Forwarded From پژوهشگاه ایران شناسی
محل شهرری در جلگه ری(شماره ۱)
#ری_باستان
#ایرانشناسی
در شش کیلومتری جنوب شرقی تهران، چشمه ای پر آب ، نزه و مصفّا، از پای صخره ای عظیم دل سنگ را می شکافد و بیرون می آید ، و نخست بسمت جنوب، سپس بسوی جنوب شرق جریان می یابد . داغهای بازمانده روی سنگها در مظهر چشمه، وعمق زیاد طبیعی بستر آن، که جلگه صاف و هموار را می بُرَد و پیش می رود، بظاهر از قدمت آن حکایت می کند. این چشمه را امروز چشمه علی گویند، لکن در روزگار پیشین، شرحی که در بحث از آبهای ری باز نموده خواهد آمد، آن را « نهر سورنی » - ظاهراً منسوب به خاندان بزرگ سورن، همزمان با سلسله اشکانیان و ساسانیان - می نامیده اند. بروزگاران قدیم آب این چشمه بیش از امروز بوده و از آن زمان باز که کاریزهایی در فواصل بالاتر آن ، در دامنه جنوبی جلگه طهران حفر کرده اند، بمقدار زیادی کم شده است، چنانکه اکنون در فصل پاییز یک سنگ ونیم بیش آب ندارد. به نزدیکی مظهر این چشمه تپه هایی وجود دارد که بسیار کهنه و قدیمی است، و در کاوشهایی که بعمل آمده، معلوم گردیده که در سینه آنها آثاری نهفته است ، که از تمدنی باستانی و کهن حکايتها دارد. در کتاب «تمدن هخامنشی» تألیف علی سامی، جلد اول ، ص ۲۵ و۳۳۰ و کتاب «تاریخ عمومی هنرهای مصور»، تالیف علینقی وزیری ، جلد اول ص ۱۰۰؛ و کتاب «ایران از نظر خاورشناسان»، تألین استاد دکتر رضا زاده شفق ، ص ۹۷؛ و«تاریخ ملل قدیم آسیای غربی»، تألیف دکتر احمد بهمنش ، انتشارات دانشگاه شماره ۱۰، ص ۱۷ ؛ و «فصلی از مجلد سوم گزارش های باستان شناسی - چند ظرف مکشوفه در دروس شمیران» ، بقلم حبيب الله صمدی ، ص ۱۳۹ ؛ و مقالتی بقلم محقق دانشمند سید محمد تقی مصطفوی در اطلاعات ماهانه شماره دوازده سال ۱۳۳۰، ص ۱۸ ؛ و نیز مقالتی دیگر هم از ایشان ، تحت عنوان « مجموعه های خصوصی اشیاء عتیقه در ایران » مندرج در اطلاعات ماهانه ، سال ششم، شماره شصت و سه خرداد ماه ۱۳۳۲، ص ۱۰؛ و «دائرة المعارف اسلامی بزبان فرانسوی» جلد ۳ ، ص ۱۱۸۴ در باب آثار تپه های چشمه على اشاراتی رفته ، و بر طبق آنها تفصیل تحقیق در این محل بدین تقریب است :

«ضمن کاوشهای علمی که بسال ۱۹۳۵ به کوشش هیئتی آمریکایی بریاست دکتر اریک اشمید در دامنه جنوبی کوه چشمه علی و اراضی مشرف بباغ صفائیه در ری بعمل آمده، ظروفی سفالین و منقش متعلق بحدود شش تا چهار هزار سال قبل کشف ، و معلوم گردید که در کنار وامتداد آب صاف و زلال این چشمه قدیمی مردمی متمدن می زیسته اند، و همانند ساکنان دیگر نقاط سرزمین باستانی ایران عزیز از خود یادگارهایی باز گذارده اند.»
گزارشهای موجزی از دکتر اشمید در این باب در بولتن موزه دانشگاه پنسیلوانیا، فيلادلفيا، شماره های ژانویه ۱۹۳۵، ص ۲۵، ومارس همان سال، ص ۴۱، و مارس ۱۹۳۶ ص ۷۹ انتشار یافته است.(ج ۱. ص ۸_۹)

مأخذ: کریمان، حسین. ری باستان(مجلد اول، مباحث جغرافیای شهر ری بعهد آبادی). انتشارات انجمن آثار ملی. تهران، اسفند ۱۳۴۵
@atorabanorg
Forwarded From پژوهشگاه ایران شناسی
مکان شهر ری در جلگه ری(شماره ۲)
#ری_باستان
#ایرانشناسی
در افسانه های ایران باستان نیز هر جا در باب مکان اصلی و قدیمی ری اشارتی مشهود می افتد، بر شمال ری، و با تقریبی بر حدود همین محل دلالت دارد. در تاریخ طبرستان محمدبن حسن بن اسفندیار کاتب، مجلد اول، و تاریخ رویان اولیاء الله، و تاریخ طبرستان و رویان و مازندران سید ظهیرالدین مرعشی، در ضمن بیان احوال منوچهر، نواده فریدون در این شهر، شرحی بدین مفاد مذکور است: « شهر در آن تاریخ گنبد شاهنشاه فخر الدوله دیلمی بود، که بعد از آن ساخته اند. این ساخت به ری آن موضع را دز رشکان می گویند، و تا بعهد دیالم آل بویه بر همان قرار بود...»
در مجمل التواريخ ، در بیان بناهای منوچهر چنین آمده:
«... و در جمله شهر ری بود، و منوچهر بدین جایگاه از نو بنا نهاد که عمارت آن هیچ نمانده بود، و از نو آسان تر بود کردن، و آنرا ماه جان نام کرد وآن خرابه را «ری برین» خواندندی و دیگر «ری زیرین»؛ مهدی امیرالمؤمنین در آن بیفزود ، محمدیه خواندند ... »

گنبد فخرالدوله، مذکور درسه منبع فوق، باحتمال قريب بيقين ، درمغرب کوه های ری، همان کوه نقاره خانه و مرتفعات غربی آن، در پای تپه مرتفع درشمال رشته قنات بایر واقع بوده ، و برجی که در نقشه ری کرپرتر انگلیسی به رمز (F) نموده آمده گویا ظاهر همين گنبد فخرالدوله است. اینک دلائل این دعوی: ۱- در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ، قسمت سوم، ص ۱۵۸ س۱۸، در شرح آخرین نبرد طغرل سوم چنین آمده :
«... و طغرل بر کوهی که گنبد شهنشاه فخرالدوله دیلم بدان متصل است ایستاده بود...»
۲- در تاریخ طبرستان مرعشی ، ص ۲۵۹ س ۱۳، در بیان همین نبرد ذکر شده :
«... چون تکش از خوار بگذشت، ومقدمه لشکر بری رسید، سلطان طغرل بر بالای کوهی، که گنبد فخرالدوله بر آنجاست ، مقابل بايستاد...» .
بموجب این دو قول گنبد باید بکوه نزدیک و یا بدان متصل باشد.
۳- در سلجوقنامه ص ۷۹ س ۱ ثبت افتاده :
«... و روز چهار شنبه چهارم ماه جمادی الاول احدی و ستین و خمسمائه وفات شرف الدین گرد بازو بود در ظاهر ری بزیر گنبد شاهنشاه ...»
در راحة الصدور ص ۲۹۲ س ۵ ذکر گردیده :

«... و روز چهارشنبه چهارم ماه جمادی الاولی سنه احدی وستين وخمس مایه، وفات یافت شرف الدین گرد بازو بود ، بر ظاهر ری به زیر گنبد شاهنشاه ...»
از این دو قول چنین مستفاد می شود که گنبد در بیرون شهر قرار داشته است.
گمان نرود که گنبد شاهنشاه مذکور در این دو منبع غیر از گنبد فخرالدوله بوده، زیرا در مجمل التواريخ ص ۴۶۴ س ماقبل آخر مذکور است:
« فخرالدوله بری وفات یافت و همانجا مدفونست ، مجدالدوله شاهنشاه بری بگنبد شاهنشاه نهاده است».
که مراد از گنبد شهنشاه همان گنبد فخرالدوله است.
لقب «شاهنشاه» نیز در قرنهای نخستین اسلامی، به شرحی که در مجلددوم، در بحث از تاریخ آل بویه خواهد آمد، بسلاطین این سلسله اختصاص داشته است.
در سیاست نامه ص ۱۶۹ س آخر آمده است :
«... و بر کوه طبرک ستودانی کرد [توانگر زردشتی] از جهة خویش و امروز بر جایست و اکنون آنرا «ديده سپاه سالاران» خوانند، بر بالای گنبد فخرالدوله نهاده است...»
از کوه طبرک ، و این معنی که گنبد اینانج نیز باید بدان متصل و در پای آن افتاده باشد، و قلعه طبرک بر فراز آن بنیان یافته بوده است، و این مجموع خود در پای کوه بزرگی واقع در شمال ری قرار داشته ، در بحث از قلعه طبرک بتفصيل سخن خواهد رفت، و دلائل کافی اقامه خواهد شد ، در اینجا اختصار را بدین اشارت بسنده می کند که این کوه همانست که اکنون آنرا «کوه نقاره خانه» خوانند نه ۔ چنانکه برخی از محققان در پاره ای از کتب و مجلات نوشته اند به آن کوه که میان کارخانه سیمان و کارخانه گلیسیرین قرار دارد، و آثار قلعتی عظیم و کهن در آن نمودار است، چه این آثار چنانکه در جای خود مذکور خواهد افتاد ، به « دز رشکان » مربوط است.
از جمع این اقوال چنین بر می آید که گنبد فخرالدوله در شمال ری در پای کوه پی افکنده شده بود، و از شهر فاصله اندک داشته، و ستودان زرتشتی (که ظاهراً همانست که امروز نیز در مغرب کوه نقاره خانه بر فراز آن مشهود است) بدان مشرف بوده است.(ج ۱. ص ۱۱_۱۵)


مأخذ: کریمان، حسین. ری باستان(مجلد اول، مباحث جغرافیای شهر ری بعهد آبادی). انتشارات انجمن آثار ملی. تهران، اسفند ۱۳۴۵
@atorabanorg