#امام_سجاد_علیه_السلام#یوسف_رحیمینورحق می دمد از مشرق سجادهء تو
چه شکوهی ست در این زندگی سادهء تو
می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت
آنکه از روز نخستین شده دلدادهء تو
زمزم و کوثر و تسنیم به وجد آمده اند
از زلالی می و روشنی بادهء تو
هر کسی معجزهء چشم تو را باور کرد
می شود بنده ولی بندهء آزادهء تو
با کرامات نگاهت دل هر عاشق را
می برد سمت خدا روشنی جادهء تو
آمدی تا به جهان نور يقين برگردد
نور ايمان و سعادت به زمين برگردد
مکه با مقدم تو عطر بهاران دارد
ديدهء روشن تو رحمت باران دارد
کعبه بر شانهء لطف تو توکل کرده
با نفس های مسيحايی تو جان دارد
مثل جدّت تو نهادی حجر الاسود را
ور نه بی مرحمتت قامت لرزان دارد
هر کسی در دل او نور ولايت جاری ست
به کرامات تو و چشم تو ايمان دارد
از نگاهت همه اعجاز و يقين می بارد
چشمهايت چقدر تازه مسلمان دارد
آيه آيه کلمات تو همه روشنی اند
خط به خط مصحف تو جلوهء قرآن دارد
لحظاتت همه از نور خدا لبريزند
مگر اين شوق الهی تو پايان دارد
شب گذشت و سر تو بر روی تربت مانده
در عروجی تو ولی شوق عبادت مانده
با تو هر لحظهء من بوی خدا می گيرد
عطر اخلاص و مناجات و دعا می گيرد
بچشان بر دل ما طعم عبوديّت را
سجده هامان به نگاه تو بها می گيرد
تو ولی نعمت ما و همه عبدت هستيم
رحمت واسعه ات دست مرا می گيرد
تا بقيعت دل شيدای مرا راهی کن
عشق از گوشهء چشمان تو پا می گيرد
آنقدر بندهنوازی که دل چون من هم
عاقبت تذکرهء کرب و بلا می گيرد
بانی روضهء بابایی و باران باران
چشمم از محضر تو اذن بکا می گيرد
از تو بر گردن اسلام چه دِيْنی مانده
با فداکاری تو شور حسينی مانده
رهبر جان به کف اهل ولايی آقا
مظهر بی بدل صبر و رضايی آقا
به تو و عزت و ايثار و شکوهت سوگند
علم افراشتهء خون خدايی آقا
بيرق نهضت ارباب به روی دوشت
وارث سرخی خون شهدايی آقا
خطبهء حيدری ات کاخ ستم را لرزاند
دشمن تو نبرد راه به جايی آقا
کربلا را که تو به کوفه و شام آوردی
همه ديدند که مصباح هدايی آقا
مصحف چشم تو از عشق حکايت دارد
راوی غيرت و ايمان و وفايی آقا
ديدهء غرق به خون تو گواهی داده
تو عزادار چهل سال منايی آقا
اشک هم از غم چشمان تو خون میگرید
زائر جان به لب کرب و بلايی آقا
چشمهای تو از آن ظهر قيامت می خواند
دم بدم درهمه جاداشت مصيبت میخواند
🔹@deabelnews