1. محمدرضا شفیعی کدکنی
2. در کوچه باغ های نشابور

3. پیغام
خوابت آشفته مباد!
خوش ترین هذیان ها
خزه ی سبز لطیفی ست
که در برکه ی آرامش تو می روید
خوابت آشفته مباد
آن سوی پنجره ی ساکت و پرخنده ی تو
کاروان‌هایی
از خون و جنون می گذرد
کاروان‌هایی از آتش و برق و باروت.

سخن از صاعقه و دود چه زیبایی دارد
در زبانی که لب و عطر و نسیم
یا شب و سایه و خواب
می توان چاشنی زمزمه کرد؟
هر چه در جدول تن دیدی و تنهایی
همه را پر کن، تا دختر همسایه ی تو
شعرهایت را در دفتر خویش
با گل و با پر طاووس بخواباند
تا شام ابد
خواب شان خرم باد
لای لای خوشت ارزانی سالن هایی
که بهاران را نیز
از گل کاغذی آذین دارند.
#تهران
#بیست_و_پنج_مرداد_1347
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
#برگزیده ی_مسعود_اصغرنژاد_بلوچی