#بزرگداشت
#حاج_محمد_علامه
🔸یکی از مداحان سده اخیر بود که اول خود میسوخت و میگریست، بعد مستمعش را میگریاند. سبک خواندن او، مانند همه مداحان گذشته، ساده، بیتکلف و بدون غنا بود. یعنی به جای آنکه دنبال تحریر وآواز باشد، با شعر و دکلمه، مخاطب را متوجه منبرش میکرد.
در سال 1304 در محله دروازه دولاب تهران متولد شد؛ محلهای که گویی خاک حاصلخیزی برای پرورش مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) دارد و پدرش که خود نام احمد داشت با توجه به علاقه وافری که به آقا رسولالله داشت نام تمامی فرزندانش را منسوب به پیامبر قرار داد و نام اولین فرزند پسر خود را محمد علی نهاد. محمد علی در سن ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داد و مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت.
تقریباً از سال 1317، یعنی از نوجوانی به مداحی پرداخت و به جرأت میشود او را آخرین شاگرد حاج مرزوق حائری معروف به حاج مرزوق عرب دانست. اما در رهگذر مداحی، تأثیرات فراوانی از شاعران و مداحان معاصر خود پذیرفت که از جمع شاعران میشود به #مرحوم_خوشدل_تهرانی اشاره کرد.
🔸شاید همان سالها بود که خفقانها و محدودیت های رژیم برای مجالس عزای حسینی آغاز شد و برای همین، مجالس و هیئات به طور مخفیانه برگزار می شد. اما با این وجود، او با بچه های محل به برگزاری مجالس روضه و عزای سیدالشهداء اهتمام می ورزیدند. در سال 1320، تحریم های حکومت شکسته شد و کم کم مجالس #عزاداری امام حسین(ع) علنی شد. در آن زمان کار او با روضه های سنتی و خانگی رونق گرفت و بی هیچ چشم داشتی، هر جا که از او دعوت می کردند شرکت می کرد. او در سن 18 سالگی پدر خود را از دست داد و تمام بار خانواده را به دوش کشید و به همین علت تحصیلات خود را تا مقطع سیکل به پایان رساند.
وی علاوه بر ذاکری و ستایشگری #اهل_بیت_علیهم_السلام به سراییدن اشعار آیینی نیز هنری آمیخته با سادگی داشت. خیلی از اشعاری که در مجالس میخواند از خودش بود؛ سرودههایی ساده که با دل مخاطب بازی میکرد. اما وقتی از سایر شعرا شعری میخواند، باز هم از آثاری انتخاب میکرد که سادگی و همهفهمی از ویژگیهایشان باشد. مثل این شعر صغیر اصفهانی که مرحوم شیخ احمد کافی را در نجف اشرف مجذوب خود کرد. او در اوایل جوانی در صحن مطهّر حضرت امیرالمومنین (ع) این ابیات «صغیر» را خواند:
در حقیقت جان ندارد، هر کسی جانان ندارد
هرکسی جانان ندارد، در حقیقت جان ندارد
راستی، بعد از قضایای غدیر، از بعد احمد
هرکه نشناسد علی را جانشین، وجدان ندارد
هرچه میخواهی، بخوان مدحش ز قول حق به قرآن
مدحخوانی به ز حق، مدحی به از قرآن ندارد
#حاج_محمد_علی_علامه، خود دست به قلم بود و خاطرات یک عمر نوکریاش را در کتاب «شصت سال خدمتگزاری» تحریر کرد که این کتاب، یک سال بعد از فوت او منتشر شد. این جمله معروف مرحوم حاج محمد علامه است که مدام در منبرهایشان آن را مطرح میکرد؛ (من شما را فراموش نمیکنم، شما هم مرا فراموش نکنید اگر روز قیامت در محضر حضرت زهرا(س) جای خالی مرا دیدید سراغ من را هم بگیرید).
او به طوری زندگی میکرد که ظاهر و باطنش یکی باشد؛ چنان به کانون خانواده علاقه داشت و اهمیت میداد که هر هفته علیرغم داشتن برنامه باید همه اعضای خانواده را میدید. نماز اول وقت اش ترک نمیشد و طوری رفتار میکرد که این خصلت را بچههایش نیز یاد بگیرند. اهل نماز شب بود و توجه زیادی به تلاوت قرآن داشت. ماههای مبارک رمضان سه بار قرآن را ختم میکردند، یک بار برای امام زمان(عج)، یکبار برای پدر و مادرشان و یک بار هم برای خودشان. به مطالعه اهتمام زیادی داشتند و کمتر شبی بود که بدون مطالعه به خواب برود.
از دوستان بسیار صمیمی او در جامع مداحان می توان به حاج حسن محمدی دولابی، حاج احمد شمشیری، حاج اکبر کاظمی، اشاره کرد.
🔸این مداح با اخلاص که عمر خود را در هیئتهایی چون پیرعطا، صنف بزازان، مکتب القرآن، فاطمیون و بنیفاطمه سپری کرده بود، سرانجام در 16 فروردین 1380 درگذشت و در باغ طوطی، در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد.
📚از مرحوم علامه سه کتاب به یادگار مانده است، عنوان کرد: کتاب «ارمغان حج» که خاطرات اولین سفر حج ایشان است، کتاب «هدیه مور» که یادگار اشعار ایشان است و کتاب «خاطرات ۶۰ سال خدمتگزاری» که خاطرات ایشان از ذاکری اهل بیت(ع) است و پس از فوت ایشان به چاپ رسیده؛ این کتب میتواند برای ذاکران اهل بیت(ع) مورد استفاده قرار گیرد که بدانند چگونه در آستان اهل بیت(ع) خدمت کنند.
#دعبل
https://t.me/deabelnews
#حاج_محمد_علامه
🔸یکی از مداحان سده اخیر بود که اول خود میسوخت و میگریست، بعد مستمعش را میگریاند. سبک خواندن او، مانند همه مداحان گذشته، ساده، بیتکلف و بدون غنا بود. یعنی به جای آنکه دنبال تحریر وآواز باشد، با شعر و دکلمه، مخاطب را متوجه منبرش میکرد.
در سال 1304 در محله دروازه دولاب تهران متولد شد؛ محلهای که گویی خاک حاصلخیزی برای پرورش مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) دارد و پدرش که خود نام احمد داشت با توجه به علاقه وافری که به آقا رسولالله داشت نام تمامی فرزندانش را منسوب به پیامبر قرار داد و نام اولین فرزند پسر خود را محمد علی نهاد. محمد علی در سن ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داد و مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت.
تقریباً از سال 1317، یعنی از نوجوانی به مداحی پرداخت و به جرأت میشود او را آخرین شاگرد حاج مرزوق حائری معروف به حاج مرزوق عرب دانست. اما در رهگذر مداحی، تأثیرات فراوانی از شاعران و مداحان معاصر خود پذیرفت که از جمع شاعران میشود به #مرحوم_خوشدل_تهرانی اشاره کرد.
🔸شاید همان سالها بود که خفقانها و محدودیت های رژیم برای مجالس عزای حسینی آغاز شد و برای همین، مجالس و هیئات به طور مخفیانه برگزار می شد. اما با این وجود، او با بچه های محل به برگزاری مجالس روضه و عزای سیدالشهداء اهتمام می ورزیدند. در سال 1320، تحریم های حکومت شکسته شد و کم کم مجالس #عزاداری امام حسین(ع) علنی شد. در آن زمان کار او با روضه های سنتی و خانگی رونق گرفت و بی هیچ چشم داشتی، هر جا که از او دعوت می کردند شرکت می کرد. او در سن 18 سالگی پدر خود را از دست داد و تمام بار خانواده را به دوش کشید و به همین علت تحصیلات خود را تا مقطع سیکل به پایان رساند.
وی علاوه بر ذاکری و ستایشگری #اهل_بیت_علیهم_السلام به سراییدن اشعار آیینی نیز هنری آمیخته با سادگی داشت. خیلی از اشعاری که در مجالس میخواند از خودش بود؛ سرودههایی ساده که با دل مخاطب بازی میکرد. اما وقتی از سایر شعرا شعری میخواند، باز هم از آثاری انتخاب میکرد که سادگی و همهفهمی از ویژگیهایشان باشد. مثل این شعر صغیر اصفهانی که مرحوم شیخ احمد کافی را در نجف اشرف مجذوب خود کرد. او در اوایل جوانی در صحن مطهّر حضرت امیرالمومنین (ع) این ابیات «صغیر» را خواند:
در حقیقت جان ندارد، هر کسی جانان ندارد
هرکسی جانان ندارد، در حقیقت جان ندارد
راستی، بعد از قضایای غدیر، از بعد احمد
هرکه نشناسد علی را جانشین، وجدان ندارد
هرچه میخواهی، بخوان مدحش ز قول حق به قرآن
مدحخوانی به ز حق، مدحی به از قرآن ندارد
#حاج_محمد_علی_علامه، خود دست به قلم بود و خاطرات یک عمر نوکریاش را در کتاب «شصت سال خدمتگزاری» تحریر کرد که این کتاب، یک سال بعد از فوت او منتشر شد. این جمله معروف مرحوم حاج محمد علامه است که مدام در منبرهایشان آن را مطرح میکرد؛ (من شما را فراموش نمیکنم، شما هم مرا فراموش نکنید اگر روز قیامت در محضر حضرت زهرا(س) جای خالی مرا دیدید سراغ من را هم بگیرید).
او به طوری زندگی میکرد که ظاهر و باطنش یکی باشد؛ چنان به کانون خانواده علاقه داشت و اهمیت میداد که هر هفته علیرغم داشتن برنامه باید همه اعضای خانواده را میدید. نماز اول وقت اش ترک نمیشد و طوری رفتار میکرد که این خصلت را بچههایش نیز یاد بگیرند. اهل نماز شب بود و توجه زیادی به تلاوت قرآن داشت. ماههای مبارک رمضان سه بار قرآن را ختم میکردند، یک بار برای امام زمان(عج)، یکبار برای پدر و مادرشان و یک بار هم برای خودشان. به مطالعه اهتمام زیادی داشتند و کمتر شبی بود که بدون مطالعه به خواب برود.
از دوستان بسیار صمیمی او در جامع مداحان می توان به حاج حسن محمدی دولابی، حاج احمد شمشیری، حاج اکبر کاظمی، اشاره کرد.
🔸این مداح با اخلاص که عمر خود را در هیئتهایی چون پیرعطا، صنف بزازان، مکتب القرآن، فاطمیون و بنیفاطمه سپری کرده بود، سرانجام در 16 فروردین 1380 درگذشت و در باغ طوطی، در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد.
📚از مرحوم علامه سه کتاب به یادگار مانده است، عنوان کرد: کتاب «ارمغان حج» که خاطرات اولین سفر حج ایشان است، کتاب «هدیه مور» که یادگار اشعار ایشان است و کتاب «خاطرات ۶۰ سال خدمتگزاری» که خاطرات ایشان از ذاکری اهل بیت(ع) است و پس از فوت ایشان به چاپ رسیده؛ این کتب میتواند برای ذاکران اهل بیت(ع) مورد استفاده قرار گیرد که بدانند چگونه در آستان اهل بیت(ع) خدمت کنند.
#دعبل
https://t.me/deabelnews