#سوال_چندی_شاگردان_از راه_دور_از استاد #حشمت_پور
۱_اگ_موجودی_نبود ک_بتونه_خدا_رو #بشناسه_چ_انسان_ب_تعقل و چ_نباتات #و_جمادات
#بحضوری_ک_شاید_برای ما ناشناخته هست،مثلا_ب_غریزه_مثل_ملائکه ها.در #این صورت ایا خدا شناخته می شد.؟
۲.ایا ما می تونیم بگیم_ک_خدا برای شناخته شدن موجود_را افرید!؟
#۳_در_این_صورت اگر_بخاطر شناخته شدن باشه_ایا_تناقضی با بی_نیاز بودن خدا نداره!؟
#پاسخ_استاد_حشمت_پور
🎤#دانلود_فایل_صوت
#موضوع_
🎧#شواهد_الربوبیه
(تدریس_کتاب_شواهد_الربوبیه_تلخیص اسفار اربعه")
مدرس_جناب_استاد_حشمت_پور
#حشمت_پور
#دانلود۳۷۸جلسه)
#همراهان_عزیز_حتما_استفاده_کنید
#هر_چقدر_از_کار_بردی_بودنش_بشمارم_#باز_ نمیتونم_توصیف_کنم
🔻🔻
🔻پرسش وپاسخ
🔻🔻
استاد محمود حشمت پور




پرسش:
بعضی روایات فلسفه را رد میکند و حتی بیشتر فقها فتوا داده اند، این روایات چطور توجیه میشوند ؟ایا دین مخالف فلسفه است؟
پاسخ:

🔻
سوال کردید که روایات فلسفه را رد می کند آیا فلسفه مخالف دین است و اگر مخالف است چرا روایات آن را رد می کند و اگر روایات فلسفه را رد کردند آیا اعتباری برای فلسفه می ماند( این می شود دو تا سوال) یکی این که آیا فلسفه توسط روایات رد شده یا نه؟ دوم این که اگر رد شده اعتباری برایش هست یا نه؟

🔻
سوال دوم آسانتر است و می توان ابتدا به آن جواب داد و این چنین بگوییم که اگر اسلام یعنی وحی که از باطن اشیاء خبر دارد و از غیب مطلع است علمی از علوم را رد کند اعم از این که فلسفه باشد،فیزیک باشد یا علم دیگر باشد نباید آن علم را رد شده حساب کنیم به خاطر این که وحی از جانب خدا و علم از جانب ماست و اگر هم برخی از مسائل را حل کردیم نسبت به برخی از مسائل ممکن است ابهاماتی باقی مانده باشد.بنا بر این اگر ثابت شود که وحی در این جا با علمی از علوم( اعم از فلسفه و غیر فلسفه) مخالفت کرده است ما ناچاریم که وحی را بپذیریم و در آن مساله فلسفی یا مساله دیگر تجدید نظر کنیم و چه بسا این قضایا اتفاق هم افتاده باشد که در فلسفه مشاء مطلبی می گفتند،صدرا به روایات مراجعه کرده و دیده این مطلب با روایات منطبق نمی شود ودر مورد روایات فکر کرده و نوآوری هایی را در فلسفه به وجود آورده است،خیلی از نوآوری های صدرا به کمک وجود روایات بوده است،پس این چنین نیست که ما وحی را در عرض علمی که از ذهن خودمان تراوش کرده است قرار بدهیم(شکی نیست که وحی بر این علم مقدم است) منتهی به شرطی که ثابت بشود که روایت چنین چیزی گفته است و برداشت ما از این وحی صحیح باشد بنا بر این باید هم ثابت بشود که این کلام امام است و هم ثابت بشود که برداشتی که ما از این کلام کرده ایم برداشت صحیحی است و در مقابل این چنین مطلبی که از این چنین روایات برآمده است ما هیچ علمی را معتبر نمی دانیم چه فلسفه و چه غیر فلسفه.
اما این مطلب که آیا در مقابل وحی می شود به علم اعتماد کرد پاسخ سوال منفی است و ما در مقابل وحی به هیچ علمی اعتماد نمی کنیم مگر این که ما گمان کرده باشیم که وحی، وحی است و در واقع وحی نباشد.

🔻
اما سوال اولتان این بود که آیا فلسفه توسط روایات رد شده است یا نه؟ یک وقت منظورتان علم فلسفه است و یک وقت منظورتان مسائل فلسفه است.
بدیهی است که مسائل فلسفه –تک به نک-باید با روایات تطبیق داده شود و باید ببینیم منطبق بر روایات است یا نه؟اگر چند مساله از مسائل فلسفی با روایات مخالف بود نمی توانیم بگوییم که روایات با فلسفه مخالف است چون در هر علمی ممکن است برخی از مسائل نادرست در آن مطرح شده باشد،فلسفه هم علمی بشری است و ممکن است برخی از مسائل نادرست دراآن مطرح شده باشد.

#فلسفه
#حشمت_پور



https://t.me/joinchat/AAAAAEOyBh9fy0yRLS521w

🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻


ادامه پرسش آیا دین مخالف فلسفه است؟

🔻
حال چه جور مسائل این طور است باید خیلی دقیق بشویم و نمی توانیم تا یک جایی مساله فلسفی را نفهمیدیم بگوییم مخالف با وحی است باید خوب دقیق بشویم، موافقت و مخالفت و قیاس و ... تا آخر سر معین کنیم که مخالف با وحی است ووقتی مخالفت آن با وحی احراز شد وحی بر عقل مقدم می شود و مساله فلسفی کنار گذاشته می شود.
هم چنان که برخی از مسائل طبیعیات قدیم با اثبات علم جدید کنار گذاشته می شود نه با فرضیه علم جدید ،زیرا با فرضیه نمی توانیم مساله طبیعی فلسفه قدیم را کنار بگذاریم باید ببینیم فرضیه اثبات می شود یا نه؟ اگر اثبات شد تمام می شود و آن وقت مساله طبیعی قدیم را کنار می گذاریم و حکم به بطلان آن می کنیم.


🔻
در مورد روایات هم همین طور است باید کاملا کنجکاوی کنیم ببینیم با این مساله فلسفی هیچ جور سازگار نیست زیرا ممکن است با برخی توجیهات سازگار باشد حالا یا فلسفه را توجیه کنیم یا اگر وحی قابل توجیه است توجیه می کنیم نه این که تاویل کنیم و با توجیه شاید بتوانیم مسالمت بر قرار کنیم و اگر نتوانستیم مسالمه کنیم وحی را کنار نمی گذاریم و فلسفه را کنار می گذاریم مگر این که در فلسفه یک مطلب کاملا بدیهی باشد و ما بدانیم همه عقلای عالم در همه ادیان و ملل، به این مساله فلسفی توجه دارند و آن وقت یک روایت مخالفی هم وجود دارد در این جا چه کار باید کرد؟

🔻
در این جا ممکن است وحی ظهورش نیاز به توجیه داشته باشد و ما آن را توجیه کنیم،مثلاً فلسفه می گوید: خدا جسم نیست اما وحی می گوید:« الرحمن علی العرش استوی»[1] خدا بر تخت قرار گرفته است، اگر عرش به معنای مقام علم بگیریم باز اشکالی ندارد و خداوند در مقام علم، استیلاء و برتری دارد، اما اگر عرش را جسمانی بگیریم که متبادر به تفاهم ظاهری هم همین است این نیاز به توجیه دارد و اگر نتوانیم توجیه کنیم آن طرف فلسفی، مساله بیّن است و در این جا ساکت می شویم و حرفی نمی زنیم چون آن طرف بیّن است و نمی توان انکارش کرد و این طرف را هم نمی توانیم توجیه کنیم و نمی دانیم که با آن یکی نمی سازد در این جا متوقف می شویم ولی آیا چنین چیزی داریم؟ به نظر می رسد چنین موردی نداریم،آن جایی که وحی با حکم بیّن عقلی مخالف باشد اصلا نداریم ، این جور جاهایی که داریم« الرحمن علی العرش استوی» به راحتی قابل توجیه است زیرا «استوی» در لغت به معنای استیلاء است و «استوا» به معنای نشستن نیست،آن جا این جور معنا می کنیم که خداوند بر عرش استیلاء و تسلط دارد و این خلاف ظاهر هم نیست و توجیه هم نکرده ایم و فقط یک لفظی که مشترک بین معنای «نشستن و قرار گرفتن» و «استیلا» بوده است ،یک طرف از معنای مشترک را تعیین کرده ایم و به این توجیه گفته نمی شود و خلاف واقع نیست،اگر مخالفتی باشد این سنخ مخالفت است،مخالفتی که ما در آن متحیر بمانیم نداریم پس نمی توانیم بگوییم فلسفه از ناحیه ائمه مورد نهی قرار گرفته است .

🔻
البته منظور کل علم است و گرنه اشکالی ندارد که برخی از مسائل مورد رد قرار گرفته باشد و شاید هم واقع شده باشد.

🔻
البته دفاع از فلسفه به معنای این نیست که ما چشم بسته از فلسفه دفاع کنیم،همه ما از نعمت عقل برخورداریم و خداوند به ما اجازه فکر کردن داده است، به هر مساله ای که برخورد می کنیم حالا چه روایتی در این مساله داشته باشیم و چه نداشته باشیم،خداوند به ما عقل داده و عقلمان را به کار می بریم،همان طور که نویسنده کتاب ،عقل داشته است و با عقلش این جا را حل کرده است، ما هم عقل داریم و حل می کنیم اما نه این که ما از راه برسیم و مطلبی را که سال ها در مورد آن فکر شده است باطل کنیم و باید در مورد حرف های دیگران تامل کنیم و اگر گفته اش واقعا باطل بود،باطل کنیم و اگر قابل اصلاح است اصلاحش کنیم،این طور نیست که تا به ذهنمان یک حرفی مانوس نیامد بلافاصله ردش کنیم، این جایز نیست و باید دقت شود و آن جا که روایت است این روایت را باید اخذ کرد و آن جا که روایتی نداریم به عقلمان مراجعه می کنیم

🔻
،علی ایّ حال نگفتیم که چشم بسته فلسفه را بپذیریم نه در فلسفه و نه در هیچ علمی نباید چشم بسته آن را بپذیریم زیرا عقلی که خدا به مولف داده به ما هم داده و ما باید در باره ان فکر کنیم منتهی آن ها که زیاد زحمت کشیده اند و استاد های آن علم بوده اند باید به دید مهم تری به آن ها نظر شود و زود هم جرأت بر رد کردن پیدا نکنیم و بگوییم شاید این جا خوب متوجه نشده باشیم و بهتر است که بیشتر فکر کنیم و با دیگران مشورت کنیم ووقتی کاملا برای ما ثابت شد که این حرف قابل توجیه نیست آن را باطل کنیم.

منابع:
[1] سوره طه، آیه5.



#فلسفه
#حشمت_پور




https://t.me/joinchat/AAAAAEOyBh9fy0yRLS521w