🏴 آجــــرک الله یـــا بقیــــة الله

دختـرِ فاطمـه! بـازار! خـدا رحـم کنـد
چــادرِ پــاره و انظار خــدا رحـم کنـد

ما که از کوچه فقط #خاطره‌ی_بد داریم
شود این حادثه تکرار خدا رحم کند

#یک_زن و قافله و خنده‌ی نامحرم‌ها
بر اسیرانِ گرفتار خدا رحم کند

یک شبه #پیر_شدی یا زتنور آمده‌ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند

نیزه داران، همه مَستند نیفتی پایین
#حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند

گیسویت کم شده و این
#جگرم_می‌سوزد
بر من و زلفِ خم یار خدا رحم کند

ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز #آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند

دست انداخت یکی #پرده‌ی_محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند

راهمان از گذرِ #برده_فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند

زنی از بام صدا زد که کدام است #حسین
نوبت من شده این بار خدا رحم کند

یک نفر گفت اگر #بغض_علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند