Forwarded From روزگار من
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی

گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی

تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی

استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی

تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند
اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی

«اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....»
برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی

چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت
به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی

برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد
ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی

کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست
برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی

#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
#سیدحمیدرضا_برقعی
Forwarded From روزگارِ من
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی

گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی

تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی

استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی

تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند
اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی

«اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....»
برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی

چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت
به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی

برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد
ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی

کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست
برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی

#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
#سیدحمیدرضا_برقعی
Forwarded From روزگارِ من
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی

گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی

تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی

استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی

تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند
اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی

«اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....»
برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی

چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت
به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی

برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد
ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی

کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست
برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی

#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
#سیدحمیدرضا_برقعی
Forwarded From روزگار من
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی

گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی

تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی

استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی

تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند
اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی

«اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....»
برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی

چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت
به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی

برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد
ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی

کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست
برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی

#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
#سیدحمیدرضا_برقعی
Forwarded From روزگار من
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می‌دهد بی‌تابیِ گهواره پیغامی

غریبیِ پدر را می‌زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی

گلویت از زبانت زودتر واشد، نمی‌بینم
سرآغازی از این بهتر، از این بهتر سرانجامی

تو در شش بیت حقِ مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی

استخوانی در گلو بود و تو را تیری
چه تضمینی، چه تلمیحی، چه ایجازی، چه ایهامی

تو را از واهمه در قامت عباس می‌بیند
اگر تیر سه‌شعبه کرده پیشت عرض اندامی

«اَلا یا قوم اِن لَم تَرحَمُونِی فَارحَمُوا هذا....»
برید این جمله را ناگاه تیرِ نابه‌هنگامی

چنان سرگشته شد آرامش عالم که برمی‌داشت
به سوی خیمه‌ها گامی، به سوی دشمنان گامی

برایت با غلاف از خاک‌ها گهواره می‌سازد
ندارد دفنت ای شش‌ماهه غیر از بوسه احکامی

کنار گاهواره مادر چشم‌انتظاری هست
برایش می‌برد با دست خون‌آلوده پیغامی

#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_ع
#سیدحمیدرضا_برقعی