نامه نویس
مکان: میدان مشق؛ روبروی اداره کل پست تهران
روایت:
بتول جان!
خیلی دلتنگتم؛ اما چه می شود کرد؛ هنوز در پی کارم و فرصتی ندارم که سری به شما بزنم. مادر و خواهرم که خوب هستند. گفتی عین سیر و سرکه با هم می جوشید!
خوشحال شدم که اینقدر همدیگر را دوست دارید، برای همین خیالم راحت است.
بتول جان! آقای نامه نویس، مَحرم است، برای همین از دور می بوسمت، مواظب خوار مادرم باش.
قربانت صفدر
#داستان_عکس #مردم_نامه_نویسی #تصویر_نگاری #عکس_مکث
https://t.me/bazmavard
مکان: میدان مشق؛ روبروی اداره کل پست تهران
روایت:
بتول جان!
خیلی دلتنگتم؛ اما چه می شود کرد؛ هنوز در پی کارم و فرصتی ندارم که سری به شما بزنم. مادر و خواهرم که خوب هستند. گفتی عین سیر و سرکه با هم می جوشید!
خوشحال شدم که اینقدر همدیگر را دوست دارید، برای همین خیالم راحت است.
بتول جان! آقای نامه نویس، مَحرم است، برای همین از دور می بوسمت، مواظب خوار مادرم باش.
قربانت صفدر
#داستان_عکس #مردم_نامه_نویسی #تصویر_نگاری #عکس_مکث
https://t.me/bazmavard