(http://modir-robot.ir/axnegar/hpiS3YnY9WO3BF/6589466.jpg
با #علامه_امینی رفتیم پیش یکی از مراجع نجف. علامه تازه جلد اول #الغدیر را چاپ کرده بود و برای چاپ جلد دوم ، مشکل مالی داشت.
من که با آن مرجع انسی داشتم ، از موفقیت جلد اول گفتم. لبخند به لب مرجع که نشست ، برای چاپ جلد دوم تقاضای کمک مالی کردم.
چهره ایشان در هم رفت و فرمود : من برای کتاب شعر پولی ندارم!
نه فقط علامه ، من هم ناراحت شدم.
بعدا آن مرجع به من فرمود : کار بزرگ الغدیر اگر بخواهد #تاثیرگزار باشد ، نباید هیچ گونه وابستگی داشته باشد. کار #امیرالمومنین هم محتاج این و آن نیست.
آرام شدم.
علامه ، نه فقط برای تالیف الغدیر که حتی برای نشر آن هم #مجاهدت کرد.
و الغدیر ماندگار شد. و علامه جاودان!
.
با شنیدن آن چند سوال فکرم را درگیر کرده است:
- علامه امینی مگر چه کار خارق العاده ای کرده که این گونه مایه غبطه همه است؟
- مجاهدت های بی نظیر علامه ، برای چیست؟ چرا علامه تن به سختی های معمولا غیر قابل تحمل می داد؟
- آیا امروز می توان امیدوار به ظهور علامه دیگری بود؟
- به راستی اگر آن مرجع پول را می داد ولی از همه مخفی می کردند ، چه می شد؟
این سوالات و نظیر آن زمانی جواب می گیرد که ما #تاریخ با شکوه حوزه های علمیه را با دقت بخوانیم.
آنچه چشم نواز است ، #عدم_وابستگی حوزه هاست.
عدم وابستگی که باعث میشد در برابر هر کس و هر جایی #حریت داشته باشند.
تغییر رویه ومنش شاهان #صفوی در آثر برخورد با علمای بزرگ محصول همین #استقلال است.
من گمان می کنم ، شاید علامه پول را می گرفت و کتاب را هم چاپ می کرد ، چه ضمانتی بود که نشود یکی مثل خیلی ها و خیلی موسسات در زمان ما! آنها که عادت کرده اند پول که باشد کار کنند و پول که نبود راحت از زیر #وظیفه فرار کنند.
تازه بعد از مدتی ، می بینی نتیجه کار بسیار کمتر از پولی است که هزینه شده است.
بله ! وابستگی به مرجعیت هیچ ایرادی ندارد و پول آن روز آن مرجع هم شاید دغدغه مالی آن روز علامه را برطرف می کرد اما ممکن بود دغدغه مندی علامه را هم برای همیشه بمیراند!
این #خطر را می بینیم و لمس می کنیم.
حرف آن مرجع هشداری است برای ما که دغدغه #دین داریم ، دغدغه #فرهنگ_دینی.
پول #دولت ها ، وابستگی می آورد و دغدغه را می برد. معامله زیان باری است.
کاش #حوزه ها و نهادهای مرتبط با دین و فرهنگ دینی ، حواسشان به این #خسارت_محض باشد.
ما در برابر یک نفر مسئولیم و آن #امام_عصر ارواحنا فداه است. صاحب کار خود اوست ، بانی کار خود ایشان است. با خودش معامله کنیم که معامله پر سودی است.
به راستی علامه امینی از عدم وابستگی اش چه بدی دید؟
یا نه ، ما از این همه تعلق چه خیری دیده ایم؟
.
پ.ن۱: الحمدلله از سال هشتاد و نه در موسسه ای مشغول هستم که علی رغم فشار شدید مالی ، تاکنون حتی یک ریال #بودجه از دولت یا سایر نهادها نگرفته است.
و با کار کردن در همان مجموعه ، از #شهریه #طلبگی صرف نظر کردم.
پ.ن۲: تا حالا تنها وابستگی م به حوزه ، #معافیت_تحصیلی بود که الحمدلله با گذراندن #خدمت_سربازی از آن هم چشم پوشیدم. برای حفظ دغدغه ها ، گاهی لازم است، دست شستن از همه چیز!
پ.ن۳: این نوشته کوتاه هرگز در مقام مذمت کلیت #حوزه_علمیه یا نهادهای دینی نبود که الحمدلله با وجود همه انتقادات ، مسیر خود را پیش می برد. همچنین #طلبه های عزیزی که با همه وجود به سربازی امام زمان علیه السلام مشغولند.
با #علامه_امینی رفتیم پیش یکی از مراجع نجف. علامه تازه جلد اول #الغدیر را چاپ کرده بود و برای چاپ جلد دوم ، مشکل مالی داشت.
من که با آن مرجع انسی داشتم ، از موفقیت جلد اول گفتم. لبخند به لب مرجع که نشست ، برای چاپ جلد دوم تقاضای کمک مالی کردم.
چهره ایشان در هم رفت و فرمود : من برای کتاب شعر پولی ندارم!
نه فقط علامه ، من هم ناراحت شدم.
بعدا آن مرجع به من فرمود : کار بزرگ الغدیر اگر بخواهد #تاثیرگزار باشد ، نباید هیچ گونه وابستگی داشته باشد. کار #امیرالمومنین هم محتاج این و آن نیست.
آرام شدم.
علامه ، نه فقط برای تالیف الغدیر که حتی برای نشر آن هم #مجاهدت کرد.
و الغدیر ماندگار شد. و علامه جاودان!
.
با شنیدن آن چند سوال فکرم را درگیر کرده است:
- علامه امینی مگر چه کار خارق العاده ای کرده که این گونه مایه غبطه همه است؟
- مجاهدت های بی نظیر علامه ، برای چیست؟ چرا علامه تن به سختی های معمولا غیر قابل تحمل می داد؟
- آیا امروز می توان امیدوار به ظهور علامه دیگری بود؟
- به راستی اگر آن مرجع پول را می داد ولی از همه مخفی می کردند ، چه می شد؟
این سوالات و نظیر آن زمانی جواب می گیرد که ما #تاریخ با شکوه حوزه های علمیه را با دقت بخوانیم.
آنچه چشم نواز است ، #عدم_وابستگی حوزه هاست.
عدم وابستگی که باعث میشد در برابر هر کس و هر جایی #حریت داشته باشند.
تغییر رویه ومنش شاهان #صفوی در آثر برخورد با علمای بزرگ محصول همین #استقلال است.
من گمان می کنم ، شاید علامه پول را می گرفت و کتاب را هم چاپ می کرد ، چه ضمانتی بود که نشود یکی مثل خیلی ها و خیلی موسسات در زمان ما! آنها که عادت کرده اند پول که باشد کار کنند و پول که نبود راحت از زیر #وظیفه فرار کنند.
تازه بعد از مدتی ، می بینی نتیجه کار بسیار کمتر از پولی است که هزینه شده است.
بله ! وابستگی به مرجعیت هیچ ایرادی ندارد و پول آن روز آن مرجع هم شاید دغدغه مالی آن روز علامه را برطرف می کرد اما ممکن بود دغدغه مندی علامه را هم برای همیشه بمیراند!
این #خطر را می بینیم و لمس می کنیم.
حرف آن مرجع هشداری است برای ما که دغدغه #دین داریم ، دغدغه #فرهنگ_دینی.
پول #دولت ها ، وابستگی می آورد و دغدغه را می برد. معامله زیان باری است.
کاش #حوزه ها و نهادهای مرتبط با دین و فرهنگ دینی ، حواسشان به این #خسارت_محض باشد.
ما در برابر یک نفر مسئولیم و آن #امام_عصر ارواحنا فداه است. صاحب کار خود اوست ، بانی کار خود ایشان است. با خودش معامله کنیم که معامله پر سودی است.
به راستی علامه امینی از عدم وابستگی اش چه بدی دید؟
یا نه ، ما از این همه تعلق چه خیری دیده ایم؟
.
پ.ن۱: الحمدلله از سال هشتاد و نه در موسسه ای مشغول هستم که علی رغم فشار شدید مالی ، تاکنون حتی یک ریال #بودجه از دولت یا سایر نهادها نگرفته است.
و با کار کردن در همان مجموعه ، از #شهریه #طلبگی صرف نظر کردم.
پ.ن۲: تا حالا تنها وابستگی م به حوزه ، #معافیت_تحصیلی بود که الحمدلله با گذراندن #خدمت_سربازی از آن هم چشم پوشیدم. برای حفظ دغدغه ها ، گاهی لازم است، دست شستن از همه چیز!
پ.ن۳: این نوشته کوتاه هرگز در مقام مذمت کلیت #حوزه_علمیه یا نهادهای دینی نبود که الحمدلله با وجود همه انتقادات ، مسیر خود را پیش می برد. همچنین #طلبه های عزیزی که با همه وجود به سربازی امام زمان علیه السلام مشغولند.