@litera9
#ایدئولوژی_آلمانی
#کارل_مارکس
#فریدریش_انگلس
مارکس و انگلس در ایدئولوژی آلمانی، عوامل تعیین کنندهٔ اساسی زنجیرهٔ مراحل را در تکامل تاریخی تولید اجتماعی زمینه یابی می کنند. آنان نشان میدهند که تجلی برونی سطح تکامل نیروهای مولده را همواره می توان در سطح تکامل تقسیم کار یافت. هر مرحله در این تقسیم کار، شکل مناسب مالکیت را تعیین می کند و همانگونه که مارکس بعداً خاطر نشان میسازد، مناسبات مالکیت چیزی جز و بیان قضائیه مناسبات تولید نیست. گذار از مناسبات تاریخی اولیه به مرحلهٔ بعدی در تکامل اجتماعی، توسط تکامل نیروهای مولده تعیین میشود و به گذار از تقسیم طبیعی و اولیهٔ کار به تقسیم اجتماعی کار، به شکلی که در تقسیم جامعه به طبقات نمودار میگردد، منجر میشود. این همانا گذار از جامعهٔ بی طبقه به جامعهٔ طبقاتی بود. همراه با تقسیم کار، پدیده های تاریخی مأخوذ شدهٔ معینی از قبیل مالکیت خصوصی، دولت و غیریت فعالیت اجتماعی تکامل مییابد. درست همانطور که تقسیم طبیعی کار در جامعهٔ اولیه، نخستین شکل مالکیت قبیله ای (خانواده) را تعیین میکند، همانطور هم تقسیم اجتماعی فزایندهٔ کار، تکامل و دگرگونی بعدی اشکال مالکیت را معین مینماید. دومین شکل مالکیت، مالکیت جمعی (کمونی) باستان و دولتی است. سومین شکل «مالکیت فئودالی یا زمره ای، و چهارمین شکل و مالکیت بورژوآئی» میباشد. جدا ساختن و تحلیل شکلهای مالکیت که به ترتیب جایگزین یکدیگر میشود و در مراحل متفاوت تکامل تاریخی تسلط مییابد، اساس تئوری علمی مارکسیستی صورتبندیهای اجتماعی که جایگزینی پی در پی آن ویژگی کل روند تاریخی است را به دست میدهد.