🔷 دردسر بسته بودن کتابخانهها!
🔶 چیزی که این روزها مایۀ دردسر و ناراحتی من است بسته بودن کتابخانههاست. آدم نمیداند برای دیدن صفحهای از کتابی و ارجاع دادن به آن چه باید بکند؟ دست به دامن چه کسی شود؟ مگر آدم چند کتاب میتواند در ماه بخرد یا خانهاش چقدر جا برای کتاب دارد؟ یا مگر هر کتابی در بازار هست؟ کاش کتابخانهها خدمتی تازه را در دستور کارهای خود میگنجاندند و اکنون که تعطیلاند دست کم بهطور مستقیم یا «برخط» و از طریق پیامرسانها یا نامههای الکترونیکی به متقاضیان خدمات کتابداری میدادند: بهطور نمونه، دادن تصویر صفحاتی محدود از کتابی یا فراهم کردن امکان ورق زدن کتابی، مانند «گوگل بوک»، باز بهطور محدود. از شگفتیهای امروز ما این است که نوشتن کتاب با منابع انگلیسی و حتی نوشتن به انگلیسی بسیار راحتتر است تا استفاده ار منابع فارسی، اعم از ترجمه تا تألیف. این طوری است که ما بیخیال کتابهای یکدیگر میشویم و نه با یکدیگر از در گفت و گو و چالش و ستیز در میآییم و نه خطاهای یکدیگر را رفع میکنیم. نتیجه این است که بسیاری خطاها در ترجمه یا در فهم مطلبی گاه بیش از نیم قرن طول میکشد تا تصحیح شود، اگر به قرنها نرسد! مشکل کتابهای تازه از چاپ درآمده نیز مشکل دیگری است که هنوز راه حلی برای دسترسی به آنها جز خرید نیست. شاید بهترین راه چاره آن باشد که دوستی در کتابخانهای بیابیم و به او بگوییم هر از گاه چند صفحهای برایمان بفرستد. البته این نوع دوستیهای پُرزحمت را چندان دوام نیست، مگر همسر آدم «کتابدار» کتابخانهای معتبر باشد! آن هم ... به هر حال این بود تقدیر ما، تا چه باشد بعد از این تدبیر ما.
#کتاب
#کتابخانه
#خدمات_کتابداری
یکشنبه ۱۸ خرداد ۹۹
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah
🔶 چیزی که این روزها مایۀ دردسر و ناراحتی من است بسته بودن کتابخانههاست. آدم نمیداند برای دیدن صفحهای از کتابی و ارجاع دادن به آن چه باید بکند؟ دست به دامن چه کسی شود؟ مگر آدم چند کتاب میتواند در ماه بخرد یا خانهاش چقدر جا برای کتاب دارد؟ یا مگر هر کتابی در بازار هست؟ کاش کتابخانهها خدمتی تازه را در دستور کارهای خود میگنجاندند و اکنون که تعطیلاند دست کم بهطور مستقیم یا «برخط» و از طریق پیامرسانها یا نامههای الکترونیکی به متقاضیان خدمات کتابداری میدادند: بهطور نمونه، دادن تصویر صفحاتی محدود از کتابی یا فراهم کردن امکان ورق زدن کتابی، مانند «گوگل بوک»، باز بهطور محدود. از شگفتیهای امروز ما این است که نوشتن کتاب با منابع انگلیسی و حتی نوشتن به انگلیسی بسیار راحتتر است تا استفاده ار منابع فارسی، اعم از ترجمه تا تألیف. این طوری است که ما بیخیال کتابهای یکدیگر میشویم و نه با یکدیگر از در گفت و گو و چالش و ستیز در میآییم و نه خطاهای یکدیگر را رفع میکنیم. نتیجه این است که بسیاری خطاها در ترجمه یا در فهم مطلبی گاه بیش از نیم قرن طول میکشد تا تصحیح شود، اگر به قرنها نرسد! مشکل کتابهای تازه از چاپ درآمده نیز مشکل دیگری است که هنوز راه حلی برای دسترسی به آنها جز خرید نیست. شاید بهترین راه چاره آن باشد که دوستی در کتابخانهای بیابیم و به او بگوییم هر از گاه چند صفحهای برایمان بفرستد. البته این نوع دوستیهای پُرزحمت را چندان دوام نیست، مگر همسر آدم «کتابدار» کتابخانهای معتبر باشد! آن هم ... به هر حال این بود تقدیر ما، تا چه باشد بعد از این تدبیر ما.
#کتاب
#کتابخانه
#خدمات_کتابداری
یکشنبه ۱۸ خرداد ۹۹
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah