Forwarded From کانال برهان
👈👈 پس امام نامه خود را به جناب محمد حنفیه بعد از خروج از مکه به سمت کوفه و در بستان بنی عامر نوشته‌اند.


اما علت نگاشتن این نامه این بوده است
به اجمال عرض می‌کنیم:

اینکه جناب محمدبن حنفیه به مکه آمد؛ شب حرکت هم خدمت سیدالشهداء آمد؛ و به حضرت علیه السلام گفت من می‌خواهم شما این جا باشید.
آن آخرین جمله ای که حضرت به او فرمود این بود که من در بارۀ پیشنهاد شما تأمل می کنم.
وقتی که حضرت علیه‌السلام خواستند حرکت کنند آمد جلوی ایشان را گرفت.
او به حضرت هم عرض کرد که مگر شما به من وعده ندادید؟
حضرت فرمود :
خاتم انبیاء در خواب به من چنین دستور داده است.....

محمدبن حنفیه خود و فرزندانش به مکه آمده بودند. به آنها اجازه نداد که با حضرت باشند.
حضرت فرمود:
"اَتَرغَب بُولدک عَنّی؟"

آیا فرزندان خود را بر من ترجیح دادی؟؟

عرض کرد ناراحتی من نسبت به از دست دادن شما بیشتر است؛
و نه می خواهم شما را از دست بدهم و نه اینها را.

در ذهن جناب محمد بن حنفیه آمده بود که اگر بناست حضرت شهید بشود، راه انتقام همان طرحی است که خود او به حضرت داده بود،
یعنی پنهان شدن حضرت و از این کوه به آن کوه رفتن و از این دره به آن دره تا زمان مهیا شدن مردم برای قیام
(طرحی برگرفته از باور به مهدویت)

لذا این جا حضرت می خواهند ،
آب پاکی را روی #تمامی حرکتها تا #قبل از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بریزند؛

و این هم منتهای فضیلت است.

"مَنْ لَحِقَ بِي مِنْكُمْ اسْتُشْهِدَ مَعِي وَ مَنْ تَخَلَّفَ لَمْ يَبْلُغِ الْفَتْحَ وَ السَّلَام"

پس معلوم می شود که از این جا به آنجا، و از مکانی به مکان دیگر رفتن فایده ای ندارد؛
و خدا برای فرزندان آل ابی طالب و علویین و اهل بیت علیهم السلام مقدر نکرده است که جز با ظهور مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف به دولت برسند.

➖➖➖➖➖➖

©کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی

@borrhan
Forwarded From کانال برهان
#عاشورا (۵)


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

〰〰〰〰〰〰〰

برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛

☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!

و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و #قیام بالسیف نفرموده‌اند.

_________________

در منزلگاه زُباله بود که خبر شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام به امام رسید؛
(تاریخ طبری۲۹۳/۴)

....امام نامه‌ای را بیرون آوردند و آن را برای جماعتی که با ایشان همراه بودند ، خواندند؛ در نامه آمده بود:

📜 به نام خداوند بخشاینده مهربان، اما بعد، به من خبر وحشتناکی رسیده است، خبر قتل مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر، به راستی که شیعیان ما، ما را واگذاشتند. پس هر که خواهد بی‌هیچ باکی منصرف شود که بر او پیمانی نیست.
(مقتل الحسین/امین/۷۷)

👈👈 افراد فراوانی از حضرت حسین علیه السلام جدا شدند، زیرا به این قصد آمده بودند که امورشان مرتب شود و جوّ برایشان آماده گردد!!!
اما آنگاه که امام به آنان خبر داد که خبری از حکومت و غنایم و ... نیست، تنها کسانی ماندند که خود را برای دیدار خداوند آماده ساخته بودند.

...کاروان امام حرکت نمود تا به منطقهء شَراف رسید.
چون پاسی از شب گذشت، به فرزندان فرمان فرمود به مقدار زیاد از آب
💦💦توشه بردارند.
آنگاه حرکت نمودند تا ظهر سر رسید؛

در آن هنگام کاروان حسینی علیه‌السلام، با اولین دسته از سپاه اموی که تعدادشان به ۰۰۰'۱ نفر می‌رسید و در راس آنان
#حر بن‌ یزید تمیمی یَربوعی قرار داشت،
برخورد نمودند.

افراد این سپاه در آمادگی کامل بودند، شمشیرها و نیزه‌ها را به خود بسته بودند. اما تشنگی بسیار آنها را آزار می‌داد‌. وقت ظهر بود؛
امام به جوانان فرمودند:

💠 به این گروه آب دهید و سیرابشان کنید. اسبان آنها را نیز آب دهید.

جوانان برخاستند و به اسبان و قوم آب دادند تا سیراب شدند. آنها ظرف‌ها و کاسه‌ها را پر از آب کرده و به اسبان نزدیک می‌شدند و به آنها آب می‌دادند.
خود امام نیز با دستان مبارکش آنها را سیراب می‌فرمود.
(تاریخ طبری۲۹۶/۴)

امام به حر بن یزید فرمودند:
-آیا بر مایی یا با ما؟
حر گفت:
-بر تو ای اباعبدالله
امام حسین علیه السلام فرمودند:
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم

#اولین_خطبه_امام_برای_سپاه‌حر

....در هنگام نماز ظهر ، امام علیه‌السلام به حجاج بن مسروق جُعفی امر فرمودند تا اذان بگوید؛
سپس با عبا و ردا و نعلین خارج شده ، بعد از حمد و سپاس خدا چنین فرمودند:


💠 ای مردم، من دلیل خود را در برابر خدا و در برابر شما می‌گویم. من پیش شما نیامدم مگر وقتی که نامه‌هایتان رسید؛ قبل از اینکه من شما را بیابم ، نامه‌های شما یه من رسید که: ما را امامی نیست، بیا‌. باشد که خداوند ما را بر هدایت مجمتع کند. اگر بر همان گفتار هستید، من یه سوی شما آمده‌ام . اگر شما با عهدها و پیمانهای خود -آنگونه که من اطمینان سلام- به من قول می‌دهید ، به سرزمین شما وارد می‌شوم.
و اگر نمی‌دهید و از آمدن من بیزارید، از پیش شما هم بدانجا که بودم بازمی‌گردم.
(تاریخ طبری۲۹۷/۴)

آنها ساکت بودند ، به موذن گفته شد اذان بگوید؛
امام علیه‌السلام به حر فرمودند::

💠 تو با یارانت نماز بگزار.

حر گفت:
نه؛ ما نیز به همراه شما نماز می‌خوانیم.

سپس امام علیه‌السلام پیشاپیش با آنها نماز اقامه فرمود و بعد به سوی خیمه خویش بازگشتند...

〰〰〰〰〰

اهل انصاف پاسخ دهند::

⁉️ آیا این سیره ، سیره فردی است که قصد تشکیل حکومت دارد و به قول ادبیات امروز ما ، قیام فرموده است؟؟؟؟

⚠️⚠️ دقت بفرمایید:::

در زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام عبارت
« #قمت_لله » آمده است؛
که وظیفۀ هر امامی است؛ و در #تمامی زیارات #امامان علیهم السلام درج است.

👈 «قام» به معنای #اقدام کردن برای #وظیفه است.

چون امامان علیهم السلام اولیاء الهی بر مردم هستند باید #قیام_به_وظیفۀ خود بنمایند. این به معنای «قیام»ی که در فارسی رایج است نمی‌باشد.

کاری که حضرت حجت علیه السلام انجام می‌دهند «قیام بالسیف» است. یعنی خروج برای گرفتن قدرت به وسیلۀ سلاح.
یعنی گرفتن ریاست کل عالم.
این خروج به امر الهی انجام خواهد شد.

✔️ادامه دارد....

@borrhan