Forwarded From طرائف
? لزوم توجه به گویش ها و لهجه های محلی در تشخیص راویان

در تهذیب روایتی با سند زیر ذکر شده است:
《رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَتُّويه بْنِ نَابِحَةَ عَنْ أَبِي سُمَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْبَزَّاز...》 (تهذیب الأحكام، ج۹، ص۳۹۳)
"متویه" تلفظ محلی "محمد" است که در مناطقی (خصوصا در قم) به کار می رفته است و "متویه بن نابحه" در این سند همان "محمد بن ناجیه" می باشد. (۱)
در سند مشابهی در کافی آمده است:
《مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (۲) عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِم‏...》 (الکافی، ج۴، ص ۳۵۹)
همچنین در فقیه آمده است:
《رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِم‏...》 (الفقیه، ج۴، ص۱۶۰)
نجاشی در ذیل "علی بن محمد بن علی بن سعد الاشعری القمی القزدانی" می نویسد:
《منسوب إلى قرية، يكنى أبا الحسن، و يعرف بابن متويه...》 (رجال النجاشی، ص۲۵۷)
و در جای دیگری، همین شخص را با تعبیر "علویه بن متویه" ذکر می کند:
《محمد بن سالم بن أبي سلمة الكندي السجستاني‏ أخبرنا علي بن أحمد قال: حدثنا إسحاق بن الحسن قال: حدثنا محمد بن الحسن قال: حدثنا علوية بن متويه بن علي بن سعد أخي أبي الآثار القزداني عنه به‏》 (رجال النجاشی، ص۳۲۲)
"علُّویه" نیز تلفظ محلی "علی" است. همین گونه، در مورد اسم "علی" گاهی "علّان" نیز تعبیر می شده است. مانند "علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان الرازی الکلینی" که به علان شناخته می شده است. (رجال النجاشی، ص۲۶۰)
در تاج العروس آمده است:
《علّان لقب جماعه من المحدثین ممن اسمه علی...》 (تاج العروس، ج۱۸، ص۳۸۴ و ن.ک. ج۱۵، ص۵۲۱)
اما پذیرش این که علان لقب (به معنای مصطلح) باشد مشکل است. مرحوم آقای بروجردی علان را عجمی شده ی علی دانسته اند. (۳) به نظر می رسد همین مطلب صحیح است. البته گاهی این تغییرات در همان زبان عربی رخ می دهد. مانند احمد بن هلال که گاهی احمد بن هلیل تلفظ شده است. (۴)
این تغییرات نظائر دیگری نیز دارد (۵) و توجه به آن در شناخت راویان و توحید مختلفات به کار می آید.
__________
۱- در استبصار مطبوع به جای متویه بن نابحه، "مَثُوبَةَ بْنِ نَايِحَةَ" آمده و "متوبة" و "نايجة" از بعضی نسخ نقل شده است. (الاستبصار، ج۴، ص۱۶۴)
در مورد ضبط متویه در ایضاح الاشتباه در ذیل الحسین (الحسن) بن متویه آمده است:
《بفتح المیم، و تشدید التاء المنقطه فوقها نقطتین المضمومه، و اسکان الواو》 (ایضاح الاشتباه، ص۱۶۳)
طبق این کلام، "مَتُّوَيْهِ" خطاست و ظاهرا کسی که متویه را چنین ضبط کرده آن را مانند اسم هایی نظیر سیبویه و نفتویه انگاشته است در حالی که این اسامی از باب دیگری هستند و از ترکیب سیب و نفت با ویه ساخته شده اند.
۲- محمد بن علی در این سند و سند بعد، همان ابو سمینه در سند تهذیب است.
۳- مقدمه ترتیب اسانید الکافی، ص۲۴۸
۴- به عنوان نمونه: 《...عن احمد بن مابنداد عن احمد بن هلیل الکرخی عن ابن ابی عمیر...》(فلاح السائل، ص۱۵۲)
۵- نظیر عبدون در مورد عبدالله یا عبدالواحد و دیگر موارد

برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۱۳۹۵/۱۰/۵
#رجال #حدیث #راوی_شناسی
@Taraaif
Forwarded From طرائف
💠 لزوم توجه به گویش ها و لهجه های محلی در تشخیص راویان

در تهذیب روایتی با سند زیر ذکر شده است:
《رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مَتُّويه بْنِ نَابِحَةَ عَنْ أَبِي سُمَيْنَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْبَزَّاز...》 (تهذیب الأحكام، ج۹، ص۳۹۳)
"متویه" تلفظ محلی "محمد" است که در مناطقی (خصوصا در قم) به کار می رفته است و "متویه بن نابحه" در این سند همان "محمد بن ناجیه" می باشد. (۱)
در سند مشابهی در کافی آمده است:
《مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (۲) عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِم‏...》 (الکافی، ج۴، ص ۳۵۹)
همچنین در فقیه آمده است:
《رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِم‏...》 (الفقیه، ج۴، ص۱۶۰)
نجاشی در ذیل "علی بن محمد بن علی بن سعد الاشعری القمی القزدانی" می نویسد:
《منسوب إلى قرية، يكنى أبا الحسن، و يعرف بابن متويه...》 (رجال النجاشی، ص۲۵۷)
و در جای دیگری، همین شخص را با تعبیر "علویه بن متویه" ذکر می کند:
《محمد بن سالم بن أبي سلمة الكندي السجستاني‏ أخبرنا علي بن أحمد قال: حدثنا إسحاق بن الحسن قال: حدثنا محمد بن الحسن قال: حدثنا علوية بن متويه بن علي بن سعد أخي أبي الآثار القزداني عنه به‏》 (رجال النجاشی، ص۳۲۲)
"علُّویه" نیز تلفظ محلی "علی" است. همین گونه، در مورد اسم "علی" گاهی "علّان" نیز تعبیر می شده است. مانند "علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان الرازی الکلینی" که به علان شناخته می شده است. (رجال النجاشی، ص۲۶۰)
در تاج العروس آمده است:
《علّان لقب جماعه من المحدثین ممن اسمه علی...》 (تاج العروس، ج۱۸، ص۳۸۴ و ن.ک. ج۱۵، ص۵۲۱)
اما پذیرش این که علان لقب (به معنای مصطلح) باشد مشکل است. مرحوم آقای بروجردی علان را عجمی شده ی علی دانسته اند. (۳) به نظر می رسد همین مطلب صحیح است. البته گاهی این تغییرات در همان زبان عربی رخ می دهد. مانند احمد بن هلال که گاهی احمد بن هلیل تلفظ شده است. (۴)
این تغییرات نظائر دیگری نیز دارد (۵) و توجه به آن در شناخت راویان و توحید مختلفات به کار می آید.
__________
۱- در استبصار مطبوع به جای متویه بن نابحه، "مَثُوبَةَ بْنِ نَايِحَةَ" آمده و "متوبة" و "نايجة" از بعضی نسخ نقل شده است. (الاستبصار، ج۴، ص۱۶۴)
در مورد ضبط متویه در ایضاح الاشتباه در ذیل الحسین (الحسن) بن متویه آمده است:
《بفتح المیم، و تشدید التاء المنقطه فوقها نقطتین المضمومه، و اسکان الواو》 (ایضاح الاشتباه، ص۱۶۳)
طبق این کلام، "مَتُّوَيْهِ" خطاست و ظاهرا کسی که متویه را چنین ضبط کرده آن را مانند اسم هایی نظیر سیبویه و نفتویه انگاشته است در حالی که این اسامی از باب دیگری هستند و از ترکیب سیب و نفت با ویه ساخته شده اند.
۲- محمد بن علی در این سند و سند بعد، همان ابو سمینه در سند تهذیب است.
۳- مقدمه ترتیب اسانید الکافی، ص۲۴۸
۴- به عنوان نمونه: 《...عن احمد بن مابنداد عن احمد بن هلیل الکرخی عن ابن ابی عمیر...》(فلاح السائل، ص۱۵۲)
۵- نظیر عبدون در مورد عبدالله یا عبدالواحد و دیگر موارد

برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۱۳۹۵/۱۰/۵
#رجال #حدیث #راوی_شناسی
@Taraaif
Forwarded From طرائف
? اثبات اعتبار نقل محمد بن اسلم از علی بن ابی حمزه بطائنی
▪️ قسمت اول: جابجایی یک برگ در رجال برقی و نکته ای کاربردی در پژوهش های رجالی

اطلاعات منابع رجالی در مورد طبقه‌ی "محمد بن اسلم الجبلی" مختلف است. نجاشی به روایت او از امام رضا علیه السلام تصریح نموده (رجال‏ النجاشی، ص۳۶۸) و شیخ در رجال در سه موضع نام او را ذکر کرده است یکی در اصحاب امام باقر علیه السلام (رجال‏ الطوسی، ص۱۴۶) دوم در اصحاب امام رضا علیه السلام (رجال‏ الطوسی، ص۱۴۶) و دیگری در باب من لم يرو عن واحد من الأئمة عليهم السلام‏ (رجال‏ الطوسی، ص۴۴۷)
با این حال در رجال‏ برقی وی از اصحاب امام کاظم علیه السلام شمرده شده است.‌ (رجال البرقی، ص۵۱)
آیا می توان با استناد به این نقلِ رجال برقی، معاصرت محمد بن اسلم با امام کاظم علیه السلام را اثبات کرد؟ (۱)
پاسخ این است که این استناد صحیح نیست. در رجال برقی در اصحاب امام کاظم علیه السلام افراد متعددی بیان شده اند که در منابع دیگر از اصحاب امام رضا علیه السلام شمرده شده اند و به نظر می رسد که نسبت به ذکر شماری از افراد در اصحاب امام کاظم علیه السلام در رجال برقی اشتباهی رخ داده است.
ممکن است گفته شود که منشأ این اشتباه اتحاد کنیه‌ی امام کاظم و امام رضا علیهما السلام (ابی الحسن) است. یعنی این افراد از "ابی الحسن" روایت کرده اند و برقی از این تعبیر، امام کاظم علیه السلام را برداشت کرده در حالی که مراد، امام رضا علیه السلام بوده است.
اما این وجه صحیح به نظر نمی رسد. چرا که تمام مواردِ اشتباه، در بخش اخیر اصحاب امام کاظم علیه السلام و به بیان دقیق تر، از محمد بن اسلم به بعد واقع شده است.
اگر منشأ اشتباه، اتحاد کنیه ی دو امام علیهما السلام بود علی القاعده این اشتباه در سراسر باب اصحاب امام کاظم علیه السلام پراکنده می شد و اختصاصی به قسمتی از این باب پیدا نمی کرد.
یکی از نکات اساسی که در پژوهش های رجالی باید مورد التفات باشد این است که پدیده های خاص (مانند اختصاص اشتباهات متعدد به انتهای یک باب) علتی خاص می طلبد و اگر در ضمن تحقیق، با پدیده هایی این چنین مواجه شدیم معقول نیست که آنها را اتفاقی و تصادفی بپنداریم؛ بلکه باید به جستجوی علتی متناسب با آن برآییم.
تحقیق مطلب این است که پس و پیش شدن ورق یا اوراقی در نسخه ی رجال برقی منشا این اختلاف شده است. بررسی تطبیقی رجال شیخ و رجال برقی ارتباط شدید این دو کتاب را روشن می کند (به این نحو که رجال برقی از منابع رجال شیخ بوده یا هر دو از منبع ثالثی اخذ کرده اند). اصحاب امام رضا علیه السلام در رجال برقی بدون مراعات ترتیب الفبا ذکر شده اند اما در رجال شیخ، این ترتیب تنها در حرف اول اسامی رعایت شده و بین خود اسامیِ آغاز شده با یک حرف، ترتیب رعایت نشده؛ با این حال ترتیب اسامیِ آغاز شده با یک حرف در رجال شیخ، مشابه ترتیب همان اسامی در رجال برقی است.
این پدیده نیز از صغریات همان نکته ای است که ذکر شد؛ این که دو کتاب، مراعات حروف الفبا را نکرده باشند و اسامی را بدون نظم ذکر کرده باشند و با این حال ترتیب یکسان داشته باشند، نمی تواند تصادفی باشد و علت خاص خود را می طلبد.
گویی مرحوم شیخ به رجال برقی مراجعه می کرده اند و با مرور از ابتدا تا انتهای هر باب اسامی آغاز شده با یک حرف را با همان ترتیب تدوین می کرده اند.
با این بررسی روشن می شود که قسمت محمد بن اسلم به بعد در اصل رجال برقی در اصحاب امام رضا علیه السلام بوده و به جهت جابجایی اوراق که در نسخ خطی رخ می دهد، در اصحاب امام کاظم علیه السلام قرار گرفته است. (۲)
نتیجه این که نمی توان با استناد به رجال برقی محمد بن اسلم را از اصحاب امام کاظم علیه السلام شمرد. البته این به معنای نفی معاصرت محمد بن اسلم با امام کاظم علیه السلام نیست.
______
۱- اثبات این مطلب در اثبات این که نقل محمد بن اسلم از علی بن ابی حمزه پیش از زمان وقف او رخ داده دخالت دارد. توضیح این مطلب در ادامه خواهد آمد ان شاء الله.
۲- اصل این نظر، متعلق به آیه الله سید موسی شبیری زنجانی است و استاد در مقاله‌ی "ارتباط رجال شیخ و رجال برقی" به تفصیل به بررسی و اثبات آن پرداخته اند. تشابه ترتیب دو کتاب قیود و جزئیاتی دارد که در آن مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

⬅️ ادامه دارد...

برگرفته از درس خارج فقه مورخ ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
#رجال #راوی_شناسی #منابع_رجال
@Taraaif