سیف‌الدین باخرزی یکی از مشایخ بزرگ #خراسان در قرن هفتم بود. کسی بود که تصوف عاشقانه را در بخارا و نقاط دیگر گسترش داده بود. توجه صوفیان #تبریز به این شیخ خراسانی خود نشانه‌ی علاقه‌ی تبریز به موضوع عشق عرفانی بوده است. عشقنامه‌های متعددی هم که در تبریز در این دوره نوشته شده است این معنی را تأیید می‌کند. اما تبریز به تصوف عاشقانه به قیمت سرکوب کردن عقل و فلسفه و حکمت علاقه نشان نمی‌داده است. مجموعه‌ی خطی ابوالمجد تبریزی نشان می‌دهد که فضلای این شهر، در کنار علاقه‌مندی به تصوف عاشقانه، به علوم عقلی روزگار خود و فلسفه و حکمت و کلام نیز توجه داشته‌اند. آثار ابن‌سینا (از جمله اشارات) و آثار ابوحامد غزالی (از جمله مشکاة‌الانوار) و بالأخره آثار فارسی شیخ اشراق این مطلب را نشان می‌دهد. البته، آثار عربی شیخ اشراق از جمله حکمة‌الاشراق، در این مجموعه نیست. به طور کلی آثار عرفانی و صوفیانه‌ی موجود در #سفینه_تبریز نمونه‌ی خوبی از منابع اصیل عرفان و تصوف ایرانی است، تصوفی که هنوز به آراء ابن‌عربی آمیخته نشده بوده است.


دکتر نصرالله پورجوادی
اشراق و عرفان(مقاله‌ها و نقدها)/ عرفان اصیل ایرانی در «سفینه‌ی تبریز»/ ص ۲۲۳



http://Telegram.me/alefnuun