Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#علامه_مجلسی

⭕️ تمام زندگی، وقف #علم و #خدمت به مذهب...

🔍 گذری کوتاه در زندگانی علامه مجلسی طاب ثراه:

🔸علّامه جلد بيست و دوم بحار الانوار را در نجف اشرف بعد از مراجعت از سفر حج تأليف نمود و در مراجعت از سفر خراسان در بين راه ترجمه خطبه امام رضا (عليه‌السلام) و رساله وجيزه رجب را نگاشت.

📎 منبع: زندگانی علامه مجلسی، ج۱، ص۱۶۰.

🔹مير محمد خاتون آبادی می گويد: من در اوان كودكى در تحصيل حكمت و معقول حريص بودم و تمام اوقات عمر خود را در آن مصروف می‌داشتم...

👈🏼 تا آنكه در راه حج به صحبت علّامه مولى محمد باقر مجلسى مشرف گرديدم و با او ارتباط نزديك يافتم و از نور علم و هدايتش رهبرى شدم...

📗 و به تحصيل و تتبع در كتب #فقه و حديث و علوم مشغول شدم و مدت چهل سال بقيه عمرم را از فيوضات او بهره‌مند شدم.

📎 منبع: الكنی و الالقاب، ج ۳، ص ۱۲۳.

🔸در روزهايى كه علامه در مشهد مقدس براى زيارت مشرف بود جمعى انبوه از علماء فضلا و طلاب جهت استفاده از علوم او تقاضاى درس #حديث می‌كردند و علّامه مجلسى چهل حديث (اربعون حديث) را در اين ايام نوشت.

🔹هنگامى كه علّامه شرح اربعين را به اتمام رساند يكى از فضلاى اهل سنت بعد از ديدن كتاب از راه انصاف و محبت گفت:

⭕️ ما گمان می كرديم پايه علمى علّامه مجلسى منحصر به ترجمه كتاب از عربى به فاسى است، تا اينكه كتاب "اسماء و العالم" بحار و "شرح اربعين" او را ديدم!

- دانستم كه علّامه مجلسى دانايى است كه مافوق او در علم نمی‌باشد.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#میرزای_شیرازی

📊 قوه علمی میرزای شیرازی بزرگ...

🗞 مرحوم آقا شيخ مرتضی حائری، در بيمارستان، بستری بود. به عيادت ايشان رفتم. ايشان، از قول پدر مرحوم حاج‌آقا ريحان‌الله گلپايگانی نقل می‌كرد:

🔸من از نجف، به سامراء رفتم. چند روزی درس ميرزا شركت كردم. روزی همراه ميرزا برای قدم زدن، به كنار شطّ رفتم. ايشان از من پرسيد:

- درس ما را چگونه يافتی؟!

🔹عرض كردم: به نظر من نجف بهتر است. مرحوم ميرزا از اين سخن من، خوشش نيامد، لذا فرمود:

- شما چند روز ديگر بمانيد تا اين فرعی كه مطرح شده به پايان برسد. من هم قبول كردم و خلاصه چنان جذب شدم كه در سامراء، ماندگار شدم.

🔸روزی ميرزا از من پرسيد: حالا نظرتان چيست؟! عرض كردم: تفاوت اين جا با نجف، بسيار است. درس شما، انسان را پرورش می دهد.

👈🏻 شیوه ی تدریس ایشان چنین بوده است که ابتدا فرع فقهی را مطرح می كرده و تمامی مطالب مربوط به آن را بحث می‌كرده است.

🔹اين بحثها، به صورت طرفينی بين استاد و شاگردان بوده است؛ از اين روی، درس ميرزا، مدت زمان مشخصی نداشته است. ابتدای آن معلوم بوده، ولی انتهای آن، بستگی به اتمام بحث داشته است.

- گاه، ميرزا از صبح كه بر منبر تدريس نشسته است، ظهر از منبر پايين می‌آمده است!

⭕️ شاگردان ميرزا، كم و بيش، اين شيوه را ادامه داده‌اند. بارزترين آنان در اين شيوه، مرحوم آقا محمدتقی شيرازی، بوده است. ايشان بعد از مرحوم ميرزا، در كربلاء، همين شيوه را دنبال كرده است.

📎 منبع: میرزای شیرازی بزرگ در خاطرات شفاهی، قسمتی از مصاحبه حضرت آیت الله سید رضی شیرازی.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#میرزا_مهدی_اصفهانی

⭕️ پرهیز از فلسفه و عرفان!

🎙حضرت آیت الله شبیری زنجانی "مدظله"

💠 آمیرزا مهدی در ابتدا در طریق #فلسفه سیر میکرد، ولی معروف است که، در عالم رؤیا نوشته ای از حضرت ولی عصر (علیه السلام) را زیارت کرده بود که سبب شد راهش را عوض کند. این نوشته به سبک عبارتهای امروزی است. جمله این است:

🔸"طلب المعارف من غیرنا اهل البیت مساوق لانکارهم". المعارف و مساوق، تعابیر امروزی است که در لسان روایات به کار نرفته است. چون وقوع رؤیا در زمان ما واقع شده نه در زمان حضور ائمه معصومین (سلام الله علهیم) عبارت به تعبیر امروزی صادر است نه به تعبیر ائمه (علیهم السلام).

🔹میرزا مهدی اصفهانی به خط خود تفصیل این قضیّه را نوشته است: این حقیر فقیر در اوان تشرّف به نجف اشرف با کمال تنفّر از مذاق تصوّف و برائت از این طریقه ضالّه مشهوره، در مقام تحصیل کمالات بر آمدم.

🔸بالاخره دو مطلب به جهت احقر مشکل شده: یکی راجع به معرفت، گمانی و توهمی شد و به جهت حل او رجوع به کتب عرفا میکردم. بالاخره رجوع به کلمات فلاسفه قدیم کردم!

👈🏻 و دیگری آنکه متحیّر بودم با آنکه حضرت احدیّت ولیّ عصر را ولیّ عالم مقرر فرموده و اوست به منزله قطب و عادی کل و واسطه تمام کمالات اوست، چرا طالبین معرفت خود را محتاج به مربی و رفیق دانند!

🔹لهذا در خلال این حال توسل به وجود اقدس اعلی حضرت ولیِّ عصر میکردم، به طریقی که حضرت منّان مرا توفیق مرحمت می فرمود. بالاخره در عالم رؤیا خود را در یکی از مدارس نجف اشرف در حجره، دیدم ورقه ای به دست حقیر رسیده!

- کانّه مثل ورق قرآنهای بغچه سرائی روسی است، ولی ورق او بزرگ است از اوراق مصحفهای فعلی...

🔸در طرفی از او در عرض ورقه نوشته به خط نسخ: "طلب المعارف من غیرنا اهل البیت مساوق لانکارهم" (مظنون حقیر آن است که "لانکارهم" بود) و این ورقه خط دور او آب طلا بود و در ظهر ورقه در طول او قریب به آخر ورقه در گوشه طرف چپ نوشته به خط نسخ: "و قد اقامنی الله و انا حجة بن الحسن".

🔹بعد از این رؤیا تغییری در حال فقیر به تدریج پیدا شد، تا آنکه بحمدلله تعالی در زمان قلیلی حل مشکل اول به طریق خیلی سهل شد به پیروی از کلمات صادر از ائمه صلوات الله علیهم بلکه به تدریج بحمدلله تعالی حل اغلب مشکلات شد.

👈🏻 و از برکات توسل به امام عصر (علیه السلام) مشکلاتی حد شد، به جهت حقیر که ممکن نیست عادة حل آنها در این مدت قلیل بدون تهیّأ اسباب.

✍🏻 الحمد لله رب العالمین. اقل محمد مهدی نجفی اصفهانی فی ۱۵ ذی القعده الحرام ۱۴۳۲.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#عقیله_بنی_هاشم
#حکایات_علماء

⭕️ توسل به خاتون دوسرا، زینب کبری "سلام الله علیها" و شفای فیض الاسلام...

💠 سید علی نقی فيض الاسلام، مترجم شهیر قرآن و نهج البلاغه و مؤلف آثار فاخر اسلامی می فرمايد: بيش از دوازده سال پيش به درد شكم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودی نبخشيد.

- برای استشفاء به اتفاق و همراهی اهل بيت و خانواده به كربلای معلی مشرف شديم. در آن جا هم سخت مبتلا گشتم.

🔸روزی دوستی از زائرين در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده، با اينكه رنجور بودم، رفتم. در بين گفت و گوهای گوناگون، يكی از علماء كه در آن مجلس حضور داشت، فرمود:

🔹پدرم می گفت: هر گاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام عليا حضرت زينب كبری (سلام الله علیها) بخوان، بی شك و دودلی، خدای عزوجل خواسته است را روا می سازد.

- از اين رو من چنين كرده، شفا و بهبودی بيماری خود را از خدای تعالی خواستم و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم كه:

👈🏻 اگر از اين بيماری بهبودی يافتم، كتابی در احوال سيده معظمه (سلام الله علیها) بنويسم تا همگان از آن بهره مند گردند.

🔸حمد و سپاس خدای جل شأنه را كه پس از زمان كوتاهی شفا يافتم. اما از بسياری اشغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتاب و ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم، به نذر خويش وفا ننمودم!

🔹تا اينكه چند روز پيش يكی از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذرم وفا ننموده، من هم از خدای "عز اسمه" توفيق و كمك خواسته، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب ترجمه خاتون دوسرا سيدتنا المعصومه، زينب الكبری "سلام الله علیها" ناميدم.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#شیخ_عباس_قمی

⭕️ شیخ اگر طلبه هستی درس بخوان و مباحثه کن!

🔹در دوران مشروطه غوغای عجیبی بود و بحث پیرامون مشروطه و استبداد بالا گرفته بود. پیرمردی در حمام بود که شاید هفتاد سال از عمرش گذشته بود. محاسن بلندی داشت و کارگر حمام بود.

🔸گفتم (شیخ عباس قمی): پدر، من میخواهم سرم را بتراشم و کیسه و صابون بزنم. گفت بسیار خوب و مشغول کار سر تراشیدن و کیسه کشیدن شد.

- در ضمن کیسه کشیدن گفتم: پدر شما مشروطه ای هستی یا مستبد؟

👈🏼 گفت: من دلاک و کارگر حمام هستم. کار دلاک و کارگر حمام این است که سر بتراشد، کیسه بکشد، و صابون بزند، آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو #مطالعه_و_نوشتن است ما بقیش زیادی است.

- این یک کلمه حرف و موعظه، درس آموزنده ای شد برای من.

🔹 از حمام آمدم بیرون، یکسره رفتم حجره و استاد پیدا کردم و شروع کردم به تصنیف و نوشتن و کتاب تألیف کردن.

🔸این مطلب را ایشان در اواخر حیاتشان برای فرزندشان نقل کرده بود و می گفت: به برکت #موعظه آن پیرمرد من موفق شدم هشتاد و چهار جلد کتاب تألیف کنم.

📎منبع: مفاخر اسلام، جلد یازدهم، بخش یکم، "به نقل از مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده".

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#عزاداری

⭕️ فتوای تحریم قمه زنی سید أبوالحسن اصفهانی، از دروغ تا واقعیت!

💠 چندی پیش افترائی بر فقیه عظیم الشأن، حضرت آیت الله العظمی سید أبوالحسن اصفهانی منتشر گردید که ایشان فتوا به حرمت تطبیر (قمه زنی) داده اند.

- از این جهت، قرائن و شواهدی را ذکر می کنیم که فتوای حقیقی ایشان معلوم گردد:

🔸حضرت آیت الله سید محمدحسین میر سجادی "حفظه الله" نواده مرحوم سید أبوالحسن اصفهانی که ایشان را درک کرده و با شاگردان آن مرحوم در ارتباط بوده اند، می فرمایند:

👈🏻 جد من، أبدأ به حرمت تطبیر فتوا نداده، بلکه نظر ایشان "رحمه الله" بر #جواز این عمل بوده است.

🔹بله، بعضی از مردم این #نسبت_کذب را مستند به قضیه سید محسن أمین می کنند. و به دروغ گویند سید أبوالحسن، نظر سید محسن أمین را تأیید کرده و نظرشان موافق با رأی او (حرمت تطبیر) بوده است.

🔸اما این ادعا صحیح نیست. بلکه حقیقت ماجرا چنین است که وقتی سید محسن أمین به حرمت تطبیر، فتوا صادر نمود، مردمان بر او غضبناک شدند و فتنه ای برپا شد!

- لذا سید أبوالحسن برای حمایت از سید محسن أمین، اعلان نمود که او در حمایت من است و کسی حق ندارد به ایشان هتک حرمت کند.

👈🏻 و البته این کلام سید أبوالحسن از این جهت بود که از مقام علماء و جایگاه حوزه و طلاب علوم دینیه حراست گردد و از شأن آن در نگاه مردم کاسته نشود.

- که برخی گمان کردند سید أبوالحسن در فتوای حرمت تطبیر، موافق با سید محسن أمین بوده است.

🔹همچنین از مرحوم مغفور شیخ محمد رضا طبسی نجفی - که از کبار علماء نجف أشرف و قم مقدسه و از شاگردان و اصحاب سید أبوالحسن در مجلس استفتائات بود - کتبأ از نظر سید أبوالحسن اصفهانی پیرامون تطبیر سوال شد و ایشان مرقوم فرمودند:

✍🏻 بله ایشان تطبیر را #جایز می دانستند. سالی در روز عاشورا نزد کفشکن صحن حضرت ابالفضل "علیه السلام" خدمت سید المرحوم رسیدم و ایشان در حال خروج از حرم مطهر بودند.

🔸در همین حین، فردی از مؤمنین از سید سوال کرد که آیا #تطبیر جایز است؟ سید در پاسخ فرمودند: بله، جایز است.
الأحقر محمد رضا الطبسی النجفی
۲۵ ذی الحجه ۱۴۰۰
"ختمه الشریف"

📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود می باشد.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء
#عزاداری

⭕️ اگر عزاداری ها کمرنگ شود، حکم می کنم سینه زدن، زنجیر زدن و قمه زدن واجب است!

💠 جناب حجت السلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی آزاد قزوینی از محصّلین حوزه علمیه نجف اشرف برای این جانب نقل فرمودند که:

- قبل از جمهوری شدن عراق (زمان سلطنت ملک فیصل ثانی) #دهه_عاشورا به کاظمین مشرّف شده بودم. دسته جات سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی را دیدم که با شور و حال فوق العاده ای به طرف صحن مطهّر می رفتند.

🔸ضمنأ جمعی از بانوان عرب را هم دیدم که (لاطمات الوجوه) بر صورت زنان و نوحه کنان در عزاداری شرکت داشتند، ناگاه عبا از سر یکی از آن زنها افتاد...

- من به شرطه گفتم به این زن که عبا از سرش افتاده و توجّه ندارد بگو مواظب عبایش باشد، شرطه گفت: شما دنبال کار خودت برو، من ناراحت شدم و رفتم.

🔹چون به نجف اشرف برگشتم، روزی در محضر فقیه عالیقدر و استاد معظّم حضرت آیت الله حاج میرزا حسن بجنوردی "اعلی الله مقامه" صاحب کتاب "القواعد الفقهیّه" و کتاب "منتهی الاصول" جریان عزاداری کاظمین و آن زنی که عبا از سرش افتاده بود را عرض کردم.

👈🏻 ایشان با ناراحتی فرمودند: مگر شما نمیدانید که این زن در حال #عزاداری بوده و بی اختیار عبا از سرش افتاده و توجّهی به خودش نداشته! سپس درباره اهمّیت عزاداری ها فرمودند که:

⭕️ اگر خدای ناکرده روزی ببینم عزاداری امام حسین "علیه السلام" کم رنگ و سست می شود، حکم میکنم که سینه زدن و زنجیر زدن و قمه زدن واجب است!

🔸و فرمودند که عزاداری شور و حال و شیون و غوغا می خواهد، اینکه جمعی از آقایان جمع شوند و آهسته آهسته دست روی سینه بگذارند و حسین حسین بگویند عزاداری نیست!

🔹آقای حاج شیخ علی آزاد به دنبال نقل این مطلب افزودند: که روزی هم به محضر مرجع و فقیه عالیقدر مرحوم آیت الله حاج سید محمود شاهرودی "اعلی الله مقامه" شرفیاب شدم و فرمایشات آیت الله بجنوردی را به ایشان عرض کردم، ایشان هم در جواب فرمودند:

👈🏻 آقای بجنوردی صحیح فرموده اند، من هم اگر ببینم کار به اینجا میرسد حکم به #وجوب_عزاداری_ها میدهم.

📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود می باشد.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
Forwarded From unknown
#حکایات_علماء

⭕️ تزئین قرآن به الماس و یاقوت!

💠 مرحوم حاج شیخ عباس قمی در این باره حکایتی را آورده اند که به شرح ذیل است:

🔸آقامحمدخان قاجار، قرآنى به خط میرزاى تبریزى كه خطاط معروفى بود، با جلدى كه به یاقوت و الماس و زبرجد و سایر سنگهاى گرانبها تزئین شده بود را به رسم #هدیه براى [علامه] بحرالعلوم ارسال كرد.

🔹وقتى #قرآن را آوردند كه به ایشان برسانند درب منزل را زدند، با كوبیدن حلقه در [علامه] بحرالعلوم خود پشت درب منزل آمد و در را باز نمود، در حالى كه قلم به دستشان بود!

- خطاب به آنان فرمود: چه كار دارید؟! گفتند: حضرت سلطان، قرآنى براى شما فرستاده اند.

🔸نگاهى به جانب قرآن نموده و گفتند: این زینتها و دانه ها چیست كه بر جلد آن نصب شده است؟!

- عرض شد: اینها سنگهایى گرانبهاست كه جلد قرآن را با آنها تزئین نموده اند.

⭕️ فرمود: چرا بر كلام خدا چیزى آویخته اید كه باعث زندانى شدن و تعطیل آن مى گردد؟!

👈🏻 آنها را از جلد قرآن جدا كنید و بفروشید و قیمت آن را، میان مساكین قسمت كنید.

- عرض كردند: قرآن را كه با خط خطاطى معروف است و ارزش زیادى دارد قبول فرمایید. فرمود: قرآن را هركس آورده نزد او باشد و آن را تلاوت نماید. این را فرمود و در منزل را بست.

📎منبع: فوائد الرضویه، ص۴۰۶.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
#حکایات_علماء
#مصیبت_هشتم_شوال

⚫️ سالروز تخریب حرم مطهّر ائمه بقیع علیهم‌ السلام توسط وهابیت جنایتکار را تسلیت عرض میکنیم.

⭕️ غیرت دینی آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی...

🕋 مرحوم آقای آسید ابوالحسن اصفهانی اصلاً به حجّ مشرف نشد! شنیدم درباره علتش می فرموده:

- اگر مشرف شوم، باید بتوانم قبور ائمّه بقیع علیهم السلام را #احیا کنم و اگر نتوانم این کار را انجام دهم، ضربه بزرگی به تشیع است!

👈🏼 چون می گویند: مرجع عامّ شیعه آمد و نتوانست کاری بکند. (رضوان الله علیه)

📎 منبع: کتاب شریف "جرعه ای از دریا"

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat
#عقیله_بنی_هاشم
#حکایات_علماء

⭕️ توسل به خاتون دوسرا، زینب کبری "سلام الله علیها" و شفای فیض الاسلام...

💠 سید علی نقی فيض الاسلام، مترجم شهیر قرآن و نهج البلاغه و مؤلف آثار فاخر اسلامی می فرمايد: بيش از دوازده سال پيش به درد شكم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودی نبخشيد.

- برای استشفاء به اتفاق و همراهی اهل بيت و خانواده به كربلای معلی مشرف شديم. در آن جا هم سخت مبتلا گشتم.

🔸روزی دوستی از زائرين در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده، با اينكه رنجور بودم، رفتم. در بين گفت و گوهای گوناگون، يكی از علماء كه در آن مجلس حضور داشت، فرمود:

🔹پدرم می گفت: هر گاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام عليا حضرت زينب كبری (سلام الله علیها) بخوان، بی شك و دودلی، خدای عزوجل خواسته است را روا می سازد.

- از اين رو من چنين كرده، شفا و بهبودی بيماری خود را از خدای تعالی خواستم و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بستم كه:

👈🏻 اگر از اين بيماری بهبودی يافتم، كتابی در احوال سيده معظمه (سلام الله علیها) بنويسم تا همگان از آن بهره مند گردند.

🔸حمد و سپاس خدای جل شأنه را كه پس از زمان كوتاهی شفا يافتم. اما از بسياری اشغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتاب و ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم، به نذر خويش وفا ننمودم!

🔹تا اينكه چند روز پيش يكی از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذرم وفا ننموده، من هم از خدای "عز اسمه" توفيق و كمك خواسته، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب ترجمه خاتون دوسرا سيدتنا المعصومه، زينب الكبری "سلام الله علیها" ناميدم.

📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت

🆔 @hojre_feghahat