Forwarded From دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری
🔸«شهوت توسعه»🔸


✍ محسن حسام مظاهری



🔺خبر:
«گنبد جدید حرم سیدالشهدا اوائل سال آینده به کربلا منتقل و کار نصب و مونتاژ آن در کربلا انجام میشود. مطالعات پروژه طرح ترفیع گنبد مطهر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از سال 91 آغاز و مقرر شد گنبدی با حجم یک و نیم برابر گنبد فعلی و ارتفاع 7.5 متر بالاتر از گنبد حاضر در کرمان ساخته شود. بعد از مقاوم سازی ستون های اطراف ظریح حرم مطهر در کربلا و انجام مطالعات ژئوتکنیک، ژئوفیزیک و آب و خاک و لاغر و مقاوم سازی ستون ها با بهترین مصالح روز عملیاتی شد به طوری که دوام عمر سازه ها تا 400 سال تضمین می شود. گنبد جدید از 90 قطعه سگمنت فلزی تشکیل شده که خشت های طلاکاری شده روی آن ها نصب می‌شوند» (نقل از: كانال تخصصي حج و زيارت)

https://t.me/hajjnews_ir/8531


***

🔺حاشیه‌ی خبر:
«شهوت توسعه». این اسمی است که من برایش انتخاب کرده‌ام؛ برای بلایی که در این چند دهه گریبانگیر تشیع و درحقیقت متولیان این مذهب شده است.
افزایش قدرت سیاسی و به‌تبع آن اقتصادی شیعیان (در ایران پس از انقلاب و عراق پس از صدام)، شیعه را در مسیر توسعه انداخته است. سخت‌افزار شیعیان در این سال‌ها مدام در حال توسعه بوده. هر مکان مقدس و حرم و عتبه‌ای بروید بساط ساختمان‌سازی و گچ و سیمان و تیرآهن و سنگ مهیاست و کارگران مشغول کارند. صحن‌ها ساخته می‌شود، ضریح‌ها عوض می‌شود، گنبدها مطلا می‌شوند و... کار حتی به امامزاده‌ها و قدمگاه‌های روستاهای دوردست هم کشیده.

مسابقه‌ای درگرفته است و همه گویی جا مانده باشند و حالا باید هرجور شده جاماندگی چند قرن را تلافی کنند، در تکاپوی رسیدن به خط پایان اند. مؤسسات پژوهشی مذهبی، حوزه‌های علمیه، آستان‌های مقدس، سازمان‌های دینی، هیئات مذهبی، بیوت مراجع، همه و همه به فکر ساخت‌وسازند. مساحت حسینیه‌ها، حرم‌ها، تکایا، حوزه‌ها و مدارس علمیه در این سال‌ها چندین برابر شده.

این وسط بازار مفصلی و ناپیداکرانه‌ای هم برای بیزینس‌من‌های مذهبی فراهم شده که قابل چشم‌پوشی نیست. عده‌ای که کاسبان این توسعه‌اند، از پیمانکاران ظاهرالصلاح متعبد و تا تکنوکرات‌های یقه‌آخوندی متنسک مقیم در بیوت که ازقضا زبان شیوخ قوم (و قم) را نیک بلدند و رگ خواب آقایان دست‌شان است.

جالب آن‌جاست که درین توسعه‌طلبی افسارگسیخته همه‌ی جریان‌های درونی شیعه، از سنتی و سیاسی و هویتی، دست‌اندرکارند. همه ازین توسعه‌ها، ازین فربهی، ازین گسترش خشنودند و البته از مواهب آن بهره‌مند. این شاید از معدود نقاط اشتراک و تفاهم جریان‌های شیعی است.

همه ساده‌اندیشانه گمان می‌کنند ساختمان ‌سازی (و ایضا: آیین‌سازی) اسمش توسعه است و هر توسعه‌ای هم لاجرم مثبت و به‌معنای افزایش قدرت «مذهب حقه». غافل از آن‌که ای بسا توسعه‌ای که ماحصلش تضعیف است و تخریب و نهایتاً سراشیبی انحطاط. نمونه‌های تاریخی، چه در جهان مسیحیت و چه اسلام، کم نیست. این مسیر را، دقیقاً همین مسیر متولیان تشیع در زمان ما، را قرن‌ها پیش کلیسای کاتولیک رفته است و نتایجش را هم دیده است.

اما چه باید کرد که افراد یک‌لاقبایی مثل من هرچه فریاد بزنیم به گوش آقایان نمی‌رود. ما برای آن‌ها هیچ‌گاه به‌اندازه‌ی فلان پزشکِ متمولِ خیّر یا بهمان تاجرِ اهل وجوهات، «خودی» محسوب نمی‌شویم. حرف‌مان شنیده نمی‌شود. دلسوزی و درد پشت کلمات‌مان دیده نمی‌شود. چون به باور آن‌ها‌ ما اهلیت سخن‌گفتن درین مقولات را نداریم. چون متولیان و زعمای قوم، از امثال ما، احساس استغنا می‌کنند. چون ما همیشه متهم‌ایم. برای همین نومیدانه می‌گوییم و می‌نویسیم. بلکه گوشه‌ای در حافظه‌ی تاریخ بماند که بودند کسانی که خطر را احساس کرده بودند اما صدایشان به‌جایی نرسید.


#مطالعات_اجتماعی_تشیع
#از_رنجی_که_می_بریم
@mohsenhesammazaheri
Forwarded From دین، فرهنگ، جامعه | محسن‌حسام مظاهری
🔸«شهوت توسعه»🔸


✍ محسن حسام مظاهری



🔺خبر:
«گنبد جدید حرم سیدالشهدا اوائل سال آینده به کربلا منتقل و کار نصب و مونتاژ آن در کربلا انجام میشود. مطالعات پروژه طرح ترفیع گنبد مطهر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از سال 91 آغاز و مقرر شد گنبدی با حجم یک و نیم برابر گنبد فعلی و ارتفاع 7.5 متر بالاتر از گنبد حاضر در کرمان ساخته شود. بعد از مقاوم سازی ستون های اطراف ظریح حرم مطهر در کربلا و انجام مطالعات ژئوتکنیک، ژئوفیزیک و آب و خاک و لاغر و مقاوم سازی ستون ها با بهترین مصالح روز عملیاتی شد به طوری که دوام عمر سازه ها تا 400 سال تضمین می شود. گنبد جدید از 90 قطعه سگمنت فلزی تشکیل شده که خشت های طلاکاری شده روی آن ها نصب می‌شوند» (نقل از: كانال تخصصي حج و زيارت)

https://t.me/hajjnews_ir/8531


***

🔺حاشیه‌ی خبر:
«شهوت توسعه». این اسمی است که من برایش انتخاب کرده‌ام؛ برای بلایی که در این چند دهه گریبانگیر تشیع و درحقیقت متولیان این مذهب شده است.
افزایش قدرت سیاسی و به‌تبع آن اقتصادی شیعیان (در ایران پس از انقلاب و عراق پس از صدام)، شیعه را در مسیر توسعه انداخته است. سخت‌افزار شیعیان در این سال‌ها مدام در حال توسعه بوده. هر مکان مقدس و حرم و عتبه‌ای بروید بساط ساختمان‌سازی و گچ و سیمان و تیرآهن و سنگ مهیاست و کارگران مشغول کارند. صحن‌ها ساخته می‌شود، ضریح‌ها عوض می‌شود، گنبدها مطلا می‌شوند و... کار حتی به امامزاده‌ها و قدمگاه‌های روستاهای دوردست هم کشیده.

مسابقه‌ای درگرفته است و همه گویی جا مانده باشند و حالا باید هرجور شده جاماندگی چند قرن را تلافی کنند، در تکاپوی رسیدن به خط پایان اند. مؤسسات پژوهشی مذهبی، حوزه‌های علمیه، آستان‌های مقدس، سازمان‌های دینی، هیئات مذهبی، بیوت مراجع، همه و همه به فکر ساخت‌وسازند. مساحت حسینیه‌ها، حرم‌ها، تکایا، حوزه‌ها و مدارس علمیه در این سال‌ها چندین برابر شده.

این وسط بازار مفصلی و ناپیداکرانه‌ای هم برای بیزینس‌من‌های مذهبی فراهم شده که قابل چشم‌پوشی نیست. عده‌ای که کاسبان این توسعه‌اند، از پیمانکاران ظاهرالصلاح متعبد و تا تکنوکرات‌های یقه‌آخوندی متنسک مقیم در بیوت که ازقضا زبان شیوخ قوم (و قم) را نیک بلدند و رگ خواب آقایان دست‌شان است.

جالب آن‌جاست که درین توسعه‌طلبی افسارگسیخته همه‌ی جریان‌های درونی شیعه، از سنتی و سیاسی و هویتی، دست‌اندرکارند. همه ازین توسعه‌ها، ازین فربهی، ازین گسترش خشنودند و البته از مواهب آن بهره‌مند. این شاید از معدود نقاط اشتراک و تفاهم جریان‌های شیعی است.

همه ساده‌اندیشانه گمان می‌کنند ساختمان ‌سازی (و ایضا: آیین‌سازی) اسمش توسعه است و هر توسعه‌ای هم لاجرم مثبت و به‌معنای افزایش قدرت «مذهب حقه». غافل از آن‌که ای بسا توسعه‌ای که ماحصلش تضعیف است و تخریب و نهایتاً سراشیبی انحطاط. نمونه‌های تاریخی، چه در جهان مسیحیت و چه اسلام، کم نیست. این مسیر را، دقیقاً همین مسیر متولیان تشیع در زمان ما، را قرن‌ها پیش کلیسای کاتولیک رفته است و نتایجش را هم دیده است.

اما چه باید کرد که افراد یک‌لاقبایی مثل من هرچه فریاد بزنیم به گوش آقایان نمی‌رود. ما برای آن‌ها هیچ‌گاه به‌اندازه‌ی فلان پزشکِ متمولِ خیّر یا بهمان تاجرِ اهل وجوهات، «خودی» محسوب نمی‌شویم. حرف‌مان شنیده نمی‌شود. دلسوزی و درد پشت کلمات‌مان دیده نمی‌شود. چون به باور آن‌ها‌ ما اهلیت سخن‌گفتن درین مقولات را نداریم. چون متولیان و زعمای قوم، از امثال ما، احساس استغنا می‌کنند. چون ما همیشه متهم‌ایم. برای همین نومیدانه می‌گوییم و می‌نویسیم. بلکه گوشه‌ای در حافظه‌ی تاریخ بماند که بودند کسانی که خطر را احساس کرده بودند اما صدایشان به‌جایی نرسید.


#مطالعات_اجتماعی_تشیع
#از_رنجی_که_می_بریم
@mohsenhesammazaheri