همدان وجود ندارد. در تحریر ابن ابی‌اصیبعه (د. 668ق) از همین سرگذشت‌نامه نیز (در کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء) پس از اشاره به دفن وی در همدان آمده است: «اینجا سخن ابوعبید جوزجانی در شرح حال ابن سینا به پایان رسید». در ادامه، محل قبر وی در همدان (منطبق بر محل مقبره کنونی وی) مشخص شده و با قید «یُقال»، به انتقال پیکرش به اصفهان اشاره شده.

بنابراین اشاره به انتقال پیکر ابن سینا، در متن اصلی سرگذشت وی به قلم جوزجانی وجود نداشته و شاید مؤلف یا کاتب دیگری آن را در پایان برخی نسخه‌ها افزوده است. وجود قید «گفته می‌شود» نیز نشان‌دهنده تردید، و نه علم قطعی آن شخص، به انتقال پیکر است. تعیین محل قبر وی در همدان نیز نشان‌دهنده بقا و شهرت این قبر حتی پس از زمان جوزجانی دارد.

از سوی دیگر، رساله مورد استناد کانال میراث خطی شیعه، رساله‌ای است که به تأکید نویسنده خود کانال، «از نویسنده و تاریخ نگارش آن اطلاعات دقیقی در دست نیست، اما نسخه کتابخانه ایاصوفیه به سال 697ق مقابله شده است.» بنابراین نمی‌توان صرفاً گزارش رساله‌ای ناشناخته و مجهول المؤلف را، بر شواهد تاریخی دیگر از جمله شرح حال جوزجانی شاگرد ابن سینا، که بر دفن ابن سینا در همدان ـ بدون اشاره به انتقال وی به اصفهان ـ اشاره دارد، ترجیح داد و آن را قول مطلق و نهایی به شمار آورد.

همچنین گفتنی است از میان مورخان، ابن اثیر در تاریخ خود، از دفن ابن سینا در اصفهان سخن گفته است. اما باید توجه داشت تاریخ ابن اثیر یک تاریخ عمومی و نه تراجم‌نگاری است که به طور عمده به حوادث سیاسی پرداخته و در کنار آن به طور گذرا، به وفات برخی از اشخاص اشاره کرده است. در حالیکه مورخان تراجم‌نگار بزرگی همچون ذهبی و ابن حجر عسقلانی، سخن جوزجانی را (که اعتبار بیشتری از سخن ابن اثیر دارد)، در زمینه دفن ابن سینا در همدان نقل کرده و در واقع به طور ضمنی آن را پذیرفته‌اند.

به‌هر حال، حتی بر فرض عدم ترجیح مقبره ابن سینا در همدان (که باز هم به باور من بر اصفهان مرجّح است)، این دو دیدگاه را در بهترین حالت می‌توان هم‌تراز یکدیگر و دارای یک درجه از اعتبار تاریخی دانست؛ نه آنکه مقبره اصفهان را «واقعی / اصلی» و مقبره همدان را «جعلی» فرض کرد.

https://t.me/ganjineh_channel/2334


----------------
♦️ضمن تشکر از استاد خامه‌یار، و تقدیم احترام
چند نکته به عنوان تکمله عرض می‌شود:
کانال درباره مطالب غیراعتقادی، اصرار چندانی بر محتواها ندارد و چون صرفا گزارش جالبی بود آن را درج کردیم و بیشتر هم جهت تقویت تشکیک در آرامگاه همدان بود.
مطلب دوم اینکه احساس می‌شود در موارد این‌چنینی و انتخاب بین سخن عسقلانی و ابن‌اثیر، زمانی می‌توان سخن عسقلانی را معتبر دانست که ناظر به مدعای ابن‌اثیر باشد؛ یعنی وقتی می‌توان سخن از ترجیح نظر عسقلانی بر ابن‌اثیر گفت که عسقلانی با التفات به موضوع، مطلب را انکار کرده و قول به دفن در همدان را ترجیح دهد.
لذا در موارد مشابه برشمردن افرادی که محل دفن را همدان ذکر کرده‌اند اعتبار چندانی نخواهد داشت؛ زیرا آنان طبق آنچه معروف و مشهور شده و محل دفن اولیه بوده سخن گفته‌اند، بله اگر با التفات به موضوع، قائل به دفن در همدان شده و انتقال به اصفهان را منکر شوند می‌توان به این انکار استناد کرد.

اما درباره جوزجانی:
شاید انتقال جنازه بعد از جوزانی بوده است.

@nosakh_shii