#بزرگداشت_صائب_تبریزی #جواد_هاشمیمتن پیش رو که به بهانه روز صائب فراهم آمده، مروری است بر دو غزل از این قلهنشین سبک هندی (هموزن و همقافیه و همردیف) و یک غزل عاشورایی ازعلی انسانی که به اقتفای او سروده شده است.
میرزا محمدعلی «صائب تبریزی» از بزرگان شعر و ادب است که سبک ادبی طرز تازه (هندی یا اصفهانی) شیوه اوست.
صائب ـ این شاعر شیعی ـ «در حدود سال ۱۰۰۰ ه.ش در تبریز زاده شد»[۱]. تاریخ صحیح درگذشت او سال ۱۰۸۶ بلکه ۱۰۸۷[۲] است و در اصفهان به خاک آرمید.
او در یک جمله «تبریزی المولد و اصفهانی الموطن و المدفن» بود.
دیوانش بارها چاپ شده ولی کاملترینش در شش مجلد و به همت صائبشناس مطرح، استاد محمد قهرمان منتشر شده است[۳]. ضمنا کتاب «مجموعه اشعار ولایی و آیینی صائب تبریزی» به همت جواد هاشمی «تربت» به سبب موضوع مذهب و اشعار نویافتهاش از آثار قابل توجه پیرامون صائب در دو سه سال اخیر است.
چند سالی است که دهم تیر را روز صائب تبریزی نام نهادهاند و ماجرای این نامگذاری در کتاب مذکور یعنی «مجموعه اشعار ولایی و آیینی صائب تبریزی» به تفصیل آمده است.
این متن که به بهانه روز صائب فراهم آمده، مروری است بر دو غزل از این قلهنشین سبک هندی (هموزن و همقافیه و همردیف) و یک غزل عاشورایی از استاد علی انسانی که به اقتفای او سروده شده است.
انسانی از شاعران و ذاکران مطرح روزگار ماست که «دل سنگ آب شد» و «گلاب و گل» نام دو مجموعه شعری ایشان است. بد نیست بدانیم، ایشان اثری هم با نام «یک عمر» دارند که شامل گزیده غزلیات صائب تبریزی و استقبالهای صائب از حافظ است.
ضمنا این که صائب در یک وزن و با یک ردیف و قافیه، سرودن دو یا سه غزل را تجربه میکند، امری معمول است و نیز نکته آخر این که وزن سه شعر مورد نظر، همگی «فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن»است.
اینک سه غزل:
#صائب_تبریزی(۱)گرصفای حرم کعبه ز زمزم باشد[۴]
زمزم کعبه دل، دیده پُر نم باشد
تانبندی ز سخن لب، نشود دل گویا
نطق عیسی، ثمر روزه مریم باشد
دست حرص ازدل سودازدگان کوتاه ست
دانه سوخته از مور مسلم باشد
برگ عیش ازچمن سبزفلک چشم مدار
که گلش کاسه دریوزه شبنم باشد
چون سبکدست تواندبه جهان افشاندن؟
دست هرکس به ته سنگ زخاتم باشد
همه دانندکه مطلب زدعاآمین است
زلف اگربرخط شبرنگ مقدم باشد
میخلددردل مغرورمراچون سوزن
بخیه زخمم اگر رشته مریم باشد
«صائب»!آنان که به گفتارسرآمدشدهاند
خصم خودرانپسندند که ملزم باشد
#صائب_تبریزی(۲)نقدروشنگهران در گره غم باشد[۵]
سور این طایفه در حلقه ماتم باشد
تلخی عیش بُوَد لازم ارباب صفا
کعبه را آب ز شورابه زمزم باشد
کی به فردوس دهدچهره گندمگون را؟
هر که در سلسله نسبت آدم باشد
نیستنداهل تجرد پسر مادر خویش
عیسی آن نیست که دلبسته مریم باشد
خون ماچیست که عشق توبُوَدتشنه او؟
چشم خورشیدچرادرپی شبنم باشد؟
خوابِ آن چشم،ربایندهترازبیداری ست
پشت شمشیربتان،تیزتر ازدم باشد
هرکه رامینگری مرکزپرگارغم ست
کیست در دایره چرخ، مسلم باشد؟
هنرش جوهر شمشیر زبانها گردد
هرکه چون تیغ دراین معرکه،ابکم باشد
وعده غنچهدهانان گرهی بربادست
گرهی نیست دراین رشته که محکم باشد
«صائب»!آنان که زانصاف،مؤدب شدهاند
خصم خودرانپسندند که ملزم باشد
#علی_انسانیروشن آن چشم که درسوگ توپُرنم باشد[۶]
دلربا،نرگس این باغ به شبنم باشد
تابدانندکجا بزم عزای تو به پاست
دود آه دل عشاق تو پرچم باشد
دل،حسینیه؛نفس،نوحه؛تپش،سینهزنی ست
دم بگیریم که عمرهمه این دم باشد
به خدای حرم وکعبه قسم!ای حُجاج!
هرکه مُحرم به محرم شده،مَحرم باشد
آن که داردغم عشق تونداردغم هیچ
که نشاط دل عالم،همه زین غم باشد
خانه تنگِ دلم نیست شبی بیمهمان
لحظهای نیست که دل بی غم وماتم باشد
مطلع«صائب تبریز»به یادم آمد
آن که درطرز[۷]خوداستادمسلم باشد:
«گرصفای حرم کعبه به[۸]زمزم باشد
زمزم اهل صفا دیده پُر نم باشد»
[۱]. برگزیده اشعار صائب و دیگرشعرای معروف سبک هندی، ص ۱۲.
[۲]. این تحقیق مبسوط مذکور به صورت مقالهای جداگانه با عنوان «سال درگذشت صائب تبریزی» در مجله کتابچه (ش ۲۳، مرداد ۹۳، ص ۱۲۴ ـ ۱۴۰) منتشر شده است.
[۳]. البته این مجموعه، جلد هفتمی هم با عنوان «راهنمای دیوان صائب تبریزی» دارد که به کوشش کبری عزیزیان منتشر شده است.
[۴]. دیوان صائب تبریزی، ج ۴، ص ۱۶۶۵.
[۵]. دیوان صائب تبریزی، ج ۴، ص ۱۶۶۶.
[۶]. دل سنگ آب شد، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۵.
[۷]. طرز به معنای شیوه و روش و سبک است ولی اینجا نقش ایهامگونهای نیز دارد؛ چرا که برخی مانند استاد محمد قهرمان، سبک هندی یااصفهانی را«طرزتازه»نامیدهاند.
[۸].حرف اضافه«به»دراصل،«ز»بوده که ذوق ادبی استاد،آن راتغییر داده است.