🌻۱۶ فروردین: سالروز درگذشت استاد حاج #علی_آهی
تا بود بساط ذاکران، آهی داشت
دیگر به بساط ذاکران آهی نیست
(بيتی که تکبیت مانده)
❄️استاد حاج علی آهی، نه تنها ذاکر و نه فقط شاعر بلکه عالم به معارف دینی و آگاه از مباحث اعتقادی بود. خدای متعال او را با همنامش امیرالمؤمنین علیهالسّلام محشور کناد!
💫مرحوم «آهی»، در روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۰۷ش مطابق با ۲۱ جمادی الاول ۱۳۴۶ق چشم به دنیا گشود و پس از یک عمر خدمت به آستان مقدّس حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السّلام) در روز یک شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ش مطابق با ۱۵ جمادی الثّانیه ۱۴۳۶ق بدرود حیات گفت.
📗در شعر «آهی» تخلّص میکرد و مجموعهی اشعارش دو سه باری منتشر شد ولی کامل و جامعترین آنها با عنوان «انوار معرفت» به اهتمام انتشارات #محمل و در سال ۱۳۹۳ به زیور طبع آراسته شد.
⚛️راهاندازی «خانهی مدّاحان اهل البیت علیهمالسّلام» در تهران واقع در خیابان مشکی (فخرآباد سابق) از خدمات ارزندهی ایشان بود. همچنین احداث قطعهی روضة الحسین (علیهالسّلام) در بهشت زهرا (سلاماللهعلیها)، مختصّ دفن ذاکران و شاعران آل الله (علیهم صلوات الله) نیز از کارهای خوب ایشان بود.
🌺فرزندان استاد هم یادگاران خلف پدر هستند.
💠استاد #حسین_آهی که در دنیای ادبیّات و در حوزهی تحقیق و تصحیح شناخته شده و در علم عروض، بسیار متبحّرند، فرزند ایشانند. او نیز چون پدر طبع شعر دارد و #ابن_آهی تخلّص میکند.
💠حاج #حسن_آهی هم در امور ستایشگران اهل بیت (علیهمالسّلام) دستی از دور و نزدیک بر آتش دارد و در زمان پدر، همراه و همگام ایشان به کار و تلاش در این عرصه مشغول بود.
📝فرصت کم است و اجازه نمیدهد در این نوشتار به وجههی علمی ایشان روی کنیم و فقط به بهانهی سالگرد رحلت ایشان یک رباعی و یک غزل از او را زمزمه میکنیم:
#رباعی
حیران، بشر از شجاعت عبّاس است
چشم همه بر عنایت عبّاس است
از پنج امام، کسب فَیض، او دارد
این منزلت و سعادت عبّاس است
#غزل_عاشورایی
عبّاس، اى برادر با جان برابرم!
بودى به باغ حُسن، تو سرو و صنوبرم
یا کاشفَالکروب! ز جا خیز و کن نظر
در خیمه هست منتظر آب، دخترم
خیز و بتاب در حَرَم، اى ماه هاشمى
ترسم شود سیاه چو شب، روز خواهرم
تا دیده دید، دیده پرخون تو، فشاند
سیل سِرشک از مژه، بر چهر انورم
دستى کنار پیکر پاکت فتاده است
دست دگر کجاست؟ که نزدیکت آورم
شد آب ز آتش غمت، اى خفته روى خاک!
مانند شمع سوخته، از پاى تا سرم
اى طایرى که بال و پرت را شکستهاند!
بىشک تو را نظاره کند جدّ اطهرم
«آهى»، شکستهدل شد و با اشک خون نوشت
غمنامه گشت از غم عبّاس، دفترم
(به نیابت ایشان برای امر فرج، صلوات)
نقل از کانال جواد هاشمی "تربت"
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیهالسلام
#علی_آهی
@deabelnews
تا بود بساط ذاکران، آهی داشت
دیگر به بساط ذاکران آهی نیست
(بيتی که تکبیت مانده)
❄️استاد حاج علی آهی، نه تنها ذاکر و نه فقط شاعر بلکه عالم به معارف دینی و آگاه از مباحث اعتقادی بود. خدای متعال او را با همنامش امیرالمؤمنین علیهالسّلام محشور کناد!
💫مرحوم «آهی»، در روز دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۳۰۷ش مطابق با ۲۱ جمادی الاول ۱۳۴۶ق چشم به دنیا گشود و پس از یک عمر خدمت به آستان مقدّس حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السّلام) در روز یک شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ش مطابق با ۱۵ جمادی الثّانیه ۱۴۳۶ق بدرود حیات گفت.
📗در شعر «آهی» تخلّص میکرد و مجموعهی اشعارش دو سه باری منتشر شد ولی کامل و جامعترین آنها با عنوان «انوار معرفت» به اهتمام انتشارات #محمل و در سال ۱۳۹۳ به زیور طبع آراسته شد.
⚛️راهاندازی «خانهی مدّاحان اهل البیت علیهمالسّلام» در تهران واقع در خیابان مشکی (فخرآباد سابق) از خدمات ارزندهی ایشان بود. همچنین احداث قطعهی روضة الحسین (علیهالسّلام) در بهشت زهرا (سلاماللهعلیها)، مختصّ دفن ذاکران و شاعران آل الله (علیهم صلوات الله) نیز از کارهای خوب ایشان بود.
🌺فرزندان استاد هم یادگاران خلف پدر هستند.
💠استاد #حسین_آهی که در دنیای ادبیّات و در حوزهی تحقیق و تصحیح شناخته شده و در علم عروض، بسیار متبحّرند، فرزند ایشانند. او نیز چون پدر طبع شعر دارد و #ابن_آهی تخلّص میکند.
💠حاج #حسن_آهی هم در امور ستایشگران اهل بیت (علیهمالسّلام) دستی از دور و نزدیک بر آتش دارد و در زمان پدر، همراه و همگام ایشان به کار و تلاش در این عرصه مشغول بود.
📝فرصت کم است و اجازه نمیدهد در این نوشتار به وجههی علمی ایشان روی کنیم و فقط به بهانهی سالگرد رحلت ایشان یک رباعی و یک غزل از او را زمزمه میکنیم:
#رباعی
حیران، بشر از شجاعت عبّاس است
چشم همه بر عنایت عبّاس است
از پنج امام، کسب فَیض، او دارد
این منزلت و سعادت عبّاس است
#غزل_عاشورایی
عبّاس، اى برادر با جان برابرم!
بودى به باغ حُسن، تو سرو و صنوبرم
یا کاشفَالکروب! ز جا خیز و کن نظر
در خیمه هست منتظر آب، دخترم
خیز و بتاب در حَرَم، اى ماه هاشمى
ترسم شود سیاه چو شب، روز خواهرم
تا دیده دید، دیده پرخون تو، فشاند
سیل سِرشک از مژه، بر چهر انورم
دستى کنار پیکر پاکت فتاده است
دست دگر کجاست؟ که نزدیکت آورم
شد آب ز آتش غمت، اى خفته روى خاک!
مانند شمع سوخته، از پاى تا سرم
اى طایرى که بال و پرت را شکستهاند!
بىشک تو را نظاره کند جدّ اطهرم
«آهى»، شکستهدل شد و با اشک خون نوشت
غمنامه گشت از غم عبّاس، دفترم
(به نیابت ایشان برای امر فرج، صلوات)
نقل از کانال جواد هاشمی "تربت"
#حضرت_اباالفضل_العباس_علیهالسلام
#علی_آهی
@deabelnews