🔰#برش_از_کتاب🔰

✂️برشی از کتاب دو چشم ناتمام

✍نویسنده:محبوبه زارع

📌عبدالله و قاسم فرزندان امام حسن (علیه السلام) هستند.

📌عبدالله فرزند کوچک امام در پی یافتن پاسخی برای سوالات خود در مورد علت صلح پدر و عدم مبارزه‌اش با ظلم روانه کربلا شد.

📌عبدالله که دلی پر سوال داشت ابتدا از مادر جویای علت صلح پدر می‌شود مادر توان سخن گفتن را در خود نمی‌بیند اشک بر چشمانش حلقه می‌زند که من به این کودک چه بگویم تا بفهمد که پدرش چقدر غریب بود.

🔸عبدالله به خودش قول می‌دهد که حتما از عمویش پرس و جو کند.

📌 شبی عبدالله که دیگران توان صبر را نداشت دست ابا عبدالله (علیه السلام) را می‌گیرد و او را در پشت خیام می‌برد تا دیگر کسی مزاحم پرسش او نباشد.

🔸عمو چرا بابا نجنگید و صلح کرد؟ اصلا تا قبل از آن بابای من به میدان نبرد رفته است اباعبدالله (علیه السلام) پاسخ می‌دهد بله پدر شما در میدان جنگ مبارزه کرده است مثلا در جنگ صفین شجاعت بسیاری از خود نشان داد.

📌 اما در مورد علت صلح، پدرت غریب بود به طوری که خود با اشاره به گله گوسفندانی که از جایی کوچ داده می‌شدند فرمود: اگر تنها این مقدار یار داشتم جهاد می‌کردم.

#برشی_از_کتاب
#دو_چشم_ناتمام

💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :

🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c
🔰#برش_از_کتاب🔰

✂️برشی از کتاب دو چشم ناتمام

✍نویسنده:محبوبه زارع

📌عبدالله و قاسم فرزندان امام حسن (علیه السلام) هستند.

📌عبدالله فرزند کوچک امام در پی یافتن پاسخی برای سوالات خود در مورد علت صلح پدر و عدم مبارزه‌اش با ظلم روانه کربلا شد.

📌عبدالله که دلی پر سوال داشت ابتدا از مادر جویای علت صلح پدر می‌شود مادر توان سخن گفتن را در خود نمی‌بیند اشک بر چشمانش حلقه می‌زند که من به این کودک چه بگویم تا بفهمد که پدرش چقدر غریب بود.

🔸عبدالله به خودش قول می‌دهد که حتما از عمویش پرس و جو کند.

📌 شبی عبدالله که دیگران توان صبر را نداشت دست ابا عبدالله (علیه السلام) را می‌گیرد و او را در پشت خیام می‌برد تا دیگر کسی مزاحم پرسش او نباشد.

🔸عمو چرا بابا نجنگید و صلح کرد؟ اصلا تا قبل از آن بابای من به میدان نبرد رفته است اباعبدالله (علیه السلام) پاسخ می‌دهد بله پدر شما در میدان جنگ مبارزه کرده است مثلا در جنگ صفین شجاعت بسیاری از خود نشان داد.

📌 اما در مورد علت صلح، پدرت غریب بود به طوری که خود با اشاره به گله گوسفندانی که از جایی کوچ داده می‌شدند فرمود: اگر تنها این مقدار یار داشتم جهاد می‌کردم.

#برشی_از_کتاب
#دو_چشم_ناتمام

💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید :

🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c