#جالب
خاطرات عجیب چاپ شده استاد رسول جعفریان درباره استادشان مرحوم روضاتی:
ص۲۰: جمعه ۱۳۷۹/۴/۳
آقای روضاتی طبق معمول مشکل بیهمسری خود را مطرح کرد، اما به نظرم به جایی نرسد فعلا که خیلی خوب کار میکند و کارش با وضع او پیش از درگذشت همسرش فرقی نکرده است.
ص۲۱: یکشنبه ۱۳۸۰/۹/۱۸
امشب به آقای روضاتی تلفن زدم. اکنون شش سال است که بدون همسر بسر میبرد و کمتر شده است تلفنی بزنم یا حضورا خدمتشان برسم و از تنهایی شکایت نکند... قدری درد دل کرد، گوش دادم تا بلکه راحت شود اما گویی به زدن این حرفها عادت کرده است.
ص۲۳: شنبه ۱۳۸۱/۸/۴
ایشان گفت حال دلم میخواهد نسخه کشکول شیخ یوسف بحرینی که در کتابخانه فرهاد معتمد بوده با چاپی مقابله کنم. اما تنها هستم و فقط یک دختر ۱۵-۱۴ ساله داروی من است که یا من را بکشد یا زنده کند.
شنبه ۱۳۸۲/۱/۲
امروز صبح خدمت آقای روضاتی رفتم برخی دوستان دیگر هم آمده بودند. طبق معمول برخی مباحث علمی و تاریخی شد. قدری هم نسائیات که به ذوق ایشان نزدیک شده است.
ص۲۶: پنجشنبه ۱۳۸۶/۴/۱۴
خدمت آقای روضاتی بودم. خوش گذشت گرچه بحث علمی نبود و باز هم درد دلها. عادت کردهام و دیگر هیچ از شنیدن آنها خسته نمیشوم.