شعر جناب برقعی مارو نجات داد امشب. ..
.
ولي تمام نشد مرتضي، دوباره تپيد
به سينه ي من و ما رفت و... نام او دل شد
#علي به جلوه ي ديگر به كربلا آمد
علم به دوش گرفت و #ابوالفضائل شد
.
اگرچه آب ندارم، هنوز #سقّايم
سراب تعارف نكن، كه دريايم
#پناه_عالم_و_آدم_منم_به_هنگامه
براي علقه آورده ام امان نامه
#قمر_بنی_هاشم
#ابوفاضل #ابوفاضل_دخیلک #ماه #ساقی_العطاشا #قمره_العشیره .
#سيدحميدرضابرقعي